بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
حسین
تا همین یک سال پیش کنار خواهر و برادر بزرگ ترش سر
چهارراه ها و داخل مترو اسکاچ و آدامس میفروخت.
به
گزارش اعتدال؛
از وقتی که طرح دستگیری کودکان کار را آغاز کردند، او
هم مجبور شد زیر پوشش شرکت های تفکیک زباله که زیر نظر
شهرداری فعالیت می کنند، کار کند تا دیگر ماموران داخل
خیابان، او را دستگیر نکنند. بعضی وقت ها هم ماموران
شهرداری که او را نشناسند، کیسه زبالههایش را از او
می گیرند و خودشان زباله ها را می فروشند و پول یک روز
زباله گردی حسین از جیبش بیرون می رود. تلاش های محسن
و خواهر و برادرش در خیابان های تهران میان زباله ها
تنها برای این است که شب ها سر گرسنه روی زمین نگذارند
و پدر و مادرشان بتوانند پول اجاره آلونکی را که شب ها
در آن می خوابند،تامین کنند. چند روز پیش «حسن شمشادی»
خبرنگار صدا و سیما عکسی در صفحه اینستاگرامش منتشر
کرده بود که در آن عکسی از یک قابلمه غذا منتشر کرده
که محتوای آن غذایی درست شده با گوشت گربه است! او در
شرح این عکس می نویسد:« لطفا دقت بفرمایید!!! آنچه که
می بینید، ظرف غذای یک خانواده است؛ تصور می کنید که
محتوی آن چیست؟! آنچه این خانواده و بسیاری دیگر می
خورند، گوشت گربه است! آنان حتی از اندک گوشت کلاغ
مُرده هم نمی توانند بگذرند،چون چاره ای ندارند و می
خواهند زنده بمانند. این خانواده یکی از دهها خانوار
ساکن در روستاهای بسیار محروم گمشاد، کندوکه، ملادادی،
جهان آباد، رودینی، هیرمند و قرقری در شهرستان زابل
واقع در استان سیستان و بلوچستان است».
او در انتهای این پست خبر داده که قصد کمک مالی به اهالی این مناطق را دارد و
شماره حسابی را نیز برای این کار منتشر کرده است. اما
انتشار این پست اینستاگرامی با واکنش های بسیاری همراه
بود. یکی از کاربران به نام زهرا زیر این پست نوشته
است:« آقای شمشادی مردم مرزنشین اون مناطق محروم هستند
اما نه در این حد که گوشت گربه بخورند و روزه بگیرند.
این خبر و تصاویر درست نیست. این غذا شبیه سیرابی هست،
من خودم سیستانی ام این اخبار به این صورت فقط توهین
به مردم آن منطقه است». همچنین رضا باوفا، عضوشورای
مرکزی حرب اتحاد ملت نیز در گفتوگو با امتداد گفته
است:«اگر خبرنگار صدا و سیما اندک شناختی از مردم
شرافتمند سیستان داشت، میدانست که این مردم حاضرند
سختی بکشند اما تن به چنین کارهایی ندهند. این راه کمک
به مردم نیست».
مردمان
مظلوم
نسبت دادن تصویر پر سر و صدای مصرف گوشت گربه به مردم
سیستان و بلوچستان در حالی صورت گرفته که محرومیت
بسیاری از شهروندان و ساکنان شهرهای این استان سالهاست
وجود داشته و با وجود گزارش های فراوان حاکی از مشکلات
مردمان این دیار، کمترین کار ممکن برای آنها صورت
گرفته است؛ درحالی که مردمان سیستان و بلوچستان همواره
در سپهر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران نقش بسزایی
داشته و دیدن محرومیت بسیاری از شهروندان این دیار،
روا نیست. سالهاست مردمان دیار هیرمند و خطه سیستان و
بلوچستان در هر انتخابات و تصمیم های سرنوشت ساز
مملکتی، در خط اول حضور دارند و تاثیر خود را در
سرنوشت مملکت به خوبی گذاشتهاند اما تصاویری که از
زندگی مردمان آن منتشر شده، یا حاکی از فقر و محرومیت
بوده یا مدعای درگیری و نزاع داشته است و حال نیز دیگی
از گوشت گربه، مظلومیت دو چندان مردمان جنوب شرق ایران
را فریاد می زند. بااین حال کم توجهی به بطن زندگی
گروههای مختلف مردم، فاصله طبقاتی آزار دهنده و فقری
که به نظر گستره آن بیشتر از قبل شده است، موضوعی است
که تنها مربوط به بخش هایی از سیستان و بلوچستان نشده
و در بسیاری از نقاط کشور قابل رویت و لمس کردن است و
برای دیدن تصاویر مربوط به فقر نیازی به رفتن تا
سیستان و بلوچستان نیست. کافی است به میدان شوش و
خیابان خراسان تهران برویم تا در آنجا خانواده هایی را
ببینیم که از فشار گرسنگی، کنار خیابان از حال رفته
اند. بخش زیادی از آنها دچار اعتیاد می شوند و وقتی
دیگر پولی برای خریدن مواد پیدا نمی کنند در حاشیه
خیابان و کوچه جان می دهند. مدتی پیش جسد کبود شده یکی
از معتادانی که از گرسنگی جان باخته بود، ساعت ها کنار
خیابان افتاده بود تا اینکه بالاخره آمبولانس بهشت
زهرا از راه رسید و جسد را جمع کرد. متولی اصلی رسیدگی
به فقرا در جامعه کمیته امداد است که زیر نظر مستقیم
نهاد رهبری فعالیت می کند.
ریشه
دار شدن فقر!
در حالی که نگاهی به تصویر مصرف گوشت گربه – که هنوز صحت آن تایید رسمی نشده
است – و زندگی فلاکتبار گروهایی از مردم در سال های
اخیر، حکایت از افزایش فقر و ریشه دار شدن آن دارد اما
مسئولان در اظهارنظرهای خود مدعی تلاش برای ریشه کنی
فقر و محقق شدن وعده هایشان در این باب هستند.
خبرگزاری مهر دوم خرداد امسال به نقل از پرویز فتاح،
رییس کمیته امداد گفته است: «سهم کمیته امداد از محل
برداشت ۱.۵میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی ۱۰۰ هزار
فقره تسهیلات اشتغالزایی به ارزش ۲۵ میلیون تومان
تعیین شده است. به دلیل اینکه فقر چندبعدی است، علاج
آن در زمان کوتاه ممکن نیست. با حمایت دولت و مجلس در
چند سال آینده وضعیت فقرزدایی بهبود خواهد یافت». رییس
کمیته امداد درباره اینکه فقر مطلق ریشهکن شده است یا
خیر، توضیح داد: «در جلسه دو هفته گذشته با رییسجمهور
در مشهد بنده به این نکته اشاره کردم که شعار دولت
دوازدهم ریشهکنی فقر مطلق بود که آقای روحانی نیز به
وعده خود عمل کردند». رییس کمیته امداد بابیان اینکه
وعدههای دولت در بودجه برای حمایت از محرومان محقق
شده است، ادامه داد:« در سال ٩٦ بر اساس تبصره ١٤،
چهار هزار میلیارد تومان بودجه برای کمیته امداد تعیین
شد. همچنین طبق تبصره ١٦، سه هزار میلیارد تومان وام
قرضالحسنه اشتغال به مددجویان کمیته امداد اختصاص
پیدا کرد که ٩٠ درصد آن جذب شد. امسال نیز با اختصاص
هفت هزار میلیارد تومان بالاترین رشد ردیف بودجه برای
حمایت از نیازمندان در نظر گرفتهشده است». رییس کمیته
امداد امام خمینی (س) گفت: «روحانی شعار رفع فقر را
بیان کرد، من منصفانه در این جمع اعلام میکنم به این
شعار خود عمل کردند». پرویز فتاح در شورای اداری
خراسان رضوی در حضور رییس جمهور در مجتمع سپید مشهد،
اظهار کرد:« تبصره ۱۴ را نمایندگان کمک کردند تصویب شد
و ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان برای اولین بار در بودجه
لحاظ شد».
بخشی
از خانوار ایرانی هزینه تامین غذا را ندارد
صحبتهای رییس کمیته امداد در حالی مطرح میشود که حسین راغفر، اقتصاددان، خط
فقر مطلق برای یک خانواده چهار نفره شهری در سال ۹۶ را
حدود چهار میلیون تومان اعلام کرده و گفته است: بر
اساس محاسبات صورت گرفته در سالهای اخیر۳۳ درصد جمعیت
کشور دچار «فقر مطلق» هستند». او در ادامه صحبت هایش
گفت: «مطالعات نشان میدهد خط فقر مطلق برای مناطق
محروم ۵٠ درصد مناطق شهری و حدود دو میلیون تومان است».
راغفر با بیان اینکه منظور دولت از فقر مطلق برای یک
خانواده پنج نفره ٧٠٠ هزار تومان است، افزود: « این
مبلغ برای یک خانواده پنج نفره حتی تامین کننده غذایشان
نیست. آنچه ما به عنوان فقر مطلق تعریف میکنیم، سبد
مشخصی است که باید حداقل کالاهای اساسی را در برداشته
باشد؛ به نحوی که اگر فردی به آنها دسترسی نداشته
باشد، سلامت فیزیکی، جسمانی و روحیاش به خطر بیفتد؛
این کالاها در همه جای دنیا پذیرفته شده و شامل غذا،
مسکن، خدمات سلامت، حمل نقل و... هستند». این
اقتصاددان در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه فقر
آموزشی نشان میدهد که نابرابری آموزشی افزایش یافته
است، ادامه داد: «مطالعات ما نشان میدهد که درآمد ۶
درصد از جمعیت کشور هزینه غذایشان را تامین نمیکند.
اسم این مرحله خط گرسنگی است و به آن معناست که درآمد
یک خانوار حتی نمیتواند هزینه غذایش را تامین کند. ما
میدانیم که خانوارها فقط با هزینه غذا خوردن رو به رو
نیستندبلکه هزینههای دیگر هم مانند هزینه حملونقل،
پوشاک، مسکن و ... را هم دارند». راغفر در ادامه با
اشاره به فقر سبدغذایی خانوارها و نبود امکانات دیگر
زندگی افزود:« خانواری که کل مخارجش کمتر از سبد حداقل
غذاست، بهطور حتم با گرسنگی و مشکلات آموزشی و دسترسی
به خدمات سلامت روبهرو است. هرچند نهادهای دولتی این
رقم را دو یا سه درصد (جامعه) اعلام میکنند اما تا
جایی که من به یاد می آورم، وزارت بهداشت این رقم را
۱۰ درصد اعلام میکرد؛ این میزان به جز گروهی است که
با مشکل سوء تغذیه روبهرو هستند». وی با بیان اینکه
روشهای مختلفی برای محاسبه فقر وجود دارد، ادامه داد:«
در محاسبه فقر برخی شاخصها میتواند روی تعداد کسانی
که زیر خط فقر هستند، تاثیرگذار باشد اما پایینترین
موردی که در سالهای اخیر محاسبه کردهایم ۳۳درصد
جمعیت کشور دچار فقر مطلق و ۶ درصد نیز دچار گرسنگی
هستند که این تعداد نزدیک به پنج میلیون نفر است».
13 میلیون حاشیه نشین زبان
گویای فقر
کافی است سری به سایت دیوار بزنید و در آنجا با انبوه آگهیهایی مواجه می
شوید که در آنها افراد برای خوردن یک وعده غذای گرم
حاضرند ساعتها کار کنند و دستمزدی هم نگیرند. ساعتها
کار آنها در حالی است که تنها خواستهشان سیر کردن
شکمشان است. بیکاری و گرسنگی وزنههای سنگینش را روی
گلوی قشرهای ضعیف جامعه گذاشته و اندک اندک توان نفس
کشیدن را از آنها می گیرد. یک جامعه شناس در گفتوگو
با «قانون» درباره وجود فقر مطلق در جامعه می گوید:«
ما بیکاری مطلق در جامعه داریم و فقر از تبعات این
بیکاری است. کارتن خوابها و حاشیه نشینها دچار فقر
مطلق هستند». او با اشاره به اینکه وجود حاشیه نشین ها
در کشور فقرمطلق را اثبات می کند، ادامه داد:« ما 13
میلیون حاشیه نشین داریم که همه خرده فروش مواد مخدر
هستند تا پولی برای خریدن یک وعده غذا پیدا کنند. اگر
فقر نیست، این همه اعتیاد از کجا میآید؟». او فقر را
یکی از دلایل اعتراضات مردم می داند و ادامه می
دهد:«کامیونداران چرا باید اعتراض کنند؟ باید فکری
برای جامعهای که از فقر و بیکاری در حال نابودی است،
کرد. کسی نمیداند چند نفر در خیابانها از گرسنگی و
فقر میمیرند. کودکانی که سر چهارراه میآیند و تا
پاسی از شب کار میکنند، تنها میخواهند نان بخور و
نمیر برای خانوادههایشان فراهم کنند. ما از سال ها
قبل تاکید کردیم که طبقه متوسط جامعه در حال حرکت به
سمت خط فقر بوده و حالا این اتفاق افتاده است. طبقه
متوسط شهری هم در حال ضعیف شدن است. جامعه در حال
دوطبقه شدن است. یکی طبقه ضعیف و دیگری طبقه بالای
شهری». او اختصاص دادن بخش زیادی از بودجه کشور را به
نهادهای خاصی که هیچ عایدی برای مردم ندارد برای مردم
کمرشکن اعلام کرد و گفت:« بودجه باید صرف هزینههای
مردم شود، نه اینکه در کشورهای دیگر صرف عملیاتهای
نظامی شود. آنوقت است که دیگر پولی برای رسیدگی به
قشر محروم وجود ندارد».
منبع:
قانون
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
عراقیها در حال عبور از اروند رود ـ آغاز جنگ
درگیری در جلوی مسجد جامع خرمشهر
درگیری در خیابانهای خرمشهر
رزمندگان مدافع خرمشهر
پیکر پاک یک نوجوان شهید
سربازان عراقی خوشحال از پیروزی
آغاز عملیات بیت المقدس و رهایی خرمشهر
پیش به سوی خرمشهر
رسیدن به دروازه خرمشهر
ورود به خرمشهر
اسرای عراقی
در جریان فتح خرمشهر نوزده هزار سرباز عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند
مسجد جامع خرمشهر در روز آزادسازی این شهر
خرمشهر آزاد شد
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
انصاف
نیوز، حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی :
در بهمن ماه۹۱ در گفتگویی اظهار کرد: من همان ابتدا در
تلویزیون گفتم که موسوی و کروبی سران فتنه نیستند.
حوادث سال ۸۸ گذشت و هرچه تحلیل بود ارائه شد اما من
در آن روز گفتم ما باید مراقب فتنه سران باشیم نه سران
فتنه.
سخنان مرحوم سیدمهدی طباطبایی، نمایندهی مجلس هفتم و
استاد اخلاق در گفت و گویی با روزنامه قانون که در
بهمن۹۱ منتشر شده بود را در ادامه میخوانید:
• میان انتقاد و مخالفت، تفاوت است. بنده از زمانی که
آقای احمدی نژاد در دوره اول هنوز تنفیذ نشده بود به
ایشان نقد داشتم. انتقادم هم این بود که ایشان خارج از
آنچه وظیفه اش بود در مجلس صحبت کرد و من هم به رئیس
وقت مجلس که آقای حداد بودند اخطار دادم که جلوی او را
بگیرند. در آن زمان انتقادم را به صورت کتبی دادم که
مبادا فریادها بلند شود و مخالفت ها بیشتر شود و حقیقت
گم شود. اما آنچه امروز میبینید مخالفت است. در
مخالفت شخص گرایی و مشکلات شخصی ملاک است.
• نخستین نقدم به احمدی نژاد این بود که شما ادبیات یک
رئیس جمهور را ندارید و رئیس جمهور نباید هر کلامی را
به زبان بیاورد. به او گفتم حق ندارید مسائل خانوادگی
ر امطرح کنید. ایشان در همان ابتدا گفت “من بنا دارم
اصلاح کنم”، من گفتم این «من» گفتن اشتباه است. یک جای
دیگری هم ایشان گفت “من آمده ام که بگویم تاکنون
روحانی بر سر کار بوده، اکنون دانشگاهی می خواهد کشور
را اداره کند.
• من در دوره اول کاندیداتوری آقای احمدی نژاد به
شورای نگهبان گفتم که ایشان جزو رجال سیاسی نیست. از
شهرداری به ریاست جمهوری رسیدن ناگوار است.
• درباره اتفاقات روز استیضاح وزیر کار و افشای فایل
صوتی منتسب به برادران لاریجانی هم وقتی فردی مورد
توجه قرار می گیرد باید افراد عاقل متوجه و مواظبش
باشند تا خدای نکرده بر اثر چاخان و مدح بی جا آن فرد
تبدیل به خطر نشود. من این نکته را در سال ۸۴ یا ۸۵
متذکر شدم و به برخی افراد محرمانه گفتم که ایشان در
حد این ستایش های بی جا نیست و از ایشان اینچنین تمجید
نکنید. چرا؟ چون تمجید زیاد برای ظرفیت کم، غرورآور
است. اطرافیان از ایشان تمجید کردند و خودش هم که بحث
هاله نور و این مسائل را وسط کشید که یعنی خودش هم
خودش را مافوق آنچه بود دید.
• از زمانی که مقام معظم رهبری فرمودند من فکرم به
ایشان نزدیک تر است، احمدی نژاد دچار اشتباه شد. اما
احمدی نژاد متوجه نشد که این تایید بی تغییر نیست. اگر
آقا فرمودند که افکارم به ایشان نزدیک تر است مال آن
زمان بود نه همیشه. ایشان دوره تمجید گذشته را یدک می
کشد.
• {در پاسخ به این سوال که چرا رهبری کاری برای
بازداری احمدی نژاد از این حرکات انجام نمیدهد؟} رهبر
چون پدر همه است باید پدرانه واکنش نشان دهد و حتی تشر
ایشان هم ممکن است به نظام کشور لطمه وارد کند. رهبر
برای حفظ نظام سکوت کرده است.
• آقای احمدی نژاد هم چون خرابی های زیادی در کشور به
وجود آمده درصدد است که تقصیرها را گردن دیگران
بیندازد تا خود را مبرا نشان دهد.
• هر کس حمایت اغراقآمیزی از احمدی نژاد کرده چه
تلویحی و چه تصریحی باید از مردم عذرخواهی کند.
• من پس از حوادث سال ۸۸ گفتم اگراحمدی نژاد ادبیاتش
را با شرایط تطبیق می داد این فتنه ها بر پا نمی شد.
• من آقای عسگراولادی را از هر نظر تایید می کنم و حرف
ایشان درست است. من همان ابتدا در تلویزیون گفتم که
موسوی و کروبی سران فتنه نیستند. حوادث سال ۸۸ گذشت و
هرچه تحلیل بود ارائه شد اما من در آن روز گفتم ما
باید مراقب فتنه سران باشیم نه سران فتنه.
• {درباره بازداشت های اخیر خبرنگاران} عزیزان خبرنگار
ما را که گرفتند بر اساس بیماری اخلاقی مسئولان است.
مسئولان اکنون کم حوصله هستند و فکر میکنند که اگر
خبرها را خبرنگاران پخش کنند بد میشود. در صورتی که
با گرفتن آنها بیشتر پخش میشود. چون مردم جستوجو می
کنند که چرا گرفتند؟ چون چراها به میان می آید،
تفسیرها زیاد میشود و در تفاسیر شایعات زیاد میشود.
• {در واکنش به اینکه فقط دولت احمدی نژاد نبوده که با
رهبری انقلاب مشکل دارد و پیش از این دولت بازرگان هم
با امام مشکل داشت} آن روز مخالفت اندک آقای بازرگان
نمود زیادی داشت. بازرگان بسیار بااخلاق و دیندار بود
ولی در رابطه با یک سری امور مانند نگاه به خارج از
کشور، بینش کمتری داشت و به همین دلیل امام او را از
کار کنار گذاشت. اما اگر شرایط را بسنجیم در کل میتوان
گفت که بازرگان در بسیاری از موارد از احمدی نژاد با
اخلاق تر و دیندار تر بود.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
خیلیها هنوز بر این باور هستند که ازدواج هندوانه
دربستهای است که تا باز نشود، خوبی و بدی آن مشخص نمیشود.
اکثر افرادی هم که این حرف را میزنند، خودشان تجربه
ناخوشایندی از ازدواجشان داشتهاند و بیشتر قسمت و
تقدیر الهی را مقصر میدانند و نه انتخابی که خودشان
کردهاند اما یادمان نرود موقع خریدکردن همان هندوانه
دربستهای که نگران سالم یا خراببودن آن هستیم، از
تجربه آقای میوهفروش استفاده میکنیم و از او میخواهیم
که خوبش را برایمان سوا کند (البته اگر میوهفروش قابلاعتمادی
باشد.)
مشاوره پیش از ازدواج هم همین نقش را برای ما بازی میکند.
شما هرچقدر هم که فکر کنید بهترین مرد یا زن روی کره
زمین را پیدا کردهاید، بازهم بهدلیل هیجانات ناشی از
علاقه زیاد ممکن است دچار خطا شوید و تصمیم اشتباهی
بگیرید. مشاوره پیش از ازدواج، همین دوراهیها و چالههایی
را که ممکن است در آن بیفتید و خود و طرف مقابلتان را
بدبخت کنید، برایتان مشخص میکند و یک نقشه راه درست
برای تشکیل یک زندگی مناسب را در اختیارتان قرار میدهد. درباره همه این اتفاقات و ریزهکاریهای مشاوره پیش از
ازدواج که ممکن است برای شما هم سؤال باشد، با ناهید
دهقان، روانشناس و مشاور خانواده در امر پیش از
ازدواج گفتوگو کردهایم:
ما برای مشاوره پیش از ازدواج باید به چه نوع متخصص
حوزه روانشناسی مراجعه کنیم؟
مشاوره پیش از ازدواج هم توسط کسانی که تحصیلات روانشناسی
دارند و هم افرادی که مشاوره خواندهاند، انجام میشود
ولی برای انجام مشاوره پیش از ازدواج، روانشناس
بالینی اولویت دارد؛ بهدلیل اینکه روانشناسان بهتر
میتوانند مشکلات شخصیتی افراد و اختلالهای روانیای
که به آن دچار هستند را بهتر تشخیص بدهند، توصیه میشود
که برای انجام این نوع مشاورهها، نزد یک روانشناس
بالینی که تخصص مشاوره پیش از ازدواج را دارد، مراجعه
کنیم.
چه ضرورتی دارد قبل از ازدواج با فردی مشاوره انجام
بدهیم؟
تصمیم به ازدواج یکی از مهمترین اتفاقهایی است که در
زندگی هر کس اتفاق میافتد. از آنجایی که قصد ما از
ازدواجکردن تشکیل یک خانواده بوده و قرار است در زیر
سایه این خانواده فرزندی به وجود بیاید و رشد کند،
باید در انتخاب فردی که قرار است با او تشکیل زندگی
بدهیم، بسیار دقیق و نکتهسنجانه عمل کنیم؛ مثلا در یک
مورد، خانمی بعد از چندین سال ازدواج به بنده مراجعه
کرده بود و خواستار جدایی بود، به این دلیل که صاحب
فرزندی شده بود که این فرزند دچار نقص عقلی بود و این
مسئله را از پدر خود به ارث برده بود و خود این خانم
عنوان میکرد که در زمان آشناییاش این نقص را میدانسته
و صرفا از روی علاقه با این آقا ازدواج کرده است.
خیلی از افراد بهدلیل غالبشدن هیجانهایی در زمان
آشنایی، قادر به تصمیمگیری درست نیستند و بسیاری از
خطا و ایرادهایی که وجود دارد و بعدا ممکن است در
زندگی زناشویی مشکلساز شود، نمیبینند و تمایل دارند
که از فرد مورد علاقه خود ایدهآلسازی کنند. کمکگرفتن
از یک مشاور پیش از ازدواج، این خاصیت را دارد مواردی
را که ممکن است در زندگی آن دو نفر باعث ایجاد بحران
شود، شناسایی کند.
در چه مرحلهای از آشنایی دو طرف، باید مشاوره پیش از
ازدواج اتفاق بیفتد؟
مشاوره پیش از ازدواج هم در زمان آشنایی دو نفر با هم
و هم بعد از مرحله خواستگاری اتفاق میافتد. به این
صورت که ممکن است دو نفر قبل از انجام مراحل رسمی
خواستگاری و بهواسطه آشناییای که با یکدیگر دارند،
احساس کنند به هم علاقهمند شدهاند و مایل هستند، نزد
یک مشاور بروند و میزان تناسب همدیگر برای امر ازدواج
را بسنجند یا اینکه بعد از مراسم خواستگاری و تصمیم
قطعی برای ازدواج، این مشاوره انجام شود. فرایند
مشاوره در هر دو شکل، هیچ تفاوتی ندارد و یک فرایند
معمول در همه این مراحل اتفاق میافتد.
فرایند معمولی که در جلسات مشاوره پیش از ازدواج اتفاق
میافتد، شامل چه مراحلی است؟ چه محتوایی دارد و چه
چرخهای را پشت سر میگذارد؟
اتفاق معمولی که در این جلسات اتفاق میافتد و یک
فرایند پنج تا 10 جلسهای را شامل میشود، حضور هر دو
نفر در یک جلسه مشترک مشاوره پیش از ازدواج است. در
این جلسه ابتدایی، میزان و مدت آشنایی دو نفر با
یکدیگر و دلایلی که برای ازدواج مطرح میکنند، شنیده
میشود؛ سپس در جلسات جداگانه هر فرد به تنهایی مورد
ارزیابی قرار میگیرد. این ارزیابی، مشاوره و مصاحبههای
فردی را شامل میشود تا میزان نگرش و شخصیت افراد مشخص
شود و مشاور ذهنیتی از هر دو نفر پیدا کند و میزان
همخوانی آنها را بسنجد.
در کنار این ارزیابیها، از آزمونهایی نیز برای تکمیل
شناخت دو طرف استفاده میشود. درنهایت در یک جلسه
مشترک همه یافتههای مشاور از دو نفر و نظر او نسبت به
ازدواج آنها، به بحث گذاشته میشود.
خیلی از مواقع خود
همین جلسه پایانی مشترک و واکنش افراد نسبت به مواردی
که گفته میشود، ملاک بسیار خوبی برای سنجش یک زوج است. بهعنوان مثال، فردی که یافته مشاور مبنیبر اینکه او
فرد شکاکی است را میپذیرد و سعی در اصلاح خود میکند،
با فرد دیگری که این مشکل را قبول نمیکند و با
پرخاشگری واکنش نشان میدهد، در تصمیمگیری درباره
اینکه او میتواند فرد قابل اتکایی در زندگی باشد یا
نه، بسیار تأثیرگذار است.
آیا خانوادهها هم باید در این جلسات حضور داشته باشند؟
مبنای مشاوره پیش از ازدواج براساس حضور و گفتوگو با
دو نفری است که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند ولی
گاهی اوقات حضور خانوادهها برای بررسیهای بیشتر یا
پیداکردن دلیل مخالفت خانواهها با ازدواج فرزندشان و
یافتن تفاوتهای فرهنگی الزام پیدا میکند. در این
صورت در یک جلسه جداگانه از آنها خواسته میشود که در
این جلسات حضور پیدا کنند.
آیا آزمونهایی نیز در این مشاوره پیش از ازدواج
استفاده میشود؟ این تستها چه کاربردی دارند؟
معمولا آزمونهایی که در این جلسات استفاده میشود،
آزمونهای ارزیابی شخصیت و احتمال ابتلا به اختلالهای
روانی است که بیشتر مبنای تکمیلی دارند. بیشترین
ارزیابی در جلسات مشاوره پیش از ازدواج براساس مصاحبه
و مشاورههای چندجلسهای است که انجام میگیرد.
فردی که مشاور پیش از ازدواج است، در چه صورتی به دو
نفری که برای ازدواج مراجعه کردهاند، میگوید شما
مناسب هم نیستید و نباید با هم ازدواج کنید؟ درواقع،
چه نشانههای خطری در فرد میبیند که او را از ازدواج
با فرد مقابل منع میکند؟
تصمیمگیری نهایی برای انتخاب یک نفر بهعنوان همسر
خود، برعهده دو نفری است که برای مشاوره پیش از ازدواج
مراجعه میکنند. یک مشاور پیش از ازدواج، هرگز «بله»
یا «نه» قطعی به دو نفر نمیگوید، بلکه سعی میکند
ارزیابی کند دو نفر تا چه حد میتوانند با یکدیگر
زندگی خوبی داشته باشند ولی در این بین نشانههای خطری
وجود دارد که باید جدیتر گرفته شود و حتما در صورت
مشاهده به دو طرف تذکر داده شود که در صورت ادامه
پیداکردن این موارد، حتما به مشکل برخواهند خورد. مثل
اینکه دو نفر اهل گفتوگو با یکدیگر نیستند، در جلسه
مشاوره با یکدیگر اختلاف نظر دارند و بحث و جدل میکنند،
به فرد مقابل خود بیاعتماد هستند و خاطره خوشی از
رفتار و برخورد او در ذهن خود ندارد.
وضعیت امروز مشاورههای پیش از ازدواج را در کشور ما
چطور ارزیابی میکنید؟
در جامعه امروز ما، استقبال گستردهای از مشاوره پیش
از ازدواج انجام میگیرد و این استقبال هم از سمت خود
خانوادهها و هم زوجهایی است که قصد تشکیل خانواده را
دارند. خود من تجربه مشاوره پیش از ازدواج را برای زوجهایی
داشتم که از روستاها و شهرهایی به غیر از تهران
مراجعه میکردند و با تا چندین جلسه، این مشاورهها را
ادامه میدادند.
آیا در جلسات مشاوره پیش از ازدواج علاوه بر سنجش
تناسب دو نفر با یکدیگر مهارتآموزی نیز به افراد
انجام میشود؟
هدف اصلی مشاوره پیش از ازدواج، سنجش همخوانی دو طرف
در امر ازدواج است ولی در مواقعی پیش میآید که دو طرف
با هم از نظر بسیاری از ملاکها همسانی دارند ولی نیاز
است که برای ادامه زندگی خود و داشتن یک خانواده پویا،
مهارتهای زندگی مثل گفتوگوکردن، حل تعارض و مدیریت
خشم را یاد بگیرند. در اینجاست که ادامه پیداکردن
جلسات مشاوره بعد از تصمیمگیری برای ازدواج و پیش از
رفتن زیر یک سقف ضرورت پیدا میکند.
مشاوره پیش از ازدواج بیشتر بهدنبال تفاوتها و
اختلافها در دو طرف میگردد تا آنها را از ازدواج با
یکدیگر منع کند یا به دنبال وجه اشتراکی است تا بتواند
دو نفری که متقاضی ازدواج هستند را به هم نزدیک کند؟
مسلما افرادی که شباهتهای بیشتری یا یکدیگر داشته
باشند، بهتر میتوانند با یکدیگر کنار بیایند اما این
به آن معنی نیست افرادی که با یکدیگر در زمینههایی
اختلاف دارند، نباید بههیچوجه با هم ازدواج کنند.
تفاوتهایی در ازدواج مسئلهآفرین است و باعث اختلاف
میشود که زوجها را در زندگی دچار تنش کند و باعث
درگیری آنها با یکدیگر شود. مهم برخورد خود افراد با
تفاوتها و اختلافهایی است که دارند.
خود فردی که مشاوره پیش از ازدواج را به مردم ارائه میدهد،
چه مهارتها و صلاحیتهایی باید داشته باشد و چه دورههای
تخصصیای را گذرانده باشد؟
یک مشاور پیش از ازدواج خوب، علاوه بر تحصیلاتی که
مرتبط با حوزه روانشناسی و خانواده دارد، باید ویژگیهای
شخصیتی مناسب را نیز داشته باشد. ویژگیهای مثل صبوربودن
و عجلهنکردن در امر تصمیمگیری، حافظه خوب، گوشدادن
مؤثر و فعال، یک مشاور این حوزه را برای تصمیمگیری
بهتر یاری میرساند. بهتر است خود این فرد ازدواج کرده
باشد و چالشهای این انتخاب را گذارنده باشد تا درک
بهتری از فضای همسرداری و ازدواج داشته باشد. علاوه بر
اینها، گذراندن دورههای مرتبط با خانواده و مشاوره
پیش از ازدواج بسیار کمککننده است.
جلسات مشاوره پیش از ازدواج به صورت فردی هم ممکن است
اتفاق میافتد یا حتما باید با حضور هر دو نفر برگزار
شود؟
برای هر چه بهتر برگزارشدن مشاوره پیش از ازدواج بهتر
است که هر دو نفری که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند،
مراجعه کنند ولی گاهی ممکن است که تنها یکی از طرفین
برای مشاوره مراجعه کند. این مسئلهای است که بسیار
متداول است و هیچ ایرادی به آن وارد نیست ولی توصیه ما
در این موارد آن است که دو نفر حتما یک مشاور پیش از
ازدواج را برای تصمیمگیری انتخاب کنند و فرضا یکی از
طرفین در محل کار خود به مشاوری مراجعه نکند و طرف
دیگر به یک مشاور متفاوت. این کار باعث ناهمخوانی میشود
و ممکن است تناقضهایی را در تصمیمگیری برای امر
ازدواج ایجاد کند.
معمولا گذراندن چند جلسه مشاوره پیش از ازدواج برای
زوجها ضروری است؟
روند معمول جلسات مشاوره پیش از ازدواج از پنج جلسه تا
10 جلسه متغیر است که بسته به نوع ویژگیهای شخصیتی
طرفینی که مراجعه میکنند و مسائل و مشکلاتی که در بین
آنها وجود دارد، این تعداد جلسات بیشتر یا کمتر میشود.
شما طی این سالها با چه چالشها و مشکلاتی در زمینه
مشاوره پیش از ازدواج در کشورمان روبهرو بودهاید؟
مسئله و دغدغه اصلیای که در امر مشاوره پیش از
ازدواج بهویژه در کشور ما اتفاق میافتد، درکنکردن
مسئله «چرایی ازدواج» از سمت دختر و پسرهایی است که
قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خیلی اوقات طرفینی که
برای ازدواج مراجعه میکنند، دلیل و فلسفه مناسبی برای
ازدواج ندارند و واقعا هیچ هدفی را از تشکیل یک زندگی
دنبال نمیکنند و براساس تصمیمهای هیجانی و ناگهانی و
بدون فکرکردن، تصمیم میگیرند که خانواده تشکیل بدهند. در این بین، خیلی از خانوادهها هم فکر میکنند ازدواجکردن
مثل تکالیف دیگر زندگی مانند درسخواندن یا کار
پیداکردن است که حتما و هر چه زودتر باید انجام شود و
همین اصرار و در تنگنا قراردادن دختر یا پسرشان برای
ازدواجکردن، باعث تصمیمگیریهای نادرست میشود که
علت بسیاری از طلاقهای امروزه نیز هست.
منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
خبرآنلاین، رسانهای ، عکس :
تصاویر زیر در روزهای گذشته به نمادی از تلاش فلسطینی
ها برای حفظ خاکشان با چنگ و دندان در مقابل تجاوز
رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. مرد معلولی که در عکس
زیر می بینید، صابر الاشکر نام دارد؛ جوانی 29 ساله که
در تظاهرات بازگشت در نوار غزه شرکت کرد و با تمام
بضاعتش جنگید و چهره تازه ای از مقاومت فلسطین را به
دنیا نشان داد.
او که در 30 مارس (جمعه، ۱۰ فروردین) توسط سربازان
اسرائیلی در فلسطین اشغالی مجروح شده بود دیروز درگذشت.
در گزارش زیر تصاویری از حضور صابرالشاکر در درگیری
های نوار غزه را مشاهده می کنید.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی