جهت منبع مطلب یا عنوان اصلی به پیوند بالا اشاره کنید
خبرآنلاین، محسن اسماعیلی: از نظر قرآن، مسلمانان علاوه بر هویت فردی دارای یک هویت جمعی نیز هستند؛ چنان که علاوه بر نامه عمل فردی دارای یک نامه عمل جمعی هم هستند. قرآن اصرار دارد که هویت جمعی مسلمانان زنده و سالم مانده و از گزند نفوذ غیرخودیها حفاظت شود.
این ترجمان همان نظریهای است که امروزه «خودی» و «غیرخودی» گفته میشود و عدهای بیدلیل با آن مخالفت میکنند.
اگر مقصود از مخالفتها این باشد که بیدلیل دایره خودیها را تنگ نکنیم، سخن کاملاً درستی است، اما انکار اصلِ موضوع درست نیست. انکار وجود «غیرخودی» در حقیقت انکار وجود «خود» است و مشکل ما مسلمانان از روزی آغاز شد که خود را فراموش کردیم و مبهوت و شیفته غیرخود شدیم.
پیامبر اعظم(ص) در نخستین گام برای تشکیل امت در مدینه، مسلمانان را به اهمیت خودباوری و هویتسازی توجه دادهاند. پیامبر(ص) در بدو ورود به مدینه قرارداد مکتوبی میان مسلمانان برقرار ساختند. این قرارداد همگانی چنین آغاز شده است: «این نامهای است از محمد پیامبر خدا (ص) میان مؤمنان و مسلمانان قریش، و یثرب و کسانی که از ایشان پیروی کنند و به آنان بپیوندند و همراهشان کارزار کنند. إنَّهُم أمّةٌ واحدةٌ مِن دونِ النّاسِ: ایشان امّتی واحدند و از امّتهای دیگر جدایند.»
سروده «پس چه باید کرد ای اقوام شرق؟» اقبال لاهوری که در آن از پاره و پاره شدن و تفرقه و خودفراموشی اهل شرق یا همان مسلمانان گلایهمند شده است. اقبال در پایان، راه حل خود را ایمان به هویت خود و دست شستن از پراکندگی میداند و میگوید: «ای اسیر رنگ، پاک از رنگ شو / مؤمن خود، کافر افرنگ شو».
این سخن به معنای منع ارتباط و گفتوگو و حتی احسان و نیکی به بیگانگان نیست. آنچه قرآن میگوید این است که اگر با غیرخودیها گفتوگو هم میکنید، مرزهای تفاوت و غیریت را فراموش نسازید و هوشیارانه عمل کنید. غفلت از این حقیقت و باز کردن راه نفوذ غیرخودی به داخل خود بسترسازی برای تحقق دسیسههای آنان است. دشمن، دشمن است و نباید به دست خود راه را برای آنان باز کنیم. اگر آمدند، ویروس اختلاف و عداوت را میان خودیها منتشر میسازند و به تدریج پیکر جامعه اسلامی را بیمار، رنجور و بالاخره نابود میکنند. آنها شیطانند و شیطنت آنها همین تفرقهافکنیها است: «إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ».
قرآن میخواهد پیروان حق «امّت واحده» باشند، این است که عامل پیشرفت و پیروزی است؛ هر چند از نظر تعداد اندک باشند: «کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّـهِ». تعداد اندک اما مجتمع و مؤتلف بر تعداد بسیار اما متفرق و متشتت پیروز است. از همین جا معلوم میشود که همه تاکیدها بر اجتماع و الفت، اصالتاً مربوط به اهل حق است؛ بدون آنکه شمار آنان تعیینکننده باشد. به عبارت دیگر، مقصود از «جماعت» در تمام آیات، روایات و ادعیه، «گروه متحد بر محور حق» است؛ نه هر عدهای که همدست و همراه یکدیگر باشند.
امام صادق(ع) میفرماید: «از پیامبر(ص) درباره جماعت مسلمانان سوال کردند. فرمود: جماعت امت من آنان هستند که گرد حق جمع شدهاند؛ هر چند تعدادشان اندک باشد.» مروری بر موضوع اجتماع و الفت در نهجالبلاغه نیز نشان میدهد که دقیقاً برگرفته از قرآن و سنت و تفسیری بر آن است.
اصول حاکم بر اتحاد و انسجام ملی و چگونگی رابطه با دشمن در نهجالبلاغه را میتوان در پنج اصل خلاصه کرد، اصل نخست، انتقاد امام علی(ع) از خودفراموشی است. در اینجا باید به موارد متعددی از گلایههای امام از پیروان خویش اشاره کرد که نسبت به تذبذب و ارتباط پیدا و پنهان آنها با غیرخودیها انتقاد میکند و آنها را سست عنصر و دمدمی مزاج میشمارد.
اصل دوم: امام، اجتماع و الفت میان امت را منّت خدا بر آنان میدانست و میفرمود: «خداوند سبحان بر این امّت منّت نهاده و پیوند الفت و اتحاد را میان آنان برقرار ساخته؛ نعمتی که هیچ کس از مردم نمیتواند بهایی برای آن بشناسد، زیرا از هر بهایی برتر و از هر چیز با ارزشی پر ارزشتر است.»
سومین اصل اینکه امام(ع) خودیها را از پراکندگی و رنگ رنگ شدن بر حذر میداشت و میفرمود:«مبادا در دین خدا به رنگهای مختلف درآیید؛ چراکه اتحاد و اجتماع در راه حق، هرچند خوشایند شما نباشد، از پراکندگی در راه باطلی که مورد علاقه شماست بهتر است و خداوند سبحان به هیچ کس، نه از گذشتگان و نه باقی ماندگان به سبب اختلاف و تفرقه، نتیجه خوبی نبخشیده است.»
اصل چهارم آن است که امام(ع) علت تفرقه و دشمنی میان خودیها را چیزی جز باطنهای زشت و اهداف آلوده نمیدانست و میفرمود: «شما همه از نظر دین خدا فقط برادر هستید، و چیزی جز زشتی درون و سوءنیت شما را از هم پراکنده نکرده، نه به یکدیگر کمک میکنید، و نه همدیگر را نصیحت، نه به هم بذل و بخششی دارید و نه به یکدیگر مهر و محبت میورزید!»
بالاخره اینکه امیرالمومنین(ع) بر مرز میان خودی و غیرخودی تاکید داشت، اما برای جذب غیرخودیها، حتی اگر معاویه و عمروعاص و یارانشان باشد، دل میسوزاند و دعا میکرد؛ چنانکه به لشکریان خود فرمود که از ناسزاگویی به آنان خوشم نمیآید. به جای ناسزاگویی سخن نیک بگویید و اینگونه برای خود و آنان دعا کنید: پروردگارا! خون «ما» و «آنها» را حفظ کن. میان «ما» و «آنها» را اصلاح کن و آنان را از گمراهی نجات عنایت فرما!»
تهیه و تدوین : عبد عا صی
آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و
راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع / گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند / بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی / جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان» / از تو اگر هم که نخواهم بده
شاعر: حبیب الله چایچیان (حسان)
تهیه و تدوین : عبد عا صی
عروج ملکوتی سه ستاره-ی عصمت وَ طهارت تسلیت باد ...
تهیه و تدوین : عبد عا صی
جهت منبع مطلب یا عنوان اصلی به پیوند بالا اشاره کنید
نگاهی به صفحات تاریخ نشان میدهد
که امریکا، انگلیس و فرانسه هموراه در عرصه مراودات بینالمللی مترصد دستیابی به
اهداف زیادهخواهانه خویش بودهاند و در این مسیر از هیچ جنایتی فروگذار نکردند. سیاست
ماکیاولیستی آمریکا و متحدان غربیاش نسبت به کشورهای جهان با شعار انساندوستانه
و دموکراتیک به انجام میرسد اما در پوشش حقوق بشر، آزادی، امنیت انسانی و... جنایاتی
فجیع را در تاریخ کشورهای جهان ثبت کردهاند.
العالم- ایران/ سیاسی
نوشتار حاضر تلاش دارد تا جنایتهای مهم سه کشور آمریکا، انگلستان و فرانسه را در
تاریخ جهان مرور کند و نشان دهد که این کشورها نسبت به ملتهای آزاده و دولتهای
مستقل و در حال پیشرفت چه ظلمهایی را روا داشتهاند.
مروری بر جنایتهای آمریکا
برخی از مهمترین جنایتهای آمریکا در طول حیات سیاسی این کشور به شرح زیر است:
1. کشتار و نسلکشی 100 میلیون سرخ پوست آمریکایی
کشتار سرخپوستان جنایت پردامنه و طولانیمدتی بود که به دنبال کشف قاره آمریکا
توسط دریانوردان اسپانیایی در قرن شانزدهم آغاز شد. این کشتارها عمدتاً توسط
کشورهای استعمارگر اروپایی خصوصاً اسپانیا، پرتغال، فرانسه و انگلستان به منظور
سلطه بر مناطق مختلف قاره آمریکا و با هدف دستیابی اموال و املاک سرخپوستان صورت
میگرفت. بعدها و به خصوص در نیمه دوم قرن نوزدهم، آمریکاییان با کوچ دادن اجباری
و جنگهایی که به دنبال آن صورت میگرفت نقش پررنگی در کشتار سرخپوستان آمریکای
شمالی ایفا کردند.
جنگهای آمریکا با اولین حمله به سرخپوستان در شهر جیمزتاون در سال 1662 میلادی
آغاز شد که به دنبال آن جنگ با سرخپوستان آلگوکین طی سالهای 1635 و 1636 و جنگ
سالهای 1675 و 1676 که منجر به ویرانی نیمی از شهرهای ماساچوست شد را در پی داشت.
دیگر جنگها و حملات امریکا به سرخپوستان تا سال 1900 ادامه داشت. در مجموع آمریکاییها
حدود 100 میلیون سرخ پوست را به قتل رساندند.
2. جنایت جنگی امریکا در "درسدن"
با توجه به اینکه متفقین در جنگ جهانی دوم پیروز شده بودند، هیچ کدام از جنایات
جنگی ایالات متحده در جنگ جهانی توسط دادگاهی بررسی نشد. اما این به معنای آن نبود
که این جنایتها در تاریخ جهان ثبت نشود.
نیروهای آمریکایی در آلمان به طور مستقیم یا غیر مستقیم باعث شدند غذای کافی به
اسرای جنگی آلمانی و همچنین غیر نظامیان حاضر در منطقه تحت تسلط خود نرسد که این
باعث کشته شدن هزاران آلمانی بر اثر گرسنگی شد.
نیروهای آمریکایی تمام آلمانیهای عضو وافن اساس را که در داخائو در سال ۱۹۴۵ به
اسارت گرفته بودند تیرباران کردند. نیروهای لشکر ۴۵ پیاده نیروی زمینی ارتش آمریکا
همچنین ۷۵ اسیر جنگی ایتالیایی را در منطقه بیسکاری قتل عام کردند.
در بمباران درسدن در جنگ جهانی دوم بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش آمریکا و
متحدانش ۳۹۰۰ تن بمب انفجاری قوی و بمبهای آتشزا را طی ۴ یورش، در کمتر از ۱۵
ساعت بر روی درسدن ریختند و ۳۴ کیلومتر مربع از شهر را کاملا ویران کردند. در آتشسوزی
بزرگی که در نتیجه بمباران رخ داد بقایای شهر نیز نابود شد.
به ادعای ارتش آمریکا درسدن یک مرکز مهم نظامی بود که ۱۱۰ کارخانه و ۵۰۰۰۰ شاغل در
آن در حمایت از دولت نازی مشغول به فعالیت بودند. این در حالی بود که صرفاً زیرساختهای
مخابراتی، پلها و مناطق وسیع صنعتی خارج از شهر بمباران شدند و حملات بمباران
مناطق، بدون هیچ فرقی بین نظامی بودن یا نبودن آنها و بی هیچ تناسبی با اهداف نظامی
بود.
در تعداد کشته شدگان حاصل از این بمباران اختلاف نظر است و تعداد کشتهها از ۳۴۰۰۰
نفر تا تعداد بسیار بالایی ذکر شده است که اکثر قریب به اتفاق غیر نظامی بودند.
بنابر گفته "ارهارد موندرا"، عضو کمیته باتزن (مؤسسه زندانیان سیاسی
سابق در جمهوری دموکرتیک آلمان)، در روزنامه "دیولت": «براساس اظهارات
سرهنگ دوم دی ماتس افسر سابق ستاد مشترک ارتش آلمان در منطقه نظامی درسدن، 35000
نفر از قربانیان کاملا شناسایی شدند، هویت 50000 نفر تا حدودی آشکار شد، اما در
حدود 168000 نفر به هیچ وجه قابل شناسایی نبودند.»
3. فاجعه هیروشیما و ناکازاکی
بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی دو عملیات اتمی بود که در زمان جنگ جهانی دوم به
دستور هری ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام شد. در این دو
عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد
که باعث ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر شد.
انفجار اتمی در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی را شاید بتوان یکی از بزرگترین جنایت
های تاریخی آمریکا قلمداد کرد که به مرگ آنی 220 هزار تن منجر شد وصدها هزار تن نیز
طی سالهای پس از آن بر اثر تاثیرات آن فاجعه دچار بیماریهای حاد شدند.
4. کشتار 3 میلیون ویتنامی با مشارکت امریکا
جنگ ویتنام نام مجموعه عملیات و درگیریهای نظامیای است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ بین
نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادیبخش ویتنام جنوبی معروف به "ویتکنگ"
از یک سو، و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر
رخ داد.
جنگ آمریکا علیه ویتنام در زمان ریاست جمهوری لیندون جانسون آغاز شد و بر اساس
آمار در طی 16 سال جنگ، حدود 3 میلیون ویتنامی کشته شدند.
"کشتار می لای" به مثابه یکی از جنایتهای جنگی آمریکا، واقعهای در روز
۱۶ مارس ۱۹۶۸ میلادی است که در جریان جنگ ویتنام بود و طی آن ۳۴۷ تا ۵۰۴ شهروند غیرنظامی
جمهوری ویتنام جنوبی توسط سربازان واحد گردان سوم تجسسی ارتش آمریکا به قتل رسیدند.
اکثر قربانیان غیرنظامیان زن و کودک بودند. قبل از قتل، برخی از قربانیان مورد
شکنجه و قطع اندام نیز قرار گرفته بودند. برخی از اجساد نیز در جریان کشتار توسط
سربازان قطعهقطعه شده بودند. علاوه بر کشتار دهکدههای می لای، جنایتهایی در می
خه و سون می در جریان جنگ ویتنام رخ داد که افراد زیادی در آن کشته شدند.
از جمله مهمترین جنایات آمریکا در جنگ ویتنام، سم پاشی مناطق ویت کنگها با ماده
شیمیایی بود. عنصر نارنجی که توسط هواپیماهای آمریکایی بر این مناطق بارید با ماده
دی اکسین، سالهای سال منجر به بیماریهایی چون سرطان و معلولیت ذهنی در این منطقه
شده است.
امریکاییان سالانه 500 هزار تن بمب به این سرزمین ریختند، جنگلها را با ناپالم
سوزاندند و انسانها را زنده زنده بریان کردند.
از سال 1965 کشورهای هممرز ویتنام، کامبوج و لائوس نیز به دلیل کمک سربازان این
دو کشور به ویتکنگها هدف حملات هوایی آمریکا قرار گرفتند. تجاوز به زنان، شکنجه
دادن آنها و کشتن مردم عادی توسط نیروهای آمریکایی از 1967 به بعد شدت یافت و جنایت
بزرگی در تاریخ جهان ثبت کرد.
5. کشتار مردم کره توسط امریکا در سال 1950
جنگ کره جنگی میان جمهوری کره (کره جنوبی) با پشتیبانی نیروهای سازمان ملل متحد به
رهبری ایالات متحده و جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) با پشتیبانی چین و کمک
نظامی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود که در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با ورود نیروهای تحت
فرمان حکومت کمونیستی کیم ایل سونگ به بخش جنوبی آغاز شد.
کشتار غیرنظامیان از جنایتهای آمریکا در این جنگ بود که حدود ۳۰۰ شهروند کرهای
توسط نیروهای ارتش آمریکا و بین ۲۶ تا ۲۹ ژوئیه ۱۹۵۰ در روستای نو گون ری کشته
شدند. این کشتار توسط واحدهای لشکر یک مکانیزه آمریکا و در زیر پل آن روستا انجام
شد. این واقعه را دومین واقعه تلخ بعد از کشتار می لای میدانند.
6. جنایت امریکا در افغانستان
جنگ آمریکا در افغانستان از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴، دورهای از جنگ است که به بهانه آمریکا
مبنی بر حمله القاعده به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شد.
این جنگ دهها هزار تلفات مستقیم غیرنظامی برجا گذاشت. بیش از ۴۰۰۰ سرباز آیساف و
پیمانکاران غیرنظامی، ۱۵۰۰۰ نیروهای امنیت ملی افغانستان و همچنین بیش از ۲۰هزار غیرنظامی
کشتهشدند. در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد کل کشته شدگان این جنگ در دست نیست،
اما طبق مطالعات پروفسور "مارک هرولد" که در روزنامه گاردین منتشر شد،
فقط در سه ماه اول جنگ بیش از ۴۰۰۰ تن کشته شدهاند. تنها در سال ۲۰۰۹ بمبهای دست
ساز و مینهای کنارجادهای ۱۰۵۴ نفر قربانی گرفتهاند. در عین حال، دهها هزار غیرنظامی
از زمان آغاز حملات هوایی آمریکا در سال 2001 تا زمان حاضر در افغانستان جان باختهاند.
ارتش آمریکا 7 اکتبر 2001 برای نخستین بار اهدافی را در ولایتهای کابل، قندهار،
ننگرهار، قندوز، جوزجان، لوگر، تخار، نیمروز، فراه و غزنی با جنگندههای B-52 و
موشکهای کروز مورد حمله قرار دادند. در سه هفته اول این حملات بیش از هزار نفر در
این مناطق کشته شدند.
در 17 اکتبر 2001 حداقل 29 غیرنظامی در روستایی در نزدیکی قندهار در حمله یک
جنگنده آمریکا کشته شدند. به گزارش روزنامه «گاردین»، کاروانى متشکل از 12 خودروی
حامل نمایندگان قبایل ولایت شرقی که به دعوت حکومت موقت کابل به منظور شرکت در
مراسمی در حال حرکت به سوی پایتخت بودند توسط هواپیمای AC-130 ارتش آمریکا هدف
قرار گرفته و 65 نفر کشته شدند. همچنین سازمان ملل متحد در 21 دسامبر همان سال
اعلام کرد که در 29 دسامبر 2001 جنگندههای ارتش آمریکا یک روستا در نزدیکی شهر
گردیز مرکز ولایت پکتیا را بمباران کردهاند. در این حمله حداقل 52 غیرنظامی افغان
از جمله تعدادى زیادى زن و کودک کشته شدند. سخنگوی پنتاگون در آن زمان مدعی شد که
انبار مهمات طالبان در روستای مذکور منهدم شده است. شمار تلفات غیرنظامیان افغان
در سال 2001-2002 از مرز تعداد قربانیان 11سپتامبر گذشت.
پروفسور مارک هیرالد تاکید میکند که 3800 افغان از 7 اکتبر الی 7 دسامبر 2001
توسط امریکا به قتل رسیدهاند. خبرگزاری آسوشیتیدپرس طى گزارشی در 3 دسامبر 2001،
تحت عنوان «بمب ایالات متحده روستای زراعى را با خاک یکسان کرد» از کشته شدن 155
تا 300 تن از ساکنان روستای کامه ادو در ننگرهار خبر داد. روزنامه دیلیگراف نیز
به تاریخ 20 دسامبر 2001 در گزارشی تحت عنوان «غیرنظامیان بهای بمبهای منحرف شده
آمریکا را میپردازند» اعلام کرده که دهها تن کشته شدهاند. خبرگزاری پژواک و
رسانههای بینالمللی دیگر نیز در 25 اکتبر 2006 از کشته شدن حدود 90 غیرنظامی در
روستای پنجوایی قندهار خبر دادند. نیروهای آمریکایی با بمباران این روستا فاجعه
بزرگی آفریدند، اما هرگز از این قتلعامها عذرخواهی نکردند.
براساس گزارش دولت افغانستان در ماه مه 2007 طی دو روز بمباران جنگندههای آمریکایی
به روستایی در نزدیکی هرات، دستکم 42 نفر، از جمله تعدادى زن و کودک قتلعام
شدند. در این بمباران 100 خانه ویران و حدود 1600 نفر بیخانمان شدند. در پی حمله
هوایی روز 22 اوت 2008 به روستای عزیزآباد در ولایت هرات، نیز 90 غیرنظامی کشته
شدند. مقامات امنیتی افغانستان 4 مه 2009 اعلام کردند که حملات هوایی ناتو به رهبری
آمریکا در منطقه گرانای ولایت فراه باعث کشته شدن 145غیرنظامی از جمله 92 کودک و
22 زن شد. حملات هوایی آمریکا در 23 ژوئیه 2010 به منطقه سنگین ولایت ننگرهار باعث
کشته شدن بیش از 52 زن و کودک بیگناه شد. بیش از 400 نفر در خیابانهای کابل به
تظاهرات پرداخته و این حمله را محکوم کردند. هیئتی از کابل برای تحقیق به منطقه
اعزام شدند. براساس بررسیهای هیئت، تمامی کشته شدگان زنان و کودکان بودند. نیروی
هوایی ایالات متحده آمریکا در 3 اکتبر 2015، با جنگنده لاکهید AC-130U بیمارستان
قندوز در شمال افغانستان را هدف حمله قرار داد. در این حمله دستکم 42 غیرنظامی
کشته و 30 نفر مجروح شدند. سازمان پزشکان بدون مرز پس از این فاجعه اعلام کرد که
پیشتر کلیه هشدارها راجع به موقعیت مکانی بیمارستان به نیروهای ائتلاف به رهبری
آمریکا داده شده بود و این حمله عمدی صورت گرفته است. این سازمان در ادامه حمله
به بیمارستان را نقض حقوق بینالملل عنوان کرد و تمامی کارمندان خود را از این شهر
خارج کرد.
7. همدستی با رژیم بعث عراق در هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران
جنگ رژیم بعث عراق با ایران، طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین
جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ
به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد. در این روز درگیریهای
پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی
ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد.
در طی این جنگ نابرابر که همه قدرتهای جهانی بخصوص آمریکا از صدام حمایت می
کردند، ۱۶ هزار نفر در جریان بمباران مناطق مسکونی به شهادت رسیدند و بقیه در جبهههای
نبرد شهید شدند. شهدای بسیجی ۸۵ هزار و ارتشی ۴۸ هزار نفر بودند. بیش از ۳۳ هزار
دانشآموز و بیش از ۳۵۰۰ دانشجو هم طی این هشت سال به شهادت رسیدند. روحانیت نیز ۳۳۱۷
شهید داشتند. در این دوران شهت ساله نیز ۸۸ مسیحی، ۱۸ کلیمی و ۹ زرتشتی در دفاع از
خاک میهن شهید شدند و ۲ هزار تبعه غیرایرانی نیز با حضور در جبههها به شهادت رسیدند.
در پشت صحنه این جنایتهای جنگی وحشیانه، آمریکا قرار داشت که تلاش داشت از اهرمهای
منطقهای برای مهار ایران و قدرت روزافزون انقلاب اسلامی جلوگیری کند. تحریم
اقتصادی آمریکا علیه ایران، عراق را بیش از گذشته با انگیزهتر کرد. ماهوارههای
آمریکا تصاویر نبرد و اطلاعات استراتژیک نظامی را ساعت به ساعت به ایستگاههای آمریکا
منعکس میکردند و ایستگاههای ردیابی، کلیه مکالمات نیروهای مسلح ایران را ثبت
کرده و در اختیار ارتش صدام حسین میگذاشتند. تشکیل شورای همکاری خلیج فارس و ایجاد
یک نیروی نظامی امنیتی در خلیج فارس با نظارت و رهبری آمریکا، در واقع حضور نظامی
آمریکا در منطقه را مشروعیت بخشید تا در صورت تضعیف عراق و برتری ایران، آمریکا
مستقیما کفه ترازو را به نفع عراق سنگینتر کند.
رژیم بعث عراق همچنین جنگ از راه دور (جنگ نفتکشها، جنگ شهرها و حملات موشکی بر
علیه مراکز اقتصادی) را در رئوس اهداف نظامی خود قرار داد و آمریکا در راس کشورهایی
بود که امکانات نظامی وسیعی را در این زمینه در اختیار دولت بعثی عراق قرار دادند.
8. جنایت امریکا در عراق
جنگ عراق یک عملیات نظامی است که در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ با حمله یک ائتلاف بینالمللی به
رهبری ایالات متحده به عراق آغاز شد. این جنگ با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در ۱۹
اوت ۲۰۱۰ بهطور رسمی خاتمه یافت. هر چند بعد از آن هم حدود ۵۰ هزار نیروی آمریکایی
عمدتاً به بهانه آموزش سربازان عراقی در این کشور باقی ماندند.
دو توجیه عمده برای آغاز این جنگ توسط جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا مطرح شد که یکی
از آنها رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابود کردن سلاحهای کشتار جمعی عراق
بنابر توافقنامه ۱۹۹۱ بود. تجاوز به زنان و کودکان، بهره گیری از سلاح شیمیایی،
کشتار جوانان و مخالفان حمله نظامی آمریکا، تخریب نهادهای آموزشی و بهداشتی، غارت
اموال مردم، کشتار بی دلیل بی گناهان، آزار و اذیت کودکان، کشتار دسته جمعی اهالی
روستاهای عراق، زنده به گور کردن مخالفان، به آتش کشیدن روستاهای مخالف حضور نظامی
آمریکا در عراق و... برخی از جنایتهای آمریکا در کشور عراق است.
شمار نظامیان آمریکایی که در جنگ آمریکا در عراق کشته شدند به 4 هزار و 795 نفر رسید
و هزینه جنگ در عراق 780 میلیارد دلار برآورد شده است.
براساس این جنگ افروزی آمریکا، در عراق تا سال ۲۰۰۷ سوءتغذیه کودکان به ۲۸٪ رسید و
گزارشها حاکی از آن بود که حدود ۶۰ تا ۷۰٪ از کودکان عراقی دچار مشکلات روانی شدهاند.
بیشترِ عراقیها به آب آشامیدنی سالم دسترسی نداشتند. به نظر میرسید شیوع وبا در
شمال عراق به سبب کیفیت پایین آب بوده باشد. بیش از نیمی از پزشکان عراقی بین سالهای
۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ این کشور را ترک کردند. گفته میشود که کاربرد اورانیوم ضعیفشده و
فسفر سفید در سلاحهای آمریکایی باعث نارساییهای نوزادان و سرطان گسترده در فلوجه
شده است.
بنابر آمارهای کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان، ۴/۴ میلیون عراقی تا پایان
۲۰۱۵ آواره شدهاند. در طول جنگ جمعیت مسیحیان عراقی به شدت کاهش پیدا کرد به طوری
که از 1/ 5 میلیون نفر در ۲۰۰۳ به ۵۰۰۰۰۰ نفر در ۲۰۱۵ رسید.
طبق آمار ویکیلیکس پیرامون گزارشهای روزانه طبقهبندیشده جنگ عراق، از ژانویه ۲۰۰۴
تا دسامبر ۲۰۰۹ نیز ۶۶۰۸۱ غیرنظامی کشته شدند. این در حالی است که براساس پژوهش
مؤسسه نظرسنجی ORB که در تاریخ اوت 2007 منتشر شده است، ۱۰۳۳۰۰۰ مرگ خشونتبار ناشی
از جنگ در کشور عراق اتفادق افتاده است.
جنایتهای انگلستان در طول تاریخ
1. جنایت انگلیس در افغانستان
جنگ اول افغانستان و انگلیس (۱۸۳۹ – ۱۸۴۲) در بخش جنوبی دره هلمند روی داد. این
جنگ، یکی از اولین لشکرکشیهای بزرگ قرن نوزدهم در جریان رقابتها بر سر تصاحب
قدرت و نفوذ در منطقه آسیای مرکزی بود که با عنوان بازی بزرگ امپراتوری بریتانیا
شناخته میشود. در این جنگ تعداد زیادی از مردم حوالی هلمند به قتل رسیدند و ترس و
وحشت در افغانستان به وجود آمد. در عین حال، آبادانی و توسعه افغانستان متوقف شد و
قتل و غارت در این کشور فزونی یافت و تعدادی از غیرنظامیان در این لشکرکشی کشته
شدند.
2. اشغال هند و قحطیهای کشنده
طی اشغال هند توسط نیروهای بریتانیا، بر اساس منابع مختلف تاریخی، در دهه 1770 میلادی
بیش از 10 میلیون هندی تنها در ایالت بنگال این کشور، بر اثر قحطی و گرسنگی، بیماری،
بدرفتاری و شکنجه به دست نظامیان انگلیس و یا بر اثر فشار کار اجباری جان خود را
از دست دادند. از سال 1942 نیز قحطی دیگری به دلیل تصمیم استعماری دولت بریتانیا و
شخص چرچیل در هندوستان به وقوع پیوست که در حدود 5 میلیون هندی دیگر را به کام مرگ
کشاند. طی سالهای 1942 تا 1944 بین 3 /5 تا 5 میلیون هندی بر اثر قحطی جان
باختند. به دستور چرچیل در این سالها، تمامی کشتیهایی که برای انتقال مواد غذایی
به هند مورد استفاده قرار میگرفت، به انتقال تجهیزات و آذوقه برای نیروهای نظامی
انگلستان در شمال آفریقا به کار گرفته شدند و بدین ترتیب قحطی بزرگی این بار نیز
در ایالت بنگال هند جان میلیونها هندی را گرفت.
کشتار آمریت سر در پنجاب هندوستان به تاریخ 1919 یکی دیگر از فجایع جنگی انگلیس در
هندوستان است. در طی این کشتار، معترضین به شکل مسالمتآمیز در مکانی جمع شدند تا
به حکومتداری امپراتوری بریتانیا و شرایط اقتصادی اعتراض کنند. نیروهای انگلیسی
بهجای شنیدن صدای معترضین تمام خروجیها را بستند و همه را به رگبار بستند. در عرض
10 دقیقه حدود 1000 نفر کشته و همین میزان بهشدت زخمی شدند. پارلمان انگلستان سرتیپ
ریجینالد دایر فرمانده نیروها که دستور شلیک را صادر کرده بود را احضار کرد ولی به
وی مدال شجاعت داد و با پاداشی 900 هزار دلاری وی را ناجی هندوستان نامید.
3. جنگ بوئر در آفریقای جنوبی
انگلستان در طول جنگهای بوئر (1900 تا 1902) چندین هزار انسان بیگناه را فقط برای
جلوگیری از خطرات احتمالی شورش داخلی، در اردوگاههای کار اجباری زندانی کرد. در
عرض یک سال 10 درصد از مردم بوئر در مریضی و گرسنگی این اردوگاهها مردند تا دولت
بریتانیا به اهداف استعماری و اقتصادی خود در آفریقا برسد. سیاستهای انگلیس برای
کنترل مردم آفریقای جنوبی حدود 48 هزار کشته غیرنظامی، شامل زنان و کودکان برجای
گذاشت. این آمار جدای از 30 هزار کشتهشده جنگ بوئر است.
4. نسل کشی ایرانیان در سالهای 1917 تا1919
در طول تاریخ، انگلیس جنایات متعددی را درایران مرتکب شده است. یکی از آن جنایات
کشتار تقریبا 40% از جمعیت ایران درطول سالهای 1917 تا1919 میلادی بوده است. به دیگر
سخن انگلیس تقریبا 9 تا 10 میلیون نفر از جمعیت ایران را در طول این سالها قتل
عام کرد.
درآن دوران انگلیس نه تنها از پرداخت پول درآمدهای نفتی ایران امتناع میکرد بلکه
غلات ایران را غارت کرده و نیز اجازه نمیداد تا غلات و مواد غذایی از کشورهای دیگر،
نظیر آمریکا، هند و ... وارد ایران شود و این امر باعث شده بود تا قیمت مواد خوراکی
و غلات در ایران به شدت افزایش یابد و قحطی ایران را فرا بگیرد و در اثر گرسنگی و
سوء تغذیه بین 9 تا 10 میلیون نفر از ایرانیان طی دو سال جان خود را از دست بدهند.
براساس اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، جمعیت ایران در سال 1914 میلادی 20 میلیون
نفر بوده است. این جمعیت در 5 سال بعد، یعنی در سال 1919 به 11 میلیون نفر تقلیل یافته
است و علت آن سیاست نسلکشی انگلیس در ایران بوده است.
5. بمباران شیمایی عراق توسط انگلیس
بمباران شیمیایی عراق به دستور چرچیل یکی از فجایع انسانی در طول تاریخ است. انگلیسیها
سلاحهای شیمیایی خود را درعراق آزمایش کردهاند که مقدمات اشغال عراق در سال
2003 را فراهم کرد.
درسال 1919 سرهنگ آرتور هریس ملقب به هریس بمب افکن گفت: اعراب و کردها
اکنون میفهمند که معنی واقعی بمباران چیست زیرا ظرف 45 دقیقه میتوانیم
روستاها و یک سوم ساکنان آن را نابود کنیم.
در آن زمان فرماندهی نیروی هوایی انگلیس در آسیای غربی، آزمایش سلاح شیمیایی
بر اعرابی که سرسختانه مقاومت میکردند را تقاضا کرد. وینستون چرچیل وزیر
جنگ وقت حمایت گسترده خود را از بکارگیری گازهای سمی برضد عشایر عراق اعلام
کرد. استفاده از گازهای کشنده در سال 1920 نیز ادامه یافت. نیروی هوایی
انگلیس بار دیگر درسال 1925 از این سلاحها برای سرکوب اهالی سلیمانیه عراق
استفاده کرد. انگلیسیها پاسخ ناآرامیهای داخل عراق را با حملات شیمیایی ارتش در
جنوب، و بمباران جنگندههای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در شمال و جنوب دادند.
بمبگذاری، بمباران شبانه، بمبافکنهای سنگین، بمبهای تأخیری (که به خصوص جان
کودکان را تهدید میکند) همه و همه در طول حملات بر روستاهای کاهگلی و سنگی توسط
انگلیس در کشور عراق رخ داد.
نیروی هوایی سلطنتی در آغاز به منظور سرکوب شورش اعراب و کردها و محافظت از ذخایر
نفتی تازه اکتشافشده و محافظت از شهرکنشینان یهودی در فلسطین و دور نگاه داشتن
ترکیه به عراق اعزام شد. چرچیل به خصوص بر استفاده از سلاحهای شیمیایی مصّر بود و
میگفت این سلاحها باید علیه "اعراب سرکش" به طور آزمایشی به کار روند.
در این راستا حملات به روستاها آغاز شد.
یکی دیگر از روشهای انگلیسیها در برخورد با عراقیان به رگبار بستن اهالی قبایل
در حال فرار از آلودگی شیمیایی بود. با این روش چندین هزار عراقی دیگر نیز کشته
شدند.
6. قتل عام مردم آلمان توسط انگلیس در جنگ دوم جهانی
انگلستان و فرانسه در 3 سپتامبر 1939 علیه آلمان رایش اعلان جنگ دادند. دو روز بعد
از این واقعه انگلستان بمباران شهرها و جمعیت غیرنظامی آلمان را آغاز کرد. در 5
سپتامبر 1939 اولین حملات هوایی علیه شهرهای کوکسهاون و ویلهلمشاون انجام گرفت؛
در 12 ژانویه 1940 شهر وسترلند بمباران شد. در 20 مارس، 110 بمب انفجاری و آتشزا
بر فراز شهرهای کیل و هرنوم رها شدند. در این حمله یک بیمارستان به کلی تخریب شد.
در آوریل 1940، بمبافکنهای ارتش بریتانیا حملاتی فزاینده علیه شهرهایی انجام
دادند که دارای هیچ نوع تأسیسات و اهمیت نظامی نبودند. وینستون چرچیل در 11 می
1940، و درست یک روز بعد از انتصاب به عنوان نخستوزیر و وزیر جنگ تصمیم گرفت
دستوری مبنی بر انجام حملات هوایی وسیع علیه مردم غیرنظامی آلمان صادر کند. با این
حال وی مردم انگلستان را از اتخاذ این تصمیم مطلع نکرد. قربانیان بمباران درسدن،
تلفات و نحوه کشته شدن قربانیان، فجیعتر و فراتر از یک عملیات و بمباران ساده
نظامی بود. هدف نیروهای متفقین نابود کردن مردم آلمان به ترسناکترین شکل ممکن بود.
وی در صبح روز بعد از بمباران به هواپیماهای سبک دستور داد که بازماندگان بمبارانها
را در ساحل رودخانه الب به رگبار ببندند.
7. کشتار مردم ایرلند شمالی
در شمال ایرلند شواهد معتبری در رابطه با تعداد موارد کشتار شهروندان غیرنظامی از
سوی سربازان انگلیسی موجود است. بین سالهای 1970 و 2000 پرسنل نظامی انگلیس بیش
از 300 شهروند مرد، زن و کودک را به قتل رساندهاند. تمامی قربانیان غیرمسلح بودند
و هیچ یک خطر جانی برای سربازان انگلیسی به شمار نمیرفتند. در میان کشتهشدگان کشیشان
کاتولیک، زنان مسن، کودکان و حتی دختران نوجوان به چشم میخورند. اسنادی از دولت
انگلیس منتشر شده است که در سال 1972 به تمامی سربازان انگلیسی متهم به کشتار
شهروندان غیرنظامی در شمال ایرلند بخشودگی تعلق گرفت.
8. کشتار مردم یمن
شکنجهگاههای عدن در یمن طی سالهای 1963-1966 یکی دیگر از جنایتهای انگلستان
است. در دهه 1960 یمنیها برای در دست گرفتن بندرگاه یمن دست به کار شدند. انگلیسیها
بهترین راه سرکوب مخالفان را در ایجاد شکنجهگاههای مخوف دیدند. نگهداری مخالفان
در سلولهای یخچالی با تن کاملاً برهنه موجب شد بسیاری از آنها ذاتالریه بگیرند
و از بین بروند. سوزاندن بدنها با سیگار، نشاندن زندانیان برهنه روی نیزه و تجاوز
جنسی از دیگر شکنجههای این مراکز بود.
جنایتهای فرانسه
1. جنگ الجزایر
در 18 مه 1830 فرانسه به بهانه آن که فرمانروای الجزایر، سه سال پیش از آن، برای
وصول هفت میلیون فرانک طلب این کشور از فرانسه، پاریس را تهدید کرده بود، دستور
حمله به الجزایر را صادر کرد. اما بر خلاف تصور دولتمردان فرانسه، مردم الجزایر
در مقابل حمله به کشورشان به شدت مقاومت کردند و حتی پس از اشغال این کشور توسط
سربازان فرانسوی، امیر عبدالقادر الجزایری، سالها با آنها مبارزه کرد. با این
وصف، به دلیل برتری تجهیزات فرانسویان، آنان پس از کشتار و شکنجه مردم و تجاوز به
عنف در این کشور و سرکوب مقاومت آزادیخواهان مسلمان الجزایری، بر این کشور مسلط
شدند.
سرانجام در سال 1962، پس از یک جنگ استقلالطلبانه خونین که طی آن بین 500000 تا
1500000 نفر به دست ارتش فرانسه و جبهه ملی آزادی کشته شدند، کشور الجزایر به پایتختی
الجزیره اعلام استقلال کرد. بهانه حمله به الجزایر ادب کردن پادشاه آن کشور خوانده
شد اما نتیجه آن تخریب آبادی الجزایر و آوارگی ملت آن و شکنجه و کشتن هزاران الجزایری
و تجاوز وحشیانه به نوامیس آنان بود. از جمله جنایتهای تاریخی این اشغال جدا کردن
سر مسلمانان توسط نیروهای فرانسوی در الجزایر بود.
2. جنایات فرانسه در جنگ جهانی دوم
کشتار آندلوت یکی از فجایع جنگی فرانسویها در 12 سپتامبر 1944 است. در این تاریخ
نیروهای فرانسوی حدود 500 اسیر آلمانی را در انباری جمع کردند و به دستور فرمانده
با تانک به جمعیت شلیک کردند. دست و پای قربانیان به همه سو پراکنده میشد و آنهایی
که هنوز نفس میکشیدند را با مسلسل تیرباران کردند.
در دوران جنگ جهانی دوم، در آوریل 1945 شهر فرودنشتات در جنوب غربی آلمان مورد
هجوم نیروهای فرانسوی قرار گرفت. فرانسویها این شهر را که مردم غیرنظامی در آن
سکونت داشتند به مدت 16 ساعت زیر توپ گرفتند. حدود 600 ساختمان، یعنی 95 درصد از
کل شهر در این چند ساعت نابود و 1400 خانوار آواره شدند. فرانسویها طی حملات بعدیشان
از هر گونه خشونت و تجاوزی استفاده کردند. سربازان فرانسوی سربازان آلمانی را
آغشته به گازوئیل میکردند و به آتش میکشیدند و سوختنشان را تماشا میکردند. صدها
اسیر آلمانی در فرودگاه لو بورژه در نزدیکی پاریس کشته شدند و بسیاری از اسرا زیر
چرخهای تانک توسط فرانسویها از بین رفتند.
3. کمکهای فرانسه به رژیم بعث در جنگ تحمیلی علیه ایران
مجموعه کمکهای نظامی و اطلاعاتی فرانسه از قبل از جنگ ایران و عراق یعنی سال ۱۹۷۳
شروع شد و با شروع جنگ ۸ ساله نیز این کمکها شدت گرفت. حجم کمکهای نظامی و فروش
تجهیزات فرانسه به عراق در طول جنگ تا حدی بود که این کشور در رده دوم فروشندگان
تسلیحات به عراق قرار گرفت. با توجه به سند شماره 2099/4/53/د مورخ ۲ آوریل ۱۹۸۷
وزارت دفاع عراق، فیلیپ روندو، از نقش خود در ارسال هواپیماهای میراژ و موشکهای
رولاند خطاب به عدنان خیرالله سخن میگوید. وی همچنین خبر از بحث در هیئت دولت
فرانسه بر سر امکان دستیابی محدود عراق به سلاح هستهای در جنگ میدهد.
دکترین نیروی هوایی عراق بیش از شوروی به فرانسه نزدیک بود. رژیم بعث از بهترین
خلبانان خود بجای هواپیماهای شوروی، بر روی هواپیماهای فرانسوی استفاده میکرد.
فرانسه قرار داد فروش ۱۳۳ فروند داسو میراژ اف۱ را بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۷ با
عراق امضا کرد. فرانسه ۵ فروند سوپر اتاندارد در اختیار عراق قرار داد که به موشک
اگزوست مجهز شده و در جنگ نفتکشها توسط عراق بکار گرفته شد. در همین راستا،
فرانسه هلیکوپترهای آئروسپاسیال آلوئت ۴ پوما (بالگرد) سوپر فرلون را در اختیار عراق
قرار داد.
اطلاعاتی که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد نشان میداد که فرانسه از تأمین کنندگان زنجیره
تولید بمبهای شیمایی برای عراق علیه ایران بودهاست. دهها هزار ایرانی که بخش
عمدهای از آنان را غیر نظامیان تشکیل میدادند از جمله دهها هزار کرد عراقی با
بمبهای شیمایی صدام قتلعام یا مجروح شدند و پس از تحمل سالها درد و رنج از دنیا
رفتند.
4. عملیات هوایی، نظامی و اطلاعاتی فرانسه علیه لیبی
فرانسه در سال 2011 میلادی نقش مهمی در حملات هوایی ناتو به لیبی داشته است. پاریس
همچنین تایید کرده است که یک پایگاه نظامی پیشرفته را در شمال نیجر در مرز لیبی
احداث کرده است. حمله هوایی علیه ارتش لیبی اولین بار توسط نیروی هوایی فرانسه
انجام شد و طی اقدامات نیروهای فرانسوی، بسیاری از غیرنظامیان کشته شدند.
تهیه و تدوین : عبد عا صی
جهت منبع مطلب یا عنوان اصلی به پیوند بالا اشاره کنید
هفت،
هشت ساله بودم
که مادرم زنبیل
قرمزی دستم
داد که توش
اسکناسی پنج
تومنی وَ کاغذ
لیست خرید میوه
وُ سبزیجات
بود. ماموریت
داشتم از
مغازه-ی آقای
صبوری خرید
کنم. اون وقتآ
بچه-های هم سن
وُ سال من تا این
حد کمک-کار
مادرشون
بودن، مثل
حالا نبود که بعضی
بچه-ها رو
مادرشون تا
دانشگاه هم
همراهی کنند!
کل خریدم شد سه تومن وُ پنج زار (35 ریال). و اما با بقیه-ی پول، بی-اجازه-ی مادرم، از بقالی کنار همون جا، یک کیک پنج زاری وُ یک نوشابه-ی زرد رنگی که بهش «کانادادرای» میگفتن، خریدم. با یک عالمه ژست وُ قیافه-ی آنچنانی، لب باغچه-ی روبروی بقالی، نشستم وُ بقول جوونهای اون موقع، انداختم بالا! ...
خونه که رسیدم، مادرم سراغ بقیه-ی پنج تومن رو گرفت. من که جرئت نمیکردم راست-شو بگم، گفتم: «دیگه بقیه-ای نداشت»! مادرم فقط زیر لب غُر وُ لُندی کرد که من نفهمیدم چی بود. منم از ترسم دیگه چیزی نگفتم.
دو روز بعد، مادرم از من خواست که برای خرید همراش برم. به سبزی-فروشی که رفتیم پرسید: «آقای صبوری، میوه وُ سبزی گرون شده»؟ اون هم با لبخندی، زیرچشمی نگاهی بمن انداخت وُ گفت: «حاج خانوم حتما یادم رفته، باشه طلب شما»! ... من که حسابی ترسیده بودم، نفسی براحتی کشیدم وُ فهمیدم که خطر از سرم گذشته. اگه مادرم از قضیه بو می-برد بخاطر اون دروغ وَ تهمت به سبزی فروش ، تنبیه میشدم. مادرم که پاشو بیرون گذاشت، روحش شاد، آقای صبوری زیر لب به من گفت: «این دفه پول کیک وُ نوشابه-ت ، مهمون من؛ ولی اگه تکرار بشه، دیگه معلوم نیس کسی باشه مهمونت کنه»! ...
بخدا هنوز بعد از 44 سال اون نصیحت وُ معرفتش یادم نرفته، نور به قبرش بباره ...
باز-نویسی و تدوین : عبد عا صی