از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

عشق را با واژه-هامان بی شرافت می کنیم


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 عشق را با واژه-هامان بی شرافت می کنیم 


  خود گنه کاریم وُ از دنیا شکایت می کنیم! / غافل از خود، دیگری را هم قضاوت می کنیم! 
 کودکی جان می دهد از درد فقر وُ ما هنوز …/ چشم می بندیم وُ هرشب خواب راحت می کنیم! 
 عمر کوتاه است وُ دنیا فانی وُ با این وجود … / ما به این دنیای فانی زود عادت می کنیم! 
 ما که بردیم آبرو از عشق، پس دیگر چرا … / عشق را با واژه-هامان بی شرافت می کنیم؟ 
 کاش پاسخ داشت این پرسش که ما در زندگی … / با همیم اما چرا احساس غربت می کنیم؟ 
 من به این مصرع یقین دارم که روزی میرسد! / سوره-ای از عشق را با هم قرائت می کنیم ... 
 « شیخ بها یی »

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

آخر هفته روحانی رفته! ...




  آخر هفته روحانی رفته! ... 


  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  


عصر ایران - یکی از شعارهای انتخاباتی حامیان ابراهیم رییسی در واپسین روزهای تبلیغات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری "آخر هفته روحانی رفته "بود.
این شعار انتخاباتی که "الحق والانصاف " قافیه بندی و "ضرب "خوبی دارد، در اجتماع هزاران نفری حامیان رییسی در مصلای تهران سرداده شد و سپس در دو سه روز مانده به روز انتخابات در محافل و اجتماعات اصولگرایان حامی رییسی به طور مداوم و با شور و شعف خاصی تکرار می شد.
این شعار انتخاباتی تا حدی حامیان رییسی و محافل اصولگرای مخالف دولت حسن روحانی را به وجد آورده بود که حتی یک روزنامه مخالف دولت ، این شعار را به عنوان تیتر یک با حروف درشت در

صفحه نخست خود کار کرد.
اول هفته روحانی نرفته!
همچنین هزاران نفر از حامیان رییسی در فضای مجازی با الهام از این شعار انتخاباتی "هشتگی" تحت عنوان " #  روحانی برو " درست کرده بودند و مطالب خود علیه رییس جمهور یازدهم را به این هشتگ انتخاباتی الصاق می کردند.
انتخابات تمام شد و این شعار تنها یک آرزوی دست نیافتنی برای اصولگرایان مخالف دولت روحانی شد. نتایج اولیه از شمارش آرای انتخابات 29 اردیبهشت نشان دهنده پیروزی تقریبا قطعی روحانی با فاصله ای معنادار با رقیب اصولگرایش است.
حالا چه کسی مانده و چه کسی رفته را نتایج انتخابات مشخص کرده است؛ روحانی 4 سال دیگر در انتهای خیابان پاستور در جایگاه عالی ترین مقام اجرایی کشور خواهد بود و رقیب اصولگرایش با آرزوی دست یافتن به جایگاه روحانی وداع خواهد کرد.
روحانی ماند و خواهد ماند و رقیب اصولگرای او باید به شهر و دیار خود برود؛ اصولگرایان نیز باید با واقعیت یک روحانی به مراتب محبوب تر و قوی تر از دوره 4 سال گذشته ، کنار آمده و آن را بپذیرند و اخلاق حکم می کند دستکم اگر با دولت دوازدهم همکاری نمی کنند؛ چوب لای چرخ دولت منتخب اکثریت مردم ایران نیز نگذارند.
آخر هفته شد و روحانی نه تنها نرفت بلکه زیر پایش به پشتوانه آرای بیشتر مردمی سفت تر شد و این است قدرت رای مردم و نتیجه حضور حداکثری آنها در عرصه تعیین سرنوشت شان.

برچسب ها: روحانی رفته، حامیان رییسی، اصولگرایان،

ﺩﻝ، ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﻧﻤﯽ-ﮔﯿﺮﺩ



  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 ﺩﻝ، ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﻧﻤﯽ-ﮔﯿﺮﺩ

   جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  


  ﻗﯿﺼﺮ ﺍﻣﯿﻦ ﭘﻮﺭ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﮔﻔﺖ : ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭ ﺩﻧﯿﺎﯼ بک ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺗﻨﻬﺎ یک ﮐﻠﻤﻪ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ : "ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ". ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﻤﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩ  ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: " ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ " ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻏﺮﻭﺭ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﺮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ یک ﮐﻠﻤﻪ ﯼ " ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ " ﻏﺮﻭﺭ ﻟﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺰﻧﯽ !!؟؟ ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺴﯽ ﺯﻭﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺑﮕﻮﺋﯽ : " ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ". ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ : ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ؟  ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ؟. ﮔﺎﻫﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴﺖ ... ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻣﺮﻫﻢ ﺩﺭﺩ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﯿﺴﺖ. ﮔﺬﺷﺖ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﻫﻮﯾﺖ ﻭ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ ، ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﺨﺸﺶ ﻫﻢ ﻧﺎﺑﺠﺎﺳﺖ ... ﺷﺨﺼﯿﺖ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﺁﺷﻮﺏ ﮐﺸﯿﺪﯼ ، ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ...
 ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﯿﺪ، ﺩﻝ، ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﺩ ...

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

یارانه:‌ بیکاری‌آفرین وَ تورم‌زا


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 یارانه:‌ بیکاری‌آفرین وَ تورم‌زا

   جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  


 وبلاگ دادپی ، علی، خبرآنلاین : رای‌دهنده آسیب‌پذیر با رای به افزایش یارانه‌ها می‌تواند خود را آسیب‌پذیرتر کند. به گذشته نگاهی بیاندازیم:‌ آیا پرداخت یارانه های باعث افزایش اشتغال و کاهش تورم در جامعه شد؟ در حالیکه منتقدان دولت آقای روحانی با حمله به او و دولتش می گویند که می خواهند با بیکاری مبارزه کنند و درباره تورم سکوت کرده اند٬ خوب است نگاهی به تجربه پیشین پرداخت یارانه داشته باشیم. در غیاب یک برنامه اقتصادی این روزها یک گروه سیاسی با وعده افزایش یارانه و پرداختهای نقدی وارد عرصه انتخابات شده است تا رای جمع کنند. فقدان برنامه اقتصادی و سیاستهای منسجم از سوی این گروه و تکیه آنها بر حمله به دولت فعلی و وعده افزایش یارانه ها زنگهای هشدار را به صدا درآورده است. در مقابل دولت گروهی گردآمده اند که برنامه ای برای اقتصاد ندارند و هدفشان تنها قبضه قدرت است. این در حالیست که اداره کشور بدون تدبیر و برنامه اقتصادی ممکن نیست.
 آنچه که نگران کننده است این است که در این میان کمتر کسی به تاثیرات پرداخت یارانه در مرحله اول نگاه می کند. در غیبت مراکز تحقیقاتی مستقل که آمار میدانی جمع آوری کنند و اثر سیاستها و پیامدهای برنامه های اینچنینی را بسنجند٬ به نظر می رسد خیلیها درسی از اجرای هدفمندسازی یارانه ها نگرفته اند. مصرف کننده ایرانی هنوز فراموش نکرده است که پرداخت نقدی یارانه ها چه موج تورمی در کشور به همراه داشت. این موج تورمی که توسط تحریمها هم تشدید شد٫ خیلی زود ارزش واقعی یارانه نقدی را به یک سوم ارزش آن در آغاز برنامه تقلیل داد. اما این تنها اثر پرداخت یارانه ها نبود.
 در مناطق روستایی و جوامع شهری متکی به کشاورزی و دامداری پرداخت یارانه اثری ویرانگر بر بازار کار داشت. این پرداخت که باعث جابجایی آستانه دستمزد برای ورود به بازار کار شد٬ خیلی سریع بسیاری را از مشارکت در بازار کار منصرف کرد. روحیه کارآفرینی و خلاقیتی که در صنایع دستی و کارگاههای کوچک در کشور تبلور داشت جای خود را به عادت مستمری بگیری داد. نتیجه افزایش بیکاری پنهان و افراد غیرفعال در این مناطق بود. نکته ای که بر رشد اقتصادی در این مناطق تاثیر گذاشت ولی از دید رسانه ها پنهان ماند.
 این روزها کسانیکه وعده افزایش یارانه ها را می دهند در واقع نه تنها به تورم دامن می زنند بلکه بحران بیکاری در مناطق روستایی و شهرهای کوچک را تشدید می کنند. ایشان که برنامه اقتصادی مشخصی ندارند و هنوز نمی دانند چگونه اشتغال ایجاد کنند می خواهند با تقویت فرهنگ رانت خواری و گسترش پرداخت مستمری بیکاری پنهان در مناطق روستایی را نهادینه کنند و هر سرمایه گذاری را در این مناطق محکوم به شکست بنمایند. پرداخت یارانه وقتی می تواند باعث بهبود وضعیت این قشر بشود که باعث تخریب شرایط کلان کشور نگردد. متاسفانه بنظر می رسد در تلاش برای پیروزی در کارزار انتخاباتی در کشور برخی هیچ توجهی به اصول و رابطه علت و معلولی در اقتصاد نمی شود. طنز تلخ گروههای آسیب پذیری هستند که با باور کردن این وعده ها راه را برای نوسانان بیشتر اقتصادی٬ تورم فراگیر و بیکاری نهادینه شده باز می کنند.

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

برچسب ها: مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری یازدهم، اقتصاد ایران، انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، رشد اقتصادی، طرح تحول اقتصادی،

اول گوش دهید بعد به رأی دادن دعوت کنید



  بسم الله الرحمن الرحیم 

اول گوش دهید بعد به رأی دادن دعوت کنید


  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  


وبلاگ > روحانی، صادق - آیا تا کنون با مردم عادی کوچه و خیابان درباره انتخابات و نامزدهای حاضر در انتخابات سخن گفته‌اید؟ به نظر شما شعارهای نامزدهای انتخاباتی تا چه اندازه با واقعیت‌های ملموس و عینی زندگی روزمره مردم مطابقت دارد؟ یا تا چه اندازه مردم باور دارند که چنین شعارهایی در صورت عملی شدن گره از کار آنان باز می‌کند.

در هفته‌ای که گذشت من در چند نقطه از شهر تهران با مردم عادی کوچه و خیابان به گفت و گو نشستم و از آن‌ها درباره انتخابات سوال کردم. اگرچه نمی‌توان به آن‌هایی که مخاطب من بودند به عنوان یک نمونه آماری دقیق متوسل شد، اما دست کم برای من دیدن این اظهار نظرها شگفت انگیز بود.

یکی از این اظهار نظرهای شگفت انگیز که عمومیت بیشتری داشت، چیزی بود که من نامش را منجی‌گرایی می‌گذارم. بسیاری از مردم به دنبال شخصی بودند که بتواند یک شبه یا دست کم در مدت کوتاهی زندگی آنان را دگرگون کند. آن‌ها رئیس جمهوری می‌خواستند که برای مشکل عینی و روزمره‌ آنان راه حلی جادویی داشته باشد. اگر چه همگی دریافته بودند که مثلا پرداخت یارانه دردی از آن‌ها دوا نمی‌کند و حتی ممکن است بر آلام آن‌ها بیافزاید، اما همچنان انتظار داشتند رئیس جمهور بتواند راه حلی خارق العاده جلوی پای آن‌ها بگذارد.

نکته شگفت انگیز دیگر این بود که برای بسیاری از مردم، باور اینکه رای آن‌ها تاثیر گذار است سخت بود. خیلی‌ها گمان می‌کردند که از پیش تعیین شده است که چه کسی رئیس جمهور بشود و این بازی‌های انتخاباتی تنها برای این است که از مردم بر سر صندوق‌های رای عکس یادگاری گرفته شود. البته بسیاری از این افراد با اندکی صحبت درباره تفاوت روسای جمهور پیشین و میزان مشارکت در هر دوره از نظر خود باز می‌گشتند.

اما شاید شگفت انگیزترین نکته‌ای که من با آن برخورد کردم کسانی بودند که انتخابات را تحریم کرده بودند. این‌ها اگرچه تعدادشان کم نبود اما غالبا دلایلشان با هر آنچه که ما در ذهن خود داریم تفاوت داشت. شاید ما گمان کنیم که فردی که نظام را قبول ندارد، به این علت که نمی خواهد با رایش به مشروعیت نظام کمک کند، از این کار سر باز می‌زند. این‌ عده از تحریم کنندگان انتخابات واقعا در اقلیت محض بودند. اما دلایل پیش پا افتاده‌تری برای تحریم انتخابات وجود داشت. دلایلی دم دستی و گاه خنده دار. بودند افرادی که می‌گفتند که به زودی عازم مسافرت خارج هستند و نگران این هستند که مهر انتخابات در شناسنامه‌شان برایشان دردسر ساز شود. یا بودند افرادی که شلوغی صف انتخابات را دلیلی برای رای ندادن می‌دانستند. شهروند کُرد سنی مذهبی را دیدم که معتقد بود نظام من را قبول ندارد و نمی گذارد من نامزد انتخابات شوم، چرا من باید رای بدهم. بازنشسته‌ای را دیدم که معتقد بود چه تورم بالا برود چه ثابت بماند او نمی تواند گوشت بخرد پس برایش فرقی نمی‌کند که رای بدهد یا ندهد. جوانی را دیدم که معتقد بود برایش آزادی پوشش مهم است و این هم دست رئیس جمهور نیست پس رای نمی‌دهد. یا کسی را دیدم که سفید ماندن شناسنامه‌اش را یک رکورد تلقی می‌کرد و به آن افتخار می‌کرد. از همه عجیب‌تر فردی بود که معتقد بود اگر رای ندهیم ترامپ جنگ راه می‌اندازد و جمعیت ایران تعدیل می‌شود و او می‌تواند فرزندانش را به سر کار بفرستد.

دلایل کسانی که نمی‌خواستند رای بدهند بسیار زیاد بود و برای کسی که می‌خواهد مردم را به رای دادن ترغیب کند پیش از هرچیز شنیدن این دلایل واجب است. آدم‌های این جامعه در دنیاهای متفاوتی زندگی می‌کنند و شاید آن دلیلی که شما را وادار به مشارکت سیاسی می‌کند آنقدرها برای همه قانع کننده نباشد. پس اول گوش دهید بعد به رای دادن دعوت کنید.