برای دیدن مرجع یا عنوان اصلی به لینک فوق اشاره کنید
روزگاری به گفته پیر فرزانه انقلاب قرار بود صداوسیما به مثابه یک دانشگاه عمومی، مرجع فکری و اندیشهای جامعه ما باشد، ولی متاسفانه روندی که رسانه عمومی در این روزها و بهتر است بگویم این سالها درپیش گرفته، کار را به جایی رسانده که برنامه سازان و متولیان آن در حال رقابت و همپایی با رسانههای مجازی و زرد همچون اینستاگرام هستند و از مهمانانی برای حضور در برنامه هایشان دعوت میکنند تا بلکه بتوانند مخاطبان بیشتری را برای خود دست و پا کنند.
به گزارش جوان، درواقع رسانه ملی که قرار بود با تولید برنامههای فاخر، جذاب و صد البته سرگرم کننده، مخاطب ایرانی را پای تلویزیون نگه دارد و در جنگ رسانهای سردمدار ارائه محتوای غنی از فرهنگ کهن و اندیشه ناب اسلامی برای فهم و ادارک مردم ایران و حتی مخاطبان جهانی باشد، حالا دیگر به انتهای رسالت ناتمام خود رسیده و هیچ انگیزه و ایدهای برای ادامه کار خود ندارد! و باید گفت که این روزها تنها هنر باقی مانده اش تولید برنامههای زرد، بی محتوا و تا حدودی زیادی جفنگ است.
نکته غم انگیز ماجرا آنجاست که سازندگان این برنامهها که از جنگهای شادی هم کم ارزشتر و بی محتواتر هستند، ادعایشان برای ساخت چنین برنامههای این است که ما میخواهیم مخاطب را از پای ماهواره بلند کرده و به پای برنامههای صداو سیمای جمهوری اسلامی بنشانیم (!). برنامههایی که عمدتا نه اتاق فکری، نه نویسندهای و نه حتی یک ایده ابتدایی ساده ندارند و در حداقلترین شکل خلاقیت تولید میشوند. آن وقت بهانهشان هم سرگرم کردن مخاطب است، اما آن چیزی که در این برنامههای یافت نمیشود همین سرگرمی است و مشخص نیست که مخاطب کجای این معادله نشسته است؟
سرگرمی پیشکش! برنامه سازان و تولید کنندگان چنین برنامههای هیچ حریم و چار چوب اخلاقی و اعتقادی هم در ساخت برنامههایشان رعایت نمیکنند. فکر میکنند باید به هر وسیله یا هر ترفندی به زعم خودشان مخاطب را سرگرم کنند و پای تلویزیون بنشانند که زهی خیال باطل.
در تازهترین این شاهکارها، برنامه «ایرانیوم» که از همان ابتدای شکل گیری اش به خاطر وجود یک مجری که با تکهاندازی و شوخیهای جنسی در خنداننده شو سکان اجرای این برنامه تلویزیونی را گرفته است، از «ایرج ملکی» و برادرزاده-اش که با ساخت چند فیلم کوتاه در فضای مجازی شناخته شده است برای حضور در این برنامه دعوت کرد؛ اینکه تلویزیون کارگردانی که ضعف و سادگی اش باعث خنده و تمسخره برخی از مردم شده را دعوت میکند تا جلب توجه کند چیزی جز ناتوانی و عجز در برنامه سازی نیست؛ و مدیران صداو سیما و سازندگان این برنامه باید بدانند هر چند این بنده خدا دچار نوعی توهم وخودشیفتگی شده، اما کار آنها به مراتب تاسف برانگیزتر است.
از طرفی آش این رفتار به قدری شور شده که صدای اعتراض برنامه سازان و مجریان خود صداو سیما را هم درآورده است. نیما کرمی، مجری تلویزیون در صفحه شخصی اش درباره دعوت از ایرج ملکی در بنامه ایرانیوم نوشت: «متأسفم برای برنامهسازی رو به زوال رسانهملی ... واقعاً یعنی فکری برای برنامهسازی درست ندارید. دوستان عزیز! شما حق ندارید به هرکسی اجازه دهید رو به روی دو انسان هموطن به هر شکل و ترتیبی قرار بگیرد و بعد مسخرهشان کنید [اسکولشان بفرمایید]به خدا زشته، به خدا بده، تو رو خدا از برنامهسازی دست بردارید که هرچه ما تلاش میکنیم برای برنامه فاخر، شما همهچیز را زیر سوال میبرید. وای بر من با این همه ابتذال در رسانهای که روزی قرار بود دانشگاه انسانسازی باشد.»
این پایان ماجرا نیست؛ گردانندگان این برنامه برای دیده شدن و به تعبیر خودشان کلیشه شکنی، دست به هر هجو و هزلی زدهاند و نوع گفتههای مجری یا مهمانان برنامه، شاهد این مدعاست. از طرفی تا امروز مهمانانی که به این برنامه دعوت شدهاند از دو حالت خارج نبودند؛ یا مهمانانی که به شدت تکراری هستند یا اینکه میروند سراغ به اصطلاح شاخهای مجازی؛ از بدل مسی و کریس رونالدو گرفته تا ایرج ملکی.
گفتنی است که برنامه «اورانیوم» در یک قسمت خود سراغ جوانی در اینستاگرام رفت که در این چند سال به واسطه کلیپهای مبتذلی که در فضای مجازی تولید کرده و اسم و رسمی به هم زده بود؛ این جوان عمده کارش رقصیدن و هنر اصلیاش به اصطلاح قر دادن است. اما آیا واقعا شان و شوکت و جایگاه تلویزیون جمهوری اسلامی این است که از چنین افرادی که در فضای مجازی هر کاری از دستشان برآمده برای جذب مخاطب کردهاند را برای حضور در برنامه دعوت کند؟
از عجایب روزگار این است که همین جوانک بعد از حضور در این برنامه نسبت به سانسور قسمتهای از صحبت هایش اعتراض داشته و در ویدئویی که برای مخاطبانش تولید کرده از سانسور حرفهای گهر بارش در این تلویزیون انتقاده کرده است. این چه رسم غلط و نامیمونی است که تا یک نفر در فضای مجازی مطرح میشود، برنامه سازان تلویزیون با حرص و ولع به سراغش میروند که مثلا به خیال خوشان برنامه شان بترکاند و دیده بشود؟
نمونه دیگری از همین مدل برنامه سازی که در تلویزیون مد شده و میتوان به آن اشاره کرد؛ برنامه "شب فیروزهای" است که به صورت زنده از شبکه ۵ سیما پخش میشود و بارها به محلی برای شوخیهای پیش پا افتاده مجری و مهمان برنامه زنده تلویزیونی تبدیل شده است. "دستت لای در نره"، "چند سالتونه"، بخشی از شوخیهای مجری با یک خانم بازیگر است که در این برنامه اتفاق افتاده. خانم بازیگر بعد از شعری که مجری خواند، خطاب به او میگوید: «منم یک شعر دربارهی دل بخوانم؟» و خانم بازیگر میخواند: «ای دل تو خریداری نداری...» و در اینجا است که مجری وسط شعرخوانی این بازیگر میپرد و سعی در جمع کردن و ادامه ندادن ترانه مشهور خواننده لندن نشین میشود!
در واقع تولید برنامههای زردی که هیچ تناسبی با اهداف و وظایف رسانه ملی ندارد روز به روز در سازمان عریض و طویل صداوسیما در حال گسترش است و دیگر برای مردم معتقد کشورمان به امری عادی تبدیل شده که از قاب تلویزیون شاهد بهکار بردن الفاظ رکیک و شوخیهای اروتیک باشند.
البته باید پذیرفت که نوک پیکان انتقادات، صرفا سمت دستاندرکاران برنامه ایرانیوم یا شب فیروزهای نیست، زیرا آنها همان راهی را میروند که مدیران صداوسیما مدتی است در پیش گرفتهاند، یعنی استفاده از همه توان برای حضور زرد در فضای مجازی! ساخت و تولید برنامههای پوچ و بی محتوا و بهرهگیری از مجریانی که لمپنی بیش نیستند مؤید این موضوع است که رسانه ملی دیگر توجهی به جایگاه ملی و خواستگاه اجتماعی خود ندارد.
اما سوال اینجاست که صدا وسیما بر چه اساسی به چنین برنامههای زردی روی آورده است؟ آیا مجریان و مهمانان برنامه در رسانه ملی نباید مورد آنالیز قرار گیرند؟ آیا برای مجریگری تنها تسلط مقابل دوربین کافی است؟ با این اوضاعی که این روزها از تلویزیون شاهدیم دیگر نباید نگران شبکههای ماهوارهای بود، زیرا صداوسیمای خودمان در حال تسخیر شومنهایی است که هدفشان تنها دیده شدن در اینستاگرام و شبکههای مجازی است، خطری که باید آن را جدی گرفت.
مسئولان رسانه ملی باید با بازنگری در سیاستهای خود، متوجه این موضوع باشند که کلیشه شکنی در تولید برنامه نباید به ساختارشنکی تبدیل شود، و به بهانه جذب مخاطب، نباید صداوسیما تبدیل به پوپولیسم رسانهای شود.
تهیه و تدوین : عبد عاصی
پزشکیان: نتیجه ۲۰۰ تحقیق و تفحص مجلس ...
برای دیدن مرجع یا عنوان اصلی به لینک فوق اشاره کنید
خبرآنلاین
- سیاست - مجلس - پزشکیان : وزیر
کار را استیضاح و برکنار کردیم شما فکر می کنید یک فرد بهتری می آید و یا
آنچه در مجلس گفته شد روش و منش فرد دیگر را بهتر می کند؟ این اقدامات ما
فقط برای این است که بگوییم می خواهیم مشکل را حل کنیم درحالی که این کارها
صورت مسئله پاک کردن است.
مسعود پزشکیان نائب رئیس اول مجلس درباره طرح یک فوریت شفافیت آرای
نمایندگان به خبرآنلاین گفت: این موضوع خلاف آئیننامه است چرا که در
ائیننامه به صراحت قید شده است آرا باید غیرعلنی باشد.
او در پاسخ به این سوال که آیا این علنی شدن آرا باعث نمی شود نمایندگان
خود را پاسخگوتر ببینند گفت: اینکه چه شیوه ای استفاده شود بهتر است یک
بحثی است و اینکه در حال حاضر می توانیم از چه راهی برویم بحث دیگری است.
نماینده مردم تبریز ادامه داد: سالها قبل از مجلس دهم یک آئین نامه و
قواعدی تنظیم شده است و سالها بر اساس آن قواعد رفتارها شکل گرفته حال اگر
افرادی مصلحت را در تغییر این روش می دانند ابتدا باید این موضوع را در
کمیسیون آئین نامه مطرح کنند و بعد از تصویب به صحن بیاورند و با تصویب
نمایندگان آن را جایگزین شیوه قبل کنند.
مسعود
پزشکیان :
پزشکیان در پاسخ به این سوال که این تغییر می تواند یک گام به سوی شفافیت
محسوب شود گفت: به نظر من شفافیت در این نیست بلکه شفافیت در وجود داده و
ارتباط آنها با هم است به صورتی که هیچ کسی نتواند از آنچه هست خود را
مستثنی یا تبرئه کند. در خارج هیچ کسی نمی تواند اموالش را مخفی کند یا از
مالیات فرار کند اما در کشور ما هرکسی هرچقدر داشته باشد هیچ کجا پاسخگو
نیست و هیچ کجا بررسی نمی شود اما در عوض بی نهایت توهین و تهمت و افترا
داریم.
نائب رئیس مجلس در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چرا مجلس خود را از
شفافیت مستثنی می داند چه زمانی که پای تحقیق و تفحص به میان می آید و چه
زمانی که طرح شفافیت آرا مطرح می شود گفت: مشکل از جای دیگری است. شما
ببینید در بحث تحقیق و تفحص ها که تا امروز نزدیک به 200 تحقیق و تفحص
انجام شده کدام یک را به نتیجه رسانده ایم؟
او ادامه داد: زمانی برای اینکه شعاری داده باشیم طرح تحقیق و تفحص از
موضوعی را راه می اندازیم همانطور که 200 تحقیق و تفحص را تا امروز انجام
داده ایم اما نتیجه اش چه شد؟ باید به سمت کاری برویم که انتهای آن منتج به
نتیجه شود و بدانیم با این اقدام می توانیم از یک رویه نادرست جلوگیری
کنیم.
پزشکیان با اشاره به استیضاح وزیر کار گفت: وزیر کار را استیضاح و برکنار
کردیم شما فکر می کنید یک فرد بهتری می آید و یا آنچه در مجلس گفته شد روش
و منش فرد دیگر را بهتر می کند؟ به نظرم هیچ ربطی ندارد این اقدامات ما فقط
برای این است که بگوییم می خواهیم مشکل را حل کنیم درحالی که این کارها
صورت مسئله پاک کردن است.
تهیه و تدوین : عبد عاصی
وبلاگ پورمحبی، فرزین - کاربرد ارز دولتی بیشتر در شگفتانه کردن و سرگرم شدنمان بود!
درست وقتی که اعترافگیری از یک دختر 17 ساله حواسمان را پرت کرد،
ناگهان حاج آقا شهاب خان مرادی با ویدئویی، آب پاکی را ریخت و ما را از
آنور بام پرت کرد! - به هر حال ما دائم الپرتیم چه از اینور بام و چه از
آنور بام- بله؛ ایشان با چهرهای آرام و تبسمی بر لب هتل را یک مکان فرض
کرد و ورود مرد و زن بیشناسنامه را به این مکان مجاز اعلام کرد. بعبارتی
این بار، سرمان را یکی دیگر و با داستانی تازهتر گرم کرد و ما را از کل
مصیبتهای روزانهمان غافل کرد. دستش هم درد نکند. در زمانهای که ورود
خانمها و آقایان حتی با شناسنامه به استادیومها ممنوع است واقعا وضع وحتی
طرح چنین قانونی جرات میخواهد که البته فقط از عهده رئیس سابق سازمان
فرهنگی هنری شهرداری برمیآید. به قولی: ما و این همه خوشبختی محاله!
در ضمن ما به حاج آقا صمیمانه تبریک میگوییم که تا این حد در عقایدشان
پیشرفتهای محسوسی داشتهاند؛ چون در زمان تصدی پست فوق توسط ایشان؛ تمام
کلاسهای موسیقی فرهنگسراها به بهانه ساماندهی تعطیل شد و بعدها هم، نه
تنها چیزی سامان داده نشد و کلی هنرجو آلاخون بالاخون شدند؛ بلکه بعد از
رفتن ایشان و باز شدن مجدد درب کلاسهای موسیقی همه چیز با همان کیفیت قبل
دوباره شروع شد و فقط ضررش متوجه خانوادهها و موسیقی کشور شد یعنی درست
مانند خیلی از پروژه های دیگر که با کلی اهن و تلپ فقط باعث اتلاف وقت و
سرمایه شد.
به هر حال برای رسیدن خدا به اندازه تعداد اتاقهای
هتلها راه بسیار است. همه ما را گیر آوردند بخدا ... بگذریم. یکی از مزیت
های فرهنگ و هنری که سالها در این کشور خشکانده شده این است که متعادلمان
میکند... نه حکم های آنوری صادر میکند و نه اینوری.
نه به زور قزاق
روسری را از سرها برمیدارد و نه به زور گشت ارشاد بر سرشان میگذارد. با
این افراط و تفریطها نتیجه این می شود که در این گیرو دار حرمت مسجد با
رقص دخترکی هتک میشود یعنی چیزی که لنگهاش هم، در هیج جای دنیا با آنهمه
کافر یافت نمیشود.
پیشنهادی برای کادوی تولد بهاره خانم افشاری در بالا گفتیم: وقتی فرهنگ و هنر جای خودش نباشد یا از اینور بام میافتیم یا از آنور...
وقتی هنرمندان به چهار گوشه جهان سوت میشوند و نطقشان با یک حکم «ممنوع
الفلان چیز» کور میشود آنوقت سر و کله به اصطلاح هنرمندانی پیدا میشوند
که با تولدی اسمشان تیتر میشود و با پریدن بر روی کول بازیکن فوتبال و چشم
نازک کردن در رسانه ملی و ازدواج های چند باره مطرح میشوند. خلاصه هنر در
همین چیزها خلاصه میشود و نام «نام آوران هنر» در این بازار شام، گم و
گورمیشوند. وای که بر ما چه شده و سرنوشت این مملکت با این اوضاع چه
میشود. یا همه چیز در بقچه پیچیده شده و دختری 17 ساله اسیر میشود و یا
عروسکهای خیمه شب بازی آدم میشوند و تنها خیرشان به هنر این میشود که در
جشنوارهها لباسهایشان مد میشود. بگذریم؛ با این شعارها دل ما و خربزه
آب میشود و این چیزها برای ما نان نمیشود. می دانم خیلی شعاری است که اگر
بگوییم در این اوضاع وخیم کشور؛ جای جنگولک بازیهایی به اسم تولد نیست.
اما قبول بفرمایید دلواپس غیر ساندیس خور هم داریم که دلش میسوزد از این
همه جاده خاکی رفتنها و دور شدن از فرهنگی که سالها از ما دور شده و در
حال حاضر مشغول خوردن ترکش هایش هستیم با رواج اینهمه اختلاس و احتکار و
سلطان سازیها ... دلمان میسوزد که دخترکی در نقش شیطان کادوی میلیاردی
میگیرد و بهرام بیضاییها و دولت آبادیها و... در جایگاه شیطان
مینشینند!
اما یک پیشنهاد: حال که این روزها
بازار ارز دولتی دادن به جاهای نامربوط داغ است پیشنهاد میکنیم به سرکار
خانم هم بعنوان کادوی تولد ارز 4200 تومانی پرداخت شود تا این سلبریتی
محترم هم با پولش برود آنور آب و یک چیز عجیب و غریب نامربوط دیگر وارد کند
و ما را چند روزی متعجبانه با آن مشغول کند. ظاهر این ارز فقط به درد این
میخورد که بشنویم با تخصیصش به جاهای نامربوط و وارد کردن چیزهای
نامربوطتر؛ سورپرایزمان کند! - شگفتانه - خب این هم نوعی تفریح است و کلی
هم سرمان را گرم می کند. از خوراک دام و .. که بهتر است تازه وارد کننده اش
هم خوشگل تر است.
طرح کاهش یا همان طرح معروف الای زد، از اول آبانماه وارد فاز دوم خود میشود. براین اساس بیش از 4 میلیون خودرو، 6 هزار اتوبوس، یک هزار مینی بوس، کامیونت و موتورسیکلت، ملزم به دریافت معاینه فنی خواهند شد.
به گزارش ایران آنلاین، طرح از محدوده زوج و فرد فراتر رفته، به کل تهران سرایت میکند و نه فقط در ساعات معین محدوده زوج و فرد که به 24 ساعت کل شبانه روز تعمیم پیدا خواهد کرد. با این توصیف اگر خودرویی فاقد معاینه فنی باشد، جریمه 50 هزار تومانی در انتظار رانندهاش خواهد بود. با اجرای این طرح، همه کامیونها نیز ملزم به دریافت بارنامه میشوند که شرط اخذ آن، داشتن معاینه فنی است. این بارنامه به شکل آنلاین در همه ساعات شبانه روز از سوی پلیس کنترل میشود. سؤال اینجاست چرا در فاز دوم، بر معاینه فنی اتوبوسها و کامیونها تأکید شده است؟
براساس آخرین آماری که در سال 92 منتشر شده، سهم انتشارآلایندگی کامیونها، اتوبوسهای شرکت واحد، سایر اتوبوسها، مینی بوسها و موتورسیکلتها در هوای شهر تهران در مجموع 67 درصد اعلام شده که در مقابل سهم 3 درصدی سواری و وانتها بسیار قابل توجه است. اما نکته قابل تأسف اینجاست که معاینه فنی برایشان هرگز بهصورت یک الزام نبوده است! درحال حاضر کامیونهای بالای 15 سال که اجازه تردد در جادههای کشور را ندارند، به پایتخت آمده و در نیمههای شب، نخالههای ساختمانی جابهجا میکنند که از نظر قانونی تخلف محسوب میشود، اما به علت عدم سختگیری در معاینه فنی، آنها میتوانند آزادانه در شهر تهران تردد کنند.
بهگزارش خبرنگار «ایران»، هماکنون 6 هزار و 250 اتوبوس در پایتخت تردد میکنند که 3 هزار دستگاه آن، گازسوز هستند. آنطور که آمارها نشان میدهد، بیش از 50 درصد این ناوگان عمر بالای 8 سال داشته و فرسوده محسوب میشوند، با اینهمه طی 40 روز اخیر که روند معاینه فنی برای اتوبوسها انجام شده، تعداد اتوبوسهایی که معاینه فنی نداشتهاند از 24 درصد به 12 درصد رسیده است.
همچنین در این مدت میزان مراجعه اتوبوسها به مراکز معاینه فنی از ۷۶ درصد به ۸۸ درصد افزایش یافته است. به گفته محسن پورسید آقایی، معاون حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران، از ابتدای مهر، هیچ اتوبوسی بدون معاینه فنی، حق تردد در تهران را نخواهد داشت.علی پیرحسینلو، مشاور او معتقد است که با اجرای این طرح از اول پاییز، حدود 5درصد اتوبوسها از ناوگان حمل و نقل عمومی خداحافظی خواهند کرد، چراکه موفق به دریافت معاینه فنی نمیشوند.
البته از ابتدای امسال، 40 دستگاه اتوبوس برای ورود به چرخه حمل و نقل عمومی خریداری شده، 900 دستگاه در حال نوسازی و اگر طبق برنامه پیش برویم حدود هزار و 500 دستگاه اتوبوس نیز تا پایان سال به ناوگان اضافه خواهند شد تا مشکل خروجیها تا حدودی حل شود، اما اگر معاینه فنی، در فاز دوم، سختگیرانه و بدون ملاحظه انجام شود، قطعاً باید به فکر جایگزینها بود. آنهم در شرایطی که نوسازی تاکسیهای فرسوده به علت بهانههای ایرانخودرو برای تحویل خودروهای نو، همچنان بلاتکلیف مانده است. اگرچه سهم تاکسیها در آلودگی هوای تهران از نظر ذرات معلق صفر درصد اعلام میشود!
«محسن پورسید آقایی»، همچنین در این زمینه از آمار مرگ سالانه 5 هزار نفر بر اثر عوارض ناشی از آلودگی هوا خبر داده و به صراحت میگوید که ۷۰ درصد آلودگی هوای تهران نیز ناشی از تردد وسایل حمل و نقل است.
«بهگفته او، هماکنون مقدمات اجرای طرح کاهش آماده شده است، بهطوری که استاندار تهران طی نامهای به همه کارخانجات، ارگانها و دستگاهها اعلام کرده است که حق ندارند برای تأمین سرویس کارکنانشان با پیمانکارانی که اتوبوسهایشان فاقد معاینه فنی است! قرارداد ببندند.»
آیا طرح کاهش آلایندگی در سایر کشورها هم اجرا میشود؟ پاسخ به این سؤال مثبت است، هماکنون حدود 225منطقه کم انتشار آلودگی هوا در 13 کشور اروپایی که معضل آلودگی هوا دارند، مشخص شده است که بسیاری از وسایل نقلیه حق ورود به این مناطق را ندارند. آنها اگر تخلف کنند هم باید جریمههای بسیار سنگین بپردازند. جالب اینکه بجز کشورهای انگلستان و ایتالیا، همه کشورهایی که مناطق کم انتشار را اجرا کردهاند، دارای یک چارچوب ملی برای آن هستند.
پورسیدآقایی همچنین به معضل پارک حاشیهای اشاره کرده و با اعلام خبر
ساماندهی آنها میگوید: در مورد قیمت پارک حاشیهای اعدادی همچون ۷۰۰۰ و ۱۰
هزار میلیارد تومان درآمد شهرداری از ساماندهی پارک حاشیهای در جلسات
منتشر میشود که با یک حساب سرانگشتی به تعداد خانوارها قیمتی حدود چهار
میلیون تومان برای هر خانواده در سال برای پارک حاشیهای احصا میشود، اما
آیا همه خانوادهها میتوانند سالی چهار میلیون تومان پول جای پارک بدهند.
آیا اصلاً این کار شدنی است؟ واقعیت آن است که ارقام آنطور که گفته
میشود، نیست و ما امیدواریم در دو سال آینده بتوانیم ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار جای
پارک را ساماندهی بکنیم.
فاز اول طرح کاهش از ابتدای شهریور ماه سال 95 اعلام شده بود، اما به علت نبود زیرساختهای لازم از سوی
پلیس با تأخیرچند ماهه اجرا شد. شورای عالی هماهنگی ترافیک شهرهای کشور، اول آبان را زمان اجرای فاز دوم اعلام کرده است. دریافت معاینه فنی ازمهمترین نکات طرح کاهش محسوب میشود. براین اساس در سال 96 از مجموع یک و نیم میلیون خودرویی که در سال گذشته، معاینه فنی انجام دادند، 400هزار خودرو به علت نقص آلایندگی، اصلاحیه گرفتند.جالب اینکه در سال 94، تنها 400هزار خودرو به مراکز معاینهفنی مراجعه کرده بودند که در سال گذشته، به یک میلیون خودرو افزایش یافت. امسال از حدود 4 میلیون خودرو، بیش از 100 هزار خودرو معاینه فنی برتر دریافت کردهاند. هماکنون بیش از یک و نیم میلیون خودرو در طرح زوج و فرد تردد میکنند.