با اشاره به پیوند فوق، مرجع مطلب وَ تغییر احتمالی عنوان مشخص میشود
در استان هرمزگان هر شبانه روز 50 لنج و هر کدام
بین 20 تا 50 هزار لیترسوخت قاچاق می کنند؛
اینگونه می شود که روزانه میلیون ها لیتر
سرمایه ملی کشور به تاراج می رود.
با اشاره به پیوند فوق، مرجع مطلب وَ تغییر احتمالی عنوان مشخص میشود
به گزارش بویرنیوز، علی مطهری در مراسم روز دانشجو در دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد واحد تهران غرب در پاسخ به پرسشی در مورد موضوع حصر با اشاره به اقداماتی که در این زمینه از طریق صحبت با رهبری و روسای قوا انجام داده است، یادآور شد که در این دیدارها خاطرنشان کرده است که ادامه حصر خانگی کروبی و موسوی به صلاح کشور نیست.
وی معتقد است: فعلا راهی برای رفع حصر نیست و تنها راه قانونی این است که مجلس خبرگان وارد موضوع شود و با رهبری صحبت کند یا از ایشان سوال کند و بحث کنند تا موضوع حل شود. به نظرم راه دیگری ندارد.
علی مطهری در بخش دیگری از اظهاراتش در پاسخ به پرسشی در مورد قیمت بنزین گفت: در مورد قیمت بنزین در دانشگاه اصفهان از من سوال کردند. من عرض کردم باید برای مبارزه با قاچاق بنزین فکری کرد که یک راه فعال کردن کارت سوخت بود که میتواند جلوی قاچاق را بگیرد ولی کار اصلی افزایش قیمت به شکل دو نرخی یا سه نرخی است. به این صورت که تا ۸۰ لیتر مصرف در ماه با همین قیمت ۱۰۰۰ تومان پیش بینی شود و مازاد بر آن با نرخ بالاتری تعیین شود. به هر حال این موضوع باید حل شود؛ زیرا اختلاف قیمت بنزین در ایران با سایر کشورهای همسایه بسیار زیاد است و به راحتی بنزین قاچاق میشود. بنابراین این به صلاح کشور نیست و من گفتم که حدس میزنم مردم با دو نرخی شدن بنزین موافق باشند.
مطهری در پاسخ به سوال دانشجویی درباره اینکه افزایش قیمت بنزین چه تاثیری بر وضعیت مسافرکشها خواهد داشت، گفت: البته قاعدتا ما نباید مسافرکش داشته باشیم و باید مثل خیلی از کشورهای دیگر فقط تاکسی داشته باشیم اما فعلا به دلیل نابسامانیهای اقتصادی این امر وجود دارد و میتوان آن را ساماندهی کرد. در مورد افزایش قیمت بنزین هم میشود برخی افراد را استثناء کرد.
نایب رئیس مجلس اضافه کرد: به هر حال هر وقت ما بخواهیم نرخ عادلانه را برای بنزین تعیین کنیم مشکلاتی ایجاد میشود و باید این کار انجام شود. نمیشود قیمت بنزین تا ابد ۱۰۰۰ تومان باشد و ما صرفا حرف عوامانه بزنیم. این مسئله مشکلات اقتصادی کشور را حل نمیکند. البته افزایش حقوق کارمندان و سایر اقشار هم باید با افزایش قیمت بنزین پیش بینی شود. طبیعتا این موضوع در بودجه سال آینده مد نظر قرار میگیرد.
نایب رئیس مجلس ادامه داد: گاهی ما باید آنچه به مصلحت مردم است را انجام دهیم اگرچه مخالفتهایی با آن وجود داشته باشد. مثل موضوع یارانهها که چند سال است دولت، مجلس و کارشناسان میگویند یک کار غیر تخصصی بوده و از اول نباید زیر بار آن میرفتیم اما نه دولت زیر بار رفته و نه مجلس. مخصوصا اگر نزدیک انتخابات باشد توپ را در زمین هم میاندازند. به هر حال در جاهایی باید علی رغم مخالفت وارد میدان شد و عمل کرد.
وی در بخش دیگری از اظهاراتش درباره برجام گفت: بعد از برجام بخشی از حکومت تلاش کرد که برجام اجرایی نشود و به خارجیها علامت میداد که وارد کشور نشوند. آنچه من درباره موشک گفتم این است که تردیدی نیست ما باید موشک داشته باشیم؛ زیرا آنها به ما هواپیماهای پیشرفته نظامی نمیدهند پس باید صنعت موشکی را توسعه بدهیم اما باید این را در جای خود استفاده کنیم؛ نه اینکه در روز امضای برجام موشک هوا کنیم. باید در این زمینه با تدبیر عمل کنیم و از کار احساسی و هیجانی بپرهیزیم. اگر ما در اجرای برجام متحد بودیم ترامپ هم به آسانی نمیتوانست از برجام خارج شود.
نایب رئیس مجلس درباره تصویب برجام در مجلس هم گفت: برجام در مجلس ۲۰ دقیقهای تصویب نشد بلکه ظرف سه ماه ساعتها بحث کارشناسی درباره آن صورت گرفت و در مورد توافقها مجلس فقط باید آری یا نه بگوید. آنچه در ۲۰ دقیقه اتفاق افتاد فقط آری یا نه گفتن بود که پشتوانه قبلی تخصصی و جلسات غیرعلنی و کارشناسی داشت که ۲۰ دقیقه هم برایش زیاد بود و میتوانست در ۱۰ دقیقه تعیین تکلیف شود.
وی همچنین گفت: به نظر من مذاکره کنندگان در برجام خوب عمل کردند. به هر حال توافق همین است. باید امتیازی داد و امتیازی گرفت. طرف مقابل هم بی عقل نیست که فقط امتیاز بدهد. تردیدی نیست که برجام به نفع ما بوده و باعث انزوای آمریکاییها در دنیا شد اما جنگ قدرتی در داخل صورت گرفت که نتوانستیم از مواهب برجام استفاده کنیم.
مطهری در پاسخ به سوالی درباره واکنشش به اظهارات سردار سرلشگر جعفری ابراز عقیده کرد: آنچه من گفتم این بود که سیاست خارجی را باید مقامات عالی مشخص کنند نه فرمانده سپاه. معنی ندارد که یک مقام نظامی درباره سیاست خارجی اظهار نظر کند.
مطهری درباره حجاب نیز گفت: من معتقد به نظارت فرهنگی هستم و این را از وظایف مهم دولت و از مراتب امر به معروف و نهی از منکر میدانم. معنی ندارد بگوییم هر کس هر جوری میخواهد بیرون بیاید. ما نباید در این مسائل کوتاه بیاییم. به نظر من در مجموع وضعیت پوشش در ایران در مقایسه با دنیا هم خوب است و این نظارت باید ادامه داشته باشد.
مطهری ادامه داد: من با بی بند و باری مخالفم، اما درباره دانشگاه دخترانه و پسرانه نگفتم همه دانشگاهها باید اینطور بشوند، بلکه گفتم باید دانشگاه تک جنسیتی هم داشته باشیم. ممکن است برخی خانوادهها دوست داشته باشند فرزندشان را به دانشکدههای تک جنسیتی بفرستند. در آمریکا هم چنین دانشگاههایی وجود دارد و اتفاقا اقبال خوبی نسبت به آنها میشود.
نماینده مردم تهران در مجلس درباره گشت ارشاد هم گفت: من خیلی وقت است چنین چیزی نمیبینم. خیلیها آزادند، همین امروز در مسیر دانشگاه که میآمدم دخترها و پسرها در پارک نشسته بودند و دخترها روسری هم به سر نداشتند. مدتی است این کارها را کنار گذاشتهاند و خبری نیست.
وی در بخش دیگری از اظهاراتش درباره موضوع شفافیت آراء گفت: این موضوع به طور کلی قابل قبول است. من برای خودم مشکلی ندارم اما برای بسیاری از نمایندگان احساس نگرانی میکنم. ممکن است نمایندهای رای بدهد و بعد که به شهرستانش میرود او را اذیت کنند و علیهاش شعار بدهند. تا زمانی که چنین مسائلی وجود دارد با شفافیت آراء برای همه موافق نیستم.
مطهری درباره لایحه CFT نیز گفت: CFT به مصلحت کشور است. برخی از این لوایح در دوره آقای احمدی نژاد به مجلس آمد. ما نباید بی جهت به اسم انقلابی گری برای مردم مشکل ایجاد کنیم.
وی در پاسخ به پرسش دیگری گفت: من نماینده دوتابعیتی سراغ ندارم. نمایندگان حقوق نجومی ندارند. حقوق آنها پنج و نیم میلیون تومان است که البته بخشی هزینه دفاتر هم میگیرند. در مورد اینکه میگویند فرزندان برخی مقامات در خارج از کشور هستند ممکن است.
این عضو فراکسیون امید مجلس درباره سوال یکی از دانشجویان که مجلس فعلی را مجلس فرمایشی میخواند گفت: کجای این مجلس فرمایشی است؟ هر چه مطابق میل شما نباشد میگویید فرمایشی؟ مگر ما میتوانیم دور کشور یک دیوار بکشیم؟ از تمام کنوانسیونها و سازمان ملل بیرون بیاییم؟ آیا این انقلابی رفتار کردن است؟ از اول انقلاب هم چنین قصدی وجود نداشته، حتی در مورد آمریکا هم این کشور خودش رابطهاش را با ما قطع کرد. البته این اتفاق بعد از تسخیر سفارت آمریکا و گروگان گیری رخ داد. متاسفانه کسانی که در جریان حمله به سفارتخانهها در سالهای اخیر برای کشور هزینه ایجاد کردند به جای اینکه عذرخواهی کنند هنوز طلبکارند.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره به کار بردن ناسزا در مجلس گفت: در مجلس هشتم یک طرح دو فوریتی مطرح شد. آقایان حسینیان، کوچکزاده و رسایی آن را مطرح کردند و گفتند این کار را انجام میدهیم تا اختلافات میان اصولگرایان از بین برود. من به عنوان مخالف حرف زدم و گفتم که مشکل اصولگرایان خود این آقایان هستند و نیاز به چنین قانونی نیست. به سمت من جاسوزنی پرتاب شد و آقای کوچک زاده بالای سر من آمد؛ من در حالیکه از بلندگو فاصله گرفته بودم به او گفتم بنشین! …! …! این حرف در مجلس شنیده نشد اما کسانی که از رادیو مجلس را گوش میدادند آن را شنیدند البته بعدا به لغت نامه مراجعه کردم و دیدم یکی از معانی این حرف سست و تنبل است و فردایش به آنها گفتم منظور من همین بوده است.
مطهری درباره سوال یکی از دانشجویان که به وی میگفت شما در مجلس قبل به یکی از نمایندگان کف گرگی زدهاید، اظهار کرد: این موضوع به نطق من در مجلس نهم مربوط میشود. من درباره موضوع حصر صحبت کردم و به رئیس قوه قضائیه انتقاد کردم. عدهای داد و فریاد کردند و آقای ابوترابی میکروفون من را قطع کرد. بعضی به من محترمانه گفتند حرفت را تمام کن و من میگفتم باید نطقم را تا انتها بگویم. یک نفر من را کشید. من او را هل دادم، یکی دیگر به سمت من آمد من دستم را به سمت او هل دادم و گفتند من کف گرگی زدهام. البته گاهی برای کسانی که جلوی آزادی بیان میایستند کف گرگی هم لازم است.
وی درباره یکی از مصاحبههایش با روزنامه کیهان نیز اظهار کرد: در مصاحبه با کیهان گفتم روسای جمهور نباید فرزندانشان در مسائل اقتصادی وارد شوند زیرا هر قدر هم که پاکدست باشند برایشان حرف در میآورند. آنچه گفتم این بود که ممکن است کسی فرزندش را به عنوان مسئول دفترش قرار دهد زیرا به او مطمئن است، این اشکالی ندارد، اما روزنامه کیهان این حرفها را تیزتر کرد. بعدها در جایی که دیدم آقای هاشمی مظلوم واقع شده مثل دولتهای نهم و دهم از ایشان دفاع کردم. اینطور نیست که اگر کسی را نقد کردیم همیشه باید او را مورد نقد قرار دهیم.
نایب رئیس مجلس درباره اظهارات یکی از دانشجویان که میگفت حضور وی در مجلس به واسطه احمدی نژاد بوده است، اظهار کرد: در انتخابات مجلس هشتم ما در ستاد بزرگداشت شهید مطهری بودیم. آقای مصلحی رئیس ستاد بود. من به ایشان گفتم تصمیم دارم کاندیدا شوم. ایشان هم اسم من را در ۱۰ نفری که سهم دولت آقای احمدی نژاد بودند گذاشت. اگر من به گروههای دیگر هم این را میگفتم اسم من را میگذاشتند. آنها خودشان میخواستند از اسم ما استفاده کنند.
مطهری درباره وضعیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور نیز گفت: مشکلی به واسطه ارز برای این دانشجویان به وجود آمده بود که بنا شده به آنها ارز نیمایی بدهند. البته نمیدانم این کار به کجا رسیده و قطعا باید موضوع را پیگیری کنیم.
نماینده مردم تهران در مجلس درباره شرایط اقتصادی کشور گفت: ما در شرایط سختی هستیم که ممکن است سختتر هم شود. هیچ وقت اینقدر تحت فشار نبودهایم. باید مدتی مقاومت کنیم تا آمریکا به نتیجه برسد که فشارهایش فایدهای ندارد. البته این بستگی به اراده ما دارد و اینکه عاقلانه و با تدبیر عمل کنیم و برای مردم مشکل بیجا ایجاد نکنیم. در کل من نسبت به آینده خوش بین هستم. انشاءالله که ما از این بحران خارج میشویم.
مطهری درباره وضعیت بانکها نیز گفت: نظرات مختلفی درباره ربا وجود دارد. برخی میگویند ربا گرفتن دولت از مردم ایرادی ندارد ولی در برخی موارد کارهایی که در بانکهای ما انجام میشود اشکال دارد مثل جریمههای ترخیص و جریمه روی سودهای مرکب اما در مجلس طرح بانکداری آماده شده و در دستور کار قرار دارد که در نوبت بررسی است و امیدواریم بسیاری از مشکلات را حل کند.
مطهری درباره اعتراضات دی ماه نیز ابراز عقیده کرد: ریشه این اتفاقات داخلی بود و از دست منشا آن در رفت. کار درستی هم نبود ما هم از آن حمایت نکردیم.
وی درباره وضعیت تورم و گرانی یادآور شد: نمیشود این را صرفا به حساب بی تدبیری دولت گذاشت. بخشی از این مسئله به فشار خارجی مربوط میشود که در هیچ دورهای اینقدر نبوده است. درست است که اصلاح طلبان در چند سال اخیر حاکم بودهاند اما حاکم مطلق نیستند. مثلا دولت دستش در انتخاب وزرا باز نیست. وقتی دولتی گرایش به اصلاح طلبی دارد میبینیم صبح تا شب حرف از معیشت میزنند. در حالیکه در دوره قبل صحبتی از معیشت نمیشد.
مطهری درباره عدم پخش مصاحبه ناصر ملک مطیعی از صدا و سیما هم گفت: او در آخر عمرش مصاحبهای میکند بعد از جایی زنگ میزنند که این مصاحبه پخش نشود. بعد میبینیم چه تشییع با شکوهی برای این فرد انجام میشود.
مطهری در بخش دیگری از اظهاراتش با بیان اینکه هدف اصلی انقلاب اجرای اسلام در داخل و گسترش آن در دنیا بوده یادآور شد: عدالت آزادی و استقلال سیاسی اقتصادی و فرهنگی از آرمانهای انقلاب بوده، البته در موضوع آزادی جای بحث زیادی هست. در بین رهبران انقلاب کسی به اندازه شهید مطهری بر این موضوع تاکید نداشته، تا جایی که ایشان پیشنهاد داده بود کرسی مارکسیسم شناسی در دانشگاه ایجاد شود. حتی میگوید در جمهوری اسلامی احزاب غیراسلامی هم آزادند. البته در قانون اساسی چنین چیزی دیده نشد.
وی با بیان اینکه ایران بالاترین استقلال سیاسی را دارد اظهار کرد: به این معناست که خودش تصمیم میگیرد و تحت تاثیر قدرتهای بزرگ نیست. در بین استعمارها هم استعمار فرهنگی از همه خطرناکتر است. قبل از انقلاب افرادی بودند که ندای برگشت به ایران قبل از اسلام را میدادند در حالی که مردم ایران ظرف ۲۰۰ سال مسلمان شدند نه اینکه ظرف دو سه روز و به دنبال حمله عربها مسلمان شده باشند. ایرانیها مردمی حقیقتجو بوده و اسلام را از روی آزادی انتخاب کردند.
غلامحسین معتمدی: عنوان ترک خویشتن عجیب و غیرعادی به نظر میرسد. مگر کسی میتواند خودش را ترک کند؟ پاسخ نه تنها آری است، بلکه شمار افرادی که درگیر این وضعیت هستند بیشتر از حد تصور است.
آنتونی: بگذارید آن موجودی که خود را ترک کرده تنها بماند. ویلیام شکسپیر، آنتونی و کلئوپاترا
در حقیقت ترک خویشتن در بسیاری از مشکلات و کسالتهای شناخته شده مانند افسردگی، اضطراب، خشم، رنجش، اعتیاد و... نقش بازی میکند و از همه مهمتر در ایجاد و گسترش ترس از تنها بودن یا تنها ماندن و به عبارت بهتر ترس از تنهایی سهیم است.
برای درک بهتر موضوع با مثالی مفهوم ترکشدگی را نشان میدهیم. کودک یا سالمندی را مجسم کنید که نیازمند مراقبت و توجه دیگران است و نیازهای متنّوع او توسط فرد دیگر ی مانند مادر یا پرستار تامین می شود. وقتی آن فرد کودک یا سالمند را ترک کند نه تنها احساس تنهایی و درماندگی در ترک شده به وجود می آید، بلکه دنیای او نیز درهم می ریزد و حس منفی طردشدگی بر او غلبه مییابد. سالهاست که با اصطلاح کودک درون آشنا هستیم. کودک درون به بخش نهفتهای از وجود ما اشاره دارد که مانند یک کودک نیازمند توجه، مراقبت و محبت است.
بخشی از ما که از یک سو با ابعاد عاطفی وجود ما سروکار دارد و در تنوع
احساسات و بی ثباتی هیجانی و گاه رفتارهای بچگانه تظاهر می یابد و از سوی
دیگر بازیگوشی، سرخوشی های کودکانه، کنجکاوی و خلاقیت درونی ما وابسته به
آن است. سؤال این است که چه کسی مسئولیت توجه، مراقبت و نگهداری کودک درون
ما را به عهده دارد؟ روشن است که این مسئولیت بر دوش خود فرد بالغ است که
به نیازهای کودک درون خود توجه و آن ها را تامین کند. متاسفانه برخی از
افراد این حقیقت رادر نمی یابند و درست مانند یک کودک واقعی تمام این
مسئولیت را متوجه فرد یا افراد دیگر می دانند که در جامه ی روابط با دیگران
ظاهر می شود و به محض آن که رابطه ای دستخوش تغییر یا زوال گردد احساس ترک
شدگی، تنهایی و درماندگی می کنند. پس اگر شما به عنوان یک فرد بالغ به طور
غیرعادی دچار ترس از تنهایی و تنها ماندن شدید علت اصلی آن را باید در
مفهوم ترک و به عبارت بهتر فرار از خویشتن جستجو کنید. به قول مولوی:
میگریزم تا رگم جنبان بود
کی گریز از خویشتن آسان بود
همه افراد نیازمند توجه، تایید و محبت هستند. شدت و گستره ی این نیاز در کودکان بیشتر است. کودک درون هم از این قاعده مستثنی نیست. البته بعضی ها معتاد به توجه، تایید و محبت دیگرانند تا جایی که در نبود آن ها دچار تشویش و احساس تنهایی و طرد شدگی می شوند. در روبط عادی مثل رابطه ی زن و شوهر و یا والد و فرزند این نیازها به طور طبیعی و در حد معمول تامین می شود. امّآ هرچقدر شما دیگران را مسئول برطرف کردن این نیازها بدانید وابستگی شما به آن ها بیشتر می شود و در صورت ترک شدن توسط آن ها دستخوش نابسامانی های احساسی مانند افسردگی و درماندگی می شوید و یا برای پرکردن خلاء درونی خود و اجتناب از احساس طردشدگی به انواع اعتیادها پناه می برید. در حقیقت خود شما مسئول اصلی مراقبت از کودک درون خود هستید و موظفید توجه، تایید و محبت مورد نیاز او را فراهم کنید. هرچقدر بیشتر دیگران را مسئول تامین این نیازها بدانید بیشتر احساس ترک شدگی و تنهایی خواهید کرد. اگر شما مسئولیت کامل خود را به عهده بگیرید، برای خودتان ارزش قائل شوید، به ندای درونتان گوش دهید، از لحاظ جسمانی و معنوی از خودتان مراقبت کنید، ارتباط ژرفی با خویشتن واقعی خود داشته باشید، ممکن نیست از تنهایی بترسید یا به نحوی مبالغه آمیز احساس ترک شدگی بکنید.
امّا در درون فرد چه می گذرد که او را به سمت ترک خویشتن سوق می دهد؟ در حقیقت ترک خویشتن در درجه ی اول به خاطر گریز و اجتناب از رویارویی با احساسات درونی ناخوشایند و تهدیدکننده صورت می گیرد. این هیجانات منفی بر اثر تجربیات ناگوار قبلی و فعلی و باورهای غلط و غیر منطقی در درون افراد تلمبار و در عین حال نادیده گرفته می شود. برای این که رابطه ی ظریف میان باورها و برداشت ها و احساسات ناخوشایند را نشان دهیم به داوری ها و قضاوت های منفی و مبالغه شده ای که افراد در مورد خود به کار می برند اشاره می کنیم.
همه ما با نمونه هایی ازین موارد آشنا هستیم و افرادی را می شناسیم که دائم در مورد خود اظهارات منفی بر زبان می آورند مانند : من زشتم یا جذاب نیستم، احمقم، ارزش ندارم، کسی مرا دوست ندارد، به اندازه ی کافی خوب نیستم، شکست خورده ام، مقصرم و ... این حس ها و قضاوت ها از سیارات دیگر که نمی آید، بلکه از سپهر احساسی و فکری درون ما صادر می شود و در حقیقت بیان حال کودک درون ماست. مجسم کنید پدر یا مادر یک کودک به طور مداوم او را با این گونه داوری های نابودکننده بمباران کنند. لازم نیست که روانشناس باشید تا نتیجه ی ویرانگر این برخوردها و تخریبی که در روح و روان کودک ایجاد می کند را ارزیابی کنید. امّا این جا مسئول کس دیگری نیست، بلکه خود فرد است که کودک درون و در واقع خودش را شکنجه می کند.
مشخص است که این فرد یاد نگرفته که در درجه ی اول خود او مسئول بذل توجه، تایید و محبت به خویشتن است. در این شرایط به دیگری رو می آورد. او مانند کودکی متوقع از آن فرد توجه و تایید مطالبه میکند و به او آویزان می شود و سعی در کنترل او دارد تا جایی که که سرانجام طرف یا ازو فراری می شود یا اورا در تله ی رابطه ای سرشار از انواع سوء استفاده های کلامی، عاطفی، جسمی و جنسی محبوس می کند. در هر دو حالت احساس ژرف تنهایی درونی او تسکین نمی یابد. تازه مرحله ی دیگری از خود ویرانگری آغاز می شود و فرد برای گریز از احساسات ناخوشایند خود را از لحاظ احساسی کرخت و بی حس می کند و به سوی انواع اعتیاد ها مانند الکل، مواد مخدر، قمار، سکس وسواسگونه، پرخوری، فیلم های پورنو، تماشای بیمارگونه ی تلویزیون و ماهواره ، گشت بی پایان در اینترنت و شبکه های اجتماعی و حتی کار بیش از حد سوق داده می شود یا در دام اقسام کسالت های روحی مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات رفتاری، تشویش ذهنی و... و. می افتد. از لحاظ رفتاری فرد که از وضعیت خود ناراضی و خشمگین است یا این خشم و نفرت را در رابطه با دیگران نشان می دهد و آن ها را وادار می کند که مثلا کاری انجام دهند که حال بهتری پیدا کند و گاه هم تنفر از خودش افزایش می یابد یا سعی می کند بچه ی خوبی باشد و به هرکاری که موجب رضایت آن دیگری است تن دهد و خود شیرینی و چاپلوسی کند. او نقش خود در ایجاد وضعیت نابسامان فعلی را انکار می کند و تقصیر همه چیز را به گردن دیگران، سرنوشت، خدا و غیره می اندازد. تکرارمی کنم، هرچقدر بیشتر دیگران را مسئول رسیدگی به خود و کودک درونتان بدانید بیشتر احساس ترک و طرد شدگی می کنید زیرا تنها کسی که می تواند واقعاً شما را ترک کند خودتان هستید. گفتیم آن چه در پشت ترک خویشتن پنهان شده فرار از احساسات درونی و نادیده گرفتن آن هاست. در حقیقت در ژرفای ترک خویشتن با نوعی خود گریزی هیجانی روبرو هستیم. هیجان در روانشناسی در مورد طیف گسترده ی احساساتی که فرد تجربه می کند به کار می رود. برای رویارویی با ترک خویشتن ما به تقویت و تعمیق پیوند درونی با خویش (inner binding) احتیاج داریم. پیوند درونی ملازم نوعی خودیابی و گفت و گوی درونی است.
خود یابی به معنی کشف خویشتن (self- discovery) است. اگر ما چیزی در مورد دنیای درونی خود نمی دانیم به خاطر آن است که هرگز کوشش درخوری برای کشف آن نکرده ایم. با وجود عطش ظاهری زیادی که اکثر افراد برای شناختن خود نشان می دهند و متوسل به فال، رمّال، طالع بینی و تست های بی اعتبار خودشناسی می شوند، معلوم نیست چرا از راه های درست دست به این کار نمی زنند. شاید در ناخودآگاه خود ازین امر تن می زنند. گویی حق با هرمان هسه است که در دمیان می نویسد : "در عالم هیچ چیزی برای انسان ناخوشایندتر از پیمودن راهی که به خودش بیانجامد نیست. " به هر حال احساسات ما بخش مهمی ازین دنیای درونی را تشکیل می دهد. صرف نظر از بعضی بیماری های مهم روانی که در آن ها تعادل هیجانی بیمار به هم می خورد و نیازمند درمان های دارویی و غیر دارویی روانپزشکی است، در موارد دیگر یا به کمک مشاور و یا با استفاده از روش هاش خودیاری می توان دربهسازی سپهر احساسی کوشید. مدیریت استرس و مدیریت احساسات از جمله ی این روش ها محسوب می شود. هدف اصلی استفاده از این روش ها در رابطه با بحث ما کسب توانایی برای مقابله با خودگریزی هیجانی است. گریز از احساسات ژرف وجود ما به معنی اجتناب از یک گفت و گوی درونی با
خودمان است و این یعنی یک عدم صداقت عمیق درونی. بی صداقتی منجر به دوری وانزوا و تنهایی می شود. ما حتی حاضر نیستیم صدای خودمان را هم بشنویم. ما تنها هستیم و چون در خود حضور نداریم، گمشدهایم. ما خودمان را ترک کرده ایم. برای ما هیچ کس نمی تواند جای خود ما را پر کند. تنها راه حل آن است که به سوی خودمان باز گردیم. با خودمان گفت و گو کنیم و مسئولیت افکار، احساسات واعمال خود را به عهده بگیریم. این امر از طریق پیوند درونی (inner binding ) امکان پذیر است.
گام اوّل در راه برقراری پیوند درونی درک و شناسایی احساسات درونی و مدیریت صحیح آن هاست. احساسات منفی یا از تقابل با تجربه های بیرونی (دیگران و رویدادها) حاصل می شود یا از برداشت هاو تصویر غیرواقعی در مورد خود به وجود می آید. پس گام دوم شناسایی باورها و نگرش های غیرمنطقی و تغییر آن هاست. گام سوم توجه به اعمال و رفتارهای ناسالم، غیر انطباقی و و یرانگرانه است. آن گاه در مورد تمام این موارد باید به گفتگو با خود پرداخت و سپس اقدامات لازم را انجام داد. تغییر دادن رویداها در صورت امکان و در غیر این صورت اجتناب از آن ها، تغییر منطق به صورت اصلاح باورهای غیرمنطقی، مهار مقایسه ها، نگرانی ها و انتظارات از جمله ی این اقدام هاست. باید بدانیم آن چه موجب رنج ما می شود ناشی از احساسات، باورها و رفتارهای خود ماست و و مسئولیت تغییر آن ها نیز بر عهده ی ماست. وقتی تغییرات لازم صورت گرفت و ما به درجه ای از وقوف (mindfulness) بر احوال درون خود رسیدیم آن گاه شاهد رفتارهای سازنده، سالم و سازگارانه ی خود خواهیم بود. پیوند درونی را تجربه می کنیم، از تنهایی نمی ترسیم و دیگر خود را ترک نخواهیم کرد، زیرا حالا در خود حضور داریم و به عبارت بهتر در کنار خود هستیم. ناگفته نماند که هدف اصلی این یادداشت طرح مفهوم ترک خویشتن است. مقابله با این وضعیت نیازمند استفاده از رویکردهای مختلف روان شناسی و انواع گوناگون روش های عملی است که به علت تنوع فراوان شاید حتی در قالب یک کتاب هم نمی گنجد. در این نوشتار به اشاراتی مختصر بسنده شد و لازم است که خواننده برای کسب اطلاعات لازم به منابع مربوط مراجعه کند.
![]()
![]()
خدا نیاره اون روزی که نفرین شما دامنگیر شود ...
با اشاره به پیوند فوق، مرجع مطلب وَ تغییر احتمالی عنوان مشخص میشود
آفتابنیوز : عزتالله ضرغامی، رئیس اسبق سازمان صداوسیما چهارشنبه هفته پیش با حضور در برنامه روز دانشجوی دانشگاه یزد در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان درباره اینکه «فیش حقوقی» او چقدر است، گفته: «من از معدود کسانی هستم که جز حقوق ثابت کارمندی صداوسیما، هیچ حقوق دیگری ندارم. با توجه به افزایش درآمدی که صورت گرفته است، حقوق من 9 میلیون و 600 هزار تومان است. البته با توجه به اضافهکاریهایی که برخی اوقات دوستان لطف میکنند و میدهند بیشتر میشود.»
همین هفته گذشته برای من حکمی آمد که تا چند ماه مبلغ سه میلیون تومان از حقوق من کسر خواهد شد.» «این کسر حقوق از همین ماه آغاز شده است و من در نامهای که به رئیس دیوان محاسبات نوشتهام که کسر این مبلغ از حقوق من، ظلم به مدیری است که دریافتی دیگری جز اینجا ندارد. اگر من این نامه را ننویسم تصور میکنید سرمایهدار هستم و کسر این سه میلیون را متوجه نمیشوم، اما خانم من وقتی این ماجرا را فهمید، شما را نفرین کرد و میترسم این نفرین یقه شما را بگیرد. چراکه تنها زندگی ما با این حقوق میگذرد و کسر سه میلیون از آن، نظم زندگی ما را بر هم زده است. بنابراین زمانی که دو سه میلیون تومان اضافهکاری روی فیش حقوقی من میآید و اغلب، مواردی به بنده تعلق میگیرد و از آنها میخواهم که چنین کارهایی نکنند، چراکه باید پاسخگو باشم، این چنین ترکشهایی نصیب ما میشود و از حقوقمان کسر میشود.»
تهیه وَ تدوین : عبد عاصی
با اشاره به لینک فوق، مرجع مطلب وَ تغییر احتمالی تیتر مشخص میشود
عصر ایران : ((( در شرایطی که قیمت پسته در بازار افزایش و نوسان شدیدی داشته و به کیلویی حدود ۲۰۰ هزار تومان رسیده است، رئیس انجمن پسته اعلام کرد که تولید این محصول به یک پنجم پارسال رسیده است و بازار صادراتی پسته را هم شدیدا تحت تاثیر قرار داده اما مردم امسال را تحمل کنند تا از این مشکل عبور کنیم ))) ...
تهیه و تدوین: عبد عاصی