از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

احتمال عــفــو بابک زنجانی ...

 

                                                                                                                                                                                           

    با اشاره به پیوند فوق، مرجع مطلب وَ تغییر احتمالی عنوان مشخص میشود 

 

به گزارش جماران، وکیل بابک زنجانی درباره اجرایی شدن حکم وی گفت: رأی دیوان عالی می‌گوید اگر آقای زنجانی استرداد وجه و اظهار ندامت کند مورد عفو قرار می‌گیرد

رسول کوهپایه‌زاده،‌ درباره آخرین وضعیت پرونده بابک زنجانی گفت: اتفاق جدید دراین پرونده رخ نداده است و ما در تکاپوی بازگشت وجه هستیم.

وی درباره بازگشت بدهی موکل خود به شرکت نفت عنوان کرد: آقای زنجانی حدود ۲ میلیارد یورو بدهی دارند که بخشی از آن از طریق فروش اموال داخلی پرداخت شده است و بخشی دیگر قرار بود با بازکردن حساب مشترک با شرکت نفت صورت گیرد که تاکنون این اتفاق نیفتاده است.

این وکیل دادگستری درباره پرداخت میزان بدهی موکل خود به شرکت نفت تا به امروز گفت: بر اساس آنچه که معاون دادستانی تهران در دادگاه اعلام کرده تاکنون ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان از وجوه بازگشته است.

وی درخصوص این‌که دادستان اعلام کرده است تنها مانع برای اجرای حکم بابک زنجانی همین بازگشت وجوه است،‌ آیا حکم پرونده همچنان باز است، گفت: دیوان عالی کشور حکم آقای زنجانی را در چند صد صفحه اعلام کرده و اتهام وی را افساد فی‌الارض و مجازات اشد بیان می‌کند اما در انتهای همین حکم می‌گوید «بدیهی است در صورت استرداد اموال و اظهار ندامت، پشیمانی و توبه محکوم علیه مذکور استحقاق برخورداری از مقرارت ذیل ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی را خواهد داشت»

کوهپایه زاده تصریح کرد: ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی مساله عفو را بیان می‌کند؛ به عبارتی دیگر رئیس قوه قضائیه می‌تواند از مقام معظم رهبری درخواست عفو محکوم علیه را داشته باشد.

وی خاطرنشان کرد: این صراحتی است که در حکم آمده است؛ یعنی همان مرجعی که تشخیص داده است آقای زنجانی مفسد فی الارض است صراحتا اعلام کرده است درصورت استرداد اموال و اظهار ندامت استحقاق برخورداری از ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی را داراست.

این وکیل دادگستری تاکید کرد: رأی صادره از صدر تا ذیل معتبر است و مسئولان قضائی هم اعلام کرده اند اگر آقای زنجانی بتواند پول‌ها را بگرداند قائل به تخفیف خواهند شد. آقای زنجانی هم باتوجه به اینکه موضوع مرگ و زندگی در میان است، آنقدر هوشمند است که بخواهد این کار را انجام دهد.

وکیل بابک زنجانی با بیان اینکه اصل بر همکاری همه طرف‌های پرونده است، اظهار داشت: مطالب را به مراجع ذی صلاح قضایی منتقل کردیم تا راهکار لازم پیدا شود.

وی در پاسخ به این سوال که میزان اموال و دارای موکلش چه میزان است و آیا می‌تواند این بدهی را پرداخت کند، گفت: بحث سر این است که این پول بازگردد، شرکای آقای زنجانی هم تقبل کرده‌اند استرداد وجه صورت گیرد،‌ باید بر أساس مکانیزم و قراردادی که با شرکت نفت در این خصوص منعقد شده همکاری لازم انجام شود تا امکان تسویه بدهی فراهم شود.

کوهپایه‌زاده تاکید کرد: البته با بحث تحریم این وضعیت دچار پیچیدگی خاصی شده است که امیدواریم با درایت و واقع بینی برطرف شود.

  تهیه و تدوین : عبد عاصی     

 

برچسب ها: عــفــو بابک زنجانی، دو میلیارد یورو بدهی زنجان، حکم بابک زنجانی، اتهام مفسد فی الارض، تــــوبــــه بابک زنجانی،

تــــرس از حـــرف مَـــردُم ...



  تــــرس از حـــرف مَـــردُم ... 

 


 

















کشاورز فقیری بود که چند سالی مزرعه-ی کوچکش محصولی نمیداد و از مال دنیا فقط یک بزغاله براش مونده بود وُ یک کلبه-ی کاهگلی ... کار وُ بارش انقدر زار شد که به ناچار یکروز راهی شهر شد تا بزغاله-شو تو چارشنبه بازار بفروشه. تو راه دو تا دزد به بزغاله-ش طمع کردن وَ میخواستن به هر کلکی شده، اونو از چنگش بیرون بیارن. دیدن کشاورز آدم قُلچُماق وُ قوی هیکلیه وَ فقط با کلَک وُ حُقه-بازی شاید بتونن به هدف-شون برسن. رفتن جلو وَ کارشونو با












چرب-زبونی شروع کردن:

_ خدا قوت همشهری ... چی شده این سگ بیچاره رو روی شونه-ت سوار کردی؟

_ کودوم سگ! این بزغاله-ست.

_ خدا شفات بده ، حواس پرتی گرفتی؟

_ سر به سرم نذارین، خودم کم مصیبت دارم ...

_ آخه تقصیر خودته. سگ اهلی رو که کسی کول نمیکنه، ما برآ خودت میگیم. نیگاش کنین بیچاره چقدر هم خسته شده. خدا شفات بده، ما رفتیم. 

 این دو نفر که دیدن حریف کشاورز روستایی نمیشن، شریکی پیدا کردن وَ اونو به صحنه-ی حقه-بازی-شون فرستادن. این مرد هم رفت پیش کشاورز وُ همون حرفآ وُ همون بازی رو تکرار کرد، البته پیاز-داغشو زیادتر کرد وُ جدی-تر نقش بازی کرد. این بار هم حقه-ی دزدها کارگر نشد، فقط شک وُ شُبه-ش بیشتر شد که نکنه حواس-پرتی گرفته باشه وُ سگ همسایه رو بجای بزغاله-ش به کول کشیده. فورا بزغاله رو گذاشت زمین وُ دستی به سر وُ کول اون کشید تا بیشتر مطمئن بشه. همین کارو کرد، ولی انگار یک چیزی مثل هول وُ هراس تو دلش چنگ میزد، تو گویی تو دلش رخت می-شُستن ... با خودش میگفت نکنه خُل وُ چل شده باشم ؛ جواب اهل وُ عیالمو چی بدم؟ به هَمولایتی-هام چی بگم؟ فکر نکنم که حتی برآ چوپونی گوسفنداشون هم قبولم کنن. تو همین حال وُ هوا بود که شریکی چرب-زبون وُ ناقلا از طرف دزدآ اومد سراغش :

_ خدا قوت همشهری ... کار وُ بار وُ زندگیت چطوره؟

_ چه کاری! چه بآری! ... خدا مرگم بده تا ازین نکبت راحت شَم.

_ خدا نکنه ... هنوز ماشاالله جَوون وُ قُلچُمآآآقی ... سآلم وُ سَر حالی ... کاشکی کشت وُ کار وُ زراعت نداشتی، برآ چوپونی صد وُ دَه بیست تا گوسفند میومدی ده مآ ... حیف ...

_ گورم کجا بود که کفَنَم بآشه ... یه تیکه زمین داشتم که آفت وُ بلا گندمآ-شو بر باد فنآ داد. حالام دارم این بزغاله رو می-برم چآرشنبه بازار بفروشم.

_ خدآ بزرگه، توکل-ت به اون بآلایی بآشه ... راستی بزغاله-ت کو؟

_ یعنی نمی-بینی! رو دوشَمه ...

_ شوخیت گرفته!؟ این که سگه.

_ تو هم بزغاله رو سگ می-بینی!؟

_ عجب! ... با خودم میگفتم حالا که بیکاری ببَرمت برا چوپونی اون گوسفندآ ... ولی نه، خدا شفآت بده ... آدمی که هواس پرتی گرفته، به درد این کآر نمیخوره ؛ یه روزه گوسفندآ رو میندازه تو چنگ گرگآ ... امان از قسمت ... نکنه جن-زده شده بآشی. خدا شفآت بده ... منم برم ببینم چآرشنبه بآزار می-تونم یه چوپون قُلچُماق وُ سالم پیدا کنم. تو هم یه نفسی چآق کن، رنگ وُ روت شده مثل میـــت ...

با حرفآی این مَرد، کشاورز بیچآره، پآآآک خودشو باخت وُ باوَرش شد که بلایی سرش اومده که سگ همسایه رو از بزغاله تشخیص نمیده. با خودش فکر کرد که خدا رو شُکر ، کسی از همولایتی-های روستاشون اونو با این وضع ندیده وَ هیچکدوم نمیدونن که اون هواس پرتی گرفته، وَ به این بلا دچآر شده. تو دلش گفت تا آشنایی از راه نرسیده، سگه رو ول کنم بره به امان خدا ...

   نوشته : عبد عاصی   

 

«من از مسلمونها بدم می آد»


 

«من از مسلمونها بدم می آد»

 

 

    با اشاره به پیوند فوق، مرجع مطلب وَ تغییر احتمالی عنوان مشخص میشود 

 

http://www.khaterenegari.com/main/wp-content/uploads/2018/05/%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86-800x445.jpg  نیلوفر شادمهری دانشجوی دکترای طراحی صنعتی در فرانسه، خاطرات دوران تحصیل اش را در کتابی به نام “خاطرات سفیر” نوشته و منتشر کرده است. در بخشی از این کتاب می خوانیم:
با امبر (مخفف امبروژا) توی آشپزخونه نشسته بودیم و داشتیم شکلات می خوردیم و درباره این حرف می زدیم که خدا چه لطفی کرده که من و اون توی یه خوابگاه هستیم که ریاض، یکی از آقایون الجزایری، اومد اون طرف ما پشت میز نشست و از من پرسید: «شما اون روز با ویدد درباره اسلام حرف می زدید؟»
-بله.
– چی می گید هی از اسلام؟! من هیچ کدوم از این حرفا رو قبول ندارم. از مسلمونا هم بدم می آد. برای همین خودم مسیحی شدم.
خیلی ناراحت شدم؛ بیشتر هم از اینکه یه فرد مسلمون مسیحی شده بود و جلوی امبر داشت اون حرفارو می زد. این خیلی بد بود. همیشه ترجیح می دادم بجث بین مسلمونا در حضور پیروان ادیان دیگه نباشه. اصلا خوشایند نیست. خیلی هم جا خوردم. چون فکرش رو هم نمی کردم اون آقا مسیحی باشه. رفتار خیلی موجهی داشت. اما به هر حال این موضوع مطرح شده بود. گفتم: «خب، حالا مشکل اسلام چیه؟» گفت: «مگه نه اینکه ادعا می کنید اسلام تکامل آورده و به پیشرفت بشر کمک می کنه؟ کدوم پیشرفتی رو شما مسلمونا باعثش شدید؟ شما فقط مصرف کننده های علمید ما تولید کننده ایم. (تولید کننده علم؟ الجزایر؟) درمان بیماری ایدز رو کی کشف کرد؟ مسلمونا یا ما؟» پیش خودم بهش گفتم: شما چی رو به زندگی اضافه کردید که زندگی بهتر بشه؟ کشف درمان بیماری شرم آوری که کشورای غیراسلامی تولید کرده اند افتخار ندارد؛ شرمندگی داره. مگر این مشکلات از کشورای مسلمون ظهور کرده؟ ما باید جوابگوی گندی باشیم که کشورای غیر اسلامی زده ان و الان به کشورای مسلمون هم رسیده؟ تازه نکنه شما خیال می کنید اونایی که دنبال راه حل این مسئله ان به عشق مسلمونا دارن در به در دنبال راه حل می گردن! نخیر، اونا دنبال راه حل ان چون مشکل اصلی کشورای خودشونه و به راه حلش احتیاج دارن. اگر خودشون میلیون میلیون مریض روحی و جسمی نداشتن، هیچ وقت ککشون هم نمی گزید؛ والا مگه کم مشکل توی کشورای آفریقایی هست که راه حلش برای اونا فقط یه اشاره انگشته و دریغ می کنن؟ چقدر از این بدبختیا رو خودشون باعث و بانی شده ان؟ همین کشور خود شما –سال ها مستعمره چه کشوری بودید؟ یه کشور مسلمون؟- ببینید فرانسه چه بلایی سر الجزایر آورده که هنوز نمی تونه سر پا وایسه -که هنوز دوستای الجزایری من حتی به آسفالت فرانسه غبطه می خورن- اگه فرانسه باعث این همه پیشرفت و ترقی و آرامش برای بشریته، چطور قطره ای از این آرامش و پیشرفت به الجزایر که بیخ گوششه نرسیده؟ بعد هم اینکه من خیلی دوست دارم بدونم کدوم بخش از آرامش بشر رو شما تامین می کنید؟ یه نگاهی به این مملکت بندازید. تلویزیون، سینما، پارک، در، دیوار،- چه چیزی داره الگوی انسان معرفی می شه؟ اگه کمال انسان توی این رفتاراست که ما توی کشورمون باغ وحشای بزرگی داریم و من نهایت این ترقی رو قبلا دیده م. چی از آرامش توی خانواده باقی مونده؟ میزان ثبات خانواده چقدره؟»
تازه فکم گرم شده بود و داشتم صفا می کردم که حواسم رفت به امبر. دست راستش رو زده بود زیر چونه شو با حرفای من سر تکون می داد. بدجوری رفته بود توی بحر بحث.
ریاض گفت: «خب، خیلی از مسلمونا هم کارای اشتباه می کنن.»
-که چی؟
-خب فلان جا مسلمونا بد رفتار می کنن- این طوری می گن- اون طوری می پوشن- این اسلامه که شما دارید؟
-نه، وقتی این قدر اشتباه رفتار می کنن واضحه اونی که اونا دارن اسلام نیست. اما اینا خطای مسلموناست؛ به اسلام چه؟
-خب ، ما هم ممکنه اشتباه کنیم، پس یکسانیم.
(دقت فرمودید؟ تا چند دقیقه قبل از اون اینا بالاتر از ما بودن! بعد رسیدیم به اینکه ثابت کنه اونا هم سطح ما هستن.)
-نخیر، این دو مورد که شما گفتید یکسان نیست. ایدئولوژی اسلام نقص نداره. خطای مسلمونا اشکال مسلموناست، اگه کسی بخواد آدم خوب و متعهدی باشه و به اسلام عمل کنه، از فرش به عرش می رسه. اما در مورد شما اشکال اتفاقا از ایدئولوژیه. حالا اگه کسی هم بخواد همه تلاشش رو بکنه تا به این ایدئولوژی متعهدتر باشه، بیشتر تو قعر فرو می ره. اما اگه منظور شما اینه که بالاخره یه جوری یه مقایسه بین مسلمونا و سایرین راه بندازید، اشکالی نداره. منتها چون به قول شما هم مسلمونا خطا دارن هم غیر مسلمونا، بهتره به جای مقایسه مسلمونا و غیر مسلمونا، اسلام رو با بقیه ایدئولوژیا مقایسه کنیم.

  تهیه و تدوین : عبد عاصی     

 

برچسب ها: مسلمان، مسیحی، اسلام، مسیحیت، مخالف اسلام،