از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

با نوجوانان امروزی چطور میشه کنار اومد؟

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

با نوجوانان امروزی چطور میشه کنار اومد؟ 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

http://s3.picofile.com/file/8223675284/PARX8SHGARY_6.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8267154384/PARX8SHGARYE_NOJAV8N8N_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8267163926/PARX8SHGARYE_NOJAV8N8N_10.jpg

 این تنها راهیه که می-تونم وادارش کنم به

 من گوش کنه.

 

http://s6.picofile.com/file/8223674450/PARX8SHGARY_4.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8223675926/PARX8SHGARY_8.jpeg

 

مگه از رو نعش من بتونی تفنگمو ازم بگیری؛

 یا اینکه خیلی از وقت خوابم گذشته بآ آ شه!

 

http://s6.picofile.com/file/8223676334/PARX8SHGARY_9.jpg

_ بابای من می-تونه باباتو کتک مفصلی بزنم!

 _ زرشک! اینو که مامانم هم می-تونه!!!

 

http://s6.picofile.com/file/8267163768/PARX8SHGARYE_NOJAV8N8N_4.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8267164584/PARX8SHGARYE_NOJAV8N8N_3.jpg

 

 

 در سنین نوجوانی و جوانی، بچه‌ها به‌طور جدی می‌خواهند نشان دهند که دیگر بزرگ شده‌اند. یکی ازبزرگ‌ترین مشکلات بین والدین و فرزندان درنوجوانی، پرخاشگری و خشم فرزندان است ...

 
 سال‌ها منتظر بوده‌اید که کودکی فرزندتان تمام شود تا نوجوانی و جوانی‌اش را ببینید. خوش‌بینانه برایش نقشه‌ها وآرزوهای زیادی هم داشته‌اید اما حالا که درآستانه بلوغ قرار گرفته، با گوشه‌گیری، ناسازگاری‌ها و بعضی‌رفتارهای عجیب و غریبش، درجا ذوق‌تان را کور می‌کند! با نوجوانی مواجه می‌شوید که هیچ شباهتی به آنچه در رویا داشتید، ندارد که هیچ، از برقراری یک ارتباط کلامی ساده هم با شما عاجز است.
 کم کم کلافه می‌شوید و با کلافگی‌تان اوضاع از آن چه بود هم بدتر می‌شود تا جایی که به بن‌بست واقعی می‌رسید. موقعیت بد و نا امیدکننده‌ای است اما انگار کاری هم برایش نمی‌شود کرد. ما این بار با حضور
دکترنصیردهقان، پزشک، نویسنده و مدرس مهارت‌های زندگی درباره این بن‌بست‌ها وراه‌های خلاصی ازآنها حرف می‌زنیم. ما به شما می‌گوییم برای اینکه به آن بن‌بست معروف نرسید، بهتراست ازکدام مسیر بروید؟
 والدین محترم، جهان یک کاسه شده است!
 درعصرتکنولوژی که انواع متنوع و بی‌شماری ازاخبار و اطلاعات با ماهواره و اینترنت درکسری از ثانیه درهمه جای دنیا قابل دسترسی است، بچه‌ها هم از قافله عقب نمانده و خیلی وقت‌ها درآگاهی از آخرین اطلاعات از پدر و مادرشان هم جلوتر هستند! فرزند شما می‌داند درکانادا و بلغارستان چه خبراست.
از آزادی‌های درست و نادرست موجود برای نوجوانان سرزمین‌های دیگر هم آگاه است و حتی ممکن است خواهان امکانات مدارس آنها باشد؛ بنابراین دائما درحال مقایسه وجست‌وجوست.
 آگاهی نسبی بچه‌ها و به خصوص نوجوانان ازوضعیت زندگی درنقاط دیگر جهان، خیلی وقت‌ها به اختلافات‌شان با پدر و مادرها دامن می‌زند و توقعات ویژه‌ای ایجاد می‌کند که به دلیل موانع اقتصادی، فرهنگی یا شرعی قابل دستیابی نیستند؛ بنابراین خوب است قبل ازاینکه در ذهن کودکان و نوجوانان ابرهای زندگی خیالی با الگوی اینترنتی یا ماهواره‌ای واقعیت را به‌طورکامل بپوشاند، درکنارشان باشید و با حرف زدن درباره واقعیات فرهنگی، شرایط اقتصادی و درکل مختصات زندگی درکشورخودشان، ازشکل‌گیری یک شکاف بزرگ جلوگیری کنید.
 این صحبت کردن باید عاری از هر نوع تحمیل عقیده و نصیحت بوده و تنها یک
تعامل صمیمانه برای نمایش واقعیت برای فرزندان باشد. نکته مهم دیگر اینکه باید صحبت‌ها تداوم داشته باشد وتوقع نداشته باشید با یک بار گفت‌وگو نوجوان‌تان را برای همیشه متحول و سربراه کنید.  ازدنیای بچه‌های‌تان جا نمانید برای اینکه بتوانید به فرزندان‌تان نزدیک شوید، یک شرط لازم و مهم وجود دارد و آن هم آشنایی با دنیایی است که آنها درفضایش زندگی می‌کنند. دنیای بازی‌های پلی استیشن، اپلیکیشن‌ها، گروه‌های اجتماعی موبایلی و دنیایی که درآن اینترنت نقش مهمی را بازی می‌کند.  واقعیت این است که ما درشرایط گذار از دنیای سنتی به دنیای مدرن هستیم؛ پس لازم است پدر‌‌‌‌و مادرها هم خودشان را دائم به‌روز‌رسانی کنند تا وقتی با فرزندان‌شان صحبت می‌کنند،از نظر آنها، بیسواد، سنتی و عقب‌مانده از دنیای جدید به نظر نرسند؛ بنابراین اگر می‌خواهید فرزندان‌تان شما و اظهارنظرهای‌تان را قبول داشته باشند، باعصرتکنولوژی جلو بیایید و حتی گاهی از خودشان برای این کار کمک بگیرید.
 برای نمونه وقتی شما دنیای وسیع اپلیکیشن‌ها را بشناسید، دیگر ساعت‌ها مشغولیت نوجوان یا جوان‌تان با این ابزار باعث نمی‌شود فکر کنید که او علاف و بی‌فکر است بلکه احتمالات مثبت دیگری را هم درنظر می‌گیرید و کلا اظهار نظرهای‌تان درست‌تر و سنجیده ترخواهد بود.
 تخته‌ای که معجزه می‌کند
احتمالا برای اکثر شما پیش آمده که نتوانسته‌اید همه حرف‌های‌تان را به پدر، مادر، همسر وحتی فرزندان خود بیان کنید و چه بسیار مشاهده شده که نگفتن همین حرف‌ها و حل نشدن کدورت‌های به ظاهر کوچک، رفته رفته بزرگ و بزرگ‌تر شده تا اینکه به انبار دینامیتی در آستانه انفجار تبدیل می‌شود. حالا خبرخوب این است که تمرین تخته سفید در بهبود روابط خانوادگی و کمک به حل این مشکل به راحتی معجزه می‌کند.
 دکتردهقان دراین باره می‌گوید:«در این تمرین هر نفر برای خودش یک تخته سفید دارد و یک تخته سفید نیز در محل اتاق نشیمن خانه گذاشته می‌شود.در طول هفته، هر کس حرف‌ها، درددل‌ها و نکاتی را که نمی‌تواند رو در رو بیان کند، داخل آن می‌نویسد وآنها را به صورت هفتگی در اختیارکسانی که مخاطبش هستند، قرار می‌دهد؛ مسائل مشترک خانوادگی هم در تخته سفید مشترک در اتاق نشیمن بیان می‌شود. این تمرین را از همین هفته در خانه اجرا کنید و از تاثیر فوق‌العاده آن لذت ببرید.»
 نکته طلایی اینکه به‌طورکلی نوشتن می‌تواند راه‌حل مناسبی برای تبادل احساسات و حتی بیان اسرار باشد. شما می‌توانید با گذاشتن یادداشت‌های کوچکی برای فرزندان‌تان و جواب خواستن با همین سبک از آنها دریچه تازه‌ای برای ارتباط با آنها باز کنید که خیلی وقت‌ها بهتر ازصحبت شفاهی جواب می‌دهد.  وقتی نوجوان «اینترنت باز» است . . .
این روزها گله و نگرانی عده زیادی از والدین، وقت‌گذرانی بیش از اندازه فرزندان‌شان با اینترنت است. به‌طوری که
گفته می‌شود دربعضی از خانواده‌ها زمان گفت‌وگو بین پدرو مادر با فرزندان به سه دقیقه در روز کاهش پیدا کرده است. محیط جذاب و متنوع اینترنت به صورتی است که گاهی باعث اعتیاد نوجوانان به اینترنت می‌شود و ناگفته پیداست راه‌حل این مشکل هم غرزدن و گله کردن از این وضع نیست.  خوب است استفاده ازاینترنت و ماهواره و حتی پلی‌استیشن درخانه «محدودیت زمانی»داشته باشد؛ یعنی قبل از اینکه فرزندتان به این ابزار وابسته شود، از اعتیادش جلوگیری کنید که البته این به تنهایی کافی نیست وبرای ساعات فراغت ایجاد شده به دلیل جدایی از اینترنت یا موبایل، باید برنامه داشته باشید. کلاس ورزش، کلاس‌های هنری یا مهارتی که فرزندتان به آن علاقه دارد وحتی انجام فعالیتی مثل غذا و شیرینی پختن یا ساخت وسایل خلاقانه با استفاده ازسایت‌های خلاقیت اینترنتی می‌تواند جایگزین خوبی برای اینترنت باشد ((( نوجوانی میگفت: «چرا من نباید به کسانیکه امکانات بیشتری از من دارند، نگاه کنم؟! این قناعت وَ راضی بودن به داشته-های موجود اصلا منطقی نیست»!!! ... _ عـبـــد عـا صـی. ))) .
 و حالا مصائب شیرین . . .
 درسنین نوجوانی امکان دارد فرزند شما به‌طور طبیعی به جنس مخالف تمایل و علاقه نشان دهد یا حتی به‌طورجدی و عمیقی خودش را دریک ماجرای عاطفی غرق کند. درچنین وضعیتی گفتن جملات بازدارنده هیچ کمکی نخواهد کرد و بهترین رویکرد این است که قبل از وقوع هرماجرای عاطفی جدی و مهمی به صورت نامحسوس پیام‌های‌تان را درباره عشق واحساساتی ازاین دست به او برسانید.
 مهم‌ترین پیام هم این است که یک: به جنس مخالف احترام بگذار و دو: به او صدمه نزن.
باید به نوجوانان آموخت که اگر دوست دارید عشق واقعی را تجربه کنید، ابتدا باید شناخت درستی از دنیای زنانه و مردانه و تفاوت عمیق آنها داشته باشید و خوب است به جای اینکه منتظر بمانید تا فرزندتان درمورد این مسائل، سوالی را مطرح کند،از بهانه‌های مختلف برای صحبت با او دراین موارد استفاده کرده وتفاوت درک ونیازهای دختران و پسران از عشق را برایش توضیح بدهید.
 صحبت از اینکه عشق برای پسرها اغلب خالی از رویاپردازی برای ازدواج است اما دختران پسرمورد علاقه‌شان را مرد رویاها تصور کرده وبه‌طور جدی به زندگی با آنها فکر می‌کنند، می‌تواند نگاه واقع‌بینانه‌ای نسبت به رابطه با جنس مخالف را به فرزندان شما بدهد. علاوه برهمه اینها
خوب است ارزش زندگی سالم و رعایت بعضی از چارچوب‌های اخلاقی را برای فرزندان‌تان جا انداخته و به خصوص به پسران این باور را بدهید که احترام گذاشتن به کسی که دوستش دارند،بدون اینکه به او نگاه «صرفا جنسی» داشته باشند، از ضعف یک مرد نیست بلکه نشانه درک درست او از یک رابطه انسانی وعاطفی سالم و قابل احترام است.
 تولید خشم را متوقف کنید!
یکی ازبزرگ‌ترین مشکلات بین والدین و فرزندان درنوجوانی، پرخاشگری و خشم فرزندان است که شاید باورنکنید اما جلوگیری ازآن راه‌حل ساده‌ای دارد؛ راه‌حل این است که دستگاه «تولید خشم »را از برق بیرون بکشید! شاید بگویید این دیگرچه حرفی است. خب اجازه بدهید کمی توضیح بدهیم:
 مقایسه مداوم فرزندان آن هم ازکودکی با بچه‌های فامیل، دوستان و حتی همبازی‌های مهد کودک‌شان باعث می‌شود که آنها درنوجوانی با توجه به سرخوردگی ناشی ازمقایسه و رقابت دائم، بیش ازحد معمول حساس و خشمگین باشند ((( این نوع مقایسه-ها عمدتا برای مخاطب شما باعث نوعی احساس ِ «سَرکوفت» وَ سَرزنش میشود. _ عـبـــد عـا صـی. ))).
 خوب است بدانید بچه‌ها وقتی نمی‌توانند فاصله خودشان را با کسانی که پدرومادر با آنها مورد مقایسه قرار می‌دهند، پرکنند، احساس شکست و طردشدگی خواهند کرد؛احساس تلخی که مقدمه صدمات روانی زیادی است؛ بنابراین
به جای مقایسه فرزندان‌تان با بقیه، به استعدادهای آنها و علایق‌شان توجه کرده و احترام بگذارید. با این کار اعتماد به نفس فرزندان‌تان رشد کرده و تقویت آنها درمسیری که دوست دارند، باعث شکوفایی‌شان می‌شود؛ درنتیجه با توجه به توانایی‌ها و مهارت‌های‌شان، احساس برتری و سرآمد بودن کرده و در نوجوانی استرس کمتری را تجربه می‌کنند. همه این مسائل باعث می‌شود که فرزند شما دیگر پرخاشگر نباشد.
 استقلال کنترل شده، واقعیت یا فریب؟
دکتر دهقان درباره استقلال‌طلبی نوجوانان که یکی از پررنگ‌ترین نشانه‌های گذرآنها از دوران کودکی به نوجوانی است، می‌گوید: «در سنین نوجوانی و جوانی، بچه‌ها در خانواده‌ها به‌طور جدی می‌خواهند به پدر و مادر نشان دهند که دیگر بزرگ شده‌اند و می‌توانند آزادانه تصمیم بگیرند و رفتار کنند اما در طرف مقابل پدر و مادر‌ها هستند که دوست دارند فکر کنند آنها هنوز کوچک هستند و باید به اصطلاح «استقلال کنترل شده»داشته باشند که اغلب مشاهده می‌شود که این«استقلال کنترل شده»هم در حد حرف باقی می‌ماند. در واقع منافع هر دو دسته در این است که این طور فکر کرده و رفتار کنند؛ بنابراین تضاد شدیدی ایجاد می‌شود که در پاره‌ای از موارد به دوری فرزندان از خانواده و انجام رفتارهای مخفیانه در آنها می‌انجامد.
 خب حالا راه‌حل چیست؟  پیشنهاد می‌شود که خانواده‌ها با فرزندان‌شان به صورت دوستانه در خصوص «تمام مسائل»صحبت کنند و تا حدی صمیمی باشند که فرزندان پدر و مادر خود را به عنوان محرم‌ترین دوست و بزرگ‌ترین حامی قلمداد کنند. (migna.ir) در واقع با این کار، فرزندان دغدغه‌های پدر و مادر را بهتر درک می‌کنند و در طرف دیگر، خانواده حس آزادی و استقلال فرزند خود را که یک حس ذاتی و طبیعی در اوست، بیشتر باور کرده و یک تعادل منطقی و عملی بین این دو حالت برقرار می‌شود.»
 با توجه به آنچه گفته شد، توصیه طلایی به والدین این است که اگر می‌خواهید فرزندتان در زندگی خود اشتباهات بزرگی نکند، آزادی منطقی را در تصمیم‌گیری و رفتار به او بدهید و همیشه از دور در نقش یک حامی مراقبش باشید؛ به بیان دیگر،
 در مسیر زندگی فرزندان‌تان، نقش گاردریل و محافظ را در جاده زندگی بازی کنید و نخواهید که یکسره فرمان زندگی‌شان را در دست داشته باشید.
 

 

 عکس ، ترجمه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.