از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...
از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

افـسـردگـی ِ گـــرگـهـــا ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

  افـسـردگـی ِ گـــرگـهـــا ... 

 

http://s9.picofile.com/file/8315262250/AFSORDEGYE_GORG_HAA_1.jpg

 

 

 

 

 

 

 

  ای کاش ما هم از جنس ِ این گرگها بودیم ... 

 ای کاش ما هم آنقدر رقیق القلب بودیم ...

 وَ آنوقت با نوای دل ِ چوپان ، دلمان نرمتَر میشد ...

 وَ درد ِ چوپان ، عجز ِ گوسفندان ، وَ این افسردگی ِ مُفرط گرگها را می-توانستیم با جان وُ دل دَرک وَ هضم کنیم ... 

 

  متن حاشیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    

خطرناک-ترین نوع ِ ازدواج ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

  خطرناک-ترین نوع ِ ازدواج ... 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

 

 میگنا :  ازدواج یکی از بزرگترین مراحل زندگی برای هر دختر و پسری است و یکی از نکات برای داشتن یک ازدواج خوب، انتخاب صحیح همسر است. برخی از ازدواج ها که در این دوره و زمانه رواج پیدا کرده است جزو دسته ازدواج های خطرناک هستند.
خطرناک ترین نوع ازدواج این مدل است، مراقب باشید!!
 در دنیای مدرن و پرسرعت امروز، بسیاری از افراد از طریق اینترنت و سایت‌های همسریابی، شریک زندگی خود را جست‌و‌جو می‌کنند
و می‌خواهند در اندک زمانی به یار دلخواه برسند. این نوع آشنایی، بسیار آسان است، اما آیا می‌توان با این روش به عشق واقعی و با دوام دست یافت و آیا ازدواج‌هایی که بر پایه آشنایی اینترنتی و از طریق سایت‌های همسریابی صورت می‌گیرد، پایدار خواهد بود؟ برای رسیدن به پاسخ معقول باید مفهوم عشق واقعی و عمیق و همچنین زندگی پایدار بین زن و مرد را بررسی کرد و این که آیا در قرارهای اینترنتی چنین مهر و محبتی پیدا می‌شود؟
 عشق واقعی برای داشتن زندگی مشترک مناسب
 فعالیت واقعی و عمیق انسان در هر زمینه موجب رفاه و تعالی و بالندگی در او می‌شود و می‌تواند شخصیت او را شکل دهد و اثری طولانی روی زندگی‌اش داشته باشد، اما فعالیت سطحی، علاوه بر این که محدود و گذراست، اگر بیش از حد به آن پرداخته شود، پیامدهای منفی در زندگی انسان به وجود می‌آورد. برای تشخیص تفاوت پدیده‌های عمقی و سطحی در قلمرو عاطفه و محبت باید بین شدت علاقه و عمق آن تفاوت قائل شد. البته این تمایز را مرد و زن به‌ندرت درک می‌کنند که بسیاری مواقع مشکل‌ساز می‌شود. شدت علاقه در یک لحظه پدیدار می‌شود و خیلی زود از بین می‌رود و می‌توان از آن به احساس شهوانی تعبیر کرد، اما عمق علاقه طولانی است و تجربه آن، فرد را به رشد و بالندگی می‌رساند.
 سایت‌های اینترنتی و ازدواج پایدار
 هرکس برای انتخاب همسر مناسب باید روی ویژگی‌های شخصیتی و ارزش‌های فرد مورد نظر متمرکز شود و مناسب‌ترین فرد را انتخاب کند.
 سایت‌های همسریابی به کاربران خود وعده دو اقدام مهم را می‌دهند: اول این که به افراد کمک می‌کنند تا گزینه‌های بسیاری برای انتخاب داشته باشند و دوم این که ازدواج آنها طولانی و بادوام خواهد بود. در مورد وعده اول، شکی نیست که درست می‌گویند.
این سایت‌ها با تبلیغات و ترفندهایی که به کار می‌برند، می‌توانند تعداد بی‌شماری از افراد جویای همسر را به سمت خود جذب کنند. بنابراین هرکس، گزینه‌های بسیار زیادی در اختیار خواهد داشت و می‌تواند ظاهرا کسی مطابق میل خود را بیابد، اما در‌خصوص وعده دوم تردید بسیاری است و جای بحث و گفت‌وگو دارد. در این خصوص کارشناسان و مشاوران خانواده بسیار هشدار داده‌اند.
 دکتر تبریزی، متخصص مشاوره و روان‌درمانی می‌گوید:
اگر افراد بخواهند تنها به‌ وسیله ارتباط و گفت‌وگوی اینترنتی، همسر آینده خود را انتخاب کنند، هرگز شناختی نسبت به هم پیدا نمی‌کنند. مشاوران خانواده تحت هیچ شرایطی به افراد توصیه نمی‌کنند که تنها با تکیه به اطلاعات اینترنتی برای خود زوج پیدا کنند.
 این کارشناس ادامه می‌دهد:
فردی که در اینترنت دیده می‌شود، می‌توان به کوه یخی که در اقیانوس قرار دارد و تنها بخشی از آن بیرون است، تشبیه کرد. ما فقط همان قسمت اندک را می‌بینیم و قسمت‌های زیرین آن از دیدمان پنهان می‌ماند. بنابراین آشنایی اینترنتی برای انتخاب همسر کافی و جالب نیست.
 تبریزی توصیه می‌کند:
افراد برای انتخاب همسر باید آشنایی نزدیک داشته باشند و در عین حال، خانواده‌های یکدیگر را از نظر مسائل فرهنگی و روابط اقتصادی بشناسند و دو نفر بررسی کنند که آیا از لحاظ خانوادگی با یکدیگر سنخیت دارند یا خیر. در غیر این صورت ازدواجشان موفق نخواهد بود.
 طلاق یا زندگی پر از عذاب
دکتر وکیلی، روان‌شناس، مدرس دانشگاه و موسس مرکز مشاوره مهر در‌خصوص رواج این سایت‌ها می‌گوید: در چند سال اخیر، سایت‌های همسریابی بسیار رواج پیدا کرده‌اند و افراد برای پیدا کردن فرد مناسب خود در این سایت‌ها ثبت‌نام می‌کنند.
این افراد معمولا اطلاعات صحیحی درباره سن، وضعیت تحصیلی، شرایط خانوادگی و اقتصادی و این قبیل موارد به یکدیگر منتقل نکرده و بر‌اساس همین اطلاعات نادرست، ارتباطی کاملا مجازی و غیرواقعی برقرار می‌کنند. وقتی این ارتباط ادامه پیدا می‌کند، وابستگی عاطفی بین آنها ایجاد می‌شود و پس از ایجاد وابستگی، کم‌کم به فکر آشنایی بیشتر و در نهایت ازدواج می‌افتند و در این شرایط، خانواده‌های خود را در جریان قرار می‌دهند. برخی افراد ممکن است اطلاعات غلطی را که داده‌اند، اصلاح کنند اما برخی دیگر چنان درگیر روابط احساسی می‌شوند که نمی‌توانند حقایق را بگویند یا ارتباط ایجاد شده را قطع کنند و با همان اطلاعات غلط با یکدیگر ازدواج می‌کنند. این ازدواج برپایه رابطه احساسی صورت می‌گیرد و وقتی از لحاظ عقلانی، دختر و پسر متوجه تفاوتشان می‌شوند، زندگی‌شان به مخاطره می‌افتد.
 تبریزی نیز می‌گوید:
آن بخش از ناشناخته‌های شخصیتی افراد که در ارتباط اینترنتی مشاهده نشده، ناسازگاری زناشویی به وجود می‌آورد که منجر به جدایی می‌شود و اگر برخی افراد هم از طلاق وحشت داشته باشند و به خاطر حرف مردم طلاق را انتخاب نکنند، عمری را با ناراحتی سپری خواهند کرد.
 علت رواج ازدواج اینترنتی
تبریزی
در‌خصوص این که چرا جوانان برای یافتن همسر سراغ سایت‌های اینترنتی همسریابی می‌روند، معتقد است:
از آنجا که امکان ارتباط بین دخترها و پسرها بسیار کم است و افراد در مکان‌های بسیار محدود می‌توانند یکدیگر را ببینند و بشناسند، ناچار به راه‌هایی متوسل می‌شوند که از آن راه بتوانند با افراد بیشتری آشنا شوند و از میان این افراد، انتخاب معقول خود را پیدا کنند.
وکیلی علاوه بر دلیل فوق، دلایل دیگری را نیز برمی‌شمارد، از‌ جمله این‌ که:
روش معرفی سنتی که قبلا افرادی، خانواده‌های دختر و پسر را به یکدیگر معرفی می‌کردند، بسیار کم شده است. درشهرهای کوچک هنوز این روش رواج دارد، اما در شهرهای بزرگ این اتفاق کمتر می‌افتد. مساله دیگر این که افرادی که به این شکل آشنا می‌شوند، در مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی بسیار ضعیف و آدم‌هایی کمرو هستند. آنها نمی‌توانند همسر مناسب خود را پیدا کنند یا بتوانند با او صحبت و ارتباط برقرار کنند. از آنجا که آنها در ارتباط اینترنتی صرفا با تایپ مشخصات سروکار دارند و بیشتر از طریق گپ اینترنتی رابطه شکل می‌گیرد، راحت‌تر می‌توانند با فردی در دنیای مجازی ارتباط برقرار کنند. البته همین افراد به دلیل فقدان مهارت اجتماعی و ارتباطی، بعدها در زندگی زناشویی به مشکل برخورد کرده و نمی‌توانند احساسات و افکار خود را بازگو کنند.
 سرعت در همسریابی
برخی کارشناسان، علت افزایش علاقه به آشنایی اینترنتی را سرعت موجود در دنیای امروز می‌دانند. در حقیقت، سرعت فضای مجازی و سایبری بسیار بیشتر از فضای واقعی است و انسان امروز، معتاد سرعت و قرار گرفتن در برابر سیلی دائمی از اتفاقات در جامعه سایبری می‌شود و از این که برای کار و فعالیت زندگی وقت بگذارد، بیزار است.
او که دنبال تغییرات با سرعت زیاد است، حتی دوستی و مهر و محبت و همسر آینده خود را هم می‌خواهد از طریق اینترنت و در کمترین زمان ممکن پیدا کند، اما متاسفانه فراموش کرده برای داشتن عشق و علاقه عمیق به فردی که قرار است شریک و همدم زندگی‌اش شود، به وقت و زمانی کافی نیاز دارد.
 یکی دیگر از معایب ملاقات اینترنتی این است که هر‌کس ممکن است ملاقات‌های اینترنتی متعددی داشته باشد تا به اصطلاح بتواند افراد دیگر را نیز بررسی و شناسایی کند. ادامه دادن چنین رفتاری نه‌تنها جلوی علاقه‌مند شدن افراد به یکدیگر را می‌گیرد، بلکه نمی‌تواند به داشتن رابطه طولانی منجر شود، چرا که آنها به این نوع قرارها معتاد شده و مدام دنبال گزینه‌ای بهتر از قبلی هستند. استمرار برای پیدا کردن یک فرد ایده‌آل و مطلوب‌تر از قبلی، خطر بسیار بزرگی برای فرد محسوب می‌شود و حتی اگر با فردی وارد رابطه‌ای شود، ممکن است نتواند از عادت بد خود دست بردارد و بازهم دراینترنت به دنبال دوست باشد. نتیجه این که به‌وسیله اینترنت می‌توان با بی‌شمار افراد ارتباط برقرار کرد، اما هرگز نمی‌توان درگیر یک رابطه سالم عاطفی و بادوام شد.
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    

بـــی-خـیـــآل! ... دلـت پـــاک بـــاشـــه! ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

 

  بـــی-خـیـــآل! ... دلـت پـــاک بـــاشـــه! ... 

 

 بی-خیآل! ... دلت پاک باشه! ... 

 سیاست حذف مطالبات مردم ... 

 

 بعد از تخریب زمین، حتما به سراغ ماه میروند! ... 

 سیاست بی-تدبیری استبداد ... 

 وصف العیش، نصف العیش ... 

 تخلیه اطلاعاتی به روش دزد ناشی! ... 

 حفظ دستمرد سنگین یک عمل سرپایی! ... 

 شروع مبارزه-ی نسلهای آتی ... 

 ماهیگیران «تنگ-چشم» وُِ زیاده-طلب ... 

 آنچه شیران را کند روبَه-مزاج، احتیاج-ست، ...

 

   زیرنویسی متن وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    

دین خـــدایی وَ دین خُـــرمایی ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

 

 جماران، هادی سروش : بفرمایش حضرت رسول اعظم(ص): «حُبُّ الدنیا رَأسُ کلّ خطیئةٍ»، این قماش دینداران؛ دوست داشتن دنیایشان ریشه ی همه ی خطاهایشان می شود!
"دین داری" هایی که به "دین گریزی" ختم می شود!
 طبق بیان قرآن کریم ؛ «فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ» (مائده/۳)،
بیرون از دایره-ی اسلام و دشمنان خارجی هراسی نداشته باشید، اما خوف و تهدید در داخل اسلام وجود دارد، یعنی حملاتی با نام و شناسنامه "دینی" بر «علیه دین» شکل می‌گیرد.
 امروز بخش مهمی از صاحبان فکر و اندیشه در حوزهای دینی و جامعه شناسی و روان شناسی در پی چرایی "دین گریزی" اند .
 به نظر می رسد یکی از عوامل مهم دین گریزی در حوزه دینداری؛ سبک و نمونه های غلطِ برخی از دینداری ها در ارائه "مفاهیم دینی" و "رفتاردینی" آنان است.
 ۱ - دین‌داری سطحی:  در این نوع دین‌داری، بخش‌هایی از «لایه‌ های اولیه» یعنی ملاحظات مربوط به احکام(نماز، روزه، حج) رعایت می‌شود، اما در بخش‌های «اعتقادات» و «اخلاق» مشکلات و چالش‌های اساسی وجود دارد.
این سنخ دینداری؛ چه از سوی پدر و مادر در خانه نسبت به فرزندان و چه از سوی حاکمان نسبت به سطح جامعه باعث جدایی و گریز از دین می شود.
 ما
این سبک از دینداری را در زمان حاکمیت معاویه در میان مردمان شام می بینیم که ظاهر جمعه و جماعتشان و شاید دیگر مناسک شان مانند اعتکاف، پررونق بود اما.... !! این قسم از دینداری حوادث تلخی را بر علیه دین رقم می زند ؛ مثلا جریان "سقیفه" و "نهروان و صفین" تا «کربلا» ! دستور دین بر فهم عمیق و دقیق دین است.
 امام رضا(ع) با توجه کامل به این چالش بزرگ دینداری می‌فرماید: «الکمال و کل الکمال ؛ التفقه فی الدین ...» ،
بالاترین کمال «فهم دین» است، از این منظر باید ملاحظه شود.
 ۲ - دین داری عاریه ‌ای؛ در این بخش فرد ممکن است تفقه و فهم درستی هم از دین داشته باشد.
اما «خطر» اینجاست که در بعضی مواقع دین و دستوراتش را «رها» می‌کند و هوی و هوسش را دنبال می‌کند، یعنی دین در جانش رسوخ نکرده است و در دوراهی های دنیا و آخرت؛ خدا و مادیات، دنیا را برمی‌گزیند.
 نماز اول وقت هم می‌خواند اما منافع خویش را مرتبتا (پیوسته) در نظر دارد که کوچکترین هزینه-ای را نشود که مجبور به تحملش شود!
 بفرمایش حضرت رسول اعظم(ص): «حُبُّ الدنیا رَأسُ کلّ خطیئةٍ»، این قماش دینداران ؛ دوست داشتن دنیایشان ریشه-ی همه-ی خطاهایشان می شود!
 مهم اینجاست که
این دنیازدگان در عین اینکه چهره دین را با امیال خود مخدوش نموده و نوپایان در عرصه دینداری را با مخاطره روبروی می کنند، در عین حال خودشان هم از این طرفند سودی نمی برند و بسیار متضرر می شوند؛ بیان حضرت امیر(ع) این است: لَا یَتْرُکُ النَّاسُ شَیْئاً مِنْ أَمْرِ دِینِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْیَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ. مردم، هیچ یک، از امور دینى را براى بهبود امور دنیوى، ترک نکنند جز آنکه، خداوند برایشان وضعى پیش آورد که زیانش بیش از سودش باشد.(نهج ،ح ۱۰۶).
 ۳ - دین داریِ ابزاری
 برخلاف افراد گروه های قبل، اهالی این گروه اصلاً دین ندارند، یعنی هرجا به سودشان باشد، برای رسیدن به آن ثروت یا قدرت، در ظاهرِ دین داری قرار می گیرند! زیباترین تعبیر در مورد این قماش از دینداران بیان نهج البلاغه است که فرمود:" تا جای ممکن از دین برای آبادی دنیایشان می دوشند و می دوشند..." دو حزب فراگیر سیاسی بنام بنی امیه و بنی عباس بیش از ششصد سال، مصداق گویای این نوع از دینداری بودند !!
 غرض؛
این به ظاهر دینداران، مهلکترین ضربات را به دین زده تا جایی که؛ ازسویی دینداران واقعی را به زحمت انداخته و از سوی دیگر دل های پاکی که می توانست "مآوایِ دین" باشد را، به شدیدترین دین گریزان تبدیل نموده و مینماید چرا که امروزه برای یک جوان برومند، بی دینی ها در پوشش دینداری ها مخفی نیست.

 

 تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    

خدایا ما که سیر شدیم، گشنه‌ها را هم خودت بکُش!

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 
 

   خدایا ما که سیر شدیم، گشنه‌ها را هم خودت بکُش! 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

 خبرآنلاین، وبلاگ  مهاجری، محمد : عیالوار بود.چند بچه ریز و درشت در خانه داشت و مادرش هم با آنها زندگی می کرد. عمده وقت مادر به حل وفصل دعوای بچه ها می گذشت. پدر هم تا پایش به خانه می رسید مجبور بود به چقلی های بچه ها از همدیگر رسیدگی کند. این یکی مداد دیگری را برداشته بود. آن یکی کیف خواهرش را آنقدرکشیده بود که دسته اش کنده شده بود.سومی اندک گوشت توی بشقاب غذایش توسط برادرش چپاول شده بود. یکی شلوار دیگری را پوشیده و برای بازی به کوچه رفته بود و ...
 پدر هرشب تا دیروقت به غرولندها گوش می کرد. مستاصل و درمانده شده بود. گاهی در قضاوت درمی ماند و نمی دانست حق با کیست. حتی اگر می دانست حق را باید به این بدهد، از غصه خوردنهای کسی که حکم علیه-اش صادر شده بود بیمناک می شد ...
پدر کم کم به نتیجه رسید. 6 تا بچه 6 تا مداد می خواهند،6 تا کفش،6 تا شلوار، 6 تا قلیه گوشت،6 تا لیوان و... و تا وقتی اینها فراهم نشود نشستن و رفع دعوا و مرافعه کردن راه به جایی نمی برد.
 او فهمید که زیاده خواهی دختربزرگش و کش رفتن وسایل توسط پسرکوچکش با آموزش ادب و اخلاق و تنبیه و راه انداختن دادگاه خانگی حل نمی شود. او فهمید اینکه هر روز پسر بلبل زبانش به این و آن تهمت می زند و مثلا میگوید خواهرم توقعات"نجومی" دارد، با زبان خوش و حتی تهدید سر به راه نمی شود. او فهمید قهر و اخمهای مادر با بچه ها تنها ثمرش،ایجاد کینه در خانه است. او حتی فهمید مادربزرگ که راهکار"مذاکره" و "اقناع" بچه هار اپیش گرفته،آب در هاون می کوبد. او فهمید...
 وقتی اینها را فهمید دیگر دم غروب به خانه نیامد. کاری برای خودش دست وپا کرد و همان چندساعتی را که به شنیدن دعوا و غرولند بچه ها می گذراند،کار کرد. دیری نگذشت که هر 6تا بچه اش مداد و دفتر و کیف و شلوارشان جدا شد. هرکدامشان کمی گوشت توی بشقابشان بود.  پدر شبها خسته تر میامد. بچه ها می فهمیدند که بابا مدتی است دیر می کند. دورش جمع می شدند و بجای اینکه مثل گذشته توی سروکله هم بزنند، از سروکله اش بالا می رفتند.  پدر سرخوش بود از اینکه زورگفتن بچه ها به همدیگر تمام شده. دعواها کم شده. قاپ زدن از دست همدیگر از بین رفته و ...
***
 خانه بزرگ ما -ایران- پول کافی ندارد. 12-13سال است حلقه های محاصره و تحریم را در اطراف ما تنگ و تنگتر کرده اند. مدتها همه درگیر بازی بودیم و نفهمیدیم چه دارد بر سرمان می آید. آن هفت سال پرنعمت دوران یوسف به سرآمد و 7سال قحطی فرا رسید. اما گندم هارا نیندوختیم که به بادفنا دادیم.
 چندمدتی پدر خانواده خواست از حلقه تحریم بگریزد، اما به عکس پدر عیالوارخانواده ای که حرفش را زدیم ،عده ای از ما هرچه فحش های چاله میدانی بلد بودیم نثارش کردیم. او را بدنام کردیم و سفره مردممان را بی نان. حالی مان هم نیست که اگر پول نباشد دائما باید به هم بپریم؛برای هم پرونده درست کنیم؛ دیو و دلبر بسازیم؛ دعوای حیدری نعمتی راه بیاندازیم ،خودمان نجومی بخوریم و وقتی قورت دادیم چوب توی چشم نجومی بگیرهای دیگر کنیم ، ...
 ته این دعواها معلوم است به کجا می رسد. پدر ناکار می شود و بچه ها مجبورند به فرجام قراردادهایی تن دهند که پدرشان می خواست همان قراردادها را به اسم "برجام" ، عزتمندانه ببندد.
 اما بچه هایی که گوشت بشقاب کناردستی هایشان را می قاپند چون سیرند و راه رفع گرسنگی را مثلا بلدند، بی آنکه به پس فردای دیگران فکر کنند، به امروز و فردای خودشان می اندیشند و هر بار که غذا می خورند کنار سفره دست به آسمان می برند که: خدایا ما که سیرشدیم. گشنه ها را هم خودت بکُش!
 

تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی