از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...
از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

مرده شورتان ببرد با بمب هسته ای- تان! ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

  مرده شورتان ببرد با بمب هسته ای- تان! ...      

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

نتیجه تصویری برای کره شمالی پادگانی تمام عیار

تصویر مرتبط

 

تصویر مرتبط

 

نتیجه تصویری برای کاریکاتور کره شمالی

 

نتیجه تصویری برای کاریکاتور کره شمالی

 

 وبلاگ محمد مهاجری ، خبرآنلاین:  4سال پیش تقریبا در همین ایام، کره شمالی بودم. همین کشوری که این روزها تیتر اول رسانه های دنیاست و دلواپس های وطنی قند توی دلشان آب می شود که همین الان "اون" (پسرشجاع )یک موشک می-زند به قلب امریکا و به همه دنیا نشان می دهد که "برجام" یعنی کشک!
 کره شمالی را نه من، که خیلی ها اینجوری دیده اند:
- از دم گیت ورودی فرودگاه، یک مامور امنیتی دنبالت می آید که اسمش "راهنما"ست. همه جا همراهت است حتی - ببخشید- تا پشت در دستشویی.
-مردم صبح زود که می روند سر کار،کسل تر و خموده تر و افسرده تر از دیشبی هستند که از کار به خانه برگشته اند.
-مردم ماشین شخصی ندارند، و آنطور که راهنمایم می گفت:"رهبرانمان بخاطر اینکه سلامت بمانیم ماشین بهمان نمی دهند تا پیاده برویم و چاق نشویم"
-کنکور و دانشگاه حتی در پایتخت مال فرزندان مقامات امنیتی و نظامی و حزب حاکم است.
در بقیه شهرها،حد تحصیلات مشخص شده. عده ای می توانند دیپلم بگیرند، تعداد بیشتری سیکل و عده بیشتر تری،تا پایان ابتدایی درس می خوانند.
-
هیچکس ایمیل شخصی ندارد و اگر آدرس پست الکترونیک کسی را بخواهی یک ایمیل دولتی تحویلت می دهد و می گوید مامور مربوطه که بداند برای من فرستاده ای، پرینتش را به من می دهد.
-
اگر هوس روزنامه خواندن کنی باید امروز سفارش بدهی، تا شب برایت چاپ کنند و فردا بروی بگیری.
-
محکومی به دیدن2شبکه تلویزیونی . یکی از عصر تا سر شب . و دیگری از عصر تا یکی دوساعت بعد از غروب آفتاب.
نصف بیشتر برنامه ها هم به نشان دادن"اون" و رقص و آواز و طبیعت اختصاص دارد.
- حتی اگر بخواهی به سفارت کشورت بروی، مامور امنیتی لازم می داند همراهت بیاید.
-
گاه و بیگاه مجبوری بروی جلوی مجسمه بابا و بابابزرگ"اون"تعظیم کنی.
- بر اساس جایگاه اجتماعی-ات، درآمدی داری که فقط می توانی از فروشگاههایی که مربوط به طبقه خودت است خرید کنی.
اگر بخواهی گوشت بخوری و مثلا هوس گوشت گوسفند کنی باید 2تا3برابر گوشت سگ هزینه کنی.
- غیر از پایتخت که به زور بزک دوزک قیافه اش را - آن هم در معابر اصلی- تزیین کرده اند، بقیه کشور را نکبت فراگرفته و فقر از در و دیوارش بالا می رود.
-...
 کاش دلواپس های عاشق موشک و سلاح هسته ای که قبله شان"اون" است و قطعا با ویزای سریع و تور مجانی می توانند به کره شمالی بروند یک هفته را در کعبه آمالشان بگذرانند و بعدا نظر بدهند. شاید آنها زودتر از امثال من به این نتیجه برسند که حتی اگر در آن کشور روزی صدتا بمب هسته ای هم تولید کنند،هیچ شرفی برای مردم و کشورشان ندارد. و یقین دارم این مهمانان دلواپس موقع برگشتن از خاک کره زیر لب خواهند گفت:"مرده شورتان ببرد با بمب هسته ای تان". (البته اگر وجدانشان را پیش"اون" جا نگذارند.)
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 

قضاوت سطحی ما مردم ...

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

   قضاوت سطحی ما مردم ... 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

تصویر مرتبط

 

نتیجه تصویری برای قضاوت سطحی

 

http://s9.picofile.com/file/8306960600/QEZ8WATE_SAT_HY_2.jpg

نتیجه تصویری برای قضاوت سطحی

 

http://s8.picofile.com/file/8306961984/QEZ8WATE_SAT_HY_3.jpg

 

   پروفسورحسابی نقل می کند: در سالهای پیش از انقلاب در یکی از روستاهای نیشابور مشغول گدراندن دوران خدمت سربازی در سپاه بهداشت بودم. یکی از روزها سوار بر ماشین لندرور به همراه دکتر درمانگاه از جاده-ای میگذشتیم که دیدم یک چوپان از دور چوبدستش را تکان میداد و به سمت ما میدوید، در آن منطقه مردم ماشین درمانگاه را می شناختند، ماشین را نگه داشتیم، چوپان به ما رسید و نفس نفس زنان و با لهجه ای روستایی گفت آقای دکتر مادرم سه روزه بیماره … به اشاره ما درب عقب لندرور را باز کرد و رفت عقب ماشین نشست … در بین راه چوپان گفت که دیشب از تهران با هواپیما به فرودگاه مشهد آمده و صبح به روستایشان رسیده و دیده مادرش مریض است … من وَ دکتر زیر چشمی به هم نگاه کردیم و از روی تمسخر خنده مرموزانه کردیم و به هم گفتیم: چوپونه برای اینکه به مادرش برسیم برای خودش کلاس میذاره …
به خانه چوپان رسیدیم و دیدیم پیرزنی در بستر خوابیده بود، دکتر معاینه کرد و گفت سرما خوردگی دارد دارو وُ آمپول دادیم و یکدفعه دیگر هم سر زدیم و پیرزن خوب شد …
 دو سه ماه از این جریان گذشت و ما فراموش کردیم … یک روز دیدیم یک تقدیرنامه از طرف وزیر بهداری آن زمان آمده بود وَ در آن «از اینکه مادر پروفسور اعتمادی، استاد برجسته دانشگاه پلی تکنیک تهران معالجه نموده اید، تشکر میکنیم …». من و دکتر، هاج واج ماندیم، وَ گفتیم مادر کدام پروفسور را ما درمان کرده ایم؟ تا یادمان به گفته های چوپان و معالجه مادرش افتادیم … با عجله به اتفاق دکتر در خانه پیرزن رفتیم، و از او پرسیدیم مادر کدام پسرت استاد وُ پروفسور است؟ پیرزن گفت همانکه آن روز با شما بود …
 پسرم هر وقت به اینجا میاید، لباس چوپانی میپوشد و با زبان محلی صحبت میکند …
 من وَ دکتر شرمنده شدیم و من از آن روز با خودم عهد کردم، هیچکس را دست کم نگیرم! وَ از اصل وُ خاک و ریشه خودم فرار نکنم ...
عشق را بیمعرفت معنا مکن / زر نداری مشت خود را وا مکن / گر نداری دانش ترکیب رنگ / بین گلها زشت یا زیبا مکن / خوب دیدن شرط انسان بودن است / عیب را در این و آن پیدا مکن / دل شود روشن ز شمع اعتراف / با کس ار بد کرده-ای حاشا مکن / ای که از لرزیدن دل آگهی / هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن / زر بدست طفل دادن ابلهیست / اشک را نذرِ غم دنیا مکن / پیرو خورشید یا آئینه باش / هرچه عریان دیده ای افشا مکن 
 «دکتر حسابی»

 

 ویرایش وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 


برچسب ها: قضاوت سطحی، گـنـــاه، تـــوبـــه، دکتر حسابی،

شَرم از خدا نباشه، انجام هر کاری مُجازه ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

   شَرم از خدا نباشه، انجام هر کاری مُجازه ...  

 

  شَرم از خدا نباشه، انجام هر کاری مُجازه ...  

 

 

  پیروزی از نگاه آدمـخـــواران ...  

 

 

  باطلی که تا دندان مُسلح-ست ،

 تحمل ِ هیچ فریاد اعتراضی را ندارد ...  

 

 

 اینم تَندیس یکی دیگه از مُزدوران «نظام سلطه» ...

 

 

 باز هم خون تو جـــوهَـــر قلم ِ آزادیخواهان میشود ...

 

 

 ثـمـــره-ی «زر ، زور ، تبعیض» ...

 

 

 وقتی با قطع شاخه-ها به نتیجه نمیرسند،

 هر تَرفندی میزنند تا به ریشه-ها برسند! ...

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 


برچسب ها: شَرم از خدا، آدمـخـــواران، فریاد اعتراض، مُزدوران نظام سلطه، تبعیض، ریشه-ها،

ارزشمندتر از طـــلای نـــآب؟! ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

  ارزشمندتر از طـــلای نـــآب؟! ...  

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

نتیجه تصویری برای فلفل سیاه

تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای فلفل سیاه


فلفل سیاه میوه های خشک شده تیره رنگ گیاه فلفل است. گیاه فلفل بومی جنوب هند است. فلفل سیاه علاوه بر این که خواص درمانی دارد و به غذا طعم می دهد، کاربردهای دیگری نیز دارد که در این مطلب به آن اشاره شده است.
 
براق نگه داشتن رنگ لباس : بعضی از لباس ها پس از شست و شو، کدر می شود اما این بار هنگام شست و شو مقداری فلفل سیاه (یک قاشق چای خوری) روی لباس ها بریزید و سپس ماشین لباسشویی را روشن کنید. این امر باعث براق شدن لباس ها می شود.
 رفع سرفه خلط دار : اگر دچار سرفه خلط دار شده اید، کافی است یک فنجان چای سیاه حاوی مقداری فلفل سیاه و عسل مصرف کنید. این یک شیوه درمان قدیمی انگلیسی و طب سنتی چینی است.فلفل، گردش خون را بهبود می بخشد و باعث جریان یافتن خلط غلیظ می شود. عسل تسکین دهنده طبیعی و آنتی بیوتیک است.یک قاشق چای خوری فلفل سیاه تازه آسیاب شده و 2 قاشق غذاخوری عسل را در فنجان مخلوط کنید و روی آن آب جوش بریزید و بگذارید 15 دقیقه دم بکشد. یا این که مقداری فلفل سیاه روی برش لیمو بریزید و بمکید.
 ترک سیگار : نتایج تحقیق سال 2013 نشان می دهد زمانی که مصرف کننده نیکوتین، روغن فلفل سیاه را استنشاق می کند، تمایل وی به مصرف این ماده (نیکوتین) کاهش پیدا می کند. داوطلبان احساس سوزش خفیفی را گزارش دادند که هنگام سیگار کشیدن نیز احساس می کنند. محققان به افرادی که سیگاری هستند توصیه می کنند هر زمانی که هوس سیگار کشیدن کردند، کمی روغن فلفل استنشاق کنند.
 رفع گرفتگی بینی : فلفل سیاه، یک ضد احتقان طبیعی و حاوی ماده شیمیایی است که باعث رقیق شدن خلط می شود و از این طریق سینوس ها پاک می شود. تقریباً 5 قطره روغن فلفل سیاه با کمی روغن اوکالیپتوس را به آب جوش اضافه کنید. با استنشاق این مایه سینوس ها باز می شود.
تسکین درد عضلات : پس از یک تمرین ورزشی سخت، تقریباً همه دچار گرفتگی عضله می شوند که با ماساژ دادن با روغن فلفل سیاه می توان درد گرفتگی عضلانی را کم کرد. این روغن باعث گردش خون و ایجاد حرارت در عضلات می شود. این روغن به سفت شدن عضلات کمک می کند. 2 قطره روغن فلفل سیاه را با 4 قطره روغن رزماری و در صورت تمایل 2 قطره روغن زنجبیل به قسمت موثر بمالید.
 مراقبت از پوست : فلفل دارای خاصیت ضدباکتریایی و آنتی اکسیدانی است که باعث صاف شدن پوست می شود. فلفل به طور طبیعی گردش خون را افزایش می دهد و این امر کمک می کند با ایجاد حرارت ملایم روی پوست، منافذ آن باز شود. فلفل سیاه به عنوان اسکراب، دانه های سرسیاه پوست را از بین می برد.
 درمان زخم : فلفل خاصیت ضدباکتریایی دارد و باعث لخته شدن خون و در نتیجه متوقف شدن خونریزی نیز می شود. در جنگ جهانی دوم برای درمان سربازان زخمی و رفع خونریزی آن ها از فلفل سیاه استفاده می کردند.
 خواص فلفل سیاه : در برخی از شهرهای هند مردم روز را با یک فنجان قهوه سیاه همراه با مقداری پودر فلفل سیاه که داخل آن حل شده، آغاز می کنند. بسیاری از مطالعات و آزمایشات پزشکی تایید می کنند که فلفل سیاه فعالیت مجاری گوارشی را تقویت می کند و علاوه بر بهبود فرآیند هضم غذا، تحریک کننده ترشحات بزاقی است. این ادویه هم چنین در بهبود عملکرد معده نقش مفیدی دارد.
 فلفل سیاه پرزهای چشایی را تحریک می کند و پیامی به معده می فرستد که باعث ترشح اسید هیدروکلوریک و در نتیجه هضم بهتر غذا می شود. وجود اسید هیدروکلوریک برای هضم پروتئین ها و دیگر مواد غذایی در معده ضروری است. در استعمال داخلی به عنوان محرک اشتها، مدر، بادشکن، گرم کننده و ضد سم و برای رفع انواعی از مسمومیت های غذایی به کار می رود. همچنین فلفل سیاه برای معالجه اسهال تابستانه، اسهال خونی، کاهش احتمال سرماخوردگی و دردهای روماتیسمی مفید است. فلفل سیاه هم چنین خواص آنتی اکسیدانی فوق العاده ای دارد. این ادویه تاثیر فوق العاده ای برای مقابله با رشد باکتری های مضر بویژه در روده دارد.

تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی   


برچسب ها: فلفل سیاه، سرفه خلط دار، ترک سیگار، گرفتگی بینی، درد عضلات، درمان زخم، هضم غذا،

مردم نان ندارند، اینها می‌خواهند به عیاشی بروند!؟ ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

  مردم نان ندارند، اینها می‌خواهند به عیاشی بروند!؟ ... 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

مردم نان ندارد، اینها می‌خواهند به استادیوم بروند

 

 عصر ایران ؛ مصطفی داننده : این روزها بحث ورود خانم‌ها به ورزشگاه برای دیدن مسابقات فوتبال داغ داغ است. قبل از این نیز ماجرای لغو کنسرت‌ها در برخی شهرها به ویژه مشهد تبدیل به داستان هزار و یک شب کشور شده بود. وقتی این دغدغه‌ها مطرح می‌شود، عده‌ای با پاک کردن صورت مسئله می‌گویند مردم نان ندارند بخورند اینها می‌خواهند به استادیوم بروند یا وقتی جوانان بیکار هستند چرا کنسرت برگزار می کنند.  این افراد اعتقاد دارند مسئولان کشور نباید وقت خود را صرف این کارها کنند و بهتر است به مشکلات اقتصادی کشور برسند.  حرف این افراد در مورد این که کشور دچار مشکلات عدیده اقتصادی است درست است. بله، بسیاری از جوانان درگیر اشتغال، ازدواج، مسکن و ... هستند. بسیاری از مردم با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته‌اند اما آیا این مشکلات باعث نمی-شود ما چشم خود را بر دیگر مشکلات دیگر ببندیم و مانع از حقوق مردم بشویم.
 علاوه بر این، این موارد ارتباطی با هم ندارند. عدم برگزاری کنسرت یا عدم حضور خانم ها در ورزشگاه ها، مشکلات اقتصادی را حل نمی-کند بلکه تنها بخشی از جامعه را از حق و حقوق خود محروم می کند. همچنین صاحبان چنین استدلال هایی انگیزه اصلی خود را در مخالف با برگزاری کنسرت یا ورود خانم ها به ورزشگاه ها را در پشت چنین استدلال هایی پنهان می کنند.
 تصور کنید خانه شما دچار مشکلات عدیده‌ای است. دیوارش ترک خورده، آب قطع است، برق ندارید. قطع بودن آب احتمالا برای شما جدی تر از مشکلات دیگر است. سعی می‌کنید آن را حل کنید اما آیا در این میان تلاش نمی‌کنید به مشکل برق هم رسیدگی کنید یا فکری به حال دیوار ترک خورده کنید.  امروز هم ایران یک مشکل اساسی به نام اقتصاد دارد و مسئولین هم در حال تلاش برای حل آن هستند اما نمی‌شود به خاطر این مشکل، چشم خود را برای دیگر مشکلات کشور ببندیم.
 همین نرفتن جوانان به کنسرت به ویژه در شهر مشهد و یا نرفتن زنان به استادیوم می‌تواند در سال‌های پیش رو تبدیل به معضلی بزرگ برای کشور شود.
 معمولا در جهان ورزشگاه‌ها و سالن‌های کنسرت محلی برای تخلیه انرژی جوانان است. جوان احتیاج به تخلیه انرژی جوانی دارد. برای جوان به ویژه خانم‌ها چه جایی امن تر از کنسرت و ورزشگاه‌ها.
 تصور کنید جوانان نتوانند انرژی‌ها نهفته خود را تخلیه کنند. می‌دانید این انرژی‌های نهفته و البته سرخورده می‌تواند چه مشکلاتی برای این افراد بوجود بیاورد.  به راحتی با دست خودمان مشکلات کوچک با راه حل‌های ساده را چنان بزرگ می‌کنیم که نمی‌توانیم از پس آن بر بیاییم.
 نکته‌ای که برخی دوستان فراموش کرده‌اند این معناست که جوان امروز با جوان ده یا بیست سال پیش فرق دارد. برای این جوانان این نسل، اندازه جهان برای به اندازه یک موبایل یا تبلت است.
 به واسطه شبکه‌های جهانی امروز تمام اتفاقات دنیا پیش چشم آنهاست. متولدین دهه 60، 70 و حتی 80 در جریان تمام اتفاقات فرهنگی و اجتماعی دنیا هستند.
 با مشکلات این نسل نمی‌شود همانگونه برخورد کرد که در دهه 60 برخورد می‌شد. جوانان امروز احتیاجی به رفتاری ایجابی دارند نه برخوردی سلبی. باور کنیم با رفتن زنان به ورزشگاه یا برگزاری کنسرت هیچ مشکلی برای کشور پیش نخواهد آمد و تازه بسیاری از مشکلات هم حل خواهد شد.
 کاش از خودمان سوال می‌کردیم دلیل گرایش برخی جوانان امروز ایران به سمت رفتارهای غیرصحیح، پرخطر و آسیب های اجتماعی از جمله مواد مخدر چیست؟
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی