از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...
از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

آخه اینم عدالته؟! ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 آخه اینم عدالته؟! ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  

 

http://s8.picofile.com/file/8293550318/HEDYEH_EL8HY_1.jpeg

 

http://s9.picofile.com/file/8293550668/HEDYEH_EL8HY_2.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8293551126/RAHMATE_EL8HY_1.jpg


    یکی بود یکی نبود ؛ یکروز زنی به حضور پیامبری رفت وَ گفت :

_ سؤالی دارم ...

_ خب، بپرس ...

_ خدا عادله؟! 

_ هیچکس از او عادل-تر نیست. چی شده ، مگه شک کردی؟

_ بعله ... بیوه زنی هستم با سه بچه-ی صغیر. کارم بافتن طنابهای دریانوردی بود، با فروش اونا، نون ِ بخور وُ نمیری داشتیم، زندگی-مون میگذشت ... تا اینکه یک پرنده-ی بزرگ دریایی، عینه برق پرید رو زنبیل طنابی که رو سَرم بود، وَ چنگ زد وُ طناب رو قاپید وُ پَر زد وُ رفت تو دل ِ آسمون ... الان درمونده وُ دست-خالی شده-ایم. آخه این عدالته؟! ...

 حرفهای زن به اینجا رسیده بود که عده-ای دَق-الباب کردند وُ به حضور پیامبر خدا رسیدند. مختصر وُ مفید عرض کردند: «ما ده نفر تاجریم که دچار طوفان ِ بلا وُ کشتی-شکستگی شده بودیم که پرنده-ی بزرگی بالا سرمون پیدا شد وُ طنابی رو تو کشتی ما انداخت. دَکل شکسته-ی کشتی رو با اون بستیم وَ نذر کردیم اگه سالم به ساحل برسیم، هر کدوم از ما، صد دینار به مستحق بدیم. حالا از پیامبر خدا میخواهیم این هزار دینار رو به اهلش عنایت کنند».

 پیامبر پول را گرفت وَ به بیوه زن فقیر گفت:

_ اینم برای شما، هدیه-ای از جانب خدای حکیم ... شما تلاش خودتون رو کردین وَ خداوند کریم وُ حکیم هم به رحمت الهی خود ...

 

 بازنویسی کامل: عـبـــد عاصـی 


برچسب ها: عدالت، نذر، رحمت الهی، هدیه الهی،

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.