قانون-گروه سیاسی- سعید شمس
جمیله کدیور، فعالسیاسی اصلاحطلب که سابقه شورانشینی و نمایندگی مجلس را در فعالیتهای سیاسی خود به ثبت رسانده است، میگوید: «اگر آرامش به کشور برگشته و هر روز از طرف رییسجمهور و دولتش، تنشی داخلی و منطقهای ایجاد نمیشود، از نقاط مثبت دولت روحانی است. نکته مثبت دیگر ثبات بخشی، کاهش التهابهای سیاسی- اقتصادی موثربر حوزه اقتصاد، رشد شاخصههای اقتصادی و مهار تورم است. همه این نکتهها و بسیاری موارد دیگر که در این مجال نمیگنجد از جمله دلایلی است که در این دوره نیز به روحانی رای دهیم». وی در گفتوگویی با «قانون» به مسائل بالا اشاره و در رابطه با موضوعات مختلف کشور نیز تحلیلهایی را ارائه کرده است که در ادامه پی میگیریم.
با توجه به اینکه حدود 2 هفته از تبلیغات کاندیداها گذشته است، فضای انتخاباتی را چگونه تحلیل میکنید؟
فضای انتخاباتی را در چند سطح میشود تحلیل کرد. اول در سطح مردم شهر و روستا که با نزدیکترشدن به زمان رایگیری، فضا انتخاباتیتر میشود. نامزدها نیز در این بین بیتاثیر نیستند و ما شاهد آنهستیم که برخی کاندیداها در این عرصه فعالترند. برای مثال برخی سفر استانی نرفته و خود را متمرکز بر تبلیغات رسانهای خاص کردهاند و عدهای دیگر مسیر فعالیتشان متفاوت است. دوم در سطح شبکههای مجازی که طرفداران همه کاندیداها تاحدودی بسیار فعالند و سومین بخش، به فعالیت در سطح استفاده از برنامههای صدا و سیما منتهی میشود. کاندیداها نیز از مجالهای دیگر استفاده میکنند و بعضی به دلیل نقاط ضعفی که دارند، نگران طرح پرسشهایی از سوی خبرنگاران هستند که نتوانند پاسخ مناسب یا قانع کنندهای بدهند و این باعث شده است خود را فقط به بیان مواضع در سطح شبکههای اجتماعی و صدا وسیما محدود کنند. جدای از اختلافات سیاسی که بین کاندیداها وجود دارد و طبیعی نیز هست، به نظرم فضای قالب بر تبلیغات، تقابل دو گفتمان اخلاق و بیاخلاقی است. یک طرف به بیان مواضع و عملکرد میپردازد و طرف دیگر درصدد تخریب و عوامفریبی و دادن وعدههای غیرقابل تحقق است.
وضعیت روحانی به عنوان رییس جمهور مستقر در فضای رقابتی چگونه است؟
دوباره به همان سه سطح تحلیل بالا ارجاع میدهم. در سطح مردم وضعیت خوباست. البته ضرورت دارد وقتی از مردم صحبت میکنیم، میان کلانشهرها، شهرهای کوچک و روستاها تفاوت قایل شویم. به نظرم در دو حوزه شهرهای کوچک و دهستانها نیاز به فعالیت افزونتری وجود دارد. مسئولان باید نتایج ملموس کارهایی که کردهاند را به مردم اطلاع دهند. طرفداران روحانی باید با سفرهای استانی به شهر و روستاهای دور افتاده در این روزهای پیشرو نقایص اطلاعرسانی را جبران کنند و تفاوتها و اتفاقات مثبتی که در این چهار سال رخ داده را به مردم اطلاع دهند. بهعبارتی خود را متمرکز بر شهرهای بزرگ و مراکز استانها نکنند و از سویی، کار را بیشتر روی اقشار آسیبپذیر و ضعیف، مانند کارگران تمرکز دهند. در سطح شبکههای اجتماعی نیز وضع روحانی خوب بوده و این فضا به نفع روحانی است. البته این مساله نباید باعث شود که کاربران شبکههای اجتماعی خود را محدود به فضای مجازی کنند و از فضای شهر و روستا غافل شوند. در حال حاضر اقدام مناسبی که صورت گرفته است اینکه، دستکم هرکاربر روی سه نفر دیگر برای رایدادن کار کند. لازم است جزواتی مختصر با زبان ساده تهیه تا اقدامات دولت را تشریح کند و در سطح گسترده توزیع شود.
در سطح صدا و سیما و برنامهها، به نظرم با توجه به بیاخلاقیهای جریان رقیب و تعهد روحانی و کاندیداهای جریان اصلاحطلب به رعایت موازین اخلاقی و عدم ورود به نقاط ضعف کاندیداهای جریان مقابل، فضا سختتر است و باید در فرصت پیشرو بیشتر کار شود. مناظره سوم به نظرم برای بیان ناگفتهها بسیار کلیدی است و روحانی نباید این فرصت را از دست بدهد. مشاوران بهخصوص بخش رسانهای روحانی باید فعالتر شود و نکاتی را که اقشار مختلف مردم تشنه شنیدن آن هستند، به او یادآور شوند.
کارنامه کلی دولت یازدهم به گونهای هست که برای روحانی رای آور باشد؟
برای پاسخ به این سوال به دو بعد باید توجه کنید. اول اقدامات مثبتی که انجام شده است. دوم توقف کارهای منفیای که در دوره قبل از روحانی انجام میشد و به اصطلاح، آواربرداری از ویرانیهای بازمانده است. مهمترین دستاورد روحانی بازگرداندن عقلانیت به مدیریت کشور و تزریق امید به جامعه ایران و ارتقای جایگاه ایران در جامعه بینالمللی است. این نکته را وقتی در خارج از ایران باشید بهتر میتوانید درک کنید. درست است که برجام مهمترین دستاورد دولتروحانی است اما موضوع، فقط محدود به برجام و دستاوردهای فراوان آن در حوزه داخل و خارج نیست. ایران در این چهار سال از خود چهره منطقی و معقول نشان داد. تعامل با دنیا باعث شده که توریستهای بیشتری جذب ویژگیهای ایران شوند و در همین مسیر نیز سرمایه بیشتری وارد کشور شده و اشتغال نیز برای تعداد زیادی فراهم کرده است. افزون بر این، به نظرم در زمینه سلامت و بخش بهداشت و بیمههای همگانی اقدامات خوب و مهمی انجام شدهاست. وزارت خارجه و وزارت نفت نیز موفق عمل کردهاند. معاونت زنان روحانی نیز اقدامات خوبی در حوزه زنان و دفاع از حقوق آنها انجام داده است. در حوزه سیاست داخلی مجال فعالیت آزادانهتر احزاب در قیاس با قبل به مراتب بهتر و بیشتر شده است و سازمانهای غیردولتی و مردم نهاد فراوانی در این دوره مجوز فعالیت گرفتند. در حوزه فرهنگ نیز فضای هنری-کتاب، موسیقی، تئاتر و سینما-قابل قیاس با دولت قبلی نیست. مطبوعات نیز در قیاس با گذشته به مراتب از فضای بهتری برای فعالیت برخوردارند. اینکه آرامش به کشور برگشته و هر روز از طرف رییس جمهور و دولتش تنشی داخلی و منطقهای ایجاد نمیشود، از نقاط مثبت دیگر است. نکته مثبت دیگر ثبات بخشی، کاهش التهابهای سیاسی اقتصادی مؤثر بر حوزه اقتصاد، رشد شاخصهای اقتصادی و مهار تورم است. همه این نکتهها و بسیاری موارد دیگر که در این مجال نمیگنجد از جمله دلایلی است که در این دوره نیز حکم میکند به روحانی رای دهیم.
حضور اسحاقجهانگیری در رقابتهای انتخاباتی تاچه حد میتواند به روحانی کمک کند؟
هم حضور آقای جهانگیری و هم آقای هاشمیطبا تا اینجا بسیار خوب و موثر بوده است. باید هماهنگی بیشتری در بین کاندیداهای جریان اعتدال و اصلاحطلب وجود داشتهباشد. شما اگر دقت کنید سه کاندیدای اصولگرا هماهنگ عمل میکنند. به تعبیری یکی پاس میدهد و دیگری به سمت دروازه میبرد و این هماهنگی را من در این طرف ندیدم. به نظرم لازم است برای مناظره سوم منسجمتر کار شود. آقای جهانگیری با توجه به سوابق اجرایی ارزندهای که داشته و اشراف به اطلاعات و عملکرد دولت، حضورش بسیار موثراست.
با توجه به همراهی اصلاحات با روحانی، آنها میتوانند در دولت آینده توقع حضوری پررنگتر داشتهباشند یا موضوع، سهم خواهی قلمداد میشود؟
من با چنین سهم خواهیهایی موافق نیستم. باید بهگونهای عمل کرد تا رییسجمهور دستش برای انتخاب شخصیتهای اصلح و توانمند باز باشد. چه اصلاحطلب باشد یا نباشد، مهم ایناست که در چارچوب عقلانیت و اعتدال برای خدمت به مردم آماده باشد و صلاحیت لازم برای پذیرش مسئولیت را داشته باشد.
اصلاح طلبان برای توفیق در انتخابات شورا باید چه اقداماتی را مد نظر خود قرار بدهند؟
باید شخصیتهای موثر، متخصص و مجرب را برای رفاه و پیشرفت حوزه شهر و روستا را معرفی کنند و درگیر رودربایستیهای متعارف سیاسی نشوند. نتیجه مخرب و منفی چنین رویکردی در چند مورد مشخص هم در شورا و هم در مجلس دیدهایم. کسانی که امتحان خود را در گذشته ناموفق پس دادهاند، دوباره امتحان نکنند.
عملکرد شورای چهارم را چگونه تحلیل میکنید؟
اقدامات خوبی توسط شورا انجام شده است. برای مثال اقدامات تخصصی در زمینه حمل و نقل و زیرساختها صورت گرفته است. البته در بسیاری زمینهها نیز اقداماتش تاثیر قابل توجهی بر مدیریت شهری نداشته است. در قبال نابودی فضای سبز و پارکها و ساخت و سازهای بیرویه منفعل عمل کرده است و از این جهت شریک جرم شهرداری تلقی میشود. تا جایی که اخبار را دنبال کردم، آلودگی هوا و جمع آوری زباله و پسماندهای شهری مشکلاتی به حساب میآید که شورا باید در اینباره بیشتر کار کند. از سوی دیگر، به نظرم شورای شهر چهارم، در حوزه نظارت بر عملکرد شهرداری موفق نبوده و بعد نظارتی شورا دستکم در مواردی تابع یکسری بده بستانها بوده است.
امکان دارد بعد از شکست احتمالی قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری،او دوباره شهردار شود؟
شک نکنید شکست قالیباف قطعی است. همچنین تصور نمیکنم اصولگرایان در شورای تهران رای اکثریت را به دست بیاورند. به نظرم یکی از برنامههای جدی اعضای شورای شهر پنجم باید انتخاب شهردار جدید باشد. غیر از عملکرد ضعیف و غیرقابل دفاع قالیباف در دوران شهرداری تهران، صحبتهای دروغ و اظهار نظرهای عوامفریبانه و غیر موجه و غیر اخلاقی او در برنامههای تلویزیونی نشان داد، صلاحیت و شایستگی مسئولیت شهر بزرگی مثل تهران را ندارد.
یک شهردار مطلوب برای شهر مهمی مثل تهران باید از چه ویژگیهایی برخودار باشد؟
مردم انقلاب کردند تا ارزشهای اخلاقی یا دینی را بهجای دروغ، نفاق و عوام فریبی و نیرنگ بر کشور حاکم کنند. به نظرم مهمترین خصلت شهردار این است که امانتدار باشد و در چارچوب اخلاق و قانون عمل کند. من اولویت را در انتخاب شهردار به مراعات اخلاق میدهم. قالیباف در آزمون اخلاق مردود است. هر چند از ابتدا نیز در حد شهرداری تهران نبود. حضور امروز قالیباف در شهرداری تهران نتیجه زدوبندهای سیاسی-اقتصادی پشت پرده است. او مدتهاست که باید از این مسئولیت کنار گذاشته میشد.
باور به شورا و همکاری با شورای شهر از ویژگیهایی است که شهردار جدید باید دارا باشد. قدرت بالای مدیریت ادارات زیرمجموعه شهرداری از مولفههای دیگر شهردار مطلوب است. برای همه اقشار شهر از جمله اقشار معلول، سالخورده، جوان، کودک، زنان و ...برنامه داشته باشد. به نظر کارشناسان و متخصصین حوزههای مختلف توجه دارد و تصمیمات شهری را بر اساس نظر مشورتی با متخصصین هر حوزه اتخاذ میکند. علاوه بر این، به نظرم شهردار به جای داشتن پیشینه امنیتی- انتظامی باید شاکله فرهنگی-اجتماعی داشته باشد. شهردار مطلوب باید نگاهی توسعه محور داشته باشد و در پی مدیریتی مبتنی بر توسعه باشد، نه فقط انجام اقدامات خدماتی و عمرانی شهری را در دستور کار داشته باشد.شهردار باید ارتباط خوب با مردم شهر داشته باشد و به دنبال مدیریت شهروند محور باشد. سابقه و یا آشنایی با کار در حوزه شهری از مولفههای موثردیگر برای انتخاب شهردار است.
قالیباف مدتهاست که باید از این مسئولیت کنار گذاشته میشد
حضور قالیباف در شهرداری، نتیجه زدوبندهای سیاسی- اقتصادی پشت پرده است
مسئولان باید نتایج ملموس کارهایی را که کردهاند، به مردم اطلاع دهند
شک نکنید شکست قالبیاف قطعی است
باید هماهنگی بیشتری میان کاندیداهای جریان اعتدال و اصلاحطلب وجود داشتهباشد
باید به گونهای عمل کرد تا رییس جمهور، دستش برای انتخاب شخصیتهای اصلح باز باشد
شهردار به جای داشتن پیشینه امنیتی- انتظامی باید شاکله فرهنگی- اجتماعی داشته باشد
قانون-گروه سیاسی- سعید شمس
جمیله کدیور، فعالسیاسی اصلاحطلب که سابقه شورانشینی و نمایندگی مجلس را در فعالیتهای سیاسی خود به ثبت رسانده است، میگوید: «اگر آرامش به کشور برگشته و هر روز از طرف رییسجمهور و دولتش، تنشی داخلی و منطقهای ایجاد نمیشود، از نقاط مثبت دولت روحانی است. نکته مثبت دیگر ثبات بخشی، کاهش التهابهای سیاسی- اقتصادی موثربر حوزه اقتصاد، رشد شاخصههای اقتصادی و مهار تورم است. همه این نکتهها و بسیاری موارد دیگر که در این مجال نمیگنجد از جمله دلایلی است که در این دوره نیز به روحانی رای دهیم». وی در گفتوگویی با «قانون» به مسائل بالا اشاره و در رابطه با موضوعات مختلف کشور نیز تحلیلهایی را ارائه کرده است که در ادامه پی میگیریم.
با توجه به اینکه حدود 2 هفته از تبلیغات کاندیداها گذشته است، فضای انتخاباتی را چگونه تحلیل میکنید؟
فضای انتخاباتی را در چند سطح میشود تحلیل کرد. اول در سطح مردم شهر و روستا که با نزدیکترشدن به زمان رایگیری، فضا انتخاباتیتر میشود. نامزدها نیز در این بین بیتاثیر نیستند و ما شاهد آنهستیم که برخی کاندیداها در این عرصه فعالترند. برای مثال برخی سفر استانی نرفته و خود را متمرکز بر تبلیغات رسانهای خاص کردهاند و عدهای دیگر مسیر فعالیتشان متفاوت است. دوم در سطح شبکههای مجازی که طرفداران همه کاندیداها تاحدودی بسیار فعالند و سومین بخش، به فعالیت در سطح استفاده از برنامههای صدا و سیما منتهی میشود. کاندیداها نیز از مجالهای دیگر استفاده میکنند و بعضی به دلیل نقاط ضعفی که دارند، نگران طرح پرسشهایی از سوی خبرنگاران هستند که نتوانند پاسخ مناسب یا قانع کنندهای بدهند و این باعث شده است خود را فقط به بیان مواضع در سطح شبکههای اجتماعی و صدا وسیما محدود کنند. جدای از اختلافات سیاسی که بین کاندیداها وجود دارد و طبیعی نیز هست، به نظرم فضای قالب بر تبلیغات، تقابل دو گفتمان اخلاق و بیاخلاقی است. یک طرف به بیان مواضع و عملکرد میپردازد و طرف دیگر درصدد تخریب و عوامفریبی و دادن وعدههای غیرقابل تحقق است.
وضعیت روحانی به عنوان رییس جمهور مستقر در فضای رقابتی چگونه است؟
دوباره به همان سه سطح تحلیل بالا ارجاع میدهم. در سطح مردم وضعیت خوباست. البته ضرورت دارد وقتی از مردم صحبت میکنیم، میان کلانشهرها، شهرهای کوچک و روستاها تفاوت قایل شویم. به نظرم در دو حوزه شهرهای کوچک و دهستانها نیاز به فعالیت افزونتری وجود دارد. مسئولان باید نتایج ملموس کارهایی که کردهاند را به مردم اطلاع دهند. طرفداران روحانی باید با سفرهای استانی به شهر و روستاهای دور افتاده در این روزهای پیشرو نقایص اطلاعرسانی را جبران کنند و تفاوتها و اتفاقات مثبتی که در این چهار سال رخ داده را به مردم اطلاع دهند. بهعبارتی خود را متمرکز بر شهرهای بزرگ و مراکز استانها نکنند و از سویی، کار را بیشتر روی اقشار آسیبپذیر و ضعیف، مانند کارگران تمرکز دهند. در سطح شبکههای اجتماعی نیز وضع روحانی خوب بوده و این فضا به نفع روحانی است. البته این مساله نباید باعث شود که کاربران شبکههای اجتماعی خود را محدود به فضای مجازی کنند و از فضای شهر و روستا غافل شوند. در حال حاضر اقدام مناسبی که صورت گرفته است اینکه، دستکم هرکاربر روی سه نفر دیگر برای رایدادن کار کند. لازم است جزواتی مختصر با زبان ساده تهیه تا اقدامات دولت را تشریح کند و در سطح گسترده توزیع شود.
در سطح صدا و سیما و برنامهها، به نظرم با توجه به بیاخلاقیهای جریان رقیب و تعهد روحانی و کاندیداهای جریان اصلاحطلب به رعایت موازین اخلاقی و عدم ورود به نقاط ضعف کاندیداهای جریان مقابل، فضا سختتر است و باید در فرصت پیشرو بیشتر کار شود. مناظره سوم به نظرم برای بیان ناگفتهها بسیار کلیدی است و روحانی نباید این فرصت را از دست بدهد. مشاوران بهخصوص بخش رسانهای روحانی باید فعالتر شود و نکاتی را که اقشار مختلف مردم تشنه شنیدن آن هستند، به او یادآور شوند.
کارنامه کلی دولت یازدهم به گونهای هست که برای روحانی رای آور باشد؟
برای پاسخ به این سوال به دو بعد باید توجه کنید. اول اقدامات مثبتی که انجام شده است. دوم توقف کارهای منفیای که در دوره قبل از روحانی انجام میشد و به اصطلاح، آواربرداری از ویرانیهای بازمانده است. مهمترین دستاورد روحانی بازگرداندن عقلانیت به مدیریت کشور و تزریق امید به جامعه ایران و ارتقای جایگاه ایران در جامعه بینالمللی است. این نکته را وقتی در خارج از ایران باشید بهتر میتوانید درک کنید. درست است که برجام مهمترین دستاورد دولتروحانی است اما موضوع، فقط محدود به برجام و دستاوردهای فراوان آن در حوزه داخل و خارج نیست. ایران در این چهار سال از خود چهره منطقی و معقول نشان داد. تعامل با دنیا باعث شده که توریستهای بیشتری جذب ویژگیهای ایران شوند و در همین مسیر نیز سرمایه بیشتری وارد کشور شده و اشتغال نیز برای تعداد زیادی فراهم کرده است. افزون بر این، به نظرم در زمینه سلامت و بخش بهداشت و بیمههای همگانی اقدامات خوب و مهمی انجام شدهاست. وزارت خارجه و وزارت نفت نیز موفق عمل کردهاند. معاونت زنان روحانی نیز اقدامات خوبی در حوزه زنان و دفاع از حقوق آنها انجام داده است. در حوزه سیاست داخلی مجال فعالیت آزادانهتر احزاب در قیاس با قبل به مراتب بهتر و بیشتر شده است و سازمانهای غیردولتی و مردم نهاد فراوانی در این دوره مجوز فعالیت گرفتند. در حوزه فرهنگ نیز فضای هنری-کتاب، موسیقی، تئاتر و سینما-قابل قیاس با دولت قبلی نیست. مطبوعات نیز در قیاس با گذشته به مراتب از فضای بهتری برای فعالیت برخوردارند. اینکه آرامش به کشور برگشته و هر روز از طرف رییس جمهور و دولتش تنشی داخلی و منطقهای ایجاد نمیشود، از نقاط مثبت دیگر است. نکته مثبت دیگر ثبات بخشی، کاهش التهابهای سیاسی اقتصادی مؤثر بر حوزه اقتصاد، رشد شاخصهای اقتصادی و مهار تورم است. همه این نکتهها و بسیاری موارد دیگر که در این مجال نمیگنجد از جمله دلایلی است که در این دوره نیز حکم میکند به روحانی رای دهیم.
حضور اسحاقجهانگیری در رقابتهای انتخاباتی تاچه حد میتواند به روحانی کمک کند؟
هم حضور آقای جهانگیری و هم آقای هاشمیطبا تا اینجا بسیار خوب و موثر بوده است. باید هماهنگی بیشتری در بین کاندیداهای جریان اعتدال و اصلاحطلب وجود داشتهباشد. شما اگر دقت کنید سه کاندیدای اصولگرا هماهنگ عمل میکنند. به تعبیری یکی پاس میدهد و دیگری به سمت دروازه میبرد و این هماهنگی را من در این طرف ندیدم. به نظرم لازم است برای مناظره سوم منسجمتر کار شود. آقای جهانگیری با توجه به سوابق اجرایی ارزندهای که داشته و اشراف به اطلاعات و عملکرد دولت، حضورش بسیار موثراست.
با توجه به همراهی اصلاحات با روحانی، آنها میتوانند در دولت آینده توقع حضوری پررنگتر داشتهباشند یا موضوع، سهم خواهی قلمداد میشود؟
من با چنین سهم خواهیهایی موافق نیستم. باید بهگونهای عمل کرد تا رییسجمهور دستش برای انتخاب شخصیتهای اصلح و توانمند باز باشد. چه اصلاحطلب باشد یا نباشد، مهم ایناست که در چارچوب عقلانیت و اعتدال برای خدمت به مردم آماده باشد و صلاحیت لازم برای پذیرش مسئولیت را داشته باشد.
اصلاح طلبان برای توفیق در انتخابات شورا باید چه اقداماتی را مد نظر خود قرار بدهند؟
باید شخصیتهای موثر، متخصص و مجرب را برای رفاه و پیشرفت حوزه شهر و روستا را معرفی کنند و درگیر رودربایستیهای متعارف سیاسی نشوند. نتیجه مخرب و منفی چنین رویکردی در چند مورد مشخص هم در شورا و هم در مجلس دیدهایم. کسانی که امتحان خود را در گذشته ناموفق پس دادهاند، دوباره امتحان نکنند.
عملکرد شورای چهارم را چگونه تحلیل میکنید؟
اقدامات خوبی توسط شورا انجام شده است. برای مثال اقدامات تخصصی در زمینه حمل و نقل و زیرساختها صورت گرفته است. البته در بسیاری زمینهها نیز اقداماتش تاثیر قابل توجهی بر مدیریت شهری نداشته است. در قبال نابودی فضای سبز و پارکها و ساخت و سازهای بیرویه منفعل عمل کرده است و از این جهت شریک جرم شهرداری تلقی میشود. تا جایی که اخبار را دنبال کردم، آلودگی هوا و جمع آوری زباله و پسماندهای شهری مشکلاتی به حساب میآید که شورا باید در اینباره بیشتر کار کند. از سوی دیگر، به نظرم شورای شهر چهارم، در حوزه نظارت بر عملکرد شهرداری موفق نبوده و بعد نظارتی شورا دستکم در مواردی تابع یکسری بده بستانها بوده است.
امکان دارد بعد از شکست احتمالی قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری،او دوباره شهردار شود؟
شک نکنید شکست قالیباف قطعی است. همچنین تصور نمیکنم اصولگرایان در شورای تهران رای اکثریت را به دست بیاورند. به نظرم یکی از برنامههای جدی اعضای شورای شهر پنجم باید انتخاب شهردار جدید باشد. غیر از عملکرد ضعیف و غیرقابل دفاع قالیباف در دوران شهرداری تهران، صحبتهای دروغ و اظهار نظرهای عوامفریبانه و غیر موجه و غیر اخلاقی او در برنامههای تلویزیونی نشان داد، صلاحیت و شایستگی مسئولیت شهر بزرگی مثل تهران را ندارد.
یک شهردار مطلوب برای شهر مهمی مثل تهران باید از چه ویژگیهایی برخودار باشد؟
مردم انقلاب کردند تا ارزشهای اخلاقی یا دینی را بهجای دروغ، نفاق و عوام فریبی و نیرنگ بر کشور حاکم کنند. به نظرم مهمترین خصلت شهردار این است که امانتدار باشد و در چارچوب اخلاق و قانون عمل کند. من اولویت را در انتخاب شهردار به مراعات اخلاق میدهم. قالیباف در آزمون اخلاق مردود است. هر چند از ابتدا نیز در حد شهرداری تهران نبود. حضور امروز قالیباف در شهرداری تهران نتیجه زدوبندهای سیاسی-اقتصادی پشت پرده است. او مدتهاست که باید از این مسئولیت کنار گذاشته میشد.
باور به شورا و همکاری با شورای شهر از ویژگیهایی است که شهردار جدید باید دارا باشد. قدرت بالای مدیریت ادارات زیرمجموعه شهرداری از مولفههای دیگر شهردار مطلوب است. برای همه اقشار شهر از جمله اقشار معلول، سالخورده، جوان، کودک، زنان و ...برنامه داشته باشد. به نظر کارشناسان و متخصصین حوزههای مختلف توجه دارد و تصمیمات شهری را بر اساس نظر مشورتی با متخصصین هر حوزه اتخاذ میکند. علاوه بر این، به نظرم شهردار به جای داشتن پیشینه امنیتی- انتظامی باید شاکله فرهنگی-اجتماعی داشته باشد. شهردار مطلوب باید نگاهی توسعه محور داشته باشد و در پی مدیریتی مبتنی بر توسعه باشد، نه فقط انجام اقدامات خدماتی و عمرانی شهری را در دستور کار داشته باشد.شهردار باید ارتباط خوب با مردم شهر داشته باشد و به دنبال مدیریت شهروند محور باشد. سابقه و یا آشنایی با کار در حوزه شهری از مولفههای موثردیگر برای انتخاب شهردار است.
قالیباف مدتهاست که باید از این مسئولیت کنار گذاشته میشد
حضور قالیباف در شهرداری، نتیجه زدوبندهای سیاسی- اقتصادی پشت پرده است
مسئولان باید نتایج ملموس کارهایی را که کردهاند، به مردم اطلاع دهند
شک نکنید شکست قالبیاف قطعی است
باید هماهنگی بیشتری میان کاندیداهای جریان اعتدال و اصلاحطلب وجود داشتهباشد
باید به گونهای عمل کرد تا رییس جمهور، دستش برای انتخاب شخصیتهای اصلح باز باشد
شهردار به جای داشتن پیشینه امنیتی- انتظامی باید شاکله فرهنگی- اجتماعی داشته باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
]
وبلاگ فاضلی، محمد، خبرآنلاین:
محمود احمدینژاد وقتی که یازده روز خانهنشینی کرد، بعد هم که مملکت را
ویرانه تحویل داد، و دست آخر وقتی علیرغم توصیه رهبری در انتخابات ثبتنام
کرد، مسابقهای بین اصولگراها راه افتاد که هر کسی بیشتر از او اعلام دوری
کند و هیچ کس حاضر نشد مسئول و «صاحب سیاسی» او شود. راستش محمود احمدینژاد
از روز اول هم «صاحب سیاسی» درست و حسابی نداشت. او خود را مستقل خواند و
به اتکای وعدههای نجومیاش پیروز انتخابات شد. احمدینژاد خودش بود و حساب
حرف و عملش را هم نمیکرد. او میراثدار یک حزب و جریان باسابقه نبود که
آبروی حزب برایش مهم باشد.
او مثل تولیدکنندههای لواشک تقلبی بود که نام و نشان و کارخانهای ندارند
و نگران نیستند که آبرویشان به خطر بیفتد و بنابراین هر آشغالی را دست
مردم میدهند. هر روزی هم به یک اسمی تولید میکنند و کل بساطشان هم شاید
به اندازه یک زیرپله باشد.
سیاست هم عین تجارت و تولید است. تشکیلات سیاسی سابقهدار هر حرف بیربطی را
به اسم شعار سیاسی به خورد مردم نمیدهد چرا که میداند همین یک انتخابات
نیست و مملکت هم که قرار نیست زیر وعدهها و شعارهای یک انتخابات له شود و
از بین برود. مملکت باید باقی بماند و رقابت سیاسی هر چهار سال یکبار تکرار
میشود.
مصطفی
میرسلیم نماینده حزب مؤتلفه اسلامی است.
مؤتلفه اسلامی یک نام سیاسی رگ و ریشهدار است و بیشتر از 50 سال در ایران
سابقه دارد. مصطفی میرسلیم «صاحب سیاسی» دارد، به آبروی حزبش فکر میکند و
میداند بعد از انتخابات هم باید پاسخگو باشد. مؤتلفه 50 سال بوده و بعد
از انتخابات هم خواهد بود و میخواهد در سیاست ایران مؤثر باشد. اسحاق
جهانگیری و حسن روحانی هم پشتوانه دیرینه اصلاحطلبی و اعتدالگرایی منسوب
به محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی دارند.
اما دو کاندیدا هستند که نسبت حزبی و ریشه سیاسی آنها مشخص نیست.
محمدباقر
قالیباف ژست اصلاحطلبی میگیرد، حرفهای اصولگرایی میزند، با ثروتمندان
از شهر پول درمیآورد و رأیش را در جیب فقرا جستوجو میکند. هیچ تشکل
اصولگرای جدی هم تا به امروز مسئولیت او را نپذیرفته و حتی مشاوران اقتصادی
و سیاسی و فرهنگیاش هم معلوم نیستند.
کدام اقتصاددانی پای ادعای ایجاد 600 هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم از یک
میلیون تن محصول پتروشیمی، یا قول رشد 26 درصدی اقتصاد ایران را امضا کرده
است؟
کدام اقتصاددان محاسبات ادعای 4 درصد در برابر 96 درصد را تأیید کرده است؟
ابراهیم
رئیسی هم کموبیش همین وضعیت را دارد.
او میگوید فراجناحی است، با اصلاحطلب و اصولگرا کار میکند و حتی رفتن
زیر چتر جمنا را هم نپذیرفته است. اقتصاددانان و مغزهای متفکر تیم او هم
هنوز رونمایی نشدهاند.
همانطور که وقتی محمود احمدینژاد به وعدههایش برای گسترش عدالت، آوردن پول
نفت روی سفره مردم، تبعیت از ولایت و دهها وعده دیگر عمل نکرد، هیچ
اصولگرایی مسئولیت او را نپذیرفت و مسابقه برای فرار از انگ احمدینژاد
شروع شد؛
روزی که وعدههای
محمدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی نیز عملی نشود، هیچ کس مسئولیتشان را به
عهده نخواهد گرفت.
واقعیت
این است که این وعده دادنها - سه برابر کردن یارانه، دادن 250 هزار تومان
به بیکاران، و سایر وعدهها - از سر «بیصاحبی سیاسی» است.
این کاندیداها اگر برخاسته از یک حزب رگو ریشهدار مثل مؤتلفه یا جبهه
اصلاحات و اعتدال بودند که سابقه اداره کردن مملکت داشتند، و قصدشان این
بود که در سیاست ایران باقی بمانند و کار کنند، چنین وعدههایی نمیدانند و
مثل یک شرکت تجاری با آبرو و اعتبار عمل میکردند و وعدهای نمیدادند که
اعتبارشان را به خطر اندازد.
محمدباقر
قالیباف میخواهد به هر قیمتی رئیسجمهور شود و کسی هم از او نمیپرسد اگر
وعدههایت عملی نشد ما با آبروی رفته خود چه کنیم؟
او درست مثل لواشکساز متقلب زیرپله عمل میکند. هم شعار احمدینژادی میدهد
و هم جمله میرحسین موسوی را در مناظره تکرار میکند. این بار هم که نشد،
دفعه بعد یک زیرپله دیگر پیدا میکند و شاید کلمات حسن روحانی را تکرار کند.
همان گونه که محمود احمدینژاد یک کاندیدای بیصاحب بود؛ زد و برد و ما را با
اقتصاد و جامعه و سیاستی ویران تنها گذاشت بدون آنکه بدانیم مسئولیت
کارهای او با کیست؛
محمدباقر قالیباف هم زیرپله بینام و نشانی برای سیاستبازی خود انتخاب
کرده است.
هر رأیدهندهای باید برای رأی دادن به هر کاندیدایی از خودش بپرسد «صاحاب
این کاندیدا کیه؟»
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
باز هم وعده-های توخالی وَ عوامفریبی بعضیها ... جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
در شآن شما نیست که وعده-های سنگین وَ غیرشفاف بدهید
وعده
پنج میلیون شغل گرفته تا مقابله با سرمایهداری و بهبود وضعیت دهکهای
پایین درآمدی. شعار افزایش ٢ و نیم برابری درآمد مردم در شرایطی که وضعیت
معیشتی رضایت بخش نیست، بارها شنیده شده است. طبیعی است که این شعارها از
سوی هر جناحی که مطرح شود، دو ماه بعد از انتخابات هم موضوعیت خود را از
دست نخواهد داد.
اقتصاددانان، پوپولیسم را اولویت دادن به منافع کوتاهمدت در تقابل منافع
بلندمدت تعریف میکنند. به بیان دیگر، سیاستمداران پوپولیست با ولخرجیهای
بسیار در کوتاهمدت، بهبودی را به زندگیها میآورند اما با خرج بیحساب و
کتاب آینده را امروز به فروش میرسانند؛
...
برخیها
زودتر، اهم برنامههای خود را اعلام کردهاند، مثل شهردار تهران.
محمدباقر قالیباف هنوز نیامده، بیش از دیگر کاندیداها به اقتصاد پرداخته و
در صدر شعارهایش وعده انقلاب اقتصادی داده است.
وعده انقلاب
اقتصادی با ٤ محور، ایجاد ٥ میلیون شغل، تغییر نظام مالیاتی به نفع ٩٦ درصد
مردم، افزایش دو و نیم برابری درآمد کشور و برنامه مدون و دقیق برای حل
مشکلات فوری اقشار کم درآمد داده است. هرچهار وعده از نگاه اقتصاددانان
پوپولیستی است.
چه آنکه همه میدانند ظرف اقتصاد ایران با درآمدهای نفتی که
محدود است و قیمتهایی جهانی که نوسان دارد، قابل اجرا نیست.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی