بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
خبرآنلاین،
سیاست، مجلس :
تعدادی از نمایندگان مجلس یکشنبه هفته جاری با سیدمحمد
خاتمی دیدار کردند که در ادامه بخشی از صحبتهای
نمایندگان حاضر در این جلسه را میخوانیم.
درحالی که جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ازجمله اعضای فراکسیون امید و
مستقلین ولایی یکشنبه شب گذشته، ۱۳ اسفندماه با
سیدمحمد خاتمی دیدار و گفتوگو کردند، محمدرضا عارف
رییس فراکسیون امید نیز به بیان نکاتی در این دیدار
پرداخت که پیشتر این سخنان عارف بهتفصیل منتشر شد.
حضرتی: اصلاحطلبان تنها گروهی هستند که میتوانند نظام را حفظ کنند
الیاس حضرتی در این دیدار با اشاره به دوران ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی و
فضای سالم و بالاترین رشد اقتصادی در آن دولت،
خاطرنشان کرد: دوران دیگری برای اصلاحات شروع شد و
اشتباهاتی از جانب اصلاحطلبان و حکومت بروز کرد و یک
شرایط تنگ و تاریک ایجاد شد و برخی تصمیم گرفتند اصلاحطلبان
را از ریشه بزنند و شما مجبور شدید در دماوند رای
بدهید و خیلی از دوستان حتی نتوانستند مراسم دعای کمیل
و توسل را برگزار کنند و خیلیها به زندان افتادند اما
سال ۹۲ یک فصل جدیدی آغاز شد و آقای عارف، بزرگواری و
کنارهگیری کردند و اصلاحطلبان پشت آقای روحانی قرار
گرفتند.
این عضو هیات رییسه فراکسیون امید با تأکید بر اینکه اصلاحطلبان با وجود همه
فشارها نشان دادهاند که زندهاند، یادآور شد: تاریخ
به گونهای چرخیده که اصلاحطلبان باید از آن پراکندگی
فاصله بگیرند و منسجمتر از قبل و فعالانه عمل کنند.
درخواست حضرتی از خاتمی برای تشکیل اتاقهای فکر و کمک به فراکسیون امید
حضرتی همچنین از خاتمی خواست با تشکیل حلقههای فکری و اتاقهای فکری در جهت
اتصال این مجموعهها برای رصد مباحث مورد نیاز جامعه،
به فراکسیون امید ایده و سوژه داده شود.
عضو هیات رییسه فراکسیون امید بر لزوم ارتباط با تمام ارکان حکومت تأکید و
بیان کرد: ما سنگ زیر آسیاب هستیم و برای
انقلاب و نظام خودمان میمانیم و این را نشان میدهیم.
سلحشوری: فراکسیون زنان فارغ از نگاه جنسیتی حضوری موثر دارد
رییس فراکسیون زنان مجلس همچنین از اینکه رییسجمهور مخالفان خود را کمعقل
خطاب کرده، گلایه کرد و با یادآوری جمله سیدمحمد خاتمی
درباره مخالفان خود مبنی بر اینکه «زنده باد مخالف من»،
ابراز امیدواری کرد که بار دیگر گفتمان احمدینژادی
رایج نشود.
جعفرزاده ایمنآبادی: ادبیات و رفتار دولت با اصول و چارچوب ما همخوان نیست
جعفرزاده ایمنآبادی دیگر نماینده مجلس بود که در جلسه با سیدمحمد خاتمی صحبت
کرد و با اشاره به خون شهدا که به پای انقلاب ریخته
گفت: قصد گله از دولتمردان ندارم و همه این دوستان
اعتقادی پای قضیه ایستادهاند اما حقیقتاً حق این
دوستان ادا نمیشود. ادبیات و رفتار دولت با اصول و
چارچوب ما همخوان نیست.
نماینده مردم رشت در مجلس با تشکر از مواضع سیدمحمد خاتمی در ناآرامیهای
اخیر بیان کرد: افتخار شما این است که پاکدستترین و
موفقترین دولت بودید.
نایب رییس نخست فراکسیون مستقلین ولایی مجلس با بیان اینکه تمام تلاش طرف
مقابل ما که اخلاق حزبی را رعایت نمیکند ناامید کردن
مردم است، خواستار افزایش این نشستها شد و تأکید کرد:
من دوست ندارم به آن ۸ سال برگردم و اگر روزی چنین
اتفاقی بیفتد، ممکن است تصمیم دیگری بگیرم.
حسینزاده: جریان آشتی و نزدیکی ادیان و مذاهب را دنبال کنید
حسینزاده نیز در این دیدار با طرح این سوال که چرا ملت ما در طول سالیان ملت
نشد و دولت ما دولت نشد و چرا پدیده دولت ملت در کشور
ما شکل نگرفته است، گفت: در این سرزمین ما دنبال چرایی
نیستیم. چرا اقوام نمیتوانند در مسوولیتها باشند؟
وی گفت: مشکل اساسی ما مدیریت نیست بلکه ما هویت ملی را زدودیم و مردم حس
سرزمینی ندارند و تعداد کثیری افراد هستند که نمیگذارند
ایران به مفهوم درست خود ایران شود.
نایب رییس فراکسیون امید مجلس با بیان اینکه انتظار این است که هر یک از
نمایندگان مجلس باید سفیران آشتی باشند، گفت: این زنگ
خطر است و تمنا میکنم جریان آشتی و مفاهمه و نزدیکی
ادیان و مذاهب را دنبال کنید.
وکیلی: نیازمند اصلاحات زودهنگام هستیم
وکیلی نیز در این جلسه اصلاحطلبان را لولای بین قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی
دانست و اقدام اصلاحطلبان برای پیشگیری از تبدیل
مشکلات به ابر چالشها را خواستار شد.
این نماینده اصلاحطلب مردم تهران در مجلس همچنین با انتقاد از گفتمان دولت
روحانی و فاصله گرفتن از اصلاحطلبی گفت: گفتمان اصلاحطلبی
تنها راه جمهوری اسلامی است.
کواکبیان: توقعمان از فراکسیون امید، برآورده نشده است
کواکبیان در این نشست با ابراز نارضایتی از عملکرد فراکسیون امید اظهار کرد:
ما توقعی که از فراکسیون داریم، برآورده نشده است و
هنوز نتوانستهایم برای رفع ممنوعالتصویری و حصر
اقدام کنیم.
این عضو اصلاحطلب کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از خاتمی خواست با
ایجاد اتاق فکر تولید محتوا شود تا مجلس بتواند اقدام
موثرتری داشته باشد.
مازنی: نشستهای گفتوگوی ملی در آینده نزدیک شکل میگیرد
مازنی با اشاره به ارائه طرح گفتوگوی ملی بیان کرد: همه از این طرح استقبال
کردند و فضای کشور مهیاست و راهی جز این نداریم و در
آینده نزدیک نشستها شکل میگیرد و دوستان ما با علاقهمندی
این بحث را دنبال می کنند.
این نماینده اصلاحطلب عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی همچنین خواستار
گفتوگوی درون جبهه اصلاحات شد.
نعمتی: ۹۰ درصد همفکری را فدای ۱۰ درصد اختلاف دیدگاه نکنیم
بهروز نعمتی نیز در ادامه با اشاره به فضای ناامیدی در جامعه بیان کرد: اگر
ما نتوانیم این فضایی که امروز در مجلس هست را حفظ
کنیم، از سال ۸۴ بدتر خواهیم شد و تندروهایی خواهند
آمد که از احمدینژاد بدتر خواهند بود. ۹۰ درصد همفکری
را فدای ۱۰ درصد اختلاف دیدگاه نکنیم.
سخنگوی هیات رییسه مجلس شورای اسلامی همچنین فعالتر شدن خاتمی را خواستار شد
و گفت: جامعه نیازمند یک نفس تازه است.
رجبی: مشکل همین کاسه غم به دست گرفتن است
در ادامه این نشست برخی نمایندگان در سخنانی کوتاه مشکلات موجود را از نگاه
خود مطرح کردند و رجبی مشکل موجود را همین کاسه غم به
دست گرفتن عنوان کرد.
نمایندگان حاضر در جملات متعدد فعالتر شدن سیدمحمد خاتمی در رسیدگی به امور
و برخورد فعالانهتر با موضوعات را خواستار شدند و
نسبت به سوریه شدن ایران هشدار دادند.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
گلهای کاغذی داری تو گلدون ...
زمستون،تن
عریون باغچه چون بیابون / درختا با پاهای برهنه زیر
بارون
نمیدونی تو که عاشق نبودی / چه سخته مرگ گل برای گلدون
گل وُ گلدون چه شبها نشستن بی بهانه / واسه هم قصه گفتن عاشقانه
چه تلخه چه تلخه / باید تنها بمونه قلب گلدون
مثل من که بی تو / نشستم زیر بارون زمستون
زمستون / برای تو قشنگه پشت شیشه
بهاره زمستونها برای تو همیشه / تو مثل من زمستونی نداری
که باشه لحظه چشم انتظاری / گلدون خالی ندیدی
نشسته زیر بارون / گلای کاغذی داری تو گلدون
تو عاشق نبودی / ببینی تلخه روزهای جدایی
چه سخته چه سخته / بشینم بی تو با چشمای گریون
«
اخوان ثالث »
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلیها از قدرت وُ نفوذ مرتضوی می-ترسیدند
در پرونده-ی قتل زهرا کاظمی دخالتی کنند! ...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
عصر
ایران:
بنابراین گزارش آقای خوشوقت
و نطق آقای
آرمین
و جمع بندی کمیسیون فرهنگی همگی درست بود که خبرگزاری
نیز در مورد آن نظر خود را منتشر کرده بود. اما
متاسفانه در آن زمان، دوران قدرت بلامنازع آقای
مرتضوی
در دادگاه ویژه مطبوعات بود که در آن شرایط آقای
مرتضوی بر همه اوضاع رسانه ای و روابط عمومی با تهدید
و فشار های مختلف تسلط پیدا کرده بود. به همین دلیل
بود که مطبوعات و رسانه های آن زمان یک وحشت عجیبی
داشتند. حتی دستگاه های امنیتی نیز در آن زمان از
ایشان حساب می بردند چرا که پرونده
زهرا کاظمی
همه چیز در انحصار مرتضوی بود.
مرتضوی در آن زمان چنان قدرتی داشت که هیچ کس نمی
توانست به حوزه او تعرض کند.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
دخترانی که از خانه فرار میکنند ...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
حرکت رو به رشد فرار از خانه در سال های اخیر بر
نگرانی های خانواده و جامعه افزوده و پیامدهای منفی آن
تاثیر بسیار نامطلوبی را برای خانواده و جامعه ایجاد
کرده است، در این مقاله در پی آن هستیم که با بررسی
عوامل موثر بر فرار دختران و بیان پیامدهای آن
راهکارهایی را جهت پیشگیری و کاهش این آسیب اجتماعی
ارائه کنیم. فرار دختران معضلی قدیمی است که سال های
قبل توجه آسیب شناسان اجتماعی را به خود جلب کرده است
آمار انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران نشان می دهد
سالانه 300 تا 400 دختر فراری و خیابانی توسط نیروی
انتظامی دستگیر می شوند، این دختران برای فرار از خانه
انگیزه های مختلفی داشته اند اما همگی آن ها در یک
نکته مشترک هستند و آن اینکه تصورمی کنند که در خانه
به آنها ظلم شده است حال این نکته می تواند در واقعیت
ریشه داشته باشد و یا اینکه کاذب باشد.
در برخی خرده
فرهنگ ها فرزند دختر را محترم نمی دانند و با نگاهی
منفی به آنها ظلم می کنند، این تفکر سبب می شود
بدرفتاری نسبت به دختران شکل بگیرد و تبعیض و رفتارهای
خشونت آمیز به وجود بیاید که گاه به صورت فیزیکی نمود
پیدا می کند و گاه بصورت روانی. افزایش روز افزون فرار
دختران از کانون گرم خانواده و پیامدهای مخرب آن بر
فرد ، خانواده و جامعه یکی از آسیب های جدی است که در
سالهای اخیر گریبانگیر جامعه اسلامی ما شده است. عوامل
مختلفی زمینه ساز خانه گریزی دختران می باشند.
بر خلاف
برخی نظرات که فقط خانواده و یا اجتماع را به تنهایی
در بوجود آمدن آن دخیل می دانند، در واقع می توان گفت
فرار دختران یک پدیده چند علتی (multy factorial ) است. بطوریکه عوامل مختلفی دست بدست هم داده و زمینه را
برای بروز این پدیده بوجود می آورند. تحقیقات نشان می
دهد که سردی روابط عاطفی والدین ، متارکه ، طلاق ،
وجود ناپدری و نامادری ، بی سرپرستی و بدسرپرستی ،
خشونت در خانواده ، فقر اقتصادی و فرهنگی ، اعتیاد ،
مشکلات روحی روانی ، و افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، از
مهمترین عوامل بر انگیزاننده میل فرار دختران می باشد. استحکام نظام خانواده ، افزایش توان مالی خانواده های
آسیب پذیر ، آموزش به خانواده ها و جوانان در خصوص
ویژگیهای دوران نوجوانی و بلوغ ، ایجاد مراکز رایگان
مشاوره و مددکاری خانواده در مناطق آسیب پذیر ، فراهم
نمودن زمینه اشتغال نوجوانان در مراکز باز پروری ،
توجه به زنان و دختران به عنوان قشر آسیب پذیر جامعه و
استفاده از مددکاران و مشاوران با تجربه در مدارس از
جمله راهکارهی پیشگیری از فرار دختران می باشد. پدیده
خانه گریزی دختران به عنوان یک آسیب اجتماعی جدید مطرح
می باشد. این پدیده می تواند باعث افزایش جرم و جنایت
درجامعه شده و امنیت و سلامت اجتماعی را به مخاطره
اندازد. فرار یا خانه گریزی یعنی ترک خانه به قصد عدم
بازگشت بدون اجازه والدین یا سرپرست بنا به دلایل
خانوادگی ، اجتماعی وغیره .
بنا به گزارشهـای آماری از
نیـمه سال ۷۸ تا سال ۸۳ ، در مجموع ۳۷۸۱ دختر خانه
گریز در مراکز مداخله دربحـران های اجتماعـی کشور مورد
پذیرش قرار گرفته اند . که این دختـران یا به صورت خود
معرف مراجعه کرده اند ، یا ازمراجع قضایی وانتظامی به
این مراکز ارجاع داده شده اند. نتایج مطالعات ، افزایش
این پدیده را در سطح جامعه نشان می دهد ، چنانچه در
فاصله سالهای ۷۸-۶۵ شیوع این پدیده بیست برابر شده است.
میانگین سن دختران فراری ۱۶ سال است و همچنین بر اساس
خبر گزاری جمهوری اسلامی ایران در طول سال ۱۳۸۰ ، تنها
۴۰۷۳ نوجوان فراری توسط مرکز ساماندهی کودکان و
نوجوانان خیابانی معاونت امور اجتماعی و فرهنگی
شهرداری تهران در خیابانها شناسایی شده اند.که بیش از
نیمی از آنها دختر هستند.بر اساس آمار نیروی انتظامی
در چهار ماه آخر سال ۱۳۸۰ ، ۶ هزار و ۱۵۶ دختر فراری
توسط این مرکز دستگیر شده اند. و این درحالی است که
به
دلیل زندگی پنهانی دختران فراری و جابجایی سریع آنها ،
دستیابی به آمار دقیق امکان پذیر نمی باشد. (ویژه نامه
پیام زن ، شماره ۱۲ ،ص۴۰۳)
در سالهای اخیر حرکت روبه
افزایش این پدیده ، بر نگرانیهای خانواده ها و جامعه
افزوده است و پیامدهای منفی آن تاثیر بسیار نامطلوبی
را برای خانواده و جامعه ایجاد کرده است که به سختی
جبران می شود و یا هرگز قابل جبران نخواهد بود. اما به
این موضوع درست فکر نشده که چرا جوانان و خصوصا دختران
از خانه می گریزند؟در این مقاله درپی آنیم که با بررسی
عوامل موثر بر خانه گریزی دختران و بیان پیامدهای فرار
دختران راهکار هایی جهت پیشگیری و کاهش این آسیب
اجتماعی ارائه نماییم . دختر فراری کیست؟
به دخترانی گفته می شود که
به دلایل مختلف از خانه و
خانواده می گریزند و به جامعه پناه می برند، در واقع
نوعی گریز بدون بازگشت است، دختران فراری همگی به امید
رسیدن به زندگی بهتر چنین کاری را انجام می دهند و این
نشان می دهد که آنها از خطرات رفتار و تصمیم خود مطلع
نیستند.
● علل خانه گریزی دختران : عوامل مختلفی زمینه ساز
خانه گریزی دختران می باشند .بر خلاف برخی نظرات که
فقط خانواده و یا اجتماع را به تنهایی در بوجود آمدن آن
دخیل می دانند، در واقع می توان گفت فرار دختران یک
پدیده چند علتی (multy factorial ) است. بطوریکه عوامل
مختلفی دست بدست هم داده و زمینه را برای بروز این
پدیده بوجود می آورند. اما بطور کلی می توان عوامل
موثر در فرار دختران را در سه دسته علل فردی ، علل
خانوادگی و علل اجتماعی مورد بررسی قرار داد که در
ادامه به شرح هریک می پردازیم . الف) علل فردی : ۱)اختلالات
شخصیتی اختلالات شخصیتی ، یکی از مهمترین عناصر برای
شناسایی عوامل فرار است . بر اساس مطالعه ها و بررسی
های انجام شده، در تعداد زیادی از دختران فراری ، این
اختلالها به چشم می خورد.
پرخاشگری های گوناگون ،
رفتارهای ناسازگارانه ، خودزنی (خودکشی ) و رفتارهای
نابهنجار دیگر ، چه پیش از فرار و چه پس از دستگیری و
در مراکز مداخله در بحران همه نشان دهنده وجود اختلال
شخصیت در این افراد است .
۲) اختلالات روانی : از جمله
اختلالات روانی زمینه ساز فرار دختران اختلال اضطراب و
اختلال افسردگی می باشدکه مختصری به شرح هریک و تاثیر
آن در فرار دختران اشاره می کنیم:
۳) اضطراب (anxiety)
: هر فرد در زندگـی خود ممکن است در شرایطـی دچار
اضـطراب شود . اضطراب ، مکانیزمـیاست که برای بدن لازم
و ضروری است .اما زمانی که اضطراب از حالت بهنجار خارج
گردد، به اضطراب مرضی تبدیل می شود که حتی عیر طبیعی و
برای سلامت فرد مضر است .اضطراب مرضی یعنی نگرانی
پیشاپیش نسبت به خطرها یا بدبختی ها ی آینده ، بصورت
غیر طبیعی و همراه با احساس بی لذتی یا نشانه های بدنی
تنش و منبع خطر پیش بینی شده که می تواند درونی یا
بیرونی باشد .( دادستان ، ۱۳۸۰ ، ص ۵۹) در بیشتر
نوجوانان فراری ، نشانه های اضطراب به چشم می خورد
وآنان از این اختلال رنج می برند. یکی از ویژگیهای
اضطراب ، سر در گمی و ناتوانی در تصمیم گیری صحیح است.
نوجوانی که اختلال اضطراب دارد ، در زمان های حساس و
هیجانی ، هیچ کنترلی بر روی رفتار خود ندارد. او نمی
تواند خود را آرام کند و تصمیم درستی بگیرد . بنابراین
، کارهایی انجام می دهد که مشکلات او را بیشتر می کند
و در نتیجه ، بر اثر ایجاد شکاف میان او و خانواده و
تمایل به دیگران ، از خانه فرار می کند.
۴) افسردگی
(depressing) : یکی دیگر از اختلالات روانی که در فرار
دختران تاثیر دارد ، افسردگی است . این اختلال به گونه
ای است که بر توانایی های فرد اثر می گذارد ، یعنی
توانای های جسمانی ، فکری ، عاطفی ، هیجانی ، یادگیری
و ارتباط ساده و طبیعی با دیگران و خانواده را در حد
بسیار زیادی مختل می کند، در نوع شدید این اختلال گاه
فرد تا ساعتهایی بی حرکت در گوشه ای می نشیند ، در فکر
فرو می رود که این شرایط با حالتهای غم و یاس ، خستگی
مفرط و خواب آلودگی و همچنین اضطراب همراه است .
افسردگی یکی از شایعترین اختلالاتی است که دختران
فراری با آن دست به گریبان هستند .( مهکام ، ۱۳۸۳ ، ص
۲۴) ۵) ویژگیهای دوران نوجوانی و بلوغ : یکی از مسایل
مورد توجه در فرار دختران، سن فرار است .
بر اساس آمار
های موجود بیشترین تعداد فرار بین دوازده تا هجده
سالگی است که این مساله درصد بالای فرار در سنین بلوغ
را نشان می دهد. در این سنین احساسات و هیجانات شدید
با بحران بلوغ همراه شده و نوجوان را وا می دارد که به
دنبال هویت خود باشد و اغلب آن را در گروه همسالان
خویش می یابد. از سوی دیگر، تعداد زیادی از مشکلات
عاطفی ، فرهنگی ، فکری و شناختی که در دختران فراری
دیده می شود ، مشکلاتی است که معمولا در دوران نوجوانی
و بلوغ بوجود می آید و از ویژگیهای این دوره به شمار
می رود . عدم توجه و برخورد نادرست بر خی والدین به
ویژگیهای روانی و عاطفی فرزندان در این دوره مانند : زودرنجی و احساساتی بودن ، کم رویی ، گوشه گیری و درون
گرایی ، بر تری جویی و جلب توجه دیگران، باعث تزلزل
شخصیت و هویت نوجوان شده و نوجوان بدلیل نداشتن هدف
مشخص و الگو پذیری نادرست از دیگران ، نیازها و
دلبستگی های خود را در بیرون از خانه جستجو کرده و به
دنبال آن خانه را ترک کرده و فرار می کند. ب) علل
خانوادگی : خانواده پیکره اصلی جامعه است و نقش مهمی
در پرورش فرزندان دارد. والدین با ایجاد روابط سالم و
دوستانه با فرزندان و توجه به نیازهای جسمانی و روانی
آنان می توانند آنها را از لحاظ شخصیتی و روانی متعادل
و سالم بار بیاورند . اما به اعتقاد بسیاری از
روانشناسان و جامعه شناسان ریشه اصلی آسیبهای اجتماعی
و از جمله فرار دختران ، خانواده است. به عقیده آنان
یکی از مهمترین عوامل فرار ، سلب آرامش روانی و عاطفی
فرزندان در محیط خانه و خانواده است . عدم توجه به
مسایل تربیتـی فرزندان ، وجود اختلافات زناشویـی ،
طلاق ، اعتیـاد والدین ، بی سرپرستی و یا بد سرپرستی ،
زندگی با ناپدری و یا نامادری ، خشونت در خانواده ،
تبعیض بین فرزندان، جمعیت زیاد خانواده ، فقر اقتصادی
، تعصبات وپایبندی به آداب رسوم قومی(خصوصا در ازدواج
دختران )، ضعیف بودن اعتقادات مذهبی خانواده و سواد
پایین والدین از جمله مهمترین عوامل خانوادگی موثر بر
خانه گریزی دختران می باشد. وقتی در خانواده به جای
توجه به مسایل و نیازها ی فرزندان ، فقر فرهنگی و
تربیتی و رفتاری و اقتصادی و حاکم شود ، دختران خانه
را ترک می کنند.
آنها به پندار خود می روند تا به یک
زندگی بهتر و با وضعی مطلوبتر برسند و آرامش و محبت را
تجربه کنند. اما خواسته و نا خواسته دچار انحرافات
اجتماعی مثل اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی ،
توزیع مواد مخدر ، سرقت ، تشکیل خانه های فساد و...می
شوند . نتایج تحقیقات انجام شده در خصوص خانه گریزی
دختران نیز موید این مساله می باشد که مشکلات خانوادگی
از جمله عوامل اصلی فرار دختران می باشد به عنوان مثال
در تحقیقی که توسط سرهنگ « داوود جشان » با عنوان «
علل فرار دختران از خانه » در مورد ۱۲۰ دختر فراری در
تهران انجام شده ، در خصوص علل فرار، ۳۶% دختران فراری
، اختلاف با پدر و کتک خوردن از وی ،۵% اختلاف با
برادر و کتک خوردن از او ، ۱۵% اختلاف با مادر و ۳%
ازدواج اجباری را ذکر کرده اند. ۷۸% دختران فراری
والدین معتاد داشته و۸۵% از آنها دارای خانواده هایی
هستند که حداقل یک نفر از آنها به جرم سرقت به زندان
رفته است . عوامل دیگری همچون ، تبعیض در خانواده
(۸۸%) ، کنترل شدید والدین (۸۲%) ، اختلاف خانوادگی و
احساس طرد شدگی از خانواده (۸۴%) از دلایل دیگر فرار
است. (ویژه نامه پیام زن ، شماره ۱۲ ، ص۴۰۳) ج) علل
اجتماعی : ۱)
افزایش ناهنجاریها وضد ارزشهایی مانند بد
حجابی و مدگرایی هر اجتماعی ، هنجار ها و نا هنجارها ،
ارزشها و ضد ارزشهایی دارد و بی شک افرادی که در این
اجتماع زندگی می کنند ، از این ارزشها اثر پذیرند. در
این میان اثر پذیری نو جوانان به مراتب بیشتر از
بزرگسالان است. چراکه نوجوان هنوز هویت خود را کاملا
بازشناسی نکرده و شخصیت او به ثبات و تکامل نرسیده است. او مانند جسم سیالی است که در هر ظرف و قالبی ریخته
شود ، شکل آن را به خود می گیرد . بنابر این ، ارزشها
و ضد ارزشها ی جامعه باید کاملا در مسیری باشد که
نوجوان را برای یافتن هویت واقعی مذهبی و ملی خود یاری
کند. در غیر این صورت بیشترین آسیب متوجه نوجوانان
خواهد بود. بد حجابی و مدگرایی که در ذهن و عمل بسیاری
از افراد به یک هنجار تبدیل شده است ، از جمله نا
هنجاریهایی هستند که سبب می شوند تا نوجوانان شخصیت
خود را بر اساس همین هنجار های غلط پایه ریزی کنند و
به ستیز با خانواده و هنجار های آن برخیزند .
نتایج
بدست آمده از پرونده های مراکز نگهداری و آمار موجود
نشان می دهد که بیشتر دختران فراری از تهران ، شیراز ،
مشهد ، تبریز ، اصفهان ، مازندران و شهرهایی هستند که
میزان بی بندو باری ، مدگرایی و بدحجابی در آنان بیشتر
به چشم می خورد. (مهکام ، ۱۳۸۳، ص۱۱۳) ۲)
فقر حضرت علی
(ع) می فر مایند : « گاه فقر به کفر می انجامد.» فقر
مادی یکی از عوامل بوجود آورنده پدیده خانه گریزی است
.به نظر می رسد آمار فرار در خانواده های فقیر ، بیشتر
از خانواده های ثروتمند است . هرچند تفاوت بین آمار
فرار خانواده فقیر و متول ، خیلی زیاد نیست ، ولی بطور
کلی تعداد فرار در خانواده های تهی دست ، بیشتر به نظر
می رسد. در بسیاری از خانواده ها ، بر اثر نا توانی
اقتصادی ، نیازهای اصلی فرزندان از جمله تغذیه ، پوشاک
، بهداشت و... بر آورده نشده و مشکلات فراوانی مانند
انواع بیماریها ، سوء تغذیه ، محرومیت از داشتن پوشاک
مناسب و.. را بوجود می آورد . بر اثر بوجود آمدن
مشکلات یاد شده ، تعادل خانواده در موارد گوناگون به
هم خورده و استرس و تنش میان اعضاء بال می رود .
بسیاری از ترک تحصیل ها ، کار کودکان در سنین پایین ،
سرقت، سوء استفاده از کودکان و فرار از خانه ، به سبب
فقر و تهی دستی در خانواده بوجود می آید.
کودکی که از
یک سو به سبب کمبودهای مادی به آرزوهایش نرسیده و از
سوی دیگر ، به سبب نداشتن امکانات برای رشد فکری و
فرهنگی، فردی کوته فکر و ساده بار آمده است ، قدرت
تجزیه و تحلیل ضعیف تری نسبت به دیگر همسالان خود دارد
و با اندک وعده ای حاضر می شود دست به هر کاری بزند .
۳) اعتیاد وجود اعتیاد سالیان درازی است که دامان
جامعه ما بویژه نسل جوان را فرا گرفته و خواسته یا نا
خواسته ابعاد آن گسترش یافته است. به گونه ای که
امروزه برای بعضی از افراد ، صحبت کردن درباره معتادان
و اعتیاد ، مسئله ای عادی تلقی می شود. قرار گرفتن
ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر به اروپا ، همجواری
با دو کشور پاکستان و افغانستان که از مهمترین مرکز
تهیه و توزیع مواد مخد در دنیا می باشند ، توطئه
استعمارگران برای پخش مواد مخدر در کشور اسلامی ایران
، وجود افراد سود جو و در آمد بالای حاصل از قاچاق
مواد مخدر از جمله مهمترین عوامل گسترش مواد مخدر در
کشور ما می باشد.
دختران فراری ضمن اینکه خود مشکلات
گوناگونی را تجربه کرده و انگیزه بیش تری برای اعتیاد
دارند، گزارشها حاکی از آن است که تعدادی از دختران
فراری به سبب تهیه مواد مخدر از خانه گریخته اند. زیرا
در خانه ، والدین اصرار به ترک اعتیاد آنان داشته اند
وآنها به دلیل این که اعتیاد را ترک نکنند از خانه
گریخته اند. از طرفی بر خی از دختران فراری بدلیل
اعتیاد والدین و به خواسته آنان ، مجبور به خرید مواد
مخدر برای والدین معتاد می باشند . بنابر این اعتیاد
خود و اعتیاد والدین یکی دیگراز عوامل موثردر خانه
گریزی دختران می باشد. ۴) رسانه های گروهی رسانه های
گروهی خصوصا رادیو و تلویزیون امروزه در زندگی مردم
جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند. اما در این میان
تلویزیون با بهره گیری از دو حس بینایی و شنوایی
تاثیرگذار ترین عامل پس از خانواده بر روی فرد خصوصا
نوجوانان و جوانان است .تلویزیون می تواند در مورد
مطالب گوناگون آموزشهای مفیدی به مخاطبان بدهد .
همچنین تلویزیون می تواند با استفاده از برنامه ها
مختلف در هویت دهی به جوانان نقش ایفاکرده و الگوها و
فرهنگ هایی را به جامعه مخاطبین معرفی نماید. در واقع
الگو پردازی و تاثیر پذیری مستقیم از تلویزیون و فیلم
های به نمایش درآمده در ان ، واقعیتی انکار ناپذیر است
که در زمینه خانه گریزی هم این آثار کاملا به چشم می
خورد .تعداد زیادی از دختران فراری اعتراف کرده اند تا
زمانی که در بعضی از فیلم ها ندیده بودند نوجوانی به
سبب دعو با مادرش قهر می کند و از خانه خارج می شود ،
چنین راه حلی برای فرار به ذهن آنان نرسیده بود .آنها
تنها با دیدن چنین فیلمی به فکر فرار افتاده اند تا از
امر و نهی مادر خلاص شوند . ● پیامدهای خانه گریزی
دختران : ۱) پیامد های خانه گریزی بر فرد: فرهنگ
اسلامی جامعه ما ، اصولا فرار را قبول ندارد .چرا که
فرار با ضریب ۹۹% با آسیب همراه است . پدیده خانه
گریزی دختران بیشترین آثار و آسیب ها را بر فرد فراری
بر جای می گذارد. دختری که فرار می کند ، پس از فرار ،
با حادثه های گوناگون و تجربه های ناگواری روبه رو شده
و با خیلی مسایل و بزه ها آشنا می شود که بر شخصیت او
اثر می گذارد. از طرفی تصورش بر این است که پل های پشت
سرش خراب شده و راهی برای بازگشت به خانواده ندارد. و
به این ترتیب دچار آسب های بسیاری می شود.
گرفتار شدن
در دام شبکه های قاچاق دختران و زنان جوان: تجاوز،
اجبار و تحمیل که به خاطر نداشتن مکان و سرپناه مناسب
بعد از فرار دچار آن می شوند و افراد سودجو و باندهای
فساد به این بهانه آنها را فریب داده و وسیله درآمد
خود قرار می دهند، آمارها نشان داده است که دختران
فراری در همان 24 ساعت اول پس از فرار مورد سوء
استفاده جنسی قرار می گیرند.
اختلالات روانی (مثل افسردگی ، فشار های روانی ،
پرخاشگری) اختلالات شخصیتی( تعارض شخصیتی ، شخصیت مرزی
، شخصیت نمایشی و شخصیت ضد اجتماعی ) ، اختلالات
شناختی( احساس پوچی ، بی هدفی ، ناامیدی و...) و
اختلالات رفتاری ( سرقت ، تکدی گری ، روس پی گری ،خود
زنی و خود کشی و....) از جمله مهمترین آثار و پیامد
های فردی فرار می باشد .که در اغلب دختران فراری این
عوارض مشاهده و در برخی تحقیقات به آنها اشاره شده است
.
انگ اجتماعی و عدم امکان بازگشت به شرایط گذشته: دخترانی که بعد از فرار دوباره به خانه بر می گردند،
با برخوردهای توهین آمیز اطرافیان روبرو می شوند و این
مسئله آنها را مخمصه ای شدیدتر از قبل گرفتار می کند.
۲) پیامد های خانه گریزی بر خانواده : از آنجا که
خانواده و اعضای آن ، نزدیکترین اشخاص برای هر فرد
هستند ، مشکلاتی که برای فرد بوجود می آید ، بیشترین
تاثیر را پس از خود بر خانواده فرد میگذارد از جمله
مهمترین پیامد های خانه گریزی دختران در خانواده ،
ایجاد مشکلات عاطفی و روحی روانی برای اعضاء خانواده
خصوصا پدر و مادر است .تعداد زیادی از پدران و مادران
به دنبال فرار دخترشان ، دچار سکته ، بیماریهای قلبی و
امثال آن می شوند.
رفتار والدین پس از فرار فرزند در
برخورد با سایر فرزندان نیز تغییر می کند. و بدون
بررسی دقیق مساله فرار فرزندشان ، شیوه تربیتی خود را
تغییر می دهند. یا بر سختگیری و فشار های خود بر
فرزندان می افزایند یا برعکس ، بیش از حد معمول
فرزندان خود را آزاد می گذارند که هر دو این رفتار ها
به زیان دیگر فرزندان خواهد بود. الگو پذیری خواهر و
برادران دیگر از رفتار فرد فراری از دیگر پیامدهای
خانوادگی خانه گریزی می باشد. از مهمترین پیامدهای
فرار در خانواده ، ایجاد مشکلات عاطفی و روحی روانی
برای اعضای خانواده خصوصا پدر و مادر است، رفتار
والدین پس از فرار فرزند در برخورد با فرزندان دیگر
تغییر می کند، آنها بدون بررسی دقیق مسئله فرار
فرزندشان، شیوه تربیتی خود را تغییر می دهند و به شدت
سخت گیر می شوند و یا بیش از حد فرزندان خود را آزاد
می گذارند . ۳) پیامد های خانه گریزی بر جامعه : پدیده
خانه گریزی علاوه بر خود فرد و خانواده او، آسیب های
فراوانی را به جامعه وارد می کند. افزایش مشکلاتی چون:
اعتیاد ، قاچاق ، فحشا، دزدی ، دوستی های خیابانی،
روسپیگری ، آلودگی و بیماریهای جنسی از مهمترین پیامد
های خانه گریزی بر جامعه می باشد که هر کدام از مشکلات
یاد شده آسیب های متعددی را در جامعه بوجود می آورد که
پرداختن به آنها در حوصله این بحث نمی باشد. علاوه بر
آن ضررهای اقتصادی که پدیده فرار دختران بر جامعه می
گذارد ، نباید نادیده گرفته شود. افراد زیادی در
ارگانهای مختلف مثل دادگستری ، نیروی انتظامی ،
بهزیستی و... در ارتباط با فرار از خانه فعالیت می
کنند و هزینه های زیادی صرف این مساله می شود. که با
در نظر گرفتن پیامدهای فرار مثل اعتیاد ، بزهکاری و...می
توان گفت که بخش زیادی از سرمایه های کشور صرف پدیده
خانه گریزی و پیامد های آن می گردد و به عبارتی دیگر
خانه گریزی به اقتصاد جامعه نیز زیان می رساند . چون
فرار دختران منجر به فساد و جرایم دیگر می شود مبارزه
با آنها مستلزم صرف زمان و هزینه های هنگفتی برای
جامعه خواهد بود. راهکارهای پیشگیری و کاهش آسیب های
اجتماعی فرار : طی سال های اخیر برای پیشگیری اولیه و
ثانویه از این آسیب اجتماعی مراکزی ایجاد شده است که
به ساماندهی دختران فراری می پردازند، با وجود این
هنوز هم شاهد این بحران اجتماعی هستیم، کارشناسان
راهکارهای متعددی را برای پیشگیری از این معضل پیشنهاد
می کنند. الف- برطرف کردن فقر:
منظور از فقر، فقر فرهنگی و عاطفی است نه فقط فقر
اقتصادی، با توجه به اینکه پدیده دختران فراری در
خانواده های پرجمعیت بیشتر دیده می شود از طرفی مبدا
دختران فراری غالبا شهرهای کوچک و مناطقی است که
ساکنانش بسیار متعصبانه رفتار می کنند، خانواده ها
باید بدانند محدود کردن بیش از حد دختران، منع کردن
آنها از تحصیل و اقداماتی از این دست سعادت به همراه
ندارد. ب- پررنگ کردن مذهب:
ترویج عقاید مذهبی و دینی و درونی کردن آن برای
نوجوانان و جوانان از عوامل مهم کاهش فرار جوانان است
که باید مورد توجه خانواده قرار گیرد و فرزندان خود را
به رعایت اصول مذهبی و انجام فرائض دینی تشویق کنند
زیرا مقید بودن به فرائض دینی سد محکمی در پیشگیری از
آسیب ها و معضلات اجتماعی است. ج- ارائه آموزش های
مختلف به به والدین در خصوص نحوه رفتار با فرزندان از
طریق رسانه های گروهی خصوصا رادیو و تلویزیون:
بچه ها باید اطمینان کنند که هر اتفاق بدی که برایشان
افتاده باشد با صحبت کردن درباره آن با پدر و مادرشان
وضع از آنچه که هست خرابتر نمی شود، ایجاد یک رابطه
سالم بین اعضای خانواده، تبعیض قائل نشدن والدین بین
فرزندان، شناخت و آگاهی والدین از روحیات جوانان، حمایت از حقوق اجتماعی زنان، استفاده از مددکاران و
مشاوران با تجربه در مدارس، پارک ها، ترمینال ها و راه
آهن برای شناسایی دختران فراری، رفع موانع قانونی
برخورد با والدینی که نوجوانان و کودکان خود را مورد
آزار و اذیت قرار می دهند.
فراهم کردن زمینه اشتغال سالم و مناسب برای دخترانی که
دوره بازپروری را در مراکز اصلاح و تربیت گذرانده اند
و انجام تحقیقات گسترده درباره علل خانه گریزی و فرار
مجدد دختران از دیگر راهکارهای پیشگیری از این اسیب
اجتماعی است. هشدارهائی به والدین مهم ترین عامل فرار
دختران عدم توجه و بی احترامی، آزار و اذیت آنان،
محدودیت و محرومیت شدید، سردی روابط و کم محبتی، تبعیض
قائل شدن، آشفتگی خانواده، طلاق، روابط دوستی ناسالم
به ویژه دوستی با جنس مخالف، اصرار بر ازدواج اجباری و
ناآگاهی والدین از خصوصیات دوره نوجوانی و بلوغ است.
به فرزندانتان توجه و محبت کافی ابراز و برای آنان
ارزش و احترام قائل شوید و برای آنان هم وقت صرف کنید.
میان فرزندانتان به ویژه در مورد دختران تبعیض و تفاوت
قائل نشوید. با تربیت صحیح و اسلامی و کاشتن ایمان در
دل فرزندانتان برای آنان مصونیت ایجاد کنید نه محدودیت
و محرومیت . خانه و خانواده محل آرامش، اگر امنیت و
لذت فرزندان نباشد آنها به دنبال پناهگاهی بیرون از
خانه می گردند . اختلافات و مشاجرات خانوادگی، ضرب و
شتم و کتک کاری در خانواده ، زمینه فرار کودکان به
ویژه دختران را آماده می کند . روزانه حداقل 15 دقیقه
زمان برای هر کدام از بچه های خود به صورت فردی اختصاص
دهید و با آنها ارتباط برقرار کنید . سعی کنید با
دوستان فرزندان ارتباط برقرار کنید و با آنها آشنا
شوید . به علائق و سرگرمی های فرزندتان احترام بگذارید
و به همراه دوستان آنها در این سرگرمی ها شرکت کنید .
به جای انتقاد از فرزندتان از رفتار او انتقاد کنید ●
نتیجه گیری : گرچه پدیده خانه گریزی دختران درنگاه اول
پدیده فردی به نظر می رسد، اما با توجه به پیامدهای
سوء آن در جامعه ، تبدیل به یکی از آسیب های اجتماعی
جدی در سالهای اخیر شده است. مسلما عوامل متعدد
اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی موجبات خانه گریزی دختران
را فراهم می آورد ، اما برخورد نا صحیح متولیان امر و
عدم برنامه ریزی درست و منسجم در این زمینه را نباید
نادیده انگاشت . درطی سالهای اخیر برای پیشگیری اولیه
و ثانویه از این آسیب اجتماعی مراگز مداخله در بحران
های اجتماعی زیر نظر سازمان بهزیستی در شهر های بزرگ
ایجاد شده ، که به امر ساماندهی دختران فراری می
پردازند. اما با وجود این شاهد افزایش این پدیده در
جامعه هستیم و به نظر می رسد فعالیت بهزیستی و سایر
ارگانهایی زیربط چندان موفقیت آمیز نبوده است و حتی
برخی دختران با وجود ساماندهی مراکز مداخله در بحران
و... اقدام به فرار مجدد می کنند. اما واقعیت این است
که هیچ یک از دختران جامعه ما دوست ندارند فضای خانه
را با همه سختی ها و مشکلاتش رها کرده وبا « فرار » در
منجلابی از فساد و تباهی بیفتند. هیچ یک از دختران
دوست ندارند زندگی را در « سراب » و تنهایی تجربه کنند.
اما یکسری شرایط و عوامل در جامعه و خانواده (چناکه در
بخشهای قبل اشاره شد ) آنها را نا خواسته به سمت خانه
گریزی سوق می دهد. دختران فراری از روز اول فراری و
خیابانی نبودند. اگر زندگی آنها را بررسی کنیم می
بینیم پدر و مادر نداشتند ، یا والدین معتاد داشتند ،
یا فقر اقتصادی در این امر دخیل بوده است.
دختری که
امروز از خانه به لحاظ اوضاع بد اقتصادی ، اعتیاد
والدین ، ازدواج اجباری و.. فرار می کند ، وقتی با
سرزنش و تحقیر و تهدید والدین روبه رو شد و جامعه هم
به جای حل و پرداختن به مشکل ، او را انگشت نما کرد ،
مسلما تبدیل به زن خیابانی ، معتاد ، دزد و حرفه ای
سابقه دار می شود. و در واقع می توان گفت همه این
آسیبها به نوعی با هم در ارتباط هستند. بنابراین
مسئولین امر می بایست پدیده خانه گریزی دختران را یک
آسیب جدی قلمداد کرده و در جهت کاهش آن اقدامات اساسی
انجام دهند. البته برای پیشگیری بهترو بیشتر همه جامعه
باید فعالیت کنند. مطبوعات ، صداو سیما ، خانواده ها ،
متولیان امر فرهنگی و مدرسه و... می توانند در پیشگیری
از این آسیب اجتماعی موثر باشند. در پایان به منظور
پیشگیری و کاهش این پدیده پیشنهاداتی به دست اندرکاران
امر ساماندهی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی بشرح ذیل
ارائه می گردد: ● پیشنهادات: - استواری و تحکیم کانون
خانواده با ارائه آموزش های مختلف - افزایش توان مالی
و فرهنگی خانواده ها ی آسیب پذیر - حمایت از حقوق
اجتماعی زنان به عنوان قشری که ضریب آسیب پذیری آنان
بالاست - آموزش به والدین در خصوص نحوه رفتار با
فرزندان از طریق رسانه های گروهی خصوصا رادیو و
تلویزیون - آموزش به والدین و نوجوانان در خصوص شناخت
دوران حساس بلوغ و نوجوانی - فراهم نمودن زمینه اشتغال
سالم و مناسب برای دخترانی که دوره باز پروری را در
مراگز بازپروری سپری کرده اند - استفاده از مددکاران و
مشاوران با تجربه در مدارس - استقرار مددکاران در
پارکها ، ترمینالها ، راه آهن برای شناسایی دختران
فراری - رفع موانع قانونی برخورد با والدینی که کودک
خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهند - ایجاد مراکز
مددکاری یا مشاوره خانواده بصورت رایگان با هزینه های
خیلی کم در مناطق آسیب پذیر - انجام تحقیقات گسترده
درباره علل خانه گریزی و علل فرار مجدد - برخورد جدی و
قانونی با بی بندو باری و بدحجابی در جامعه و در پایان
گفت بررسی ابعاد مختلف پدیده های اجتماعی از جمله خانه
گریزی دختران ، نیاز به انجام تحقیقات میدانی گسترده
با بهره گیری از محققان ، روانشناسان ، مددکاران
اجتماعی و... دارد و با یک تحقیق یا یک مقاله نمی توان
به همه ابعاد پرداخت. در این مقاله نیز فقط بخشی از
پدیده خانه گریزی یعنی مهمترین دلایل و پیامدهای خانه
گریزی مورد بررسی قرار گرفته است که قطعا خالی از
اشکال نخواهد بود. امید که مطالب ارائه شده بتواند
قدمی هر چند کوتاه در کاهش این معضل بردارد .
انشاءالله
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
اتهامات متقابل احمدینژاد و باهنر
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
فرارو :
محمدرضا باهنر که زمانی گفته بود:
«من اولین
کسی بودم که بحث ریاستجمهوری احمدینژاد را مطرح کردم»
یا در نقد دولت فعلی گفته بود:
«الان خرد
وجود دارد ولی شجاعت احمدینژاد وجود ندارد».
حالا از احمدینژاد شاکی است و گفته رفتار او دارد تند
میشود و مقامات قضائی هم گفتهاند که برای برخورد با
احمدینژاد آمادگی وجود دارد.
به گزارش شرق، اگرچه محسنیاژهای دیروز سخنان باهنر
را تکذیب کرد و گفت چنین چیزی نشنیده است. باهنر در
جلسه جامعه اسلامی مهندسین گفته است:
«رئیس دولتهای
نهم و دهم به اندازه کافی جرم مرتکب شده ولی شرایط
برخورد باید فراهم شود. حرکات آقای احمدینژاد ابتدا
به بهانه عملکرد برخی قوا بود، اما الان به سمت
ایرادگرفتن از کلیت نظام رفته است. امیدوارم که در آخر
مسیر، پرت نشویم و انشاءالله عاقبت همه ما ختم به خیر
شود».
کانال دولت بهار در واکنش به سخنان باهنر او را «رانتخواری
که خودش را لو داد» خواند و به نقل از احمدینژاد نوشت:
«یک آقایی که
نسبت به دولت خیلی تند است، یک بار پیش من آمد و بحث
کرد که انقلاب باید حفاظت شود. من پرسیدم که چگونه،
او جواب داد که دو جناح داریم که برای فعالیت نیاز به
پول و هزینه دارند. من پرسیدم خب چه کار کنیم. او جواب
داد که دو شرکت نفتی را به آنها بدهید و از آنان پول
نگیرید تا انقلاب را حفظ کنیم. به او گفتم همین را
بنویس و به من بده. او نوشت و من الان نامه را در خانه
دارم... چند روز بعد از این مصاحبه محمدرضا باهنر
مصاحبه کرد و لو داد که پیشنهاد بیشرمانه را او داده
بود».
احمدینژاد اخیرا در نامهای که خطاب به رهبری نوشته
است، از محدودشدن اختیارات رهبری، اصلاح دفتر مقام
رهبری، برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و مجلس بدون
مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی
و آزادی زندانیان سیاسی و سختنگرفتن به منتقدان سخن
گفته بود.
باهنر
که زمانی از حامیان پروپاقرص احمدینژاد بود دو ماه
قبل گفته بود: «من با آقای احمدینژاد ٢٠ سال سابقه
کار سیاسی مشترک داشتیم. ایشان ٢٠ سال عضو جامعه
مهندسین بود». او که حالا موافق با برخورد قضائی با
رئیس سابق دولت است، دو ماه پیش معتقد بود که احمدینژاد
در اتفاقات سال ٨٨ تقصیر داشت ولی جرمی مرتکب نشده بود.
باهنر که این روزها به کنایه از اقدامات اشتباه احمدینژاد
میگوید:
«در آن هشت سال وزارت نفتی که با ۸۰ هزار نفر میتواند
اداره شود، یکباره ۱۰۰ هزار نیروی جدید استخدام کرد و
قس علیهذا، اما حالا آقا اپوزیسیون نظام شده است».
آن روزها گفته بود:
«هرکس میخواهد با این دولت کار کند، باید رفتار و
افکارش را با احمدینژاد هماهنگ کند».
به نظر باهنر این روزها، احمدینژاد دیگر آنقدر ارزش
ندارد که بخواهد در حاشیه جلسات مجمع بنشیند و با او
حرف بزند. میگوید: «در مجمع این اواخر او را بیشتر میبینم.
بیشتر هم در حد همین سلام و احوالپرسی است. صحبت خاصی
با هم نداریم. اینقدر که دیگر ارزش ندارد که بخواهیم
بایستیم با او درباره اینکه فلان حرف را در فضای مجازی
زده و شکایت کرده و... صحبت کنیم».
اما زمانی
گفته بود: «صداقت و گفتار احمدینژاد باعث نفوذ او در
قلبهای مردم شده است».
باهنر حتی مدعی است حضور او باعث شده که چهار نفر از
وزرای نخستین کابینه معرفیشده احمدینژاد رأی نیاورند
و حتی بر سر نخستین بودجه احمدینژاد با او چک و چانه
زده و مخالفت کرده است. اما واقعیت چیز دیگری است.
پانزدهم
اسفند ٨٤ با تأخیری زیاد نخستین بودجه دولت نهم به
مجلس رفت. کارشناسان، بودجه دولت عدالتمحور را بهشدت
انبساطی، تورمزا، ضد تولید و اشتغال و بحرانزا توصیف
کردند.
اما در کوران نقدهای فراوانی که بر بودجه رفت، نتیجه
بسیار شگفت از کار درآمد. مجلس نهتنها سقف بودجه را
به لایحه بازگرداند، بلکه رقم پیشنهادی دولت را هم
افزایش داد.
کارشناسان اقتصادی همان زمان گفتند آنچه در جلسه مجلس
هفتم رخ داد، مسئولیتی سنگین را متوجه نمایندگان میکند.
مجلس یکدست اصولگرا همان بودجه انبساطی را باز هم
افزایش داده و تازه دولت را از برخی محدودیتها معاف
کرده بود. باهنر از جمله همان اصولگراهایی است که
زمانی حامی ششدانگ رئیس دولت نهم و دهم بود اما در
برابر همه این مستندات مجبور میشود تأیید و اعتراف
کند که: «من نمیخواهم اعلام برائت کنم و بگویم من هیچ
نقشی در حمایت از دولت آقای احمدینژاد نداشتم. من از
ایشان حمایت میکردم».
محمدرضا باهنر زمانی در کنار سایر اصولگرایان برای
شهردارشدن احمدینژاد تلاش زیادی کردند. وزارت اطلاعات
دولت اصلاحات بابت پرونده سوآپ نفت در زمان استانداری
احمدینژاد در اردبیل، او را تأیید نمیکرد، اما
اصولگرایان پا در یک کفش کرده بودند تا او را شهردار
کنند چراکه حتی ریاستجمهوری را هم در ناصیه او میدیدند.
باهنر با تأیید اینکه: «من قبول دارم که گفتهام
شهرداری برای آقای احمدینژاد دستگرمی است و ما او را
برای ریاستجمهوری در نظر گرفتهایم» گفته بود: «من
این را گفتهام اما ببینید آن زمان آقای احمدینژاد را
آقایان در سیستم اطلاعاتی رد کرده بودند که صلاحیت
شهردارشدن ندارد. من رفتم و با آقای یونسی صحبت کردم،
گفت یکسری مشکلات مثل فروش نفت و... دارد. من گفتم
این اجازه را همه استانداران مرزی از آقای هاشمیرفسنجانی
داشتند. نکته دوم این بود که
گفتم آقای احمدینژاد که استاندار بوده و دکترا دارد،
صلاحیت ندارد اما آن شهردار پیشین که فوقدیپلم داشت،
صلاحیت دارد؟! گفتم مشکل از فیلتر است. بعد برای اینکه
یک تیکه سیاسی هم بپرانم، گفتم در ضمن خودت بدان، به
آقای خاتمی هم بگو که شهرداری برای احمدینژاد دستگرمی
است والا او رئیسجمهوری آینده است. آن زمان هم اصلا
حدس نمیزدم که دو سال بعد رئیسجمهور است؛ فکر میکردم
حالا ١٠ یا ١٢ سال بعد رشد کند...».
احمدینژاد
را یک متخصص مغز و اعصاب معاینه بالینی کند
ابراهیم فیاض، مردمشناس، هم درباره احمدینژاد به
ایلنا گفته است: «سال
۸۸، جنگ، جنگ دو گروه نخبه بود؛ احمدینژاد و هاشمیرفسنجانی،
بقیه آتشبیار معرکه بودند. به همین دلیل قشرهای بالای
اجتماع وارد شدند. البته آنجا احمدینژاد خودش را بهسرعت
کنار کشید. سال ۸۸ ماجرا را شروع کرد و اولین کسی که
مخفی شد خودش بود! دیگر اثری از او نمیبینید، با
اینکه آن حرفها را به هاشمیرفسنجانی، ناطقنوری،
میرحسین موسوی و زن میرحسین موسوی زد، آشوب بهپا کرد
و خود، آغازگر فتنه بود. آن سال احمدینژاد شروعکننده
فتنه بود. معتقدم جنگ اصلی بین احمدینژاد و هاشمیرفسنجانی
بود. بعد هم مردم عادی آمدند وسط و قشر نخبه را جمعوجور
کردند و در ادامه هم که ماجرای ۹ دی رخ داد.
اینبار اما جدال دو قشر نخبه نبود. هاشمی که از دنیا
رفته بود و احمدینژاد اینبار با حمله به لاریجانیها
و قوه قضائیه و همچنین نوشتن نامه به رهبری، مثل نامهای
که سال ۸۸ هاشمی به رهبری نوشت، آمد که جای او را
بگیرد و به دنبال یک فتنه جدید بود که خب شکست خورد».
ابوالقاسم رئوفیان، اصولگرا، هم به نامهنیوز گفته: «به
نظر من احمدینژاد دچار نوعی خودشیفتگی شده است و با
اقداماتی مانند نوشتن نامه به رهبری در پی نشاندادن
جایگاه والایی است که نشئتگرفته از یک توهم وخودبزرگبینی
از ناحیه اوست.
البته نفس نوشتن نامه حتی به عالیرتبهترین مقام چیز
بدی نیست، اما هدفی که نگارنده تعقیب میکند مهم است
که او در پی ارتقای جایگاه و پایگاه خود در بین رجال
سیاسی و مردم است و همچنین القای اینکه سرآمد دیگر
مسئولان پیشین و پسین است که به اعتقاد من او نیاز به
یک معاینه بالینی از سوی متخصصان مغز و اعصاب و روان
دارد».
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی