از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...
از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

فاصله طبقاتی، انقلاب اجتماعی ...

 

 

    فاصله طبقاتی، انقلاب اجتماعی ... 

 

   برای دیدن مرجع یا عنوان اصلی به لینک فوق اشاره کنید

 

 فیاض گفت: الان انقلاب اجتماعی که در حال رخ دادن است در واقع محور اصلی آن حوزه‌ی علمیه‌ی قم است و در نهایت به یک انقلاب دینی تبدیل می‌شود. ببینید الان حوزه خودش دچار فاصله‌‌ی طبقاتی شدیدی است عده‌ای در حوزه گرسنه هستند اما در تضاد با آن‌ها کاخ‌هایی در قم به عنوان موسسه ساخته می‌شود و میلیاردی هزینه می‌کنند اما طلبه‌ی دیگری است که می‌گوید من ماهی یک پفک برای فرزندم نمی‌توانم بخرم و در قم جنگ طبقاتی رخ داده‌ است.
وی در آخر گفت: طلبه‌هایی که در دانشگاه هستند چون کارهای تحقیقاتی می‎‌کنند درآمد کسب می‌کنند اما بعضی از طلبه‌ها ماهی ۸۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرند و درمحله‌های فقیرنشین زندگی می‌کنند. یک مرجعی مثل شبیری زنجانی که یک قمی اصیل است و به سیاست کار ی ندارد را مقایسه کنید با آیت الله مکارم شیرازی که بیشتر در ساختارهای حکومتی است و این فاصله‌ی طبقاتی بین آن‌ها نیز کشیده شده است و بنیادی است.

 متن کامل

 تهیه و تدوین : عبد عاصی

در اتاق دربسته ننشینید و برای مردم تصمیم بگیرید


 

 

 در اتاق دربسته ننشینید و برای مردم تصمیم بگیرید

 

 

 برای دیدن مرجع یا عنوان اصلی به لینک فوق اشاره کنید

 

به گزارش ایسنا، شفقنا نوشت: استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در بیت الأحزان اصفهان، اظهار داشت: قرآن مجید ۲۷۶ بار رحمت وجود پروردگار را مطرح کرده است. نکات بسیار مهمی در آیات در زمینهٔ رحمت وجود دارد و می توان گفت آیات رحمت، روش زندگیِ با برکت را نشان انسان می دهد. یکی از آن آیات در سورهٔ مبارکهٔ آل عمران و خطاب به شخص رسول اکرم(ص) است: «فَبِمٰا رَحْمَهٍ مِنَ اَللّٰهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ اَلْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شٰاوِرْهُمْ فِی اَلْأَمْرِ فَإِذٰا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ یحِبُّ اَلْمُتَوَکلِینَ»(سورهٔ آل عمران، آیهٔ ۱۵۹)، این اخلاق، این نرمی و مدارای تو با مردم جلوهٔ رحمت خدا در وجود توست و به خاطر این رحمت نرم خو شدی؛ اگر آدم خشمگین و سخت دلی بودی، بر اثر این حالت خشم و سخت دلی، تمام مردم تو را رها می کردند و می‌رفتند.» به نظر می‌رسد معنی آیه این است که مردم تحمل خشم، سخت دلی و سنگ دلی را ندارند و در برابر آدم های خشمگین و سخت دل پس می زنند؛ لذا در طول تاریخ -از زمان حضرت آدم تا امروز- ثابت شده که خشم و سنگ دلی جواب نداده است.

استاد اخلاق حوزه‌های علمیه با بیان اینکه نبودِ خشم و سنگ دلی از آثار رحمت الهی در وجود انسان است، تاکید کرد: کسانی که حالت خشم بر آنها حاکم است و در برابر همه چیز خشمگین می شوند، کسانی که انسان های سنگ دل و سخت دلی هستند، نشان می دهند که رحمت پروردگار نصیب آنها نشده است و خودشان هم باعث شده اند که رحمت الهی نصیب آنها نشود؛ اگر درد خشم و سنگ دلی را با تمرین درمان کنند، یقیناً تجلی گاه رحمت پروردگار می شوند.

او گفت: دستوراتی که خداوند به پیامبر(ص) می دهد، نسبت به عرب آن روز که اسلام وجودش نهالی بود و هنوز درخت ریشه داری نشده بود، بسیار جالب است. عرب بی در و پیکر، بی اخلاق، تندخو، هیجان دار و هجوم کننده که پیغمبر عظیم الشأن اسلام هم از اخلاق آنها در امان نبود یعنی هنوز حساب خاصی برای حضرت باز نمی کردند و آن گونه که باید، ادب را نسبت به او رعایت نمی کردند. پیغمبر(ص) بین این مردم زندگی می کند.

مفسر و پژوهشگر علوم و معارف قرآن ادامه داد: دستورات خداوند نسبت به رفتار پیامبر(ص) با مردم آن زمان، دستورات عام است و شامل حال تک تک مرد و زن امت هم می شود؛ چرا که خدا در سورهٔ احزاب پیغمبر اکرم(ص) را سرمشق نیکوی امت می داند، یعنی کارهایی که او می کند، برای شما حجت و سرمشق است و روشی که او با مردم به کار می برد، شما هم باید به کار ببرید؛ البته اگر آخرت آباد را انتظار دارید و دلتان می خواهد یاد خدا در وجودتان جلوه کند. «لَقَدْ کٰانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اَللّٰهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کٰانَ یرْجُوا اَللّٰه»(سورهٔ أحزاب، آیهٔ ۲۱)، اگر می خواهید به خدا امید ببندید که خدا به شما رو کند، اگر آخرت آبادی را امید دارید و اگر می خواهید درونتان غرق یاد حق شود، به پیغمبر اقتدا کنید.

او به دستورات خداوند به پیامبر (ص) بر اساس رحمت خود، اشاره و تصریح کرد: «فَاعْفُ عَنْهُمْ»، اینها مردمی هجومی، هیجانی، خشمگین، تند و تلخ هستند و تو هم در امان نیستی. ادب را رعایت نمی کردند و در روایات دارد که گاهی با همان حالت هیجان و تندخویی وارد مسجد می شدند و خیلی تند و تیز و تلخ می گفتند که محمد کدام یک از شماست؟ در کمال بی ادبی از حضرت سراغ می گرفتند. پیغمبر اکرم(ص) هم به مردم یاد داده بودند که با تازه واردین، وارد مسئله ای نشوید تا خودم وارد شوم. می فرمودند؛ کسی که سراغش را می گیرید، منم و جمعیت را می شکافت. مسجد هم سقف نداشت و هنوز تمام نبود، پول هم نداشتند که تمامش کنند. هوا گرم بود و مردم برای نماز ظهر می آمدند، نماز را می خواندند و می رفتند. منبرهای رسول خدا(ص) صبح بود و شب هم منبر نداشتند، چون هوای شبِ مدینه هم گرم بود. می گفتند آن کسی که سراغش را می گیرید، منم و جمعیت را می شکافت، جلو می آمد و سرش را روی دامن پیغمبر(ص) می گذاشت، با پایش هم مردم را به عقب هُل می داد که جای راحتی برای خودش باز کند، بعد با همان هیجان و خشم به پیغمبر(ص) می گفت برایم قصه بگو، شنیده ام تو خوش زبانی! پروردگار به حضرت دستور می دهد: «فَاعْفُ عَنْهُمْ» از آنها گذشت کن، موضع گیری و تلخی نکن، جواب هیجان را با هیجان نده، جواب خشم را با خشم نده، جواب بدی را با بدی نده.

انصاریان افزود: این آیه دو بار در قرآن تکرار شده است که اگر ما بتوانیم این آیه را عمل کنیم، دلیل بر این است که مؤمن واقعی هستیم. این دو آیه عجیب است و هر دو هم یک مطلب را می گوید: «وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَهِ السَّیِّئَهَ»(سورهٔ رعد، آیهٔ ۲۲؛ سورهٔ قصص، آیهٔ ۵۴)، بدی مردم را با نیکی جواب بده. در ضرب المثل‌های ایران می گویند جواب و سزای بدی بدی است، اما آیهٔ شریفه می گوید نه، شما پاداش بدی دیگران را هم نیکی قرار دهید. اینها کمال مسلمانی، کمال اخلاق و انسانیت است و این نیکی‌ها، اخلاق خوش، رفتار نرم و گذشت بسیار جواب می دهد.

خشم و دفع در این چهل سال جواب نداده است

او با تأکید بر اینکه دفع در این چهل ساله جواب نداده است، اظهار کرد: دفع موجب جذب جوان نمی شود؛ اگر ما با مردم بدی کنیم، مردم را بتارانیم، خشمگینانه با مردم برخورد کنیم، سر مردم داد بکشیم و دست روی مردم بلند کنیم، مردم نمی ایستند و رها می کنند، بی تفاوت و مخالف می شوند؛ اما محبت تاکنون جواب داده است. سزای بدی، بدی نیست! ما دستور به خشم، دستور به مشت بلند کردن، دستور به داد کشیدن و دستور دست بردن به اسلحه هم داریم، ولی در مقابل دو طایفهٔ منافقین و کفار؛ اگر آنها با ما جنگ شروع کردند و اگر هم جنگ شروع نکردند که ما دستور برخورد با آنها را هم نداریم، یعنی جامعه باید پر از رحمت و نرمی پروردگار باشد.

نویسنده کتاب « تفسیر حکیم»، یکی از نشانه‌های دفع جوانان را مساجد خالی دانست و گفت: من چند روز پیش در قم طرحی را به علمای قم برای مساجدی دادم که خلوت شده است و در آن طرح گفتم ما می توانیم تمام مسجدهای خلوت شدهٔ ایران را پر کنیم. پر کردن مساجد راه دارد و اکثراً این راه را بلد نیستند؛ بنا شد در قم این پیشنهادهای من را تکمیل کنند، بلکه بتوانند دوباره مساجد را به روزگار گذشته‌اش برگردانند. ما دستور جنگ با منافقین و کفاری داریم که شروع به جنگ با ما می کنند، ولی اگر در تمام قرآن و روایات بگردید، ما هیچ جا نداریم که خودتان سر خود با مجرم برخورد کنید. قرآن و روایات برای مجرم برنامه قرار داده اند و اوّلین برنامه شان هم انتقال محبت است.

جنبه جذبی ما ضعیف و جنبه دفعی بسیار شدید شده است

انصاریان ادامه داد: یکی زنا کرده و دستگیر شده است، اسلام به او یاد می دهد و می گوید اقرار به این جرم واجب نیست، لازم نیست به کسی بگویی، لازم نیست خودت را به دادگاه معرفی کنی. یک جرمی بین خودت و من کرده‌ای، آشتی کن و من هم می‌بخشم؛ اما خودت را به زحمت نینداز، خودت را دچار تازیانه و آبروریزی نکن. تمام موارد برخورد با جرم، ابتدا با محبت شروع می‌شود. حال به فرض مجرمی را گرفتند و جرمش هم ثابت شد، فقط باید براساس قوانین قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) با او رفتار شود. حق این را ندارند که یک چَک به او بزنند و اگر بزنند، باید از او حلالیت بطلبند؛ اگر زیر مشت و لگد زخمی‌اش کنند، باید دیه بدهند؛ اینها الحمدلله عمل نمی‌شود، یعنی جنبهٔ دفعی ما در این چهل سال خیلی شدید بوده و جنبهٔ جذبی مان که رحمت الله هست، بسیار ضعیف بوده است.

امام جمعه‌های تلخ، تیز و تند را در شهرهای پرجمعیت تغییر دهید

او گفت: چند وقت پیش به یک جلسهٔ بسیار مهمی دعوت شده بودم که بعضی از سران مملکت هم بودند؛ از من پرسیدند: شما بین مردم هستید و همهٔ شهرها، حتی تا روستاها می روید، نظرتان دربارهٔ مردم چیست؟ باید با مردم چه کار کرد که آرام باشند و مردمی که قهر کرده اند، برگردند؟ گفتم: من یک نظر بیشتر ندارم و آن هم محبت کردن به مردم است. محبت کردن به مردم هم کم کردن بار و درد مردم است. شما می توانید خیلی چیزها را از روی دوش مردم بردارید که امکان هم دارد.

این مترجم نهج البلاغه و صحیفه سجادیه افزود: پنج پیشنهاد به آنها دادم که فعلاً دستور داده اند یکی از آنها در یک گسترهٔ محدودی عملیاتی شود؛ نمی دانم عملیاتی هم شده یا نشده است. یک پیشنهادی که دادم، این بود: امام جمعه های تلخ، تیز و تند را در شهرهای پرجمعیت تغییر دهید. چون دفع خیلی خطرناک است! جذب رحمت الهی است، مردم را دور هم جمع کرده و ایجاد محبت می کند؛ بنابراین خداوند در قرآن مجید اجازه داده اند که با دو طایفهٔ منافقین و کفار اگر با شما جنگیدن با آنان بجنگید و اگر کاری به کار شما نداشتند، شما هم کاری به کارشان نداشته باشید. همین محبت پیغمبر(ص) و همین رحمت الهی در وجود پیغمبر(ص) بود که مردم را جمع کرد. چه مانعی دارد که آدم در هیچ موردی عصبانی نشود؟ چه مانعی دارد که آدم در همهٔ موارد محبت کند؟

او به نمونه برخورد محبت آمیز با مردم سایر ادیان اشاره و خاطرنشان کرد: تاکنون چند مسیحی و فکر می کنم یک یهودی به من برخورده اند، فقط با محبت با آنها برخورد کرده ام و آنها شیعه شده اند؛ حتی دو – سه مهندس و دکتر با سوادِ غیرشیعه به من برخوردند و شیعه شدند. یکی از آنها قبل از برخورد به من شیعه شده بود که او هم دکتر و رئیس بهداری مرکز استان بود. گفتم کدام یک از کتاب‌های ما را خوانده ای؟ گفت: هیچ کدام. گفتم: پس چه شد که شیعه شدی؟ گفت: من در قرآن مجید دیدم که خدا به پیغمبر(ص) می گوید: «فَبِمٰا رَحْمَهٍ مِنَ اَللّٰهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ اَلْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»، اتفاق افتاد و به مکه رفتم، دیدم که آخوندهای عربستان از زهرمار هم تلخ ترند! گفتم اگر دین این است، من این دین را نخواستم و همان جا در خانهٔ کعبه و مسجدالحرام شیعه شدم؛ بعد هم کنار شماها آمدم. امسال هم اتفاقی به من گفتند که شما برای منبر به شهر ما می‌آیی، هر شب می آیم. شما آخوندهای شیعه از عسل شیرین‌تر هستید. شما اسلام را نشان می دهید و آنها ما را از اسلام دفع می کنند. چه عیبی دارد که آدم در همه جا گذشت نشان دهد؟ چه عیبی دارد که آدم در همه جا محبت نشان دهد؟

انصاریان با بیان اینکه دعای عرفه، موجی از محبت و رحمت است، اظهارداشت: در مؤسسه ام که در شهر قم هست، با بسیاری از کشورها از طریق سایت در ارتباطیم و شبانه روز با ما تماس دارند. تاکنون نزدیک چهارصد هزار سؤال از خارج و داخل کشور از ما پرسیده‌اند، خیلی از به اصطلاح نامه‌هایی که برای ما بر روی سایت می آید، خواندنی است که بر اثر همین محبت است. یک نامه در بایگانی مان داریم که از یک استاد دانشگاه مصر است و این نامه را در ماه ذی القعده برای من فرستاده است. من او را نمی‌شناسم، ولی ایمیل زده بود که من استاد دانشگاهی در مصر هستم و با شنیدن دعای عرفهٔ شما شیعه شدم؛ چون دیدم همه ٔ این دعا محبت و رحمت است. فارسی‌هایش را که نمی فهمیدم، ولی آن تُن خواندن و حرف زدن معلوم بود که موج فقط موج محبت است و ما نمونهٔ این دعا را در دین خودمان نداریم. نوشته بود من شیعه شدم و خدا در روز یازدهم ماه، یعنی روز ولادت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) اولادی به من داده است که اسم او را علی گذاشتم. شما از امام زمان(عج) بخواهید که به این بچه دعا کند و این بچه شیعهٔ ناب از آب در آید. این محبت است! من که او را ندیدم تا خودم رودررو محبت کنم بلکه دعا موج محبت و دریای محبت بود.

او به نمونه دیگری از گذشت و بخشش در رفتار اشاره و خاطرنشان کرد: کارگردان های سایت مؤسسه یک روز نشسته بود و با یکدیگر مشورت می کنند که این ایمیلی را که آمده است، دست ایشان بدهیم یا ندهیم؟ عده ای می گویند ندهیم، اما یک نفر می گوید به دست ایشان بدهیم چرا که این نامه خطاب به ایشان نوشته است. بالاخره تصمیم بر این شد که نامه را به من بدهند. نامه از آمریکا بود و اسم من را نوشته بود، بدون سلام و هیچ چیزی، فقط شروعش با اسم من بود و نوشته بود: یقین دارم که شخص جناب عالی، آقای حسین انصاریان، یک حیوان هستید! آدرس هم داده بود و معلوم بود آدم شجاعی است؛ البته می‌دانست فاصلهٔ ما تا آمریکا خیلی زیاد است و نمی‌توانیم با او رودررو شویم. گفتند چنین ایمیلی برای شما آمده است، گفتم: بدهید تا من جواب بدهم؛ نوشتم: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»؛ یک، از اینکه از من خبر گرفتید، خیلی ممنون و متشکرم؛ دو، از اینکه یک رفیق به رفیق هایم اضافه شد، من خدا را شکر می کنم؛ سه، من از شما تقاضا می کنم که رابطه ات را با من قطع نکن و باز هم برای من ایمیل بده. امضا کردم. جواب ایمیل من آمد، نوشته بود: از جوابی که به من دادید، متشکرم و من جواب شما را خواندم، برایم ثابت شد که حیوان خودم هستم، من را ببخش! بعد هم دیگر با سایت ارتباط داشت و مسائلش می پرسید و بالاخره جزء شما شد. حالا من هم می خواستم یک جواب بدهم و ده تا فحش روی آن یک فحش بگذارم، یک نیرو را برای اسلام از دست داده بودیم.

انصاریان گفت: گذشت، مردم را جذب می کند، زنِ خانواده را برای شوهر حفظ می کند، شوهر را برای زن حفظ می کند، فرزندان را در دامن پدر و مادر نگه می دارد و نمی گذارد فرزند دچار دزدان روز در بیرون شوند. دفع حرام و خطرناک است، نیروها را کم و مردم را بدبین می کند؛ ای کسانی که از دولت و آخوندها کارگردان مردم هستید، جاذبه و محبت داشته باشید، دفع را رها کنید که کاری ظالمانه و بد است؛ اگر هم جُرم مجرمی ثابت شد، قرآن مجید و روایات برنامه ریزی دقیقی کرده اند که به مجرم ظلم نشود، چون ظلم حرام است.

او به برنامهٔ قرآن دربارهٔ قاتل اشاره و خاطرنشان کرد: یک نفر قتل می‌کند و قاتل را دستگیر می کنند، طرف را بی گناه کشته است. قرآن مجید به خانوادهٔ مقتول می‌گوید که من تو را بین سه کار مخیّر می کنم: اول قصاص: اگر خیلی دلت سوخته است، قاتل را بکشند؛ البته نه اینکه فقط روی این یک حکم اصرار دارم، بلکه یک مورد آن قصاص است. دوم دیه گرفتن: اگر قاتل پول دارد، پول دیه را بگیرید و رهایش کنید. سوم اگر قاتل را ببخشید، برای شما خیلی بهتر است؛ یعنی هم اخلاقِ با منِ خدا شده اید. مگر من وحشی -قاتل حمزه- را که مسلمان شد، نبخشیدم؟ مگر من بت پرستان مکه را بعد از مسلمان شدن نبخشیدم؟ مگر من قاتل های عمار و سمیه را بعد از مسلمان شدن نبخشیدم؟ مگر من هر قاتلی را به دار کشیدم؟ خداوند بر بخشش قاتل تأکید می کند تا رحمت خدا در خانواده تان، وجود خودتان، مردم، مدرسه ها، دولت، نماز جمعه ها و امام جمعه ها جریان داشته باشد.

محقق، مفسر و پژوهشگر علوم و معارف قرآن کریم با بیان اینکه تلخی و قهر، جرقهٔ آتش دوزخ است، گفت: تلخی برای شیطان است! تلخی برای آدمی است که کم داشته و روحیه ناقصی دارد، پیغمبر(ص) می فرمایند: تلخی جرقه ای از آتش دوزخ در وجود افراد خشمگین، تلخ، سنگ دل، عصبانی و هجوم کنندهٔ به مردم هست، این یک دستور است، می توانیم عمل کنیم؟ اگر مایهٔ ایمانی مان بالا نباشد، نمی توانیم عمل کنیم؛ حالا خواهرم یک اشتباه کرده است، با او قهر می کنم تا هر دو بمیریم؛ با برادرم قهر می کنم تا هر دو بمیریم. قهر جرقهٔ آتش دوزخ است که پیغمبر(ص) فرموده اند؛ بیش از سه روز نگه ندارید! حالا سه روز قهر باشید، یک خرده آرام بگیرید و دوباره به همان محبت و رابطهٔ اوّل برگردید. همه باید نمایندهٔ رحمت خدا باشیم!

انصاریان به جلوه های دیگر رحمت الهی در انسان اشاره کرد و افزود: فَبِمٰا رَحْمَهٍ مِنَ اَللّٰهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ اَلْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شٰاوِرْهُمْ فِی اَلْأَمْرِ فَإِذٰا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ یحِبُّ اَلْمُتَوَکلِینَ». این جلوهٔ رحمت الهی در وجودت است که آدمی نرم، با مدارا، خوش اخلاق و خوش برخورد هستید و اگر این رحمت خدا نبود، همه از دور تو پراکنده می شدند.

استاد اخلاق حوزه های علمیه خطاب به مردم و مسئولین گفت : حال این دستورات را نسبت به یکدیگر عملی کنید: الف) «فَاعْفُ عَنْهُمْ»، از آنها بگذرید؛ ب) «وَ اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ»، و به جای آنها بر ایشان طلب مغفرت کنید و بگویید: خدایا! اینها را بیامرز، من هم می بخشم. ج) «وَ شٰاوِرْهُمْ فِی اَلْأَمْرِ»، حبیب من! در امور امت با آنها مشورت کنید. در اتاق دربسته ننشینید و برای مردم تصمیم بگیرید، برای مردم مالیات وضع کنید، برای مردم بیمه و ارزش افزوده درست کنید، در اتاق دربسته باری روی دوش امت نگذارید! از چهره های ریش سفید هر صنفی بخواهید که شما را راهنمایی کنند تا امور امت به آسانی و خوبی بگذرد؟ در اتاق دربسته، نشناخته و نفهمیده برای خود قانون درست می کنید و به مردم فشار می آید. «وَ شٰاوِرْهُمْ فِی اَلْأَمْرِ»، در صورتی که باید در کل امور زندگی مردم با مردم مشورت کنید. د) «فَإِذٰا عَزَمْتَ»، وقتی تصمیم به انجام کار بعد از مشورت گرفتید، «فَتَوَکلْ عَلَی اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ یحِبُّ اَلْمُتَوَکلِینَ»

 تهیه و تدوین : عبد عاصی

بی بهار تو زمین افسرده است



بی بهار تو زمین افسرده است  

 ای نهان در اسم های مستعار / ای دلیل نام های  نامدار

 ای تو برهان جهان هست و نیست / غیر تو تسبیح دلها دست کیست؟

 مُهر اللهُ صَمد، در جان تو / قُل هواللهُ احد، برهان تو

 سر برآر از غیب تا گردد نهان / کرّ و فرّ طاغیان و ظالمان

 از لبت آواز ده، قد قامتی / ذوالفقاری از تو، از ما همتی

 یا علی عشق تو طور دیگر است /هر چه می گویم ازان بالا تر ست

 لم یَِلِد چون خسرو خوبان تویی /باز لم یُولد که اصل جان تویی

 رشته رشته جانم از تو بافته ست /"آفتاب این رشته ها را تافته ست"

 سر برآر ای عدل پنهان در زمین /ای امیران را امیرالمومنین

 ای گروه پیشوایان را امام /رحم کن برسایه های بی دوام

 کفر مطلق از نهان ما ببر /جهل و جادو از جهان ما ببر

 بی بهار تو زمین افسرده است /خاک بی مِهر تو باغی مُرده است

 پنج اقیانوس آبی از تو ماند/ پنج سال آفتابی از تو ماند

 پنج تابستان عدل و اعتماد /پنج سال حکمرانی بی فساد

 سربرآر از غیب عالم ای حبیب / ما فقیران توایم امّن یُجیب  

 

 تهیه و تدوین : عبد عاصی


[ پنجشنبه 8 شهریور 1397 ] [ 09:10 ب.ظ ] [ عـبـــد عـا صـی ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.

این همه عوامفریبی چرا!؟ ...


 

 

  این همه عوامفریبی چرا!؟ ...   

 

 برای دیدن مرجع یا عنوان اصلی به لینک فوق اشاره کنید

 

 روزگاری به گفته پیر فرزانه انقلاب قرار بود صداوسیما به مثابه یک دانشگاه عمومی، مرجع فکری و اندیشه‌ای جامعه ما باشد، ولی متاسفانه روندی که رسانه عمومی در این روز‌ها و بهتر است بگویم این سال‌ها درپیش گرفته، کار را به جایی رسانده که برنامه سازان و متولیان آن در حال رقابت و همپایی با رسانه‌های مجازی و زرد همچون اینستاگرام هستند و از مهمانانی برای حضور در برنامه هایشان دعوت می‌کنند تا بلکه بتوانند مخاطبان بیشتری را برای خود دست و پا کنند.

 به گزارش جوان، درواقع رسانه ملی که قرار بود با تولید برنامه‌های فاخر، جذاب و صد البته سرگرم کننده، مخاطب ایرانی را پای تلویزیون نگه دارد و در جنگ رسانه‌ای سردمدار ارائه محتوای غنی از فرهنگ کهن و اندیشه ناب اسلامی برای فهم و ادارک مردم ایران و حتی مخاطبان جهانی باشد، حالا دیگر به انتهای رسالت ناتمام خود رسیده و هیچ انگیزه و ایده‌ای برای ادامه کار خود ندارد! و باید گفت که این روز‌ها تنها هنر باقی مانده اش تولید برنامه‌های زرد، بی محتوا و تا حدودی زیادی جفنگ است.

 نکته غم انگیز ماجرا آنجاست که سازندگان این برنامه‌ها که از جنگ‌های شادی هم کم ارزش‌تر و بی محتواتر هستند، ادعایشان برای ساخت چنین برنامه‌های این است که ما می‌خواهیم مخاطب را از پای ماهواره بلند کرده و به پای برنامه‌های صداو سیمای جمهوری اسلامی بنشانیم (!). برنامه‌هایی که عمدتا نه اتاق فکری، نه نویسنده‌ای و نه حتی یک ایده ابتدایی ساده ندارند و در حداقلترین شکل خلاقیت تولید می‌شوند. آن وقت بهانه‌شان هم سرگرم کردن مخاطب است، اما آن چیزی که در این برنامه‌های یافت نمی‌شود همین سرگرمی است و مشخص نیست که مخاطب کجای این معادله نشسته است؟

 سرگرمی پیشکش! برنامه سازان و تولید کنندگان چنین برنامه‌های هیچ حریم و چار چوب اخلاقی و اعتقادی هم در ساخت برنامه‌هایشان رعایت نمی‌کنند. فکر می‌کنند باید به هر وسیله یا هر ترفندی به زعم خودشان مخاطب را سرگرم کنند و پای تلویزیون بنشانند که زهی خیال باطل.

 در تازه‌ترین این شاهکار‌ها، برنامه «ایرانیوم» که از همان ابتدای شکل گیری اش به خاطر وجود یک مجری که با تکه‌اندازی و شوخی‌های جنسی در خنداننده شو سکان اجرای این برنامه تلویزیونی را گرفته است، از «ایرج ملکی» و برادرزاده-اش که با ساخت چند فیلم کوتاه در فضای مجازی شناخته شده است برای حضور در این برنامه دعوت کرد؛ اینکه تلویزیون کارگردانی که ضعف و سادگی اش باعث خنده و تمسخره برخی از مردم شده را دعوت می‌کند تا جلب توجه کند چیزی جز ناتوانی و عجز در برنامه سازی نیست؛ و مدیران صداو سیما و سازندگان این برنامه باید بدانند هر چند این بنده خدا دچار نوعی توهم وخودشیفتگی شده، اما کار آن‌ها به مراتب تاسف برانگیز‌تر است.

 از طرفی آش این رفتار به قدری شور شده که صدای اعتراض برنامه سازان و مجریان خود صداو سیما را هم درآورده است. نیما کرمی، مجری تلویزیون در صفحه شخصی اش درباره دعوت از ایرج ملکی در بنامه ایرانیوم نوشت: «متأسفم برای برنامه‌سازی رو به زوال رسانه‌ملی ... واقعاً یعنی فکری برای برنامه‌سازی درست ندارید. دوستان عزیز! شما حق ندارید به هرکسی اجازه دهید رو به روی دو انسان هموطن به هر شکل و ترتیبی قرار بگیرد و بعد مسخره‌شان کنید [اسکولشان بفرمایید]به خدا زشته، به خدا بده، تو رو خدا از برنامه‌سازی دست بردارید که هرچه ما تلاش می‌کنیم برای برنامه فاخر، شما همه‌چیز را زیر سوال می‌برید. وای بر من با این همه ابتذال در رسانه‌ای که روزی قرار بود دانشگاه انسان‌سازی باشد.»

 این پایان ماجرا نیست؛ گردانندگان این برنامه برای دیده شدن و به تعبیر خودشان کلیشه شکنی، دست به هر هجو و هزلی زده‌اند و نوع گفته‌های مجری یا مهمانان برنامه، شاهد این مدعاست. از طرفی تا امروز مهمانانی که به این برنامه دعوت شده‌اند از دو حالت خارج نبودند؛ یا مهمانانی که به شدت تکراری هستند یا اینکه می‌روند سراغ به اصطلاح شاخ‌های مجازی؛ از بدل مسی و کریس رونالدو گرفته تا ایرج ملکی.

 گفتنی است که برنامه «اورانیوم» در یک قسمت خود سراغ جوانی در اینستاگرام رفت که در این چند سال به واسطه کلیپ‌های مبتذلی که در فضای مجازی تولید کرده و اسم و رسمی به هم زده بود؛ این جوان عمده کارش رقصیدن و هنر اصلی‌اش به اصطلاح قر دادن است. اما آیا واقعا شان و شوکت و جایگاه تلویزیون جمهوری اسلامی این است که از چنین افرادی که در فضای مجازی هر کاری از دستشان برآمده برای جذب مخاطب کرده‌اند را برای حضور در برنامه دعوت کند؟

 از عجایب روزگار این است که همین جوانک بعد از حضور در این برنامه نسبت به سانسور قسمت‌های از صحبت هایش اعتراض داشته و در ویدئویی که برای مخاطبانش تولید کرده از سانسور حرف‌های گهر بارش در این تلویزیون انتقاده کرده است. این چه رسم غلط و نامیمونی است که تا یک نفر در فضای مجازی مطرح می‌شود، برنامه سازان تلویزیون با حرص و ولع به سراغش می‌روند که مثلا به خیال خوشان برنامه شان بترکاند و دیده بشود؟

 نمونه دیگری از همین مدل برنامه سازی که در تلویزیون مد شده و می‌توان به آن اشاره کرد؛ برنامه "شب فیروزه‌ای" است که به صورت زنده از شبکه ۵ سیما پخش می‌شود و بار‌ها به محلی برای شوخی‌های پیش پا افتاده مجری و مهمان برنامه زنده تلویزیونی تبدیل شده است. "دستت لای در نره"، "چند سالتونه"، بخشی از شوخی‌های مجری با یک خانم بازیگر است که در این برنامه اتفاق افتاده. خانم بازیگر بعد از شعری که مجری خواند، خطاب به او می‌گوید: «منم یک شعر درباره‌ی دل بخوانم؟» و خانم بازیگر می‌خواند: «ای دل تو خریداری نداری...» و در اینجا است که مجری وسط شعرخوانی این بازیگر می‌پرد و سعی در جمع کردن و ادامه ندادن ترانه مشهور خواننده لندن نشین می‌شود!

  در واقع تولید برنامه‌های زردی که هیچ تناسبی با اهداف و وظایف رسانه ملی ندارد روز به روز در سازمان عریض و طویل صداوسیما در حال گسترش است و دیگر برای مردم معتقد کشورمان به امری عادی تبدیل شده که از قاب تلویزیون شاهد به‌کار بردن الفاظ رکیک و شوخی‌های اروتیک باشند.

 البته باید پذیرفت که نوک پیکان انتقادات، صرفا سمت دست‌اندرکاران برنامه ایرانیوم یا شب فیروزه‌ای نیست، زیرا آن‌ها همان راهی را می‌روند که مدیران صداوسیما مدتی است در پیش گرفته‌اند، یعنی استفاده از همه توان برای حضور زرد در فضای مجازی! ساخت و تولید برنامه‌های پوچ و بی محتوا و بهره‌گیری از مجریانی که لمپنی بیش نیستند مؤید این موضوع است که رسانه ملی دیگر توجهی به جایگاه ملی و خواستگاه اجتماعی خود ندارد.

 اما سوال اینجاست که صدا وسیما بر چه اساسی به چنین برنامه‌های زردی روی آورده است؟ آیا مجریان و مهمانان برنامه در رسانه ملی نباید مورد آنالیز قرار گیرند؟ آیا برای مجری‌گری تنها تسلط مقابل دوربین کافی است؟ با این اوضاعی که این روز‌ها از تلویزیون شاهدیم دیگر نباید نگران شبکه‌های ماهواره‌ای بود، زیرا صداوسیمای خودمان در حال تسخیر شومن‌هایی است که هدفشان تنها دیده شدن  در اینستاگرام و شبکه‌های مجازی است، خطری که باید آن را جدی گرفت.

 مسئولان رسانه ملی باید با بازنگری در سیاست‌های خود، متوجه این موضوع باشند که کلیشه شکنی در تولید برنامه نباید به ساختارشنکی تبدیل شود، و به بهانه جذب مخاطب، نباید صداوسیما تبدیل به پوپولیسم رسانه‌ای شود.

 تهیه و تدوین : عبد عاصی

پزشکیان: نتیجه ۲۰۰ تحقیق و تفحص مجلس ...

  پزشکیان: نتیجه ۲۰۰ تحقیق و تفحص مجلس ...    

 

 برای دیدن مرجع یا عنوان اصلی به لینک فوق اشاره کنید  

 

خبرآنلاین - سیاست - مجلس - پزشکیان : وزیر کار را استیضاح و برکنار کردیم شما فکر می کنید یک فرد بهتری می آید و یا آنچه در مجلس گفته شد روش و منش فرد دیگر را بهتر می کند؟ این اقدامات ما فقط برای این است که بگوییم می خواهیم مشکل را حل کنیم درحالی که این کارها صورت مسئله پاک کردن است.
مسعود پزشکیان نائب رئیس اول مجلس درباره طرح یک فوریت شفافیت آرای نمایندگان به خبرآنلاین گفت: این موضوع خلاف آئین‌نامه است چرا که در ائین‌نامه به صراحت قید شده است آرا باید غیرعلنی باشد.
او در پاسخ به این سوال که آیا این علنی شدن آرا باعث نمی شود نمایندگان خود را پاسخگوتر ببینند گفت: اینکه چه شیوه ای استفاده شود بهتر است یک بحثی است و اینکه در حال حاضر می توانیم از چه راهی برویم بحث دیگری است.
نماینده مردم تبریز ادامه داد: سالها قبل از مجلس دهم یک آئین نامه و قواعدی تنظیم شده است و سالها بر اساس آن قواعد رفتارها شکل گرفته حال اگر افرادی مصلحت را در تغییر این روش می دانند ابتدا باید این موضوع را در کمیسیون آئین نامه مطرح کنند و بعد از تصویب به صحن بیاورند و با تصویب نمایندگان آن را جایگزین شیوه قبل کنند.
مسعود پزشکیان : 
پزشکیان در پاسخ به این سوال که این تغییر می تواند یک گام به سوی شفافیت محسوب شود گفت: به نظر من شفافیت در این نیست بلکه شفافیت در وجود داده و ارتباط آنها با هم است به صورتی که هیچ کسی نتواند از آنچه هست خود را مستثنی یا تبرئه کند. در خارج هیچ کسی نمی تواند اموالش را مخفی کند یا از مالیات فرار کند اما در کشور ما هرکسی هرچقدر داشته باشد هیچ کجا پاسخگو نیست و هیچ کجا بررسی نمی شود اما در عوض بی نهایت توهین و تهمت و افترا داریم.
نائب رئیس مجلس در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چرا مجلس خود را از شفافیت مستثنی می داند چه زمانی که پای تحقیق و تفحص به میان می آید و چه زمانی که طرح شفافیت آرا مطرح می شود گفت: مشکل از جای دیگری است. شما ببینید در بحث تحقیق و تفحص ها که تا امروز نزدیک به 200 تحقیق و تفحص انجام شده کدام یک را به نتیجه رسانده ایم؟
او ادامه داد: زمانی برای اینکه شعاری داده باشیم طرح تحقیق و تفحص از موضوعی را راه می اندازیم همانطور که 200 تحقیق و تفحص را تا امروز انجام داده ایم اما نتیجه اش چه شد؟ باید به سمت کاری برویم که انتهای آن منتج به نتیجه شود و بدانیم با این اقدام می توانیم از یک رویه نادرست جلوگیری کنیم. 
پزشکیان با اشاره به استیضاح وزیر کار گفت: وزیر کار را استیضاح و برکنار کردیم شما فکر می کنید یک فرد بهتری می آید و یا آنچه در مجلس گفته شد روش و منش فرد دیگر را بهتر می کند؟ به نظرم هیچ ربطی ندارد این اقدامات ما فقط برای این است که بگوییم می خواهیم مشکل را حل کنیم درحالی که این کارها صورت مسئله پاک کردن است.

 تهیه و تدوین : عبد عاصی