بسم الله الرحمن الرحیم
انتظارها از مجلس وَ عملکرد آن تا بحال ...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
نشست «مجلس، انتظارها و عملکردها» با سخنرانی حسن
سبحانی و مجید انصاری
به عنوان نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، در مجتمع
فرهنگی الرحمن برگزار شد.
به گزارش عصر ایران به نقل از روابط عمومی انجمن اندیشه و قلم، مجید انصاری
معاون سابق رئیسجمهوری و نماینده چهار دوره مجلس
شورای اسلامی در این نشست با اشاره به سابقه شانزده
ساله فعالیت خود در مجلس شورای اسلامی گفت: با توجه به
اینکه بنده در مجلس اول جمهوری اسلامی حضور داشتم میتوانم
نسبت به اینکه آیا مجلس شورای اسلامی مسیر تکاملی را
طی کرده و یا مسیر نزولی و عقبگرد داشته، نظر بدهم.
وی با بیان اینکه «جایگاه مجلس جایگاه ویژهای در ساختار قانون اساسی و نظام
جمهوری اسلامی است و نماد مردمسالاری و خانه ملت است»،
اظهار کرد: در میان سه قوه مستقل جمهوری اسلامی ایران،
قوه مقننه همانطوری که حضرت امام هم بارها در سخنانشان
میفرمودند و اهتمام داشتند، دارای جایگاه مهمی است و
فرمایشات حضرت امام این جایگاه را تقویت میکند. امام
مجلس را در رأس امور میدانست و قانون اساسی مجلس را
خانه ملت میداند؛ برای تحقق این جایگاه طبیعی است و
باید قدرت بیشتری را نسبت به دو قوه دیگر که آنها هم
به نوعی منبعث از مردم هستند، داشته باشد.
انصاری افزود: مجلس طبق قانون اساسی دو کارکرد اساسی و وظیفهای دارد و حق
دارد در تمام مسائل کشور در چارچوب قانون اساسی قانون
وضع کند. اما باید دید که آیا مجلس امروز تنها قوه
مقننه کشور است؟ پاسخ منفی است چون در طول زمان از دور
اول هر چه جلو آمدیم مجلس رقبایی پیدا کرد و امروز
رقبای آن یکی دو تا نیستند.
وی ادامه داد:
مسأله دیگر آن است که باید دید آیا برایند قانونگذاری
در کشور و مجلس برایند کارآمدی است؟ آیا مجلس به درستی
وظیفه خود را انجام میدهد و اساسا مجلس با چه نگاهی
وضع قانون میکند؟ قانون چه مقدار از نیاز جامعه است؟
آیا درست است در ارزشیابی موفقیت هر دوره مجلس ما به
تعداد مصوبات مجلس اشاره کنیم؟ آیا مجلس مثل کارخانه
خودروست که هر چه تیراژ و تعداد تولید بالاتر باشد
موفقتر بوده یا البته کیفیت هم در کنار کمیت مهم هست؟
انصاری تصریح کرد:
از نگاه من، مجلسی موفق است که بسیار کم قانون وضع کند
یعنی به اندازه نیاز و به گونهای قانون وضع کند که
زود به زود نیاز به اصلاح قانون نداشته باشد چون یکی
از مشکلات فعلی مجلس ما وضع قوانین بسیار زیاد است و
ردای قوانین کشور ما ردایی بسیار نامتناسب و ناموزون
با وصله پینههای هزار هزار لایه است چون حدود ۱۱ هزار
عنوان قانونی هماکنون در کشور وجود دارد که برخی از
این عناوین قانونی خودش بیش از ۱۰۰۰ ماده قانونی است.
وی افزود:
این انباشت
قوانین به اضافه آیین نامههای اجرایی دولت و مصوبات
لازم الاجرای رقبای مجلس در عرصه قانونگذاری، خود به
کثرت قوانین ناهمگونی انجامیده و باعث شده اجرای قانون
دشوار گردد و نظارت بر اجرای قانون هم غیرممکن باشد.
از همین رهگذر کسانی که درصدد سوءاستفاده هستند
گریزگاههای فراوانی را از خود قوانین پیدا کنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین با اشاره به اشکالات ساختاری یادآور شد:
حتی اگر فرض کنیم آن مراکز مزاحم هم نباشند، اما یکی
از اشکالات اساسی ما، نظام تکمجلسی است که قرار است
همه قوانین از طریق قوه مقننه و مجلس وضع شود. مقتضیات
چنین مجلسی که عوام مردم به آن رأی دادهاند و
انتظاراتی هم از آن دارند، نگاه روزمره به مشکلات است.
انصاری افزود: وضع قوانین ما ناظر به روزمرگی است و گاهی وضع قوانینی حتی
خلاف مصلحت درازمدت و میانمدت کشور است که بسیاری از
قوانین ما از این قبیل است در حالی که مصلحت کشور
اقتضا میکند بسیاری از این قوانین را وضع نکنیم و جلو
آنها را بگیریم.
معاون سابق رئیسجمهوری با بیان اینکه «بدون نظام دو مجلسی هر نوع وضع قانونی
دارای نقصان خواهد بود»، گفت: این ضرورت موجب شده ما
مجالس دوم غیررسمی و نظام چندمجلسی را بپذیریم در حالی
که این ساختار میتوانست در قالب مجلس سنا یا هر اسم
دیگری به طور رسمی شکل بگیرد.
وی ضمن تأکید بر اینکه «مردم باید نخبگان را با شرایط ویژه و نه در حوزههای
انتخابیه شهرستان ها برگزینند»، تصریح کرد: در هر حال
مکانیزمهای تشکیل مجلس دوم در دنیا متفاوت است و در
ایران قبل از انقلاب هم سابقه داشته است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: ما این را نپذیرفتیم و ناچار شدیم بخشی را
شورای نگهبان از حیث انطباق با قانون اساسی رصد کند و
یک بخش را مجمع تشخیص مصلحت نظام از بعد سیاستگذاری و
رفع بنبست و گاه در معضلات مستقیما خودش وضع قانون
کند.
انصاری اظهار کرد: به عقیده من دستگاههای دیگری مثل شورای عالی امنیت ملی در
پارهای موارد فراتر از قانون اساسی به وضع مقررات
لازم الاجرا میپردازند و شورای انقلاب فرهنگی که
اساسا یک نهاد مصلحتی و موقتی بوده است، امروز به یک
نهاد رسمی قانونگذار در مهمترین حیات عرصه اجتماعی
کشور یعنی عرصه فرهنگ و آموزش عالی و آموزش پرورش قدم
گذاشته و جالب اینجاست که گاهی به دلیل آنکه مصوبات
مجلس مغایر با مصوبات شورای انقلاب فرهنگی است، رد میشود
یعنی محدودیت برای قوه مقننه رسمی کشور به دلیل وضع
مقررات توسط یک نهاد که اگر نگویم غیرقانونی، باید
بگویم غیر طراحی شده در قانون اساسی یا یک نهاد مصلحتی
است.
وی افزود: ما در ساختار قوه مقننه یک نقیصه بنیادین و ریشهای داریم و تا این
نقیصه برطرف نگردد برخی از نواقص ما در عرصه
قانونگذاری همچنان باقی خواهد ماند و در بعد نظارت هم
نظارتی که قانون اساسی از مجلس خواسته، حق تحقیق و
تفحص در تمام امور کشور بوده، اما در تفسیرهای بعدی
محدود در برخی امور کشور شده است. خود مجلس هم در گذر
زمان حوزه نظارتی و تحقیق و تفحصی خود را که مهمترین و
مؤثرترین نظارت است، محدود به موضوعاتی بعضا متأثر از
فضای سیاسی یا موضوعات سیاسی یا مسائل خاص جناحی کرده
و کمتر تحقیق و تفحصهای مجلس به موضوعات کلان ملی که
جهت ها را اصلاح میکند و ریلگذاریها را تغییر میدهد
معطوف بوده است.
انصاری تاکید کرد: دیگر راههای نظارتی مجلس از تذکرات شفاهی نمایندگان گرفته
تا تذکرات کتبی و سؤالاتی که از وزیران مطرح میکنند و
حتی گزارشهایی که کمیسیونها از عملکرد دستگاهها کسب
میکنند سیر نزولی، جزئی، موردی و بخشی داشته است و با
کمال تأسف فراوان باید گفت به ابزاری برای برخی فشارها
و برخی امتیازگیری ها تبدیل شده است. بنده به عنوان
فردی که غیر از سابقه شانزده سال کار در مجلس، یک دوره
معاون پارلمانی وزارت کشور و دو دوره معاون پارلمانی
رئیسجمهوری بودم و کارگردان روابط مجلس و دولت هم
بودم، به خوبی مطالبات مجلس و پشت صحنه سؤالات ،
استیضاحها، تحقیق و تفحصها و تذکرات را میشناسم و
مجموعه عظیمی از اطلاعات شخصی را در این عرصه دارم که
ذهنی یا بر اساس شنیدهها نیست.
وی در بخش دیگری از سخنانش به روند انتخابات مجلس اشاره و خاطرنشان کرد: در
بحث انتخابات و نحوه شکلگیری و راهیابی نمایندگان به
مجلس به شدت دچار آسیب شدهایم و از نظر من روند
انتخابات و وضعی که تاکنون طی شده است اگر ادامه پیدا
کند مجلس محال است به شرایط لازم دست یابد و لذا سیر
نزولی مجلس هم شتابانتر خواهد شد و ممکن است به نقطه
بسیار فاجعهآمیزی ختم شود که این مقوله دیگری است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام کارکرد تریبونی مجلس را جدای از نظارت دارای
کارکرد مهم و سازنده عنوان کرد و افزود: اساسا نطقهای
قبل از دستور نمایندگان نقش اخلاقسازی و نهادسازی
مدنی را از حیث اثرگذاری ایفا میکند و چون تریبون
مجلس مطابق قانون اساسی تریبونی باز و غیرقابل فیلتر
است این تریبون باز و آزاد میتوانسته کارکردی اصلاحی
در مراودات اجتماعی و اخلاق عمومی ایفا کند که باید
دید آیا این چنین اتفاقی میافتد و یا نتیجه معکوس
دارد!
وی اظهار کرد: انتظاراتی که از نمایندگان از ابتدا شکل گرفته و رسانهها به
آن دامن زدهاند و خود کاندیداها هم در انتخاباتها
وعده دادند، باعث این مسیر انحرافی شده است.
در شهرستانها نمایندگان را به عنوان آچار فرانسه
شهرشان میدانند یعنی از لولهکشی آب تا آوردن و بردن
مدیر را از نماینده میخواهند و نمایندگان هم اجابت میکنند
و در تبلیغاتشان هم همین را میگویند. زمانی که
نماینده زرند کرمان بودم عمدتا به کارهای ملی میپرداختم
و فکر میکردم وظیفه من قانونگذاری است و کمکم احساس
کردم در حوزه انتخابیه به این متهم میشوم که کاری به
کار مردم ندارم و این فراگیر شده بود. خدمت مرحوم آیتالله
هاشمی رفسنجانی، رئیس محترم مجلس رفتم و این مسأله را
مطرح کردم که احساس میکنم مسیر خوبی شکل نگرفته و شما
چند خطبه را به وظیفه نمایندگی و جایگاه مجلس اختصاص
دهید تا فشار کم شود.
در آن زمان هم شورای نگهبان خوشبختانه نگاه خوبی
داشتند و دو بار نمایندگان طرحی به شورای نگهبان دادند
که در حوزههای انتخابیه دفاتری داشته باشند و رد شد و
گفتند کار نماینده در مجلس است ولی در گذر زمان این
شرایط تغییر کرده و الان نمایندگان در حوزه انتخابیه
دفاتر متعدد دارند و هزینه سنگین آن هم از جیب مردم
پرداخت میشود.
انصاری افزود:
همه بتدریج پذیرفتند که نماینده همهکاره است و الان
این مسأله به عنوان حق مسلم جا افتاده که مدیران حوزه
انتخابیه باید با نظر و موافقت نماینده یا نمایندگان
استانها و شهرستانها تعیین گردند وگرنه وزیر کشور یا
وزیر آموزش و پرورش استیضاح میشود در اینجاست که باید
دید بحث شایستهسالاری در کجا جای میگیرد.
البته نماینده هم از طرف جناحی که روی کار آورده شده
باید مطالبات آنها را عملی کند و در اینجاست که
نماینده تحت فشار است و این فشار را در قالب سؤال،
استیضاح و تحقیق و تفحص منتقل میکنند. متاسفانه این
باعث شده که هم مجلس و هم قوه مجریه مسیر ضعف را طی
کنند. این دادوستدها نقطه پایانی ندارد. هم قوه مجریه
از این آسیب می بیند و هم قوه مقننه.
وی با اشاره به مباحثی درباره نظام ریاستی یا پارلمانی که اخیرا مطرح شده و
بااشاره به نقاط ضعفی که در مجلس شاهد هستیم، گفت:
هرگاه مردم خواستهاند اراده خود را در قالب تغییر
نشان دهند پای صندوقهای رأی ریاست جمهوری نشان دادهاند
و این در تغییر نگرش سایر دستگاهها و سایر قوا مؤثر
بوده است. در سال ۷۶ مردم بودند که با انتخاب آقای
خاتمی نگاه دیگری را مطرح کردند و گفتمانی شکل گرفت که
نهادینه شد و چند گام جلو رفتیم و همین اتفاق در سال
۸۴ افتاد و باز هم شاهد یک تغییر رویکرد بودیم. در سال
۹۲ باز هم مردم پاسخ دادند که اگر جریانی میگوید برای
ورود آیتالله هاشمی مانع ایجاد میکند و اجازه نمیدهد
خود مردم تصمیم بگیرند ایشان را انتخاب کنند و یا خیر.
مردم در سال ۹۲ توانستند اراده خود را در انتخابی
متفاوت و غیرقابل پیشبینی نشان دهند چون همه نظرسنجیها
حکایت از آن داشت که شاید کاندیداهای دیگری رأی
بیاورند.
انصاری تأکید کرد: هنوز هم بهترین راه برای نشان دادن رأی کلان ملی کشور به
یک نفر از طریق نظام ریاست جمهوری است که اتفاق میافتد
و اگر این را از دست بدهیم با آسیب های درون مجلس ترس
آن وجود دارد که بشدت جنبه جمهوریت نظام تضعیف شود و
اگر چنین شود حتما بیش از آن جنبه اسلامیت نظام تضعیف
خواهد شد چون ما این دو را جدای از هم نباید ببینیم و
اینها انضمامی نیستند و عینیت دارند لذا این به نفع
مردمسالاری و مصلحت ملی ما نیست.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه
«رشد بودجه مجلس بیشتر از همه دستگاهها بوده است»،
افزود: با وجود اختصاص بودجه به مرکز پژوهشهای مجلس،
این پژوهشها نقش چندانی در بهبود قانونگذاری نداشته و
کیفیت فعالیتهای مجلس نسبت به دهههای قبل افت کرده
است.
من که در
مجلس اول هم نماینده بودم، میتوانم بگویم قویترین
مجلس کشور مجلس اول بوده است که هم بسیاری از قوانین
رژیم سابق را اصلاح کرد و هم فضای امتیازگیری و این
موارد در آن ایجاد نشده بود. ضمن اینکه مجلس اول بشدت
با هزینه اندک اداره میشد.
الان هر نماینده علاوه بر دفاتری که دارد، مجاز است
چهار مشاور از دستگاههای مختلف دولتی داشته باشد. رشد
بودجه مجلس در مقایسه با رشد بودجه کل کشور، در طول
سالیان اخیر نشاندهنده آن است که مجلس یکی از پرهزینهترین
نهادهای کشور است.
انصاری با اشاره به درک خود از نزول جایگاه مجلس و نمایندگان و حرفها و
امتیازگیریها از دولت گفت:
یک بار از آیتالله جنتی وقت گرفتم و نشستی با ایشان
داشتم و گفتم نتیجه سختگیریهای سیاسی شما، ردصلاحیت
افراد شجاع و سالم و حضور چهرههای شائبهدار و اهل
شعار و ریا در مجلس شده است. آیتالله جنتی متأثر شد و
حتی از من خواست اطلاعاتم را درباره برخی سخنان
نمایندگان به ایشان بدهم، اما من گفتم ما نهاد
اطلاعاتی نیستیم و این شیوه درستی نیست؛ برای اصلاح
باید روند انتخاب اصلاح شود.
معاون پیشین رئیسجمهوری، در پایان سخنانش مهمترین چاره این مشکلات را
استقرار نظام حزبی خواند و گفت:
اینکه ۸۰ میلیون نفر با ۳۰۰ نماینده مواجه باشند درست
نیست. باید احزاب قوی و فراگیر داشته باشیم که به مردم
هم پاسخگو باشند و باعث شوند نماینده به کارهای ملی
برسد، نه اینکه تا حزبی اعضایش زیاد شد آن را منحل
کنیم.
به
گزارش ایسنا، حسن سبحانی، نماینده دورههای پنجم تا
هفتم مجلس شورای اسلامی هم در این نشست اظهار کرد: یکی
از عمدهترین مسائلی که در بررسی مجلس به لحاظ
کارکردهایش باید دنبال کرد، مسأله محیط مجلس است. درست
است که عوامل زیادی در تشکیل مجلس مؤثر هستند، اما
شاید یکی دو عنصر دارای مهمترین نقش باشند که یکی از
آنها ذهنیت رأیدهندگان از مجلس و مجلسیهاست.
این عضو پیشین مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: ما در اجرای نظام شورایی مطابق
اصل هفتم قانون اساسی با شرایطی مواجه هستیم که اکثریت
قریب به اتفاق مردم، نماینده را فردی میدانند که باید
حقشان را از دولت یا بودجه مجلس بگیرد و یا آبادگر شهر
و دیار آنها باشد، یا مشکلات بیکاری و فقر را حل کند.
این ذهنیت در کار تشکیل مجلس بسیار نقشآفرین است.
وی ادامه داد: همچنین در فقدان نظام حزبی و در نبود احزاب دارای مواضع و نه
صرفا شناسنامهدار، مردم در شهرهای بزرگ یا مراکز
استانها، امکان شناخت شخصیتهای مؤثر را ندارند و
ناچار به احزاب و گروههایی که مواضع خود را سیستماتیک
در گذر زمان اعلام نکردهاند، تمکین میکنند. در واقع
مردم کلانشهرها در ایران به کسانی رأی میدهند که
هرچند آنها را میشناسند اما مواضع جریانی و گذار
زمانی آنها را نمیشناسند و لذا به دلیل همان توسعهنیافتگی
معمولا یک جنگ حیدری - نعمتی در هنگام انتخابات به
وجود میآید که افراد نه بخاطر انتخاب بهترینهایی که
خودشان تشخیص میدهند، بلکه به خاطر رأی نیاوردن رقیبی
که او را باطل میپندارند، تن به انتخاب میدهند. این
دو عنصر بزرگ در تشکیل مجلس و نوع نمایندگانی که به
مجلس میروند و میزان کارامدی آنها مؤثر است.
وی ابراز عقیده کرد: مسأله دیگر آن است که ما در شرایطی قرار داریم که اصولا
علیرغم آنکه تکمجلسی هستیم اما عمده امور مهم ما از
طریق مجلس تعیین تکلیف نمیشود و با اینکه نهاد مجلس
از شأنیتی برخوردار است که به نمایندگان بالقوه
اختیارات وسیعی داده و حتی قابلیت انحلال آن هم
موضوعیت ندارد، اما مجلس در سیاست خارجی، امور نظامی
امنیتی، فرهنگ، آموزش و سیاستگذاریهای کلی کشور نقشآفرین
نیست. بنابراین همه امور کشور لزوما در مجلس نیست و
نهایتا این همان ذهنیتی است که نمایندگان مجلس را
انتخاب میکند.
سبحانی با بیان اینکه «معمولا مجلس نقش لجستیک را دارد»، گفت:
با این وصف، مجالسی تشکیل میشود که عمده نمایندگان ما
به دنبال کارهای اجرایی و دوستی با دولتها و جلب نظر
آنها به منظور رفع مشکلات مناطقی که از آنجا میآیند
هستند یا در پی رابطه با بانکها برای گرفتن تسهیلات
یا رابطه با کمیته امداد و بهزیستی برای رفع مشکلات
امدادی و حمایتی مردماند.
وی با بیان اینکه «مجالسی که تشکیل میشود بخاطر آن زمینهها و شرایط امکان
ایفای تعهدات مندرج در سوگندنامه نمایندگان را به
نماینده نمیدهد» یادآور شد: لذا در رأس امور بودن و
یا تبلور و جلوه قابلیتهای مجلسی که قانون اساسی
معرفی میکند یک مقوله است و آنچه که اتفاق میافتد
مسأله دیگری است که البته این تا حدود زیادی به شرایط
توسعهنیافتگی ما برمیگردد.
سبحانی افزود: اگر بدون توجه به اینها بخواهیم از مجلس و نمایندگان آن
انتظاراتی داشته باشیم به لحاظ تشویق، به لحاظ آرمانگرایی
و به لحاظ سمت و سو دادن به مجلس، کار بسیار پسندیده
ای است، اما اگر انتظار داشته باشیم که از آنچه تشکیل
میشود با این شرایط کارهای خیلی مهم رادیکال بنیانکنی
که مثلا توسعه کشور را به اندازهای رقم بزند داشته
باشیم، به نظر من انتظاری است که از این واقعیت درنمیآید.
وی خاطرنشان کرد:
البته ممکن است در مجالس مختلف، افرادی دیده شوند که
خوب میدرخشند و بخشی از وظایف نمایندگیشان را
عملیاتی میکنند اما اینها استثنایی هستند، نه قاعده و
ما مملکت را با استثنا نمیتوانیم اداره کنیم.
مجلسی که کثیری از آحاد آن به عنوان یک قاعده وظایف
نمایندگی را بتوانند انجام دهند وامدار شرایطی است که
تاکنون در خصوص مجالس ما بوجود نیامده است.
سبحانی همچنین مسأله معاونین پارلمانی در دولت ها را مسأله دیگری برشمرد و
افزود:
من همیشه به ذهنم میآید که یک معاون پارلمانی بر سر
کار آید که فرضا چهار معاون در امور اجتماعی زیربنایی
داشته باشد و این معاونین پارلمانی وزارتخانهها را
جمع کنند و یک مبنای چانهزنی شکل گیرد.
اما آنچه از مجلس بیرون میآید بخش عمدهاش محصول
همکاری مشترک مجلس و دولت است و چون ناگزیر همه همدیگر
را هواداری میکنند، ناچار هم دولت در قبال مجلس و هم
مجلس در قبال دولت در مواردی کوتاه میآید و نهایتا
شرایطی پیش میآید که الان شکل گرفته است.
این نماینده سابق مجلس درخصوص نهادهایی که در امر تقنین با مجلس موازی کاری
میکنند و رقیب مجلس شدهاند، اظهار کرد: من اولین
تذکرم را در دوره پنجم مجلس به شورای انقلاب فرهنگی
دادم، چون معتقد بودم کاری که انجام میدهد مطابق
قانون نیست و اختیاراتی دارند که اگر غیرقانونی هم
نیستند ولی مصوبات آنها حکم قانون پیدا میکنند ولی ما
انصافا آن را با قانون اساسی منطبق نمیبینیم و اینها
باعث شده نمایندگانی هم که میخواهند کار قوی انجام
دهند، حس کنند سرنخ امور مهم دست آنها نیست.
وی با اشاره به اصل شوراها در قانون اساسی گفت:
در این اصل تنها وظایف شهرداری به شورای شهرها واگذار
نشده، بلکه باید امور شهر از طریق شوراها و مردم
پیگیری شود و اگر این امر انجام شود، مطالبات محلی به
جای مجلس از شوراها پیگیری میشود، اما قانون ایراد
دارد و مسئولان محلی خود را به شوراهای شهر پاسخگو نمیبینند.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
خبرآنلاین، وبلاگ اوشال، سید جمشید :
یادم می آید زمانی که در دهه 40 شاگرد مدرسه بودیم در
سطوح جامعه و در روزنامه ها و حتی انشاء-های ما دانش
آموزان درمورد پیرزن فقیر و محروم فلان استان صحبت و
نوشته میشد که باید به او توجه شود.
امروز با
اینکه آن پیر زن پس از گذشت تقریبا 50 سال مطمئنا زنده
نیست و جایش را به دیگر پیرزنان سپرده اما حرف همان
است که گفته شده یعنی : باید به پیر زن فقیر و محروم
فلان استان توجه شود با این تفاوت که امروز جوان بیکار
که ممکن است نوه اش باشد هم در کنار آن پیر زن نشسته و
با او حرف میزند و از خاطراتش میپرسد. عجب داستانی
جالبی است که بیش از 50 سال مکررا تکرار میشود.
یادداشت امروز من قدری طولانی است که از همه عذر میخواهم. اما برای رساندن
مفهوم آن لازم است اینگونه نوشته شود . موضوع یادداشت
عجب داستان تکراری عبرت آموزی است. یک شبکه تلوزیونی
به نام آی فیلم I Film داریم که فیلم های سریالی قدیمی
را پخش میکند . به نظرم شبکه خوبی است و اگر فرصت
نکرده باشیم فیلم و سریالی را در زمانش ببینیم حالا
این فرصت ایجاد میشود. علاوه بر این چون فیلم ها نسبتا
قدیمی است مطمئنا همراه با خاطرات آن زمان و یادآوری و
تازه شدن آن خاطرات است به همین دلیل مورد استقبال
مخاطبان خودش قرار میگیرد. شبکه دیگری هم داریم که
فیلم های خارجی و داخلی قدیمی پخش میکند به نام تماشا.
حالا منظورم تبلیغ صدا و سیما نیست بلکه این مقدمه ای
است برای طرح یک موضوع جدید. صدا و سیما دارای آرشیو
بسیار بزرگی است که در آن علاوه بر نگهداری انواع فیلم
های هنری و فرهنگی و مذهبی و ... فیلم ها و مصاحبه ها
و مناظره ها و تحلیل های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و
... و خبری از حدود 50 و شاید بیش از 50 سال قبل را
نیز نگهداری میکند . چند سالی است که صدا و سیما شبکه
های آی فیلم و تماشا را برای نمایش فیلم های هنری و
فرهنگی و مذهبی راه اندازی نموده و تقریبا هم موفق
بوده و مخاطبان زیادی میلیونی دارد.
حالا
با این تجربه ارزشمند هنری و فرهنگی ، آیا میتواند
شبکه خبری و تحلیلی جدیدی را ایجاد و راه اندازی کند
که فیلم ها و نوارهای خبری و مناظره های سیاسی و
اجتماعی و اقتصادی و ... کشور را در طول بیش از 50 تا
60 یا 70 سال گذشته را به نمایش بگذارد و روند سیاسی و
اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی کشور را مورد نقد و
ارزیابی و تحلیل قرار دهد؟
مطمئنا
این کار کمک میکند که حافظه تاریخ که فعلا آلزایمر
نگرفته ، تر و تمیز و تازه و مستند بماند و گرد و خاک
روزمرگی و بی توجهی به آنچه که بوده بر چهره جامعه ما
ننشیند.
اما چرا چنین ایده ای و با بودن تجربیات ارزشمند و تیم
های حرفه ای در صدا و سیما تاکنون عملیاتی و اجرایی
نشده؟
ممکن است به دو دلیل باشد :
دلیل اول اینکه تاکنون فکری برای طرح این ایده و تولید این برنامه نبوده؟ که
در اینصورت تکلیف مشخص است و این ایده و فکر را
پیشنهاد میکنیم.
اما دلیل دوم اینکه این فکر بوده اما شاید میل و اراده و مصلحتی برای این کار
نباشد؟
در اینصورت آن وقت باید پاسخ داده شود که چرا نقطه اشتراک تمامی این مصاحبه
ها و مناظره ها و تحلیل های و عمدتا انتقادات که در
اینگونه مجالس و گفتگوها و خبرها بیان شده چند موضوع
تکراری :
- فقر زدایی و / - محرومیت زدائی و / - ضعف و غفلت های مدیریتی در اجرای کار
و اداره امور است.
به
علاوه اینکه ، فساد و مرد رندی و نامردی و خیانت در
امانتداری یک سری آدم های مسلط به قدرت نقش اصلی در
تمامی این گفتمان ها را داشته و دارد؟ اما داستان
تکرار مکررات اتفاق می افتند و کار مهم و اتفاق مهمی
رخ نداده؟
یادم می آید زمانی که در دهه 40 شاگرد مدرسه بودیم در سطوح جامعه و در
روزنامه ها و حتی انشاء های ما دانش آموزان
درمورد پیرزن فقیر و محروم فلان استان صحبت و نوشته
میشد که باید به او توجه شود؟
امروز با اینکه آن پیر زن پس از گذشت تقریبا 50 سال مطمئنا زنده نیست و جایش
را به دیگر پیرزنان سپرده اما حرف همان است که گفته
شده یعنی :
باید به پیر زن فقیر و محروم فلان استان توجه شود با این تفاوت که امروز جوان
بیکار که ممکن است نوه اش باشد هم در کنار آن پیر زن
نشسته و با او حرف میزند و از خاطراتش میپرسد؟
عجب
داستان جالبی است که بیش از 50 سال مکررا تکرار میشود؟
یعنی فرقی هم نمیکند که کجا و در چه زمانی و چگونه
باشیم؟
قصه همین است که مکررا شنیده ایم و میشنویم؟
متاسفانه
ساختار و شکل کار و تصمیمات در کشور اینگونه است که در
رژیم قبل و حتی نظام امروز شاید هم بدتر ، بدون ترس و
ظاهرا با قدرت مجموعه ی فساد شکل میگیرد و رشد پیدا
میکند و حفظ و بعضا گسترده تر هم میشوند و این داستان
های جالب و آئینه های عبرت ادامه دارند؟
از خودمان میپرسیم :
مگر انقلاب
نشد و ریشه های رژیم شاهنشاهی خشک و تک تک ایشان از
ساختار قدرت و اجرایی کشور پاک نشد ؟ پس چه شده امروز
توسط بعضی از منصوبین و وابستگان به انقلاب ( چون قدرت
و امکانات دست عوام نیست ) فساد میشود؟
پاسخش
این است که وقتی شایسه سالاری به معنای اخلاق محوری
نباشد و امانت دست اهلش نباشد آنوقت مدل نگاه معاویه
ای به پول و قدرت ، ایمان را از بین میبرد و متاسفانه
این نگاه در بعضی ها وجود دارد و متاسفانه در جذب
متولیان و متصدیان امور ممکن است بلکه سهوا و یا عامدا
بی توجهی شده و دقت لازم لحاظ نشده و نتیجه اش این شد
که همان آدم های به ظاهر رستگار که هیچ کس در مخیله-اش
نمی گنجید روزی تخلف چراغ راهنمایی کند ، یک مرتبه آن
میشود که شاخ از سر آدم بیرون میزند.
به یاد داستان مارگیر و اژدهای مثنوی می افتیم . داستانی شبیه به آنچه که می
بینیم. یعنی فکر میکنیم که ریشه های فساد بی جان و
مرده و وجود ندارد؟
اما حقیقت
این است که ریشه به ظاهر خشک است ، ولی به محض وجود یک
ذره رطوبت و یا قطره آب و یا گرمای فرصت قدرت مجددا
زنده و قوی تر و محکمتر میشوند؟
ببینید : در طول چند ده ساله گذشته ، حرف و عصاره شعارهای مشترک تمام
داوطلبین محترم ریاست جمهوری و در امتداد آن وزرا و
مسئولین و متولیان امور درکشور فقر و محرومیت زدائی و
مبارزه با انواع فسادهاست.
جالب بودن این داستان ها اینجاست که شعارها سالیان سال
است همیشگی تازه و ماندگار مانده و کاری که انتظارش را
داشتیم نشده؟
دلیلش چیست؟ خیلی ساده ،
بی مسئولیتی
های شعار دهندگان در مقابل حرف و قول شان و مردم پیگیر
نبودن و نه پرداختن مردم به چرایی عدم صدق در وعده ها
و عدم حمایت رسانه ها از حقوق مردم و انقلاب و در
مجموع نبود باور به آنچه که گفتند و شعار دادند؟
عجب داستان ادامه دار جالبی است و معلوم نیست که
کی قرار است به پایان برسد و نتیجه دهد؟
اما
چه باید کرد؟ چقدر باید نشست و تکرار این داستان ها را
دید و ساکت بود؟ پس کی قرار است روزی مقتدرانه بگوییم
کشور ایران و مردم ایران ملبس به اخلاق اسلامی ،
کشورتوسعه یافته اسلامی شده اند؟
عزیزان
هموطنم و مخاطبان عزیز. مشکل خودمانیم؟ فقط انتقاد
میکنیم. آن هم بدون راهکار و برنامه؟
کمی وقت بگذاریم و فکر کنیم چه باید کرد؟
فکر کنیم از کجا باید شروع کرد تا فقر و محرومیت و
فساد و نابرابری در کشور نیست و نابود شود؟ فکر کنیم
چکونه میتوانیم به دولت و مجلس کمک کنیم و اگر کمک
نمیخواهند چگونه ایشان را تحت فشار بگذاریم که مردم را
در فرآیند بازی خدمت بکار گیرند و از کمک مردم برای
سازندگی کشور استفاده کنند. فکر کنیم چکونه دولت و
مجلس میتواند بجای حاشیه های صد من یک غاز ، توسعه
یافتگی و پیشرفت که حق مردم و انقلاب است و این حداقل
مطالبه مردم و انقلاب میباشد را سرلوحه کارشان بگذارد
و به مردم پاسخگو باشند. فکر کنیم چکونه دولت و مجلس
میتواند به مردم گزارش رسمی همراه با نمودار و آمار
دهند که چه میکنند و در کجای کار هستند و سهم مردم در
این کار و حرکت دولت و مجلس چیست و در کجا از مردم
خواستند و پاسخ و اجابت ها از مردم چه بود و چرا؟ بجای
سرگرم شدن با موضوعات پیش پا افتاده برجام و ... و
اینکه من که هستم و تو که هستی به اصل موضوعات کشور
بچسبیم ، یعنی توسعه یافتگی ایران اسلامی
یعنی :
- فقر زدایی و / - محرومیت زدائی و / - شایسته سالاری
و برنامه محوری تا نشنویم نشد چون ضعف و غفلت های
مدیریتی در اجرای کار و اداره امور بود. / - گزینش
اصلح برای مبارزه با فساد و مرد رندی و نامردی و خیانت
در امانتداری یک سری آدم های مسلط به قدرت نقش اصلی در
تمامی این گفتمان ها را داشته و دارد؟
دیگر
نباید وقت کشی کرد و با حسرت به دیگران نگاه کرد.
به نظر میرسد شروعش باید از صدا و سیما و رسانه های با
نگاهی ملی بی طرف برای مردم و جمهوری اسلامی ایران و
انقلاب باشد . البته با حفظ منافع و مصالح و امنیت ملی
کشور.
با اقتباس از آیه 105 سوره انبیاء : َلَقَدْ کَتَبْنا فى الزَّبُورِ مِنْ
بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ
الصّالِحُونَ ـ اِنَّ فى هذا لَبَلاغاً لِقُوم عابِدین.
در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: بندگان شایسته ام
وارث (حکومت) زمین خواهند شد.
جان کلام این است :
در حکومت
انقلابی صالحان جایی برای معاویه صفتان وجود ندارد.
یا علی. با حترام - سید جمشید اوشال.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
رییس
دیدهبان شفافیت و عدالت گفت: برای آخرین بار به
دریافتکنندگان تسهیلات از
موسسه ثامنالحجج که اکثرا
از فرزندان علما، قضات با سابقه و شخصیتهای سیاسی
هستند هشدار میدهیم که اقدامی کنند در غیر این صورت
اسامی آنها را منتشر میکنیم.
ایسنا نوشته: احمد توکلی ظهر امروز (سهشنبه) در نشستی
خبری ابتدا با اشاره به روند کار موسسات مالی، گفت:
بانک با پول مردم به صاحبان کسب و کار تسهیلات میدهد
و سود میگیرد. بخشی از سود را به سپردهگذاران داده و
بخشی را نیز خود بر میدارد. در واقع بانکها با
اعتبار دولت این کار را میکنند به همین خاطر وزارت
صنایع هیچ وقت ضمانتی دریافت نمیکند اما بانکها باید
ذخیره قانونی داشته باشند
یعنی اگر موسسه مالی بشکند،
بانک مرکزی میتواند بخشی از طلب مردم را بدهد.
وی افزود: بانک مرکزی به همین دلیل اختیارات گستردهای
مانند صدور جواز، کنترل مسیر، تشخیص تخلفات، اعمال
ضوابط و بازخواست از متخلفان را دارد. یعنی از صفر تا
صد یک بنگاه پولی به بانک مرکزی سپرده شده و وقتی بانک
مرکزی متصدی حفظ ارزی پول به مقدار متناسب است، بانکها
خلق پول میکنند و بانک مرکزی نیز باید دخالت داشته
باشد.
توکلی با بیان اینکه بانک مرکزی مسئولیتها و اختیارات
ویژهای دارد، تصریح کرد: بانک مرکزی نمیتواند از
مسئولیت خود شانه خالی کند اما آیا به این معناست که
اگر بانکی تبدیل به بنگاهی ورشکسته شد، خسارت تک تک
سپردهگذاران را باید بانک مرکزی پرداخت کند؟ خیر این
معنا را نمیدهد اما نمیتواند از زیر بار مسئولیت
شانه خالی کند.
وی تاکید کرد: ما نباید از بانک مرکزی انتظار داشته
باشیم که اسکناس چاپ کند و پول سپردهگذاران را بدهد
اما در برابر جامعه مسئول است بنابراین چون وزارت
تعاون و بانک مرکزی غیرعقلایی کار کردند، باید پاسخگو
باشند.
رییس دیدهبان شفافیت و عدالت یادآور شد: بانک مرکزی
طبق قانون معاون جرم است چون در اقدام به موقع اهمال
کرده است.
توکلی در ادامه گفت:
تخلفات اصلی ثامنالحجج از سال 86
به بعد است که اتفاقا توسط بانک مرکزی نیز حمایت شد به
ویژه در زمان مسئولیت آقای بهمنی. در حالیکه این موسسه
بازرسان را راه نمیداد اما از سوی بانک مرکزی تشویقنامه
دریافت میکرد.
وی گفت: زمانیکه دولت عوض شد و دولت یازدهم روی کار
آمد بانک مرکزی نسبت به موضوع جدیتر شد اما باز هم
تعلل کرد به طوریکه مدیرعامل ثامنالحجج در خانهاش و
تحتالحفظ، محصور شد در حالیکه
اگر به زندان و انفرادی
میرفت قول میدهم که اموال خود را تحویل میداد.
این فعال سیاسی اصولگرا عنوان کرد: نهایتا ما در
سازمان دیدهبان پیشنهاد دادیم که به موضوع ورود کنیم
و یک نفر از ما و نمایندهای از سپردهگذاران وارد
موضوع شوند چون اینگونه فشار مردم را کم خواهیم کرد.
مسئولین از این موضوع استقبال کردند اما عمل نکردند.
بعد هم هیات اجرایی متشکل از نمایندگانی از وزارت
اطلاعات، دادستانی و بانک مرکزی تعیین کردند که این
هیات اخیرا استعفا داده است.
توکلی تاکید کرد: در حال حاضر بانک مرکزی باید به چند
سوال پاسخ دهد، اول اینکه چرا در انحلال ثامنالحجج
تاخیر کرد؟ دوم اینکه چرا کمیته اجرایی استعفا داده
است؟ و در عین حال چرا در وصول تسهیلات پرداختی در
اختیار مردم کوتاهی میشود؟
(((
آیا قوه-ی
قضائیه وَ زیز-مجموعه-های آن همچون «بازرسی کل کشور»
نمی-تواند در این قانون-گریزی دخالتی کند؟! ...
_
عـبـــد عـا
صـی
)))
وی افزود:
اخیرا نیز شنیدهایم که میخواهند کار را به
بانک پارسیان بسپارند تا پاسخگو باشد اما بانک پارسیان
به چه کسی تعهد میدهد که این کار را انجام دهد و چه
کسی ضامن پارسیان میشود؟ چرا که سرمایه اجتماعی در
این رابطه به شدت ضربه دیده است.
رییس دیدهبان شفافیت و عدالت گفت: ما آمدیم و به مردم
با توجه به شرایطی که پیش آمده میگوییم که مسئولیت
پولی که به بنگاه مورد تایید بانک مرکزی ما سپردید به
ما مربوط نیست.
توکلی یادآور شد: ما از رسانهها انتظار داریم برای
شفافسازی این موضوع تلاش کنند تا بانک مرکزی نیز
مسئولیت خود را بپذیرد و با شفافیت به مردم توضیح دهد.
در عین حال برای آخرین بار به دریافتکنندگان تسهیلات
از موسسه ثامنالحجج هشدار میدهیم که اقدامی کنند در
غیر این صورت اسامی آنها را منتشر میکنیم. اکثر آنها
نیز از فرزندان علما، قضات با سابقه و شخصیتهای سیاسی
هستند.
وی همچنین اظهار کرد:
آقای آملی لاریجانی رییس قوه
قضاییه نیز در سخنانی گفته بودند دنبال مقصر نیستیم
اما به نظر من منظور ایشان این بوده که باید ضرر و
زیان مردم را کاهش دهیم و پرداخت کنیم و بعد به دنبال
مجازات مجرمین باشیم.
رییس دیدهبان شفافیت و عدالت همچنین در پاسخ به این
پرسش که آیا در زمان حضور خود در مجلس اقدامی در این
رابطه کرده یا خیر؟ گفت:
آدمهای فاسد در دستگاههای
حکومت یار دارند که به کمکشان میآیند به طوریکه
مدیرعامل ثامنالحجج یک زمان با حکم جلب آقای بهمنی به
بانک مرکزی رفته بود چرا که فاسدها یارگیری کرده و
مانند خودشان را تکثیر میکنند.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا بعضی ها تحمل درد را ندارند؟
جهت مراجعه به مرجع متن،
یا عنوان اصلی، به پیوند فوق
اشاره کنید
میگنا: به لحاظ پزشکی این امر چند علت دارد که در این
مطلب به بررسی آن میپردازیم.ژنها
تعیینکننده آستانه تحمل درد هستند
تحمل درد در
افراد مختلف متفاوت است. میزان تحمل درد یک فرد به بسیاری از عوامل بیولوژیک و
روانشناختی بستگی دارد.
پزشکا آستانه ن تاکید دارند که چهار ژن میتوانند در
توجیه علت تفاوت در تحمل درد در افراد مختلف نقش داشته باشند.
تشخیص اینکه آیا فردی دارای این چهار ژن است
میتواند به پزشکان کمک کند تا در مورد میزان تحمل درد در بیماران درک بهتری پیدا
کنند.
در یک بررسی، از بیش از 2700 شرکتکننده درخواست شد برای درمان دردهای
مزمن از داروهای مسکن که با عنوان «نارکوتیک» شناخته میشوند، استفاده کنند. همچنین
از آنان درخواست شد تا میزان درد را از صفر تا 10 اعلام کنند. سپس با خارج کردن
افرادی که میزان درد در آنان صفر بود، مابقی شرکتکنندگان را براساس شدت درد در
آنها به سه گروه تقسیمبندی کردند.
همچنین پزشکان در این مطالعه به بررسی ژنهای
COMT ،DRD2 ،DRD1 و OPRK1 در این افراد پرداختند. به گفته
پزشکان، ژن DRD1 در افرادی که میزان احساس درد در آنان پایینتر بود، بیشتر دیده
شد. علاوه بر این در افرادی که میزان احساس درد در آنان در حد متوسط بود، ژنهای
COMT و OPRK1 بیشتر مشاهده شد و ژن DRD2 در افراد با احساس درد زیاد به مراتب بیشتر
بود.
دردهای مزمن و طولانی مدت بر جنبههای
مختلف زندگی انسان تاثیر میگذارند و شناسایی ژنهایی که تعیینکننده میزان تحمل
درد هستند، میتواند راهی برای کشف روشهای درمانی جدید باشد و به پزشکان در درک
بهتر مکانیسم درد در بیماران کمک کند. احساس درد
دو مرحله در احساس کردن درد وجود
دارد:
مرحله ی اول، مرحله ی بیولوژیک است. برای مثال
وقتی شما دچار سردرد می شوید، این مرحله از احساس درد به مغز شما سیگنال هایی می
دهد که نشاندهنده ی بروز مشکلی در بدن انسان است.
دومین
مرحله، درک مغز از دردی است که در ناحیه ای از بدن وجود دارد. در این مرحله است که
انسان نسبت به درد خود بی اعتنا می شود و به کارهایش ادامه می دهد و یا در نتیجه ی
درد، دست از کار می کشد و بر روی درد خود تمرکز می شود. عوامل تاثیرگذار بر میزان تحمل درد
- احساسات،
قدرت جسمانی و شیوه ی زندگی فرد در میزان تحمل درد نقش دارد.
- افسردگی و اضطراب
می تواند افراد را نسبت به احساس درد حساس نماید.
- ورزشکاران به نسبت افراد
عادی بیشتر می توانند درد را تحمل کنند.
- افراد سیگاری و چاق کمتر می توانند
درد را تحمل کنند.
علل کاهش
توانایی تحمل درد
بیخوابی
مشکل
بیخوابی میتواند تحمل درد را کاهش دهد. محققان
دریافتند در افرادی که بیش از یک بار در هفته دچار بیخوابی میشوند، در مقایسه با
افرادی که مشکل خواب ندارند، به طور چشمگیری میزان تحمل درد پایین
است. افسردگی
اگرچه مشخص نیست که چرا افسردگی خود را به
شکل درد جسمی نشان میدهد، اما احتمال دارد به دلیل ایجاد اختلال در مسیر درک درد
در مغز باشد. نتیجه یک بررسی نشان میدهد افرادی که
افسردگی دارند، با درد مکرر و شدیدتری مواجه هستند.
دارو
مصرف برخی داروها به جای از بین بردن درد، آن را
بیشتر میکنند، زیرا بدن به دارو مقاوم میشود و نیاز به میزان بالاتری پیدا
میکند. یعنی در ابتدا تنها یک عدد قرص درد را کنترل
میکرد، اما به مرور زمان، قرص تأثیر خود را از دست میدهد و لازم است فرد دوز
بالاتری مصرف کند. افزایش دوز دارو به تغییرات مغزی منجر میشود و افراد نسبت به
درد حساستر میشوند. جنسیت
نتایج بررسیها نشان میدهد پس
از عمل جراحی مردان در مقایسه با زنان درد کمتری میکشند، زیرا آستانه تحمل درد در زنان پایینتر
است.
مغز
نتایج بررسیها نشان میدهد افرادی که استرس و اضطراب
دارند، میزان تحمل درد پایینتری دارند
نتایج
بررسی که در سال 2014 انجام شده است، نشان میدهد بین حساسیت به درد و ضخامت کورتکس
مغز ارتباط وجود دارد.
MRI نیز نشان میدهد کمتر بودن ماده خاکستری در مغز را
میتوان با حساسیت بیشتر به درد مرتبط دانست. ورزش
محققان در مطالعات خود دریافتهاند که پس از ورزش
کردن، افراد سالم تحمل بیشتری نسبت به درد دارند.
رنگ مو
شاید عجیب به نظر برسد اما
نتایج بررسیها نشان میدهد، افرادی که رنگ مویشان (به
صورت مادرزادی) قرمز است، به درد حساسترند و نسبت به دیگران به ماده بیهوشی بیشتری
نیاز دارند. علت این امر میتواند جهش ژنی به نام MCIR باشد
که باعث قرمزی مو میشود. استرس
استرس بالا باعث مشکلات جسمی و روحی متعددی
میشود؛ از جمله افزایش وزن، افسردگی و بیماری قلبی. از طرفی استرس طولانی مدت میتواند ایجاد درد کند و حساسیت
بدن را نسبت به درد افزایش دهد.
نتایج بررسیها نشان میدهد افرادی که استرس و اضطراب دارند، میزان تحمل درد
پایینتری دارند. هورمون
استرس باعث بالا رفتن حساسیت به درد در رودهها میشود که احتمالاً به سندرم روده
تحریک پذیر منجر میشود. ژنها
تعیینکننده آستانه تحمل درد هستند
آستانه تحمل درد در افراد مختلف متفاوت است. میزان
تحمل درد یک فرد به بسیاری از عوامل بیولوژیک و روانشناختی بستگی
دارد.
پزشکان تاکید دارند که چهار ژن میتوانند در توجیه
علت تفاوت در تحمل درد در افراد مختلف نقش داشته باشند.
تشخیص اینکه آیا فردی
دارای این چهار ژن است میتواند به پزشکان کمک کند تا در مورد میزان تحمل درد در
بیماران درک بهتری پیدا کنند.
در یک بررسی، از بیش از 2700 شرکتکننده درخواست
شد برای درمان دردهای مزمن از داروهای مسکن که با عنوان «نارکوتیک» شناخته میشوند،
استفاده کنند. همچنین از آنان درخواست شد تا میزان درد را از صفر تا 10 اعلام
کنند. سپس با خارج کردن افرادی که میزان درد در آنان صفر بود، مابقی شرکتکنندگان
را براساس شدت درد در آنها به سه گروه تقسیمبندی کردند.
همچنین پزشکان در این
مطالعه به بررسی ژنهای COMT ،DRD2 ،DRD1 و OPRK1 در این افراد پرداختند. به گفته
پزشکان، ژن DRD1 در افرادی که میزان احساس درد در آنان پایینتر بود، بیشتر دیده
شد. علاوه بر این در افرادی که میزان احساس درد در آنان در حد متوسط بود، ژنهای
COMT و OPRK1 بیشتر مشاهده شد و ژن DRD2 در افراد با احساس درد زیاد به مراتب بیشتر
بود.دردهای مزمن و طولانی مدت بر جنبههای
مختلف زندگی انسان تاثیر میگذارند و شناسایی ژنهایی که تعیینکننده میزان تحمل
درد هستند، میتواند راهی برای کشف روشهای درمانی جدید باشد و به پزشکان در درک
بهتر مکانیسم درد در بیماران کمک کند.
احساس درد
دو مرحله در احساس کردن درد وجود
دارد:
مرحله ی اول، مرحله ی بیولوژیک است. برای مثال وقتی شما دچار سردرد می
شوید، این مرحله از احساس درد به مغز شما سیگنال هایی می دهد که نشاندهنده ی بروز
مشکلی در بدن انسان است.
دومین مرحله، درک مغز از دردی است که در ناحیه ای از
بدن وجود دارد. در این مرحله است که انسان نسبت به درد خود بی اعتنا می شود و به
کارهایش ادامه می دهد و یا در نتیجه ی درد، دست از کار می کشد و بر روی درد خود
تمرکز می شود. عوامل تاثیرگذار
بر میزان تحمل درد
- احساسات،
قدرت جسمانی و شیوه ی زندگی فرد در میزان تحمل درد نقش دارد.
- افسردگی و اضطراب
می تواند افراد را نسبت به احساس درد حساس نماید.
- ورزشکاران به نسبت افراد
عادی بیشتر می توانند درد را تحمل کنند.
- افراد سیگاری و چاق کمتر می توانند
درد را تحمل کنند.
علل کاهش توانایی تحمل درد
بیخوابی مشکل بیخوابی میتواند تحمل درد را کاهش دهد.
محققان دریافتند در افرادی که بیش از یک بار در هفته دچار بیخوابی میشوند، در
مقایسه با افرادی که مشکل خواب ندارند، به طور چشمگیری میزان تحمل درد پایین
است.
افسردگی
اگرچه مشخص نیست که چرا
افسردگی خود را به شکل درد جسمی نشان میدهد، اما احتمال دارد به دلیل ایجاد اختلال
در مسیر درک درد در مغز باشد. نتیجه یک بررسی نشان میدهد افرادی که افسردگی دارند،
با درد مکرر و شدیدتری مواجه هستند.
دارو
مصرف برخی داروها به جای از بین
بردن درد، آن را بیشتر میکنند، زیرا بدن به دارو مقاوم میشود و نیاز به میزان
بالاتری پیدا میکند. یعنی در ابتدا تنها یک عدد قرص درد را کنترل میکرد، اما به
مرور زمان، قرص تأثیر خود را از دست میدهد و لازم است فرد دوز بالاتری مصرف کند.
افزایش دوز دارو به تغییرات مغزی منجر میشود و افراد نسبت به درد حساستر
میشوند.
جنسیت
نتایج بررسیها نشان میدهد پس از عمل جراحی مردان در
مقایسه با زنان درد کمتری میکشند، زیرا آستانه تحمل درد در زنان پایینتر
است.
مغز نتایج بررسیها
نشان میدهد افرادی که استرس و اضطراب دارند، میزان تحمل درد پایینتری دارند
نتایج بررسی که در سال 2014
انجام شده است، نشان میدهد بین حساسیت به درد و ضخامت کورتکس مغز ارتباط وجود
دارد.
MRI نیز نشان میدهد کمتر بودن ماده خاکستری در مغز را میتوان با حساسیت
بیشتر به درد مرتبط دانست.
ورزش
محققان در مطالعات خود دریافتهاند که پس
از ورزش کردن، افراد سالم تحمل بیشتری نسبت به درد دارند.
رنگ مو
شاید
عجیب به نظر برسد اما نتایج بررسیها نشان میدهد، افرادی که رنگ مویشان (به صورت
مادرزادی) قرمز است، به درد حساسترند و نسبت به دیگران به ماده بیهوشی بیشتری نیاز
دارند. علت این امر میتواند جهش ژنی به نام MCIR باشد که باعث قرمزی مو
میشود.
استرس
استرس بالا باعث مشکلات جسمی و روحی متعددی میشود؛ از جمله
افزایش وزن، افسردگی و بیماری قلبی. از طرفی استرس طولانی مدت میتواند ایجاد درد
کند و حساسیت بدن را نسبت به درد افزایش دهد. نتایج بررسیها نشان میدهد افرادی که استرس و اضطراب
دارند، میزان تحمل درد پایینتری دارند. هورمون استرس باعث بالا رفتن حساسیت به درد
در رودهها میشود که احتمالاً به سندرم روده تحریک پذیر منجر
میشود.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
روستاهای خراسان رضوی 8 ماه
پس از زلزله ...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
جام جم - هفت ماه و 18 روزا ز وقوع زلزله 6 ریشتری سفید سنگ شهرستان فریمان در نزدیکی مشهد گذشته، اما چادرهای سفید رنگ هلال احمر هنوز کم و بیش در روستاها برپاست. کنار هر چادر، روی خانه های کاهگلی آوار شده روستاییان هم البته خانه ای نوساز جان گرفته است.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی