از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...
از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

شما هم در این آشغال‌پراکنی بی‌تقصیر نیستید


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 
 

 شما هم در این آشغال‌پراکنی بی‌تقصیر نیستید

 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

عزت الله ضرغامی: حصر آشغالی +اینستاپست

 

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQV6JdIo5Cp3U2T40qKtLjSTM9ukqKAOshe11GYeYo9dKFN9bTl

تصویر مرتبط

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR7xGGnK25R71J15KDHRMVoXRerXPW6MYkpRWJ5mBsgGghvFora-w

 


 خبرآنلاین، وبلاگ حسین آخانی : این یادداشت پاسخی است به آقای ضرغامی رئیس سابق رسانه ملی که به درستی به وضع اسفناک زباله در ایران اعتراض کرده‌اند. ولی ظاهرا فراموش کرده اند که ایشان 10 سال مسئولیت بزرگترین دستگاه فرهنگی و اطلاع رسانی کشور را به عهده داشتند و در کاشت محصول فعلی این کشور بی نقش نبودند.
 آقای
ضرغامی رییس اسبق رسانه ملی می‌گوید: «خیر سرمون امروز خواستیم کنار این رودخانه زیبا عکس بیندازیم! دیر بجنبیم این حصر آشغالی و آلودگی محیط زیست ما را خواهد کشت! کسانی که در این تعطیلات به دبی و استانبول و باکو و دیگر کشورهای همسایه می روند و ساحل سازی‌های زیبای آنجا را می بینند می‌پرسند، چرا؟! حالا ساحل سازی‌های به عمق 100 متر و طول چند کیلومتر پیشکش، لااقل فکری برای آشغال‌های مخرب طبیعت بکنیم. مشکل نه بی آبی است و نه کمبود بودجه، نه به تحریم بر می‌گردد و نه به توطئه‌های شیطان بزرگ! شاخ غول را نمی‌خواهیم بشکنیم، می‌خواهیم در 40 سالگی انقلاب، آشغال‌ها را جمع کنیم! »
 خدا را شکر می‌کنم که رئیس سابق صدا و سیما که 10 سال آن هم در دوران طلایی احمدی نژادی رئیس بزرگترین سازمان فرهنگی ایران با 75 میلیون مخاطب بودند کمی از مسئولیت‌هایشان کم شده و فرصت پیدا کرده‌اند ایران گردی کنند و عکس یادگاری هم بیاندازد.
بازهم خدا را شکر هنوز گردنشان راست نمانده است و توان چرخش به این طرف و آن طرف را دارند و با کمی کج کردن متوجه شده‌اند که وای مصیبتا، بعد از چهل سال چه آشغال دونی درست کرده‌ایم.
 بازهم خدا را شکر رئیسی که شب و روز کارش این بود که اگر گربه‌ای در آمریکا سینه پهلو می‌کرد، در تلویزیون بارها و بارها و در پر بیننده‌ترین ساعات نشانش می‌دادند حالا فهمیده که مملکت خودمان چه خبر است. اما از خود نمی‌پرسند یکبار همکارانش جرات نداشتند زشتی‌های سرزمین خودی خود را نشان دهند و به مردم بگویند: بابا زباله و پلاستیک در بکرترین نقاط کشور غوغا می‌کند.
 
جناب ضرغامی عزیز: باور کنید من سیاسی نیستم. از زمانی که در کنار کار حرفه‌ای دانشگاهیم به سفرهای علمی به اقصی نقاط ایران و ده‌ها کشور جهان رفته‌ام، مرتب در مورد این پلاستیک پراکنی نوشته‌ام و گفته‌ام. حتی یک بار در زمانی که شما رئیس بودید در یک برنامه دست چندم پیشنهاداتم را دادم. ولی آن برنامه در ساعات نیمه شب پخش شد و خودم هم خواب بودم! دستگاه تحت امر شما به امثال ما اجازه نمی‌دادند در ساعات پر مخاطب و یا برنامه‌های زنده خبری راه پیدا کنیم، بخصوص اگر می‌خواستیم نقدی بکنیم. اگر مطلبی گفته می‌شد سیاه نمایی تلقی می‌شد و همکاران شما می‌گفتند که اجازه پخش ندارد و سانسور می‌شد.
 الان اگر گاهی به ما فرصت می‌دهند حرف بزنیم بیشتر به این خاطر است که بدشان نمی‌آید دولت را خراب کنند و به همین دلیل گاهی به ما فرصت می دهند «فقط از دولت» انتقاد کنیم. به خاطر می‌آورم در همان برنامه‌ای که در نیمه های شب پخش شد گفتم «بهترین راه زباله زدایی از این سرزمین مجبور کردن تولید کنندگان آب معدنی و نوشابه به اخذ گرویی از بطری‌ها است. آنها آب مفتی می‌فروشند و طبیعت کشور را آلوده می‌کنند. لااقل وظیفه جمع آوریش هم به عهده خودشان باشد».
 همین چند ماه پیش که بودجه در مجلس بود پیشنهاد دادم که بیایید بجای گرفتن پول زیاد برای خروجی از مردم و تحمیل انواع گرانی‌ها، عوارض پلاستیک وضع کنید تا مردم کمتر از این پلاستیک‌ها استفاده کنند و کم کم طبیعت ایران از این بلا نجات پیدا کند و مردم ما به جای رفتن به خارج در همین کشور بمانند. راهی که بسیاری از کشورهایی که شما در نوشته‌تان ازشان تعریف کرده‌اید رفته‌اند.
 حالا نشد، دست رو دست نمی‌گذارم. همین که این مطلب شما را در خبر آنلاین خواندم، دست به قلم بردم و می‌خواهم با شما همراهی کنم. بیایید ما هم همصدا با کاوه مدنی با چالش «بی زباله» همراه شویم. شما دوست و رفیق در مقامات مملکتی، نمایندگان مجلس و تولید کنندگان کلان این زباله‌ها کم ندارید (سالها سیمای شما برای تولیدات آنها تبلیغ کرده است). هم می‌توانید بهشان بگویید که یک هفته همه مردم از بسیج، سپاه، ارتش، دانشجو، سرباز، دانش آموز گرفته تا امام جمعه، نماینده، فرمانده، مدیر کل، وزیر، استاد و معلم همه با هم دست به دست دهیم اول این زباله‌هایی که خودمان ریخته‌ایم را جمع کنیم. دوم از مسئولین مربوطه دولتی و قانونگذاری بخواهیم با قانون زباله را ریشه کن کنند. من تصویب سه قانون زیر را برای پاکسازی ایران لازم می‌دانم.
1. کلیه تولید کنندگان بطری‌های آب معدنی و نوشابه و بسته بندی‌های مشابه وظیفه دارند یا به طور مستقل و یا با همکاری هم بطری‌های تولید شده را با اخذ گرویی مجددا تحویل بگیرند.
2. به ازای هر کیسه پلاستیکی، ظرف یک بار مصرف و یا بسته بندی نامتعارف پلاستیکی مبلغ 100 تومان عوارض محیط زیستی دریافت شود. نیمی از درآمد آن را برای ایجاد صنایع بازیافت و پاکسازی طبیعت و نیمی هم برای توسعه حمل و نقل عمومی ریلی مورد استفاده قرار گیرد. مردم اگر با وسائل حمل و نقل عمومی سفر کنند اینقدر آشغال اینور و اونور نمی‌ریزند.
3. زباله ریزی در طبیعت تابع جریمه نقدی باشد و همه ضابطان قضایی از پلیس تا محیط‌بان و جنگل‌بان اجازه اعمال قانون با کمک شماره ملی داشته باشند.
امیدوارم شما هم ضمن پیوستن به چالش «بی زباله» از روابط گسترده خود در نتیجه بخشی این پیشنهادات استفاده و انشالله همه ما سال آینده کشوری کم زباله را به چهل و یکمین سال انقلاب تحویل دهیم. قول بدهید با هم در کنار یک رودخانه تمیز یک عکس یادگاری بگیریم. بسم‌الله.
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    


برچسب ها: ضرغامی، رسانه ملی، زباله، سیاه نمایی، سانسور، زباله زدایی، زباله ریزی،


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.