بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
خبرآنلاین
، وبلاگ رضا دانشمندی :
شیخ بهایی(ره) در رسالۀ منظوم «نانوحلوا» از داستانکِ
نمادینِ خاتونی گفته که به تعبیر امروز «آسیبدیدۀ
اجتماعی» (تنفروش) است.
بود در شهر هری، بیوه زنی / کهنه رندی، حیلهسازی، پُرفنی
نام او، «بیبی تمیز خالدار» / در نمازش بود رغبت بیشمار
او صبحها وضو میساخت و با همان وضو تا شب به نماز میایستاد، البته در این
میان، به مراجعان هم رسیدگی میکرد! (با وضوی صبح،
خفتن میگزارد / نامُرادان را بسی دادی مُراد ...)
سرانجام، رندی شگفتزده از او میپرسد:
گفت با او رندکی، کای نیک زن / حیرتی دارم، درین کار تو من
زین جنابتهای پیدرپی که هست / هیچ ناید در وضوی تو شکست؟!
روسریهای هواشده!
ماجرای
روسریهای هوا شده [به تعبیر علی مطهری] این پرسش
راپیش رو قرار میدهد که چرا کار به اینجا کشید؟ چرا
ترویج و دفاع از ارزشهای دینی (مانند حجاب) اثرگذار
نیست یا کماثر است؟ چرا با وجود تبلیغات گسترده رسانهای،
منابر، خطبای جمعه و جماعات و مناسک عبادی ... وضعیت
پوشش و حجاب چنین است؟ چرا دعوت به نیکی و صلاح، باور
نمیشود؟
چرا آخرین سنگر دفاع از حجاب، متن «قانون» شده است؟ و
چرا «رِند» در وضو و طهارتِ خاتون شک کرده است؟
بر
قیاس حکایت «نانوحلوا» میتوان پاسخ داد که «جنابتهای
پیدرپیِ» امروز، اخبار شوم بیعدالتیها، نابرابریها،
اختلاسها، ویژهخواریها، سهمخواهیها، طلبکاریها (از
سفر انقلاب)، معوقههای بانکی و ... است و پاکی و
طهارت دعوتکنندگان به نیکیها و ارزشها را مخدوش
کرده و مانع اثرگذاری سخن آنان شده است.
احتمالاً
شیخ بهایی هم میخواهد بگوید کسی تصوّر نکند که زندگیِ
مؤمنانه (چه در سطح خُرد و چه کلان) با هر رفتاری جمعپذیر
است. دینداری و سلوک دینمدارانه هم مُبطِلاتی دارد،
و در این بین، وظیفۀ منادیان دین سنگینتر است. به
بیان دیگر، نمیتوان مانند خاتونِ داستان، فریبکارانه
و یا شاید خودفریبانه، هم این و هم آن بود و اگر چنین
باشد کسی نماز را باور نمیکند.
جالب اینکه شیخ بهایی این داستان را «علی سبیل التمثیل» در بازگویی «ریا» (فیالریا
والتلبیس بالّذین هم اَعظم جنود ابلیس) آورده است که
احتمالاً بهما بگوید
سخن و ادعای ریایی، شنیده و پذیرفته نمیشود.
شایسته است منادیان نیکی نخست، انگشت اتهام را به سوی خود برگردانند و از خود
بیاغازند که چه کردهاند که چنین شده است و نمازشان نه
باور میشود و نه بارور و در کسی اثر نمیکند.
پوشش،
جزئی از یک کل است
از سوی
دیگر، شوربختانه مجموعۀ شرایط و ساختار اجتماعیِ ایرانِ
امروز به سودِ حجاب و تقویت آن نیست. با افزایش فاصلۀ
بلوغِ جنسی و بلوغِ اقتصادی و بالارفتن سن ازدواج، بیمیلی
جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده، افزایش میزان جدایی
(چه عاطفی و چه رسمی/قانونی)، گسترش خانوادههای تک
نفره، جمعیت قابل ملاحظۀ افراد مجرد قطعی، رواج ازدواج
سفید(همباشی یا همبالینی)، خیانت و سایر آسیبهای
اجتماعی، بیتردید پوشش و حجاب هم دچار دگرگونی میشود
و نمیتواند بیتناسب با سایر بخشهای این نابسامانیِ
کلان باشد.
به بیان دیگر، چرا انتظار داریم از چنین شرایطی، میوۀ دیگری بچینیم؟ آیا سایر
پدیدههای مرتبط با پوشش در شرایط بههنجاری است که
حجاب در شرایط مناسبی باشد؟ بررسی مسالۀ پوشش و حجاب
جدای از سایر پارههای حیات جمعی انسانها نادرست است.
مدتهاست
حجاب کشف شده!
از تمام اینها
که بگذریم، مگر اینکه اکنون وجود دارد، «حجاب» است که
کسانی نگران کشف آن هستند!؟
بهنظر میرسد مدتهاست که دیگر حجاب، اجباری نیست.
ولی گویا این بار هوشمندانهتر رفتار میشود و قرار
نیست مانند اجباریشدنِ حجاب در نخستین سالهای پیروزی
انقلاب، زمان و تاریخ مشخصی برای کشف آن اعلام شود.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
من فرزند فقرم ...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
در یکی از روزهای سرد ماه ژانویه و در یکی از محلات
فقیر نشین در شهر واشنگتن دی سی، صبح زود مردم آن
منطقه که اکثرا کارگران معدن و یا صاحب مشاغل سخت
بودند از خانه هایشان بیرون زدند تا یک روز پر از رنج
و مشقت دیگر را آغاز کنند.
زنان و مردانی که تفریح و لذت در زندگیشان نامفهوم بود
و به قول معروف آنها زندگی نمی کردند! بلکه به اجبار
زنده بودند، ریاضت می کشیدند تا نمیرند...
آن روز طبق معمول مردم بینوا در حالی که خیلی هایشان
کارگر روزمزد بودند، نمی دانستند آیا امشب هم با چند
دلار به خانه باز می گردند و یا باید با دستان خالی به
خانه های محقرانه شان بروند و شرمنده فرزندانشان شوند...
با این افکار خود را برای روزی مشقت بار آماده می
کردند که ناگهان! صدای ویولن زیبایی از گوشه یک خرابه
به گوش رسید...
آوای ویولن آنقدر زیبا و مسحور کننده بود که پای آن
مردم فقیر را از رفتن باز نگه داشت...
اکثرا آنها با اینکه می دانستند اگر دیر برسند جریمه
می شوند ولی بدون توجه به این مشکل در آن خرابه که
اندازه یک سالن اجرای کوچک بود جمع شدند.
حدود دو ساعت و نیم با گوش دادن به آن آهنگهای زیبا و
استثنایی اشک ریختند، خندیدند و به خاطراتشان فکر
کردند...
سرانجام نیز ویولونیست خیابانی که مردی سی و پنج ساله
بود کارش که تمام شد ویولن خود را برداشت و آماده رفتن
شد اما در میان تشویق بی امان مردم و همان حال و احوال
همه را به صف کرد و به همگی که حدود سیصد نفر بودند
مقدار پولی داد و سپس در حالیکه برای آنان بوسه می
فرستاد سوار تاکسی شد و آنجا را ترک کرد تا مردمان
فقیر از فردا این ماجرا را همچون افسانه ها به
دوستانشان بگویند...
اما در آن روز هیچکس نفهمید ویولونیست سی پنج ساله کسی
نیست جز جاشوا بل، یکی از بهترین موسیقی دانان جهان که
سه روز قبل بلیت کنسرتش هر کدام صد دلار به فروش رفته
بود...
فردای آن روز جاشوا به یکی از دوستانش که از این موضوع
با خبر شده بود گفت: من فرزند فقرم، آن روز وقتی در
اجرای کنسرت فقط مردم ثروتمند را دیدم از خودم خجالت
کشیدم که تهی دستان را از یاد برده ام به همین خاطر به
آن محله فقیر نشین رفتم و همان کنسرت دو ساعت و نیم را
تکرار کردم، بعد از آن هم وقتی متوجه شدم که اکثر آنها
به خاطر من باید جریمه شوند تمام پولی که از کنسرت
نصیبم شده بود را در میان آنها تقسیم کردم و چقدر هم
لذت بردم ...
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی
یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس میگوید: این صداوسیما، صداوسیمای وقاحت است، وقتی مردم نان برای خوردن ندارند کارشناس سیما پیشنهاد ماساژ پای آقایان را با شیر میدهد.
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره
کنید
هنوز پس از پنج سال وقتی پای پروندههای تخلف احمدینژاد
به میان میآید همه نقل قولها یک حرف را تکرار میکنند:
"در حال پیگیری است"! ...
خبرآنلاین نوشته: هشت سال سکان قوه مجریه را با انواع
حمایتها به دست گرفت اما هر چه گذشت پیامدهای خسارت
بار تصمیمات خلق الساعه او بیشتر عیان شد؛ با نزدیک
شدن به سالهای آخر ریاستش دیگر فقط تصمیمات او نبود که
مشکل ساز شده بود بلکه پای تخلفات هم به میان آمد و
آنقدر دایره این تخلفات گسترده شد که پس از پایان دولت
دهم به اندازه همان هشت سال هر روز برگ تازه ای از این
تخلفات رو شد و حالا همچنان اما و اگرها بر سر رسیدگی
به تخلفاتش به قوت خود باقی است.
محمود احمدی نژاد که این روزها یکه تاز حاشیه سازی ها
در کشور شده است،
یک روز پیام ویدئویی می دهد و روز
دیگر راه بست نشینی درپیش می گیرد؛ اما هیچ گاه حاضر
نشد درباره تخلفاتش توضیح دهد و حالا سوال اینجاست که
پرونده تخلفات احمدینژاد به کجا رسید؟
تخلفات احمدینژاد چه بود؟
"۵ پرونده نفتی و ۲ پرونده غیرنفتی است". این را چند
ماه پیش دادستان دیوان محاسبات درباره تخلفات احمدی
نژاد گفت. جمله-ای که نشان می دهد ماجرای پرونده های
رئیس دولت دهم به پایان نرسیده است. البته آنچه فیاض
شجاعی به آن اشاره می کند پرونده هایی است که در جریان
رسیدگی عاقبت بخیر شده و احکامی در مورد آنها صادر شده
است.
هرچند دادستان دیوان به تخلفات احمدی نژاد اشاره می
کند اما به گفته عضو کمیسیون اصل ۹۰ در مجلس هشتم گویا
فیاض شجاعی چندان اشراف کامل به تخلفات نداشته و تعداد
دیگری از قانون گریزیهای احمدی نژاد را ندیده است.
فاضل موسوی در این رابطه به خبرآنلاین گفته است:
پرونده هایی که دیوان محاسبات می گوید، همه تخلفات
دولت احمدی نژاد نیست. دولت نهم و دهم بعد از مجلس
هشتم هم فعالیتش ادامه داشت. بنابراین بخشی از پرونده های
دیوان محاسبات مربوط به بعد از دوران نمایندگی ما است.
دیوان محاسبات به همه واقعیاتی که درباره بودجه، بانک
مرکزی، فروش شرکت ها و مسائل دیگر وجود دارد اشراف
لازم را ندارد.
هنوز روز آخر دولت احمدی نژاد فراموش نشده است. زمانی
که مراسم تنفیذ حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور یازدهم
در حال برگزاری بود، محمود احمدی نژاد برای تاسیس
دانشگاهش به نام دانشگاه ایرانیان ۱۶ میلیارد از خزانه
دولت برداشت کرد.
هرچند تعویض نفت خام با بنزین و میعانات، سازمان هلال
احمر و ... مواردی از پرونده هایی است که ردپای احمدی
نژاد در آن مشاهده می شود و تخلفات رئیس دولت نهم و
دهم در آنها به اثبات رسیده، اما اینها همه ماجرا نیست
چرا که هر روز ابعاد تازه-تری از آنچه در سال های ۸۴
تا ۹۲ در خیابان پاستور اتفاق افتاده است برملا می شود.
مانند موضوعی که چندی پیش نادر قاضیپور نماینده مردم
ارومیه عنوان کرد و گفت: آقایان احمدینژاد، مشایی،
بقایی، رحیمی، موسوی خانه ایرانیان را در خارج ازکشور
تأسیس کرده بودند و آقای شریفزادگان رئیس هیأت مدیره،
حمیدرضا شاکری نیا، احسان آریامحمد، محمدعلی ابراهیم و
میثم طاهری نیز در این موسسه حضور داشتند.
تصرف دیگر
پرونده آقای بقایی در این رابطه است که ۳۰۰ میلیارد
تومان به نام خانه ایرانیان برداشت شده است. یعنی از
بیتالمال به حساب خانه ایرانیان پول واریز کرده بودند.
احکام بدون اجرا
هرچند با پایان دولت دهم صحبت بر سر تخلفات احمدی نژاد
و رسیدگی به پرونده های او همواره مورد بحث بود اما
بعد از ماجرای بست نشینی و افشاگری های تلگرامی او،
عزم برای مقابله با تخلفات رئیس جمهور سابق جدی تر شد.
تا جایی که دادستان دیوان محاسبات از صدور ۷ حکم قطعی
و در حال اجرا علیه او خبر داد. فیاض شجاعی درباره
احکام صادر شده اینگونه توضیح می دهد:
هفت هزار
میلیارد تومان برای واریز غیرقانونی به مجتمعهای
پتروشیمی و سازمان هدفمندی یارانهها، چهار هزار و
ششصد میلیاردتومان برای تعویض نفت خام با بنزین و
میعانات دیگر، شانزده میلیارد تومان برای دانشگاه
ایرانیان، پانزده میلیارد تومان برای پرونده سازمان
هلال احمر و ششصد میلیارد تومان برای پرونده پتروشیمی،
جریمه نقدی برای او درنظر گرفته شده است.
به گفته شجاعی در برخی موارد مانند موضوع دانشگاه
ایرانیان، دادستان دیوان محاسبات بلافاصله متوجه موضوع
شده و مبلغ را بازگردانده است. او در مورد نقش احمدینژاد
در مورد برداشتهای مذکور گفته است: ایشان دستور مستقیم
داده است. مثلا گردش کار گرفتهاند و گفتهاند فلان
کار را نمیتوانیم انجام دهیم اما ایشان نوشته: «بسمه
تعالی اقدام شود!».
البته طبق گفتههای شجاعی اجرای این حکم تقریبا منتفی
است چون احمدی نژاد به این اندازه مال ندارد. او گفته
است: کل اموال احمدینژاد به دو میلیارد تومان نمیرسد.
هرچند این احکام صادر شده، اما سوال اینجاست که آیا
پشت این احکام قدرت اجرایی هم وجود دارد؟ آنطور که
دادستان دیوان محاسبات می گوید، گویا تنها راه حلی که
برای آن اندیشیده شده «تقسیط» است. البته به گفته
شجاعی «این تقسیط نه به معنای کسر از حقوق بلکه به این
صورت است که هرچقدر بتوانیم از او میگیریم. مترصد این
هستیم که اگر مالی به او اضافه شود حتما کسر کنیم». او
گفته است: بخشی از این ضرر و زیان هم باید از خود شرکت
ملی نفت و از منابع آنجا جبران شود. بنابراین بخشی را
از محل منابع شرکت ملی نفت تقسیط کردهایم.
شجاعی همچنین گفته بود: «عنوان شد که او را ممنوعالخروج
کنیم اما معمولا کسی را ممنوعالخروج میکنند که ممکن
است مخفیانه برود و از دسترس خارج شود اما در این سطح
چنین موضوعی منتفی است. مجلس دستش باز است و میتواند
در مورد ایشان تصمیم بگیرد.»
فاضل موسوی عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس هشتم به خبرآنلاین
می گوید احکام صادره برای احمدی نژاد بیشتر از هفت حکم
است. موسوی گفت:
طبق اخباری که از منابع موثق به من
رسیده، ۱۱ حکم قطعی علیه ایشان صادر شده است؛ پس بستنشینی
فرافکنی و فرار رو به جلو است برای مبرا شدن از این
اتهامات. تا امروز مکررا از احمدی نژاد خواسته شده که
پاسخگوی اتهاماتش باشد.
پرونده های سرگردان
هرچند از بررسی پرونده های احمدی نژاد در قوه قضائیه
زیاد سخن به میان میآید و حتی برای برخی از آنها
احکامی هم صادر شده است، اما به نظر می رسد اینها همه
آن پرونده هایی نیست که زمانی در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس
بر سر آن بحث بود. وقتی از رئیس کمیسیون اصل ۹۰ درباره
سرنوشت پرونده های رئیس دولت نهم و دهم در این کمیسیون
سوال کردیم اینگونه به خبرآنلاین پاسخ گفت: پرونده
هایی که احمدی نژاد در کمیسیون اصل ۹۰ داشت همه به قوه
قضائیه ارسال شده است. داود محمدی درباره زمان ارسال
این پرونده ها نیز گفت:
این پرونده ها که عمدتا در
حوزه عدم اجرای قوانین، عدم ابلاغ به موقع قوانین و
عدم تدوین آئین نامه های قوانین بوده است، بیشتر از یک
سال است که به قوه قضائیه ارسال شده و ظاهرا در حال
بررسی است. اما هنوز منتهی به تصمیم نهایی نشده است.
هرچند رئیس کمیسیون اصل ۹۰ می گوید همه پرونده ها به
قوه قضائیه ارسال شده است اما حسن نوروزی یکی از اعضای
این کمیسیون که خودش یکی از شاکیان احمدی نژاد بود،
درباره پرونده های سرگردان در کمیسیون اصل ۹۰ گفت:
متاسفانه هنوز به خود من پاسخ دقیقی داده نشده است. او
در پاسخ به این سوال که آیا هنوز پرونده ای درمورد
احمدی نژاد وجود دارد که در کمیسیون باشد و به قوه
قضائیه ارسال نشده باشد، گفت: قطعا چنین پرونده هایی
وجود دارد و خود من ۱۶ الی ۱۷ پرونده را درباره احمدی
نژاد مطرح کردم که هنوز به هیچ کدام پاسخی داده نشد و
فکر می کنم اساسا به قوه قضائیه هم ارسال نشد.
نوروزی درباره موضوع این پرونده ها گفت: این پرونده ها
درباره تخلفات احمدی نژاد در کیش، بانک جهانگردی و ..
بوده است که ما آنها را با مستندات مطرح کردیم، اما
لازم است پیگیری بیشتری داشته باشیم. متاسفانه شرایط
به گونه ای رقم خورد که به شخصه کمتر توانستم درباره
آن پرونده ها پیگیری کنم.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی