از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...
از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

عوامل دین-گریزی


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

http://s9.picofile.com/file/8308607718/D3NGOR3ZY_2.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8308608218/D3NGOR3ZY_5.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8308608492/D3NGOR3ZY_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8308608776/D3NGOR3ZY_4.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8308608984/D3NGOR3ZY_3.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8308609250/D3NGOR3ZY_6.jpg

 

 حرف از اما و اگر و احتمال و شاید نیست. وجود دارد، به قطعیت. دین گریزی و تضاد داشتن با رویکردهای دینی در بطن جامعه نفوذ کرده است و دارد عمق می گیرد. سر بچرخانید مصداق‌هایش را می‌بینید. در سبک زندگی آدم‌ها، در باورها و اعتقاداتشان، در زبان و بیان‌شان و... دینی که رسالتش از ازل این بوده است که بشود یک نقطه امن برای تمسک جستن به آن برای تشخیص مطلوب از نامطلوب، حالا چه شده است که در معرض بی‌مهری و بی‌توجهی عده‌ای از جوان‌ها قرار گرفته و برای خیلی‌ها دیگر کارکرد زیبایش را از دست داده است؟ پیرامون این قضیه و چند و چون آن گپ و گفتی داشتیم با حجت‌الاسلام سیدحمید حسینی، کارشناس مذهبی و عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث؛ که ماحصلش در اختیار شما است.
  این چیزی که مردم نسبت به آن دلسرد و بی علاقه شده‌اند همان دین حقیقی خودمان است؟
واقعیت این است که من فکر نمی‌کنم کسی از دین زده بشود. از دین حقیقی، دینی که زیباست و دقیقا مطابق فطرت انسان‌ها تعریف شده است. تابه‌حال دیده‌اید کسی از یک گل زیبا زده بشود؟ نمی‌توان از زیبایی‌ها زده شد. برخی جوان‌ها از چیزی که به اسم دین معرفی می‌شود زده شده‌اند. چیزی که به جای دین قرار داده شده است. همان چیزی که امیرالمومنین علی(ع) آن را به پوستین وارونه تشبیه کرده و بلای جامعه دانسته‌اند. البته نباید فراموش کرد که عامل تمام این مخالفت‌ها زدگی مردم و بد جلوه داده شدن دین نیست. حتی زمانی که دین حقیقی به مردم معرفی می‌شود برخی‌‌ها که تابع نفس‌شان هستند و دین را مزاحم تنبلی‌ها و منافع باطلشان می بینند آن را نمی پذیرند.
  اگر بخواهیم عمیق‌تر مسئله را کنکاش کنیم، این قضیه از کجا آب می‌خورد؟
عوامل متعددی برای این موضوع وجود دارد و مقالات و مطالب گوناگونی هم در موردش نوشته شده است.
من اخیرا مقاله‌ای را خوانده‌ام که در آن هفت عامل را ذکر کرده بود: تبلیغات و توصیه‌های بیش از حد دینی در سطج جامعه، احساس ناسازگاری دین با زندگی و در نظر نگرفتن جایی برای تنفس و هنر و شادی مردم، بایدها و نبایدهای فراوان و بیش از حد طاقت افراد عادی، حجیم شدن تعالیم دینی و دغدغه‌های نگران کننده، ابهامات و مشکلاتی که در تاریخ دین وجود دارد، ترویج دینی که حقوق انسان را محترم نمی‌شمارد و در خدمت انسان نیست و تناقض گفتار و رفتار متولیان دین. به نظرم تمام این‌ها تا حدودی درست است. اما من تمایل دارم این مشکل را از نگاه خود دین و دغدغه‌هایی که پیشوایان اسلام مطرح می‌کردند بررسی کنم.
 عوامل دین گریزی جوانان در نگاه شما چیست؟ 
 اگر کمی با قرآن و متون اصیل دین آشنا باشیم می‌توانیم در این منابع سه عامل مهم برای زده شدن از دین پیدا کنیم. اولین عامل تغییر اولویت‌ها و جا‌به‌جا شدن اصل‌ها و فرع‌ها است.
وقتی به اصل دین مراجعه می‌کنیم می‌بینیم اولویت اصلی آیات قرآن و احادیث پیشوایان دین، موضوع اخلاق و انسانیت است و بقیه مسائل از جمله عقاید و احکام شرعی در اولویت‌های بعد قرار دارند. در حالیکه در دین رایجی که تبلیغ می‌شود اولویت با ظواهر و ضوابط شرعی است و به اخلاق به عنوان یک موضوع تزئینی نگاه می‌شود. البته منظور این نیست که عقاید و احکام اهمیت ندارند اما در دین واقعی عقاید و احکام جایگاه‌شان را از اخلاق می‌گیرند.
 دو عامل دیگر چیست؟ 
 دومین عاملی که در توصیه‌ها و هشدارهای پیشوایان دین خیلی روی آن تاکید شده است
بی‌توجهی به ظرفیت‌ها و تفاوت‌های افراد است. حکایت همان تازه مسلمانی که همسایه‌اش او را آنقدر به مسجد برد تا باعث شد از دین، زده و مرتد بشود مصداق خوبی برای این قضیه است. امامان ما فراوان توصیه کرده‌اند به پیروان‌شان و مبلغان دین که از همه توقع یکسان نداشته باشید و فکر نکنید همه وظیفه دارند از همان زاویه دید شما به مسائل نگاه کنند. فرمودند خدا آدم ها را با تفاوت‌ها و ظرفیت‌های گوناگون آفریده است و اگر شما از مردم انتظار داشته باشید مثل شما فکر و عمل کنند حتما آن‌ها را از دین زده می‌کنید.
 عامل سومی که در این زمینه بسیار موثر است شیوه زندگی و رفتار متولیان و مبلغان دین است.
برخی از این افراد در حالیکه باید برای مردم حکم الگو و مصداق عینی دین باشند، حرف و عمل‌شان تناقض دارد. سخت گیری‌ها و تندخویی‌ها و دنیاگرایی برخی از آن ها موجب بدبینی مردم به دین می‌شود. مخصوصا اگر دولت و حکومت هم به اسم دین تشکیل شده باشد و عده‌ای در پشت سنگر دین بخواهند قدرت را در دستان خود نگه دارند. طبیعتا همه مشکلات و نارسایی‌ها به جای اینکه به افراد برخورد کند به آن سنگر بر می‌خورد.
  راه چاره چیست؟ می‌شود بازهم برای حفظ دین جوانان، محدودترشان کرد؟ 
 واقعیت این است که تا وقتی علما و حوزه‌های علمیه ما اخلاق و انسانیت را بر احکام و شریعت اولویت ندهند و دین را به جایگاه درست خودش برنگردانند نباید انتظار داشته باشند با استقبال مردم مواجه شوند. در دنیای کنونی سطح آگاهی‌ها خیلی بالا رفته است و ارتباطات و دسترسی به اطلاعات باعث شده راه‌هایی که شاید در گذشته برای توجیه احکام و موضع‌گیری‌ها جواب می داده است دیگر تاثیری نداشته باشد. دیگر نمی‌شود با ممنوع کردن کتاب‌ها و محدود کردن شبکه‌ها و دسترسی‌ها جلوی پرسش‌ها و انتقادات را گرفت.
  بحث از اجبار در رعایت دستورات دین که بیشتر، ذهن جوان‌هایی چون من ناخواسته به سمت حجاب می‌رود؛ ماحصل این ماجرا و ماجراهای مشابه چیست؟
 متاسفانه از تجربه‌ها درس نمی‌گیریم.
ای کاش بررسی می‌کردیم که آیا اجبار در زمینه دین و دینداری تاثیر مثبتی هم داشته یا اینکه همین قبیل کارها باعث دورتر شدن مردم از دین واحساس نفرت و لجبازی شده است؟ من در اینجا به اینکه اساسا در دین اجباری نیست و پیشوایان اسلام هم کسی را به این مسائل مجبور نکرده‌اند کاری ندارم. اما عرضم این است که حتی اگر فقط و فقط به اجرا شدن حکم خدا درباره حجاب هم فکر کنیم بازخوب است نگاهی علمی و منصفانه به پشت سر خودمان بیندازیم و ببینیم آیا این شیوه تا کنون موجب گسترش حجاب شده یا هرروز مشکلات بیشتری را در این زمینه به وجود آورده است.
  در حالیکه جامعه ما دارد سمت و سوی غربی پیدا می‌کند، هستند کسانی که از مذاهب دیگر دارند به سمت اسلام گرایش پیدا می‌کنند. علت این تضاد رفتاری چیست؟
تاریخ به ما ثابت کرده است که هرزمان اجازه مطرح شدن دیدگاه‌های گوناگون وجود داشته، پیشرفت حق و گرایش مردم به دین هم افزایش پیدا کرده است. علتش هم این است که حرف دین منطقی است و منطق می‌تواند به سایر حرف‌ها و افکار غلبه پیدا کند. بخش دیگری از این ماجرا ناشی از بی‌برنامگی خودمان و برنامه‌ریزی و فعالیت جدی آن‌هاست است. وقتی دیگران کار و تلاش و تبلیغ می‌کنند و از روش‌های علمی برای ترویج فرهنگ‌شان استفاده می‌کنند و ما هنوز در روش‌های کهنه و بی‌خاصیتمان گرفتاریم و صدها موسسه و نهاد فرهنگی مشغول ضایع کردن بودجه‌ها و خنثی کردن کار یکدیگر هستند، طبیعی است که نتیجه همین می‌شود. هرکس همان چیزی را به دست می‌آورد که برایش زحمت می‌کشد.
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 


برچسب ها: دین حقیقی، پوستین وارونه، تابع نفس‌، حقوق انسان، تناقض گفتار و رفتار، عوامل دین گریزی، اخلاق و انسانیت،

آخـــریـــن نـــگاه وَ آخـــرین لـحـظـــه ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

 

  آخـــریـــن نـــگاه وَ آخـــرین لـحـظـــه ... 

 

تصویر مرتبط

 

نتیجه تصویری برای لحظه آخر

 

نتیجه تصویری برای آخرین لحظه

 

نتیجه تصویری برای آخرین لحظه

 

نتیجه تصویری برای آخرین لحظه

 

 

 مردی به حالی زار وُ نزار افتاده بود ، انگار که «روز آخر»-ش سَر رسیده بود. هیچکس نتونسته بود درد بی-درمونش رو دوا کنه. ثانیه-های آخر یکی پیدا شد که از همه لحاظ شکل خودش بود، بقول قدیمیآ انگار که «همزادش» رو میدید! ... نآی حرف زدن که نداشت، ولی تو دلش گفت: « تو از کجا پیدات شده، توی اون کیسه-ای که رو کولت انداختی چیه»؟ طرف جوابی داد که فقط مرد از پا افتاده می-شنید! ... گفتش: «من، خود ِ تو هستم، چطور نشناختی، عزرائیل»! ...  با ترس وُ لرز پرسید: «یعنی روز آخره؟ نگفتی که تو کیسه-ت چیه»؟ جواب داد: «بگو لحظه-ی آخره. کیسه-ی به این بزرگی هم مال توست». پرسید:

_ آخه پولها وُ مال وُ اموالم که این تو جا نمیشه!؟

 _ دار وُ ندارت دیگه مال تو نیس! مال دنیاست، میذاری اینجا وُ همراه من میآی ...

 _ دست خالی؟! ...

 _ این که انصاف نیس! ... یک عُمر جون کندم وُ ثروتی به هم زدم. اون همه زحمت زن وُ بچه-هام، اهل وُ عیآلم رو کشیدم. رفقآم، خاطرات خوش وُ ناخوشم، اینآ چی میشن؟! ...

 _ همش مال ِ دنیاست ؛ مال دنیا تو دنیا می-مونه، بیخودی جَر وُ بحث نکن!

 _ پس اقلا بگو تو این کیسه چیه.

 _ همش دار وُ ندار توست! ...

 _ تو که گفتی دار وُ ندارم مال دنیاست!؟

 _ درست شنیدی، اینآ توشه-ی سفر آخرت توست؛ هر کاری کردی، اینجا تلبار شده.

 _ پس اقلا بذار یک نگاهی تو کیسه بندازم.

 _ بآشه. الان وقت رفتنه، بیا ببین.

 توُی ِ کیسه رو بهش نشون داد ؛ دید که عین ِ فیلم ِ عمل خودشه! طاقتش طاق شد وُ دیگه نتونست بیشتر تماشا کنه؛ صدای جیغی تو گلوش خفه شد وُ دیگه نَفَس-ش بالا نیومد ...

  نوشته : عـبـــد عـا صـی 

نقش ترموستات در مدیریت کشور


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

 خبرآنلاین، وبلاگ دکتر مرتضی بهشتی، حقوقدان، پژوهشگر : ترموستات وسیله‌ای است برای تنظیم درجه حرارت موتور اتومبیل که به‌طور خودکار گرمای موتور را درحد ایده‌آل که حدود 85 درجه است نگه می‌دارد .
  سیاه نمایی و انکار خوبی ها امری مذموم و مصداق کامل بی انصافی است و این امر از ساحت مقدس قلم به دور می باشد زیرا تمامی مسئولان و مدیران در قوای سه گانه شبانه روز مشغول هستند و استراحت را فدای پیشرفت کشور می کنند ؛ اما :
1-
داشتن اقتصاد خوب که شایسته ملت ایران باشد به آرزویی تبدیل شده ، که برای جمعیتی دست نیافتنی شده است.
2- 10 میلیون تا 12 میلیون نفراز مردم کشورم در فقر مطلق به سر می برند . به گفته رئیس کمیته امداد ؛ اگر بخواهیم سطح رفاه مردم را خیلی بالا ببریم این عدد خیلی بیشتر خواهد شد حتی تا 16 یا 20 میلیون نفر هم افزایش خواهد یافت.
3-
رخدادهایی چون اختلاس و سیستمی شدن فساد اقتصادی ، رانت خواری و تقویت باندهای سیاسی و اقتصادی وفاصله گرفتن از اصولی که برای نیل به آن انقلاب شد جامعه را آسیب پذیر کرده است.
4-
گسترش بی اعتمادی به مسئولان و شدت یافتن گسست اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی و نبود حس عدالت جویی در بخش هایی از حاکمیت ؛ دل نگرانی هایی را بوجود آورده است.
5- در مناظره های انتخاباتی دوازدهمین دوره ریاست جمهوری
از سوی برخی از کاندیداها ، افشاگری هایی صورت گرفت که برخی از آنها نیازمند پیگیری قضایی داشت لکن بدون اینکه افکار عمومی توجیه شوند و صحت و سقم اتهامات روشن شود ، اکثریت به سمت-های دیگری منصوب گردیدند و مصونیتی دوباره از تعقیب قضایی برایشان فراهم گردید گرچه مردم به عنوان داور نهایی این رقابت ها نامزد ایده آل خود را بر کرسی ریاست جمهوری نشاندند لکن این نباید موجب شود که اتهامات بدون جواب در صفحاتی از تاریخ ثبت شود.
6- خستگی و نا امیدی از رسیدن به آرامش و رفاه نسبی که زمینه های افسردگی برای آحاد جامعه فراهم کرده و مکرر از سوی وزیر محترم بهداشت به عوامل و تداوم آن هشدار داده شده است ، مصیبت جانکاهی شده است که اگر بدان توجه نشود شاهد مرگ های خاموش بیشتری خواهیم بود.
7-
جدای از مشکلات عمومی ، دغدغه و نگرانی-های نسل انقلاب کرده و حاضران در دفاع مقدس که بی جواب مانده و کسی به آنها جواب نمی دهد ؛ کوهی از ابهامات را بوجود آورده و برای فرار از سوالات بی شمار فرزندان و جوانان فامیل ، مسیر انزوا و تنهایی را پیش گرفته اند که اتخاذ روش های درمان بخش را مطالبه می کند.
8- یادم نمی رود ، نسل ما در گذشته نه جندان دور تحمل کمترین شماتت به مسئولان میانی کشور را هم نداشیم با هتاکان از سر احتجاج و گاه برخورد فیزیکی برمی آمدیم اما امروز ...
9-
بنابر اعتراف بزرگانی از رشد یافتگان حوزه علمیه ؛ روحانیت و آموزه های دینی کم اثر شده و فروغ پیشینیان احساس نمی شود و اخلاق و لزوم رعایت آن ، صبر و شکیبایی کاهش پیدا کرده ودر نتیجه شاهد روند رو به رشد طلاق و نزاع های دسته جمعی ؛ خودزنی و خودکشی و بالا رفتن تصادفات شهری و جاده-ای ،و بد عهدی های اقتصادی و قراردادی و صدور چک های بی محل ، پمی باشیم که در برخی از رفتارهای مشمئز کننده از شاخص بالایی در تراز جهانی برخوردار شده ایم.
10-
شایعات علیه مسئولان ارشد و میانی و مفاسد سیاسی و اخلاقی و مالی آنها روز بروز گسترده شده و متاسفانه با گذشت زمان کوتاهی به حقیقت مبدل گشته و از این باب ، در بیشتر مواقع ، به شنیده هایمان شایعه نمی گوییم از همان لحظه اول پذیرای صحت آن شده ایم . وضعیتی که در گذشته اینگونه نبود و ادامه اش می تواند بحران های فراوانی را بوجود بیاورد.
 آری ترموستات انقلاب و کشور نقش خود را ایفاء نمی-کند و خنک کننده وآرامش بخشی از آن گرفته شده است و نزاع و بدبینی و داوری های بی ادبانه عده ای از نوکیسه ها و تازه به دوران رسیده ها و عناصر وحدت شکن و کاسبان تحریم و مدافعان نزاع بین المللی که بر آتش بدخواهان هیزم اضافه می کنند و نمی خواهند واقعیت های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی به خوبی درک شود تا در پی آن اصلاحات لازم را در سیاست ها و تدابیر عملی کنیم و سری باشیم در میان سرها و کشوری باشیم سرشار از امید و نشاط و حاکمیتی داشته باشیم ، همراه و رفیق مردم و مردمی داشته باشیم حامی و دوستدار حاکمیت و پژواکی داشته باشیم عدالت گستر و عزت آفرین در سطح دنیا.
 به امید آن روز
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 


برچسب ها: مدیریت کشور، سیاه نمایی، اقتصاد خوب، فقر مطلق، فساد اقتصادی، بی اعتمادی، عدالت جویی،

هنوز لشکر یزید پر شمار است و بسیاری از ما "آزاده" نیستیم!


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

هنوز لشکر یزید پر شمار است و بسیاری از ما "آزاده" نیستیم!

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 


 

هنوز لشکر یزید پر شمار است و بسیاری از ما

  نتیجه تصویری برای قیام عاشورا

 

نتیجه تصویری برای قیام عاشورا

تصویر مرتبط



تصویر مرتبط

 

نتیجه تصویری برای ایستگاه صلواتی

نتیجه تصویری برای ایستگاه صلواتی

 

 عصر ایران؛ جعفر محمدی : سینه زنی می کنیم، زنجیر می زنیم، نذری می دهیم، ایستگاه صلواتی به پا می کنیم، مداحی می کنیم، می گریانیم، گریه می کنیم و ... تا حسینی شویم؛ تقبل الله از همه ما!
 این اما همه ماجرا نیست؛
من که باور نمی کنم حسین(ع) با خاندان و یاران، در آن دشت غریب، دم تیغ ستمکاران رفته باشد تا ما بعد از 1400 سال، کمی بگرییم ، قیمه ای بخوریم و یک چایی داغ در لیوان یک بار مصرف و تمام! 
 من بزرگ ترین هدف حسین (ع) را احیای "آزادگی" می دانم، آن هم نه فقط در میان مسلمانان که بین همه انسان هایی که در آن زمان بودند، بعدها آمدند و خواهند آمد؛ آنجا که برای همیشه ی تاریخ بانگ برآورد که اگر دین ندارید، "آزاده" باشید.
 هنوز لشکر یزید پر شمار است و بسیاری از ما ...
 من از این سخن، چنین در می یابم که آزادگی، پایه و بنیاد انسانیت است که اگر نباشد، اساساً انسان شکل نمی گیرد وقتی انسانی در کار نباشد، چه سخن از دین و ایمان و مکارم الاخلاق و نظایر این ها؟!
 آزادگی نیز چنانچه از رفتار امام حسین(ع) بر می آید، عمل بر اساس "حقیقت" است و نه بر مبنای منافع فردی و گروهی. این ملاکی است که پای بسیاری از ما در آن می لنگد، هر اندازه هم که هیأتی باشیم!
 بسیاری از ما نه تنها خود بر اساس حقیقت عمل نمی کنیم، بلکه دیگران را نیز از آن باز می داریم؛ کسی که توصیه ای بر خلاف قانون می کند، کسی که پیشنهاد رشوه می دهد، کسی که اعمال نفوذ می کند، کسی که در دادگاه شهادت دروغ می دهد یا فقط بخشی از واقعیت را می گوید و ...
همه این ها، دیگران را از عمل بر مبنای حقیقت باز می دارند و آزادگی را از آنها می ستانند. بسیاری از ما، نه فقط از آزادگی خود که از آزادگی دیگران نیز می هراسیم.
 روزنامه نگاری که بر اساس نفع شخصی یا گروهی می نویسد و حقیقت را کتمان می کند، آن قاضی که رأیش را بر اساس سفارش های قدرتمندان صادر می کند، مدیری که نه بر اساس حقیقت که بر مبنای منفعت شخصی یا سفارش صاحبان قدرت امضا می کند و...
هیچ کدام شان آزاده و حسینی نیستند و هر کدام شان بر اساس میزان دوری شان از حقیقت و آزادگی، به صف یزیدیان نزدیک ترند ولو آن که از ابتدای محرم تا آخر صفر مشکی بپوشند و بعد از نوشیدن هر جرعه آب، زیر لب زمزمه کنند: السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ...
 وه که جامعه امروز ما چقدر نیازمند آزادگی است!

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 


برچسب ها: عزاداری عاشورا، نذری محرم، حسینی شدن، هدف حسین (ع)، احیای آزادگی، لشکر یزید، جعفر محمدی،

خشکه‌مقدس‌های بدتر از داعش ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

    خشکه‌مقدس‌های بدتر از داعش ... 

 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

http://s8.picofile.com/file/8290851468/MOQAD_DASNAMAA_2.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8307993000/XAW8REJE_NAHROW8N_1.jpg

http://s8.picofile.com/file/8307992392/XAW8REJE_NAHROW8N_8.jpg  علی مطهری ، عصرایران : معاویه اسلام را از محتوا تهی کرده بود، از این رو امام علی (ع) بعد از به حکومت رسیدن، به جای کشورگشایی و توسعه حکومت اسلامی در خارج مرزها، شعار اصلاح داخل داد و اصلاحات بسیاری انجام داد. چون اگر محتوای اسلام از بین برود هر مقدار فتوحات هم که حاصل شود، بی فایده خواهد بود.
 نایب رئیس مجلس در سخنرانی خود در شب تاسوعای حسینی با عنوان «امام حسین (ع)
http://s9.picofile.com/file/8307993850/XAW8REJE_NAHROW8N_5.jpghttp://s9.picofile.com/file/8307994218/XAW8REJE_NAHROW8N_2.jpgو اصلاح امت» در انجمن اندیشه و قلم با بیان اینکه شهید مطهری معتقد بود هر گاه جامعه اسلامی از مسیر خود خارج شده، بعد از آن بوده که یک اقلیت منافق اکثریت مومن را فریب داده‌اند، گفت: مانند حادثه سقیفه که بعد از دو ماه و نیم از دستور پیغمبر اسلام (ص) درباره جانشینی علی (ع) اتفاق افتاد. در جنگ صفین هم همین اتفاق رخ داد. در حادثه کربلا همین‌طور و این قاعده‌ای کلی است و در تاریخ معاصر هم مصادیق آن رخ داده است. مانند انقلاب مشروطه و ما باید مراقب باشیم که این اتفاق تکرار نشود. بنابراین جامعه اسلامی همیشه از درون خود http://s8.picofile.com/file/8307994676/XAW8REJE_NAHROW8N_3.jpgتهدید می‌شود. امروز هم همین طور است و اگر می‌بینید مشکلاتی در دنیای اسلام وجود http://s8.picofile.com/file/8307994942/XAW8REJE_NAHROW8N_7.jpgدارد مربوط به درون جامعه اسلامی و اختلافاتی است که داریم.
 در جریان‌های فکری و انقلاب‌ها همیشه خطر نفاق وجود دارد.
دشمن وقتی از مواجهه رو در رو ناتوان است به آن ملحق می‌شود و احیانا شعارهای تندتر از انقلابی‌ها و موسسان اولیه می‌دهد، پوسته را حفظ می‌کند، اما مغز را خالی، ظاهر را حفظ http://s8.picofile.com/file/8307995268/XAW8REJE_NAHROW8N_4.jpgکرده و باطن را تغییر می‌دهد؛ به طوری که اکثریت مردم گمان نمی‌کنند محتوا از دست http://s9.picofile.com/file/8307995692/XAW8REJE_NAHROW8N_9.jpgرفته است.
  علی (ع) فرمود بزرگ‌ترین فتنه بعد از من فتنه بنی‌امیه است که فتنه‌ای کور و تاریک است که افراد روشن‌بین و روشنفکر را در برمی‌گیرد. وضع شما در مقابل آنها وضعیت برده و ارباب خواهد بود. لذا وقتی http://s8.picofile.com/file/8307996076/XAW8REJE_NAHROW8N_6.jpgایشان به خلافت رسید شعار اصلاح داخل داده و اصلاحات بسیاری انجام دادند، در حالی که خلفای پیشین بیشتر به دنبال فتوحات بودند و ایران، مصر، روم، فلسطین و بخشی از آفریقا و اروپا را تصرف کردند.
 در نهج البلاغه، علی (ع) از فتوحات خلفای قبل بدون تلاش برای آشنا کردن اقوام تازه مسلمان با فکر اسلامی انتقاد می کند،  در زمان پیامبر اسلام (ص)، ایشان همزمان با فتوحات و گسترش حوزه اسلام فرهنگ اسلامی مردم را بالا می برد اما پس از ایشان تبدیل به کشورگشایی شد. مجاهدان اسلام در صدر اسلام بصیرت های خود را بر شمشیرهای خود حمل می کردند. آنها می خواستند موانع دعوت را بردارند و مردم را آزاد کنند، دولت های ظالم را بردارند تا مردم با آزادی به سوی اسلام بیایند. اما پس از آن، مجاهدان مانند صدر اسلام نبودند و به طمع اسیر کردن زنان و غنیمت به جنگ می رفتند.
 این یک نقطه عطف در تاریخ اسلام بود که حضرت علی به آن توجه کرد. یعنی اصلاح داخل. این نقطه عطف توسط امام حسین(ع) ادامه یافت و امام حسین هم همان راه را پیمود.
اما چه ضرورتی وجود داشت که امام حسین (ع) قیام کرد؟ چه شرایطی وجود داشت که پیش از آن قیام نکرد در حالی که ۱۰ سال در زمان معاویه امامت امت را بر عهده داشت یا امام حسن هم قیامی که یارانش در آن به شهادت برسد، نکرد و صلح کرد.
 اگر تاریخ اسلام را به درستی بررسی کنیم به ریشه های قیام امام حسین (ع) می‌رسیم، گفت:
معاویه ۲۰ سال در شام حاکم بود، بعد از آن ۲۰ سال خلیفه مسلمانان بود. یعنی ۴۰ سال بر دنیای اسلام حکومت کرد و اسلام را از درون خالی و پوچ کرده بود. او از پیامبر کینه داشت و وقتی که اسلام به پشت درهای مکه رسید، او و پدرش ابوسفیان اسلام ظاهری آوردند اما این خاندان منتظر فرصت بودند تا ضربه خود را وارد کنند. معاویه تبعیض‌های زمان عثمان را افزایش داد. ثروت‌ها و مناصب را به اقوام و خویشان سپرده و اسلامی طبقاتی به وجود آورد که عرب‌ها بر غیر عرب‌ها ترجیح دارند، قریش بر غیر قریش برتری دارد و از این قبیل. او اقداماتی را برای اسلام‌زدایی و برای اینکه هسته و مغز اسلام را تغییر دهد انجام داد تا تنها پوسته‌ای از اسلام باقی بماند.
 وقتی عثمان خلیفه شد ابوسفیان جلسه‌ای تشکیل داد و همه بنی‌امیه را جمع کرد در حالی که پیرمردی بود و بینایی خود را از دست داده بود. گفت آیا غریبه‌ای در بین ما هست؟ گفتند خیر. در حالی که بودند و بعد خبر را بردند. او گفت این حکومت که به دست شما افتاد آن را مانند توپ به یکدیگر پاس دهید تا از دست شما خارج نشود. باور نکنید که بهشت و جهنمی هست.
 امام حسین قیام می‌کند تا بگوید اسلام آن چیزی نیست که خلفا نشان می دهند،  لذا از مکه به سمت کوفه حرکت می کند تا بگوید این حجی که به تصرف بنی امیه در آمده است، حج واقعی نیست و حفظ اساس اسلام ارجح است. او از سر عصبانیت قیام نکرده بود، از کوره در نرفته بود بلکه محاسبه کرده بود که به چه دلیل قیام می کند و چگونه پیام آن هر چه بیشتر به دنیا برسد. علاوه بر فسق و فجور بسیاری که یزید انجام می‌داد حکومت هم موروثی شده بود. تا پیش از این حکومت موروثی نبود.
 «باید چه اقداماتی انجام دهیم که چنین حوادثی تکرار نشود؟» ادامه داد: در بین خودمان هم گاه مسائلی می بینیم مانند گروه فرقان که از روی اعتقاد و عقیده کار می کردند. بله؛ بخشی از داعش افراد نامتعادلی هستند که از کشورهای مختلف خاورمیانه، آفریقا و اروپا گرد هم آمده‌اند. ممکن است اعتقاد چندانی هم نداشته باشند و بیشتر جنبه روحی و روانی دارد. اما برخی از آنها از سر اعتقاد این جنایت‌ها را مرتکب می‌شوند و همزمان شعار الله اکبر سر می دهند. مانند لشکر عمر سعد که به قصد نزدیک شدن به خدا و قربه الی الله برای ریختن خون امام حسین آمده بودند.
 برای جلوگیری از استفاده مذهب علیه مذهب تاکید کرد و گفت:
این مهم است که از نیروی مذهب علیه مذهب استفاده نشود. کسی که کمربند انفجاری به خود می‌بندد و خود را منفجر می‌کند این کار را با نیروی ایمان انجام می‌دهد؛ چرا این اتفاقات رخ می‌دهد؟ من واقعا مایل هستم عده‌ای از سران داعش در ایران یا کشورهای دیگر مورد بررسی و مصاحبه قرار بگیرند و انگیزه‌هایشان تحلیل شود.
 شهید مطهری می گوید افرادی که به دین گرایش پیدا می‌کنند اما بعدا از دین خارج می‌شوند افراد بسیار خشنی می‌شوند، چون وقتی به دین گرایش پیدا کرده است عواطف انسانی او تحت تاثیر دین است، اما وقتی از دین خارج می شود، حتی از عاطفه انسانی هم رها می‌شود. این است که افرادی که زمانی متدین بوده اما از دین خارج شده اند از بی دین های اولیه خشن‌تر و خطرناک‌تر می‌شوند.
 شاید بخشی از داعش از همین تیپ افراد باشند. اما خطرناک‌تر از این افراد خشکه مقدس‌هایی هستند که عواطف انسانی آنها تحت الشعاع دین قرار گرفته است، اما چون نیروی دین به صورت انحرافی کار می کند، این افراد خشن‌تر و خطرناک‌تر هستند. داعش واقعا مصداق این سخن شهید مطهری است. البته ایشان می‌گوید شرقی در جنایت هیچ گاه به پای غربی نمی‌رسد. جنایت‌های غربی‌ها در جنگهای صلیبی و در دوره حکومت کلیسای کاتولیک در قرون وسطی روی داعش را سفید می کند.

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 


برچسب ها: خشکه‌مقدس‌ها، معاویه، امام علی، محتوای اسلام، امام حسین، اصلاح امت، قیام کربلا،