از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...
از صفر تا بینهایت فاصله ...

از صفر تا بینهایت فاصله ...

«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر چه فاصله-ی «شَرم آدما از خدا» کمتر ، آدمیت او بیشتر ...

تاوان رئیس جمهور شدن دیگران از جیب مردم! ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 تاوان رئیس جمهور شدن دیگران از جیب مردم! ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  


http://s8.picofile.com/file/8294423676/PAY8MADH8YE_Y8R8NEH_NAQDY_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294424176/PAY8MADH8YE_Y8R8NEH_NAQDY_4.jpeg

 

http://s9.picofile.com/file/8294424526/PAY8MADH8YE_Y8R8NEH_NAQDY_6.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294424900/PAY8MADH8YE_Y8R8NEH_NAQDY_7.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294425518/PAY8MADH8YE_Y8R8NEH_NAQDY_9.jpeg

 

http://s9.picofile.com/file/8294425742/PAY8MADH8YE_Y8R8NEH_NAQDY_2.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294426000/PAY8MADH8YE_Y8R8NEH_NAQDY_3.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294426342/PAY8MADH8YE_Y8R8NEH_NAQDY_8.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294426742/PAY8MADH8YE_Y8R8NEH_NAQDY_5.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294427126/SEF8RATE_ARABEST8N_HAMLE_BE_1.jpg

 

 عصر ایران : وقتی دولت قبل، شروع به توزیع یارانه نقدی کرد، بسیاری از مردم خوشحال شدند چرا که به ازای هر عضو خانواده، ماهانه مبلغ 44500 تومان به حساب شان واریز می شد، آن هم بدون این که کاری انجام دهند. این اولین باری بود که چنین اتفاقی در تاریخ ایران رخ می داد و خیلی ها نمی دانستند چه پیامدهایی در انتظار معیشت مردم است.
 دیری نپایید که مردم متوجه شدند چه بلایی بر سرشان آمده است:
آنها بیش از یارانه ای که می گرفتند را باید خرج قبض های آب، برق، گاز، تلفن، موبایل، بنزین و ... می کردند. این البته همه ماجرا نبود چرا که موج گرانی که از حامل های انرژی شروع شده بود، فراگیر شد و در اندک زمانی، قیمت همه چیز بالا رفت به طوری که یارانه ها، فقط اندکی از هزینه های جدید را پوشش می داد.
 قیمت بنزین 7 برابر شد، نان لواش که 25 تومان بود به 160 تومان رسید. تخم مرغ از 55 تومان به 350 تومان افزایش قیمت یافت
و با سه برابر شدن قیمت دلار، بناگاه سرمایه همه ایرانی ها، یک سوم شد.
قیمت مسکن در تهران 459 درصد بالا رفت و در ایران به طور متوسط 2.6 برابر شد.
 بدین ترتیب،
فقرا فقیر تر شدند ولی دلال ها که سودشان در جهش قیمت هاست، در مدت زمان کوتاهی به ثروت های نجومی رسیدند. خیلی ها نیز که برنامه ریزی کرده بودند برای خانه دار شدن، ناگزیر شدند پولی که برای خرید پس انداز کرده بودند را صرفاً هزینه رهن خانه استیجاری کنند.
 چنین شد که مردم گفتند یارانه ها را قطع کنید ولی قیمت ها را به قبل از آن برگردانید؛ اما غول تورم از چراغ بیرون آمده بود.
کاری که دولت روحانی انجام داد، مهار تورم بود، نه به این معنا که قیمت ها کاهش یابد بلکه به جای آن که قیمت ها با سرعت تورم 50 درصدی بالا بروند، به طور متوسط با سرعت تورم 9 درصدی افزایش یابند.
 اینک برخی از کاندیداها، به جای عبرت گرفتن از گذشته و آثار تورمی توزیع یارانه نقدی و صرفاً برای رسیدن به آرزوی ریاست جمهوری، وعده یارانه 150 هزار تومانی می دهند.
آنها یا نمی دانند که یارانه نقدی با افزایش چند برابری قیمت ها، چه بلایی بر سر مردم می آورد که در این صورت، نادان هستند یا می دانند ولی برای این که چند صباحی حکومت کنند، چوب حراج به مملکت و معیشت مردم می زنند که در این صورت خیانت می کنند.
 افزایش یارانه ها، شاید برای کسانی که حافظه تاریخی ندارند یا قدرت تحلیل ندارند جذابیت داشته باشد ولی قطعاً تیرخلاصی خواهد بود بر معیشت مردم به ویژه اقشار کم درآمدی که آقایان ادعای حمایت شان را دارند.
 اگر چنین طرحی اجرا شود، دیر نخواهد بود روزی که مردم همانند قبل بگویند یارانه ها را به همان حالت قبلی برگردانید ولی قیمت های سال 92 را احیا کنید!
 قیمت ها چند برابر شوند و پدرهای بیشتری شرمنده خانواده هایشان شوند تا کسی  که سال هاست آرزوی رئیس جمهور شدن دارد، به خواسته اش برسد؟ آیا ما باید  تاوان آرزوهای شخصی دیگران را بدهیم؟!

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

برچسب ها: تاوان یارانه از جیب مردم، معضلات هدفمندی یارانه ها، افزایش تورم بعد از هدفمندی، افزایش فاصله فقیر و غنی، تورم افزایش یارانه، مهار تورم، تورم 50 درصدی،

صاحب این کاندیدا کیست؟

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

   صاحب این کاندیدا کیست؟

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  


http://s9.picofile.com/file/8294366934/Q8LYB8F_AHMADYNEJ8D_M3SHAVAD_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294369118/Q8LYB8F_AZ_K8QAZP8REH8YE_TAHR3MHAA_BARQ_M3GEREFTAM_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294369376/BARQE_ZOB8LEHEE_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294369668/Q8LYB8F_YEKY_BEXAR_2_TAA_BEBAR_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294372384/Q8LYB8F_V8GOZ8RYE_B8QO_ZAM3N_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294372592/Q8LYB8F_V8GOZ8RYE_V3L8H8YE_DOLATY_1.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294373150/Q8LYB8F_TAXR3BE_DERAXT8N_1.jpg]

 

 

وبلاگ فاضلی، محمد، خبرآنلاین: محمود احمدی‌نژاد وقتی که یازده‌ روز خانه‌نشینی کرد، بعد هم که مملکت را ویرانه تحویل داد، و دست آخر وقتی علی‌رغم توصیه‌ رهبری در انتخابات ثبت‌نام کرد، مسابقه‌ای بین اصولگراها راه افتاد که هر کسی بیشتر از او اعلام دوری کند و هیچ کس حاضر نشد مسئول و «صاحب سیاسی» او شود. راستش محمود احمدی‌نژاد از روز اول هم «صاحب سیاسی» درست و حسابی نداشت. او خود را مستقل خواند و به اتکای وعده‌های نجومی‌اش پیروز انتخابات شد. احمدی‌نژاد خودش بود و حساب حرف و عملش را هم نمی‌کرد. او میراث‌دار یک حزب و جریان باسابقه نبود که آبروی حزب برایش مهم باشد. او مثل تولیدکننده‌های لواشک تقلبی بود که نام و نشان و کارخانه‌ای ندارند و نگران نیستند که آبروی‌شان به خطر بیفتد و بنابراین هر آشغالی را دست مردم می‌دهند. هر روزی هم به یک اسمی تولید می‌کنند و کل بساط‌شان هم شاید به اندازه یک زیرپله باشد.
 سیاست هم عین تجارت و تولید است. تشکیلات سیاسی سابقه‌دار هر حرف بی‌ربطی را به اسم شعار سیاسی به خورد مردم نمی‌دهد چرا که می‌داند همین یک انتخابات نیست و مملکت هم که قرار نیست زیر وعده‌ها و شعارهای یک انتخابات له شود و از بین برود. مملکت باید باقی بماند و رقابت سیاسی هر چهار سال یکبار تکرار می‌شود.
 مصطفی میرسلیم نماینده حزب مؤتلفه اسلامی است. مؤتلفه اسلامی یک نام سیاسی رگ و ریشه‌دار است و بیشتر از 50 سال در ایران سابقه دارد. مصطفی میرسلیم «صاحب سیاسی» دارد، به آبروی حزبش فکر می‌کند و می‌داند بعد از انتخابات هم باید پاسخ‌گو باشد. مؤتلفه 50 سال بوده و بعد از انتخابات هم خواهد بود و می‌خواهد در سیاست ایران مؤثر باشد. اسحاق جهانگیری و حسن روحانی هم پشتوانه دیرینه اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرایی منسوب به محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی دارند.
 اما دو کاندیدا هستند که نسبت حزبی و ریشه سیاسی آن‌ها مشخص نیست.
محمدباقر قالیباف ژست اصلاح‌طلبی می‌گیرد، حرف‌های اصولگرایی می‌زند، با ثروتمندان از شهر پول درمی‌آورد و رأیش را در جیب فقرا جست‌وجو می‌کند. هیچ تشکل اصولگرای جدی هم تا به امروز مسئولیت او را نپذیرفته و حتی مشاوران اقتصادی و سیاسی و فرهنگی‌اش هم معلوم نیستند. کدام اقتصاددانی پای ادعای ایجاد 600 هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم از یک میلیون تن محصول پتروشیمی، یا قول رشد 26 درصدی اقتصاد ایران را امضا کرده است؟ کدام اقتصاددان محاسبات ادعای 4 درصد در برابر 96 درصد را تأیید کرده است؟
 ابراهیم رئیسی هم کم‌وبیش همین وضعیت را دارد. او می‌گوید فراجناحی است، با اصلاح‌طلب و اصولگرا کار می‌کند و حتی رفتن زیر چتر جمنا را هم نپذیرفته است. اقتصاددانان و مغزهای متفکر تیم او هم هنوز رونمایی نشده‌اند.
 همان‌طور که وقتی محمود احمدی‌نژاد به وعده‌هایش برای گسترش عدالت، آوردن پول نفت روی سفره مردم، تبعیت از ولایت و ده‌ها وعده دیگر عمل نکرد، هیچ اصولگرایی مسئولیت او را نپذیرفت و مسابقه برای فرار از انگ احمدی‌نژاد شروع شد؛
روزی که وعده‌های محمدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی نیز عملی نشود، هیچ کس مسئولیت‌شان را به عهده نخواهد گرفت.
 واقعیت این است که این وعده‌ دادن‌ها - سه برابر کردن یارانه، دادن 250 هزار تومان به بیکاران، و سایر وعده‌ها - از سر «بی‌صاحبی سیاسی» است. این کاندیداها اگر برخاسته از یک حزب رگ‌و ریشه‌دار مثل مؤتلفه یا جبهه اصلاحات و اعتدال بودند که سابقه اداره کردن مملکت داشتند، و قصدشان این بود که در سیاست ایران باقی بمانند و کار کنند، چنین وعده‌هایی نمی‌دانند و مثل یک شرکت تجاری با آبرو و اعتبار عمل می‌کردند و وعده‌ای نمی‌دادند که اعتبارشان را به خطر اندازد.
 محمدباقر قالیباف می‌خواهد به هر قیمتی رئیس‌جمهور شود و کسی هم از او نمی‌پرسد اگر وعده‌هایت عملی نشد ما با آبروی رفته خود چه کنیم؟ او درست مثل لواشک‌ساز متقلب زیرپله عمل می‌کند. هم شعار احمدی‌نژادی می‌دهد و هم جمله میرحسین موسوی را در مناظره تکرار می‌کند. این بار هم که نشد، دفعه بعد یک زیرپله دیگر پیدا می‌کند و شاید کلمات حسن روحانی را تکرار کند.
 همان گونه که محمود احمدی‌نژاد یک کاندیدای بی‌صاحب بود؛ زد و برد و ما را با اقتصاد و جامعه و سیاستی ویران تنها گذاشت بدون آن‌که بدانیم مسئولیت کارهای او با کیست؛
محمدباقر قالیباف هم زیرپله بی‌نام و نشانی برای سیاست‌بازی خود انتخاب کرده است.
هر رأی‌دهنده‌ای باید برای رأی دادن به هر کاندیدایی از خودش بپرسد «صاحاب این کاندیدا کیه؟»

 

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

دیگه امثال او جایی در ایران ندارند ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 دیگه امثال او جایی در ایران ندارند ...  

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  


http://s6.picofile.com/file/8218053992/AW8MFAR3BEE_1.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8229810984/AHMADYNEJ8D_TAXR3B_TAHD3D_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8266937400/Q8L3B8F_VA_HAV8D8R8N_2.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8293304900/Q8L3B8F_WA_ADEH8YE_AANCHEN8NY_1.jpg

 

http://s4.picofile.com/file/7987739779/TAWARROM_IRAN_REKORD_D8RE_TAWARROME2013.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8289005076/EXTELAAS_1.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8289005326/EXTELAAS_2.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8275805450/B8BAKE_ZANJ8NY_AGAR_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238342442/B8BAKE_ZANJ8NY_1.jpg

 

 وبلاگ دکترمرتضی بهشتی، حقوقدان و پژوهشگر، خبرآنلاین: در سال 1384 و انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری در کشور ایران اتفاقی رخ داد که با گذشت 12 سال از آن تاریخ ، آثاز آن همچنان باقی است، اما قراراست که دیگر چنین نشود و محمود دیگری برجان ومال و نوامیس وفرهنگ مردم حکمرانی نکند زیرا :
1- اصولاً قبل از سال 1384 محمودی وجود نداشت که صاحبان اندیشه بخواهند راه بزرگ شدن حبابی او را بگیرند و چنین عجوبه ای در سپهر سیاست پنجاه ساله ایران تجربه نشده بود که روش مهار او تجربه شده باشد اما امروز ملت و حاکمیت با اندکی تفاوت روش های سقط جنین های این چنینی را به خوبی فراگرفته اند .
2- آن دسته از اصحاب صدا و دارندگان تریبون های رسمی و دینی به خوبی دانسته اند یا به ایشان الهام شده است که دیگر خواب نبینند و خواب نما نشوند وتاکسی هم سوارنشوند که خواب مادر تاکسیران را بشنوند و از مردم بخواهند به محمود رآی دهند .
3- دیگر قرارنیست برای به حاکمیت درآوردن محمود دیگری ، به دامان نورانی و ساحت صاحب الزمان ( عج ) دست درازی کرد و او را نظر کرده آن امام مهربان معرفی کرد .
4- دیگر سرمایه معنوی برای مدعیان و تاجران دین نمانده است که بخواهند به پای کوتوله های سیاسی بریزند و داشته ونداشته های خودرا قربانی محمود نامی کنند و باور و ایمان پاک مردمان را به سخره بگیرند و فضا را به گونه ای آلوده کنند که طلبه جوانی در راهپیمایی پلاکاردی را به دست بگیرد که درآن نوشته باشد : بدون احمدی نژاد به بهشت نمی روم !!!
5- ملت ایران قوه اندیشه و تفکر و بیداری را جایگزین قوه بویایی خویش کرده است و دیگر بوی رجایی و بهشتی و.. را استشمام نمی کنند بلکه کسی را برمی گزینند که اندیشه و خاصیت و درایت و وزانت و اصالت رجایی و بهشتی را داشته باشد حتی اِسانس رجایی و بهشتی را هم مطالبه نمی کنند . رهرو رجایی وبهشتی بودن نامزد ریاست جمهوری ، می تواند ملت ایران را به آرامش برساند نه بوی آنها .!!!
6- ملت ایران از قلدران و صاحبان صدا ، که در دولت های نهم و دهم از مردم می خواستند که برای ایستادگی در مقابل تحریم های ظالمانه ، یک وعده غذا بخورند و یا اشکنه و پیاز مشهدی را ترویج می کردند و یا می گفتند : مگر ما برای شکم و اقتصاد انقلاب کردیم . وبرعکس در دولت یازدهم رکود و گرانی که عمدتاً محصول دولت سیاه رویان می باشد را برنمی تابند و آسمان ریسمان می کنند که چرا به فکر اقتصاد و کار مردم نیستید ؛ گریزان شده اند و این دست از فریاد زنان ، نمی توانند محمود دیگری را بر مردم تحمیل کنند .
7- حاکمیت پیام نورانی امام علی ( ع ) را با تمام وجود شنید و احساس خطر کرد که ، حضرت از عوامل چهارگانه فروپاشی حکومت ها ؛ مقدم دانستن فرومایگان بر فرزانگان را برشمرده است و دیگر حاضر نیست اعتبار و سرمایه خویش را صرف فرومایگان کند بلکه در صد د است فرزانگان را احترام وتکریم کرده و نگذارد سنگ ریزه ها خود را کوه پنداشته و کوس انا الحق بزنند زیرا اگر غیراز این باشد بلایی بر سرکشور خواهد آمد «که نه از تاک نشان بود نه از تاک نشان »
8- دیگر حکمرانی بر مردم با شرافت ایران زمین که هشت سال تمام با صلابت و استواری و مجاهدت کم نظیر از سرزمین و نوامیس خود دفاع کردند و در این راه شهیدان سروقامت و جانبازان بی توقع واسیران صبور فراوانی را نثار پایداری کشور کردند ؛ با رمز و اصطرلاب ودعا نویسی ویاری از لشگر جنیان ومرتاض ها و .... میسر نیست و هرکس و هر مقامی که توان اندیشیدن داشته باشد و قدرت بکارگیری خرد جمعی در او باشد می تواند رآی مردم را از آن خود کند .
9- مردم می خواهند با حفظ کرامت و احترام به ایرانی بودن و ایرانی زندگی کردن ؛ ارتباط با دنیا داشته باشد و ازاین بابت نگران نیستند که دشمن چه می خواهد بلکه به قدرت دیپلماسی خود باور دارد و می تواند پیروز میدان سیاست و تعامل با دنیا باشد و از این رو دولتی را می خواهد که ضمن احترام به حقوق جامعه جهانی با قدرت تمام از منافع کشور دفاع کند و فرار از رویارویی با دشمن را نمی پسندد .
10- دیگر دوران حاکمیت فریب به سرآمده است که استاندار نادان و فریبکاری مدعی شود در منطقه زلزله زده روستایی دیوار خانه ای را دیدم که از سه جهت خراب شده بود ولی دیواری که عکس احمدی نژاد بر آن نصب بود سال مانده بود و هیچ مقامی هم آن را انکار نکرده و گوینده را مواخذه نکردند بلکه ارتفاء مقامش دادند !!!
مطمئن باشیم به شرط بیدار بودن و طرد چاپلوسان و متملقان ورشد معلومات دینی و اجتماعی و سیاسی و عبرت گرفتن از تاریخ دیروزمان ؛ محمود های دیگری نمی توانند بر سرمایه ها و تاریخ گرانسنگ این مرزو بوم مسلط شوند .
به امید رشد و بالندگی دینی و سیاسی مردم عزیزمان.

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

برچسب ها: تریبون های رسمی، خواب نما، احمدی نژاد، قلدران، دولت یازدهم، قدرت دیپلماسی، حاکمیت فریب،

روابط آزاد دختر و پسر ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

  روابط آزاد دختر و پسر ... 


  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  


http://s8.picofile.com/file/8294025192/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_6.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294025368/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_11.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294025118/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_10.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294025818/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_12.JPEG

 

http://s8.picofile.com/file/8294025968/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_5.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294026218/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_7.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294026342/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_1.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294027150/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_8.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294026634/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_4.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8294026900/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_2.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294027726/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_9.jpg

 

http://s8.picofile.com/file/8294028168/R8BETEYE_DOXTAR_VA_PESAR_3.jpg

 

  دکتر کیهان نیا : روابط آزاد دختر و پسر و شکسته شدن قبح چنین روابطی، باعث ایجاد روحیه بی اعتمادی و بدبینی نسبت به همسر می شود و این ذهنیت آزار دهنده در فرد شکل می گیرد که آیا همسرش پیش از این، چنین رابطه ای را تجربه کرده است یا نه؟ و یا ممکن است همسرش در زندگی به او خیانت کند؟ این بی اعتمادی و شک هیچ گاه فرد را رها نمی کند.
چرا روابط دختر پسر و دوستی های قبل از ازدواج اشتباه است؟
میگنا: غریزه جنسی بسیار نیرومند است و در هر دو جنس زن و مرد قرار داده شده است و بسیاری از امور عاطفی، روانی و رفتاری انسان را درگیر خود می‌ کند آنچه می ‌تواند به چنین نیاز مهم انسان پاسخ دهد ازدواج است، اگر مسیر این نیازهای عاطفی و جنسی به جای ازدواج به روابط دختر پسر و دوستی با جنس مخالف ختم شود، بزرگترین آسیب‌ها و مشکلات متوجه دختران و پسران جوان شده که تا آخر عمر ممکن است دامن آن ‌ها را گرفته و جبران آن به سختی و گاهی غیر ممکن خواهد بود، از این رو به بعضی از آسیب ها و نتایج تلخی که روابط دختر پسر برای هر فرد به دنبال دارد می‌پردازیم. البته پیامدهای این روابط به دلیل لطافت روح بیشتر متوجه دختران است.
**پیامدهای‌ روابط دختر پسر:
1- آسیب های روحی و روانی و ابتلا به افسردگی
برقراری عاطفی و احساسی روابط دختر پسر مخصوصاً در سن نوجوانی، از آن جا که اغلب به ازدواج نمی انجامد، فرد را دچار افسردگی می کند.
گاهی دختری به پسری علاقه مند شده و تنها به این خاطر که فکر می کند آنها فقط برای هم هستند حتی خود را در اختیار او قرار می دهد اما بعد از بی‌ وفایی پسر، به شدت دچار سرخوردگی و افسردگی شدید می شود و نیز اعتماد چنین شخصی از جنس مخالف به خاطر بیوفایی هایی که در نتیجه آن ارتباط دیده، سلب خواهد شد و حتی در زندگی آینده نمی تواند به همسرش اعتماد کند و همیشه فکر می کند ممکن است همسرش هم روزی به او خیانت کند و او را رها کند.
2- جاذبه ها، احساسات و عشق کاذب مانع شناخت صحیح طرفین از یکدیگر می شود
در روابط دختر پسر ممکن است دختر و پسری که با هم رابطه دوستی و عاشقانه برقرار می کنند دوستان خوبی برای هم باشند اما زمانی که در نقش همسری قرار می گیرد، متفاوت رفتار کنند.
بسیاری از زنان و مردان جوان بعد از آغاز زندگی مشترک و رفتن به زیر یک سقف متوجه ایرادات و نقایص طرف مقابل و تضادهایشان با هم می شوند. بنابراین این نکته را همیشه به یاد داشته باشید که جاذبه و وابستگی در دوستی ها و روابط قبل از ازدواج مانع دید بهتر شما از طرف مقابل می شود.
3- از دست دادن فرصت ها و کم شدن میل به ازدواج
بسیاری از دختران وقتی با جنس مخالف خود دوست می شوند و
وعده ازدواج پسران را جدی می گیرند فکر می کنند که شریک زندگی و همسر آینده خود را پیدا کرده اند بنابراین خواستگاران خود را حتی با بهترین شرایط رد می کنند اما آنها نمی دانند با این کار از مسیر درستی که می توانند با انتخاب شریکی شایسته فرصت برقراری یک رابطه احساسی و عاطفی باثبات را فراهم کنند دور می شوند و بازیچه روابط ناپایدار می شوند و چه بسا سالها عمر و جوانی خود را به پای پسری تلف می کنند و در آخر هم یا پسر او را رها می کند و ازدواجشان به هم می خورد یا ازدواجی ناموفق و ناپایدار دارند. پسر هم وقتی با یک دختری دوست می شود با تامین نیازهایش دیگر به دنبال ازدواج نمی رود و شرایطی به وجود می آید که از ایجاد رابطه صمیمانه، پایدار و متعهدِ چارچوب دار، مانند ازدواج، طفره می رود.
کم شدن میل به ازدواج، بالا رفتن سن ازدواج و از دست دادن فرصت های خوب در ازدواج از نتایج و پیامدهای دوستی با جنس مخالف و روابط دختر پسر است.
4- اتلاف وقت
دختر و پسر فرصتی را که می توانند با مطالعه، تفریح یا ورزش سپری کنند با پیامک بازی و چت کردن های طولانی مدت و بیهوده تلف می کنند که در انتها جز خستگی و ضرر مادی سودی برایشان ندارد.
5- آسیب ‌های اجتماعی
دختری که در شهری کوچک با پسری ارتباط دارد و ارتباط او آشکار می شود، چنین شخصی وقتی ازدواج کند ممکن است از طرف همسر و خانواده او سرزنش ‌شود و به هر بهانه‌ای، روابط قبلی وی را به رخش بکشند. این پدیده می ‌تواند تهدیدی برای پایگاه خانواده باشد.
6- ضعیف شدن حس اعتماد، بی اعتمادی و بدبینی
دختران و پسرانی که بر اثر آشنایی در خیابان یا محیط های دیگر و ایجاد علاقه و دوستی بین آنها، به ازدواج اقدام می کنند،
گاهی در زندگی آینده دچار بی اعتمادی و بدبینی می شوند، زیرا با خود می گویند همسر او که به راحتی با او دوست شده و با او ارتباط برقرار کرده است، آیا امکان دارد که قبلاً با فرد دیگری نیز دوست شده باشد؟ و یا بعداً با شخش دیگری رابطه برقرار کند؟ این فکر همیشه برای زوجین آزار دهنده است و در روابط و تصمیم های زندگی نیز خود را به صورت های مختلف نمایان می سازد. حتی اگر این دوستی به ازدواج ختم نشود، چون خود با این مسئله مواجه بوده است، احتمال می دهد که شاید همسر او نیز با شخص دیگر پیش از ازدواج رابطه داشته است.
روابط آزاد دختر و پسر و شکسته شدن قبح چنین روابطی، باعث ایجاد روحیه بی اعتمادی و بدبینی نسبت به همسر می شود و این ذهنیت آزار دهنده در فرد شکل می گیرد که آیا همسرش پیش از این، چنین رابطه ای را تجربه کرده است یا نه؟ و یا ممکن است همسرش در زندگی به او خیانت کند؟ این بی اعتمادی و شک هیچ گاه فرد را رها نمی کند.
7- افت تحصیلی
دختر و پسری که در سنین پایین تر با هم ارتباط برقرار می کنند ذهن آنها مدام درگیر این گونه ارتباطات است و باعث بروز عشق و عاشقی و خیال پردازی می شود که نتیجه آن در اغلب موارد افت شدید تحصیلی است.
8- نگرانی ترس از بر ملا شدن روابط و دوستی با جنس مخالف
اولاً به خاطر اینکه این گونه روابط دختر و پسر به دور از چشم والدین برقرار شده است، در هر دو طرف یک حالت ترس و اضطراب به خاطر آشکار شدن آن به وجود می آید که می تواند در روند زندگی طبیعی فرد تاثیرات منفی بر جای گذارد. ثانیاً این نوع روابط دختر پسر زندگی زناشویی و آینده فرد را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد زیرا همیشه فرد به خاطر دوستی و روابطی که قبل از ازدواج داشته
می ترسد و پیش خود فکر می کند که نکند دوست پسر و یا دختر قبلی اش باز سروکله اش پیدا شود و زندگی او را تباه کند و یا همسرش به رابطه های او در دوران مجردی اش پی ببرد و یا مدرکی علیه او بر جای مانده باشد که همسرش همه چیز را بفهمد.
9- وابستگی عاطفی
در روابط دختر پسر و این نوع دوستی ها، افراد تمام عواطف خود را چنان نثار هم می ‌کنند که
بعد از مدتی این تصور در آنها ایجاد می ‌شود که هیچ کس به اندازه او نمی تواند او را خوشبخت کند و به او عشق بورزد و مبادا در آینده با فردی جز این فرد ازدواج کند که به این اندازه او را دوست نداشته باشد. حال آنکه این رابطه عاطفی دختر و پسر تنها یک نوع وابستگی است که به طور طبیعی شکل می ‌گیرد.
در دوستی و رابطه دختر و پسر فکر می کنند هرگز فرد دیگری آنها را به این اندازه دوست نخواهد داشت.
10- عدم شناخت واقعی و صحیح طرف مقابل
معمولا
اینگونه روابط دختر پسر و دوستی با جنس مخالف به انگیزه شناخت بیشتر شکل می گیرد ولی اهدافی که در این نوع دوستی ها دنبال می شود، شهوت و هوسبازی است. ممکن است در این دوستی ها شناخت ظاهری از جنس مخالف بالا رود، اما وقتی پای احساسات و عشق های کاذب به میان می آید میزان شناخت واقعی و صحیح کم می شود و این ارتباطات نه تنها کمکی به شناخت افراد از یکدیگر نمی کند بلکه با بروز احساسات در بین دو طرف، باعث می شود آنان از شناخت یکدیگر فاصله بگیرند. میگنا دات آی آر، پس بهترین روش شناخت فرد، تکیه بر عقل و منطق و همراه با نظارت خانواده هاست.
11- ازدواج ‌های ناپایدار
ارتباط دختر و پسر اغلب بر اساس جاذبه‌ های ظاهری شکل می‌گیرد و
شرط اصلی یک ازدواج موفق که کفویت و همسان بودن طرفین است در نظر گرفته نمی شود، در نتیجه میزان موفقیت در ازدواج کاهش خواهد یافت، از سوی دیگر، ارتباط عاطفی پسر و دختر به هم به وابستگی ختم شده و نقص‌ها دیده نمی‌شوند. اما وقتی هیجانات و احساسات کاذب فروکش کند، ایرادات آشکار می شود و به اختلافات خانوادگی می ‌انجامد.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: حبّک للشّی‏ء یعمی و یصم‏
«دوست داشتن هر چیزی، انسان را کر و کور می‌کند»
12- آسیب رسیدن به دختران
در روابط دختر پسر بیشترین آسیب‌ ها متوجه دختران است. با «دوستت دارم» ، «از شما خوشم آمده»، «تو همان همسر رویاهایم هستی» شروع می ‌شود و نتیجه اش برقراری ارتباطات جنسی نامشروع، تلخی، شکست و پشیمانی است.
13- مانعی برای رشد و پیشرفت فرد
این گونه ارتباط دختر و پسر و دوستی ها گاهی به خاطر سرگرمی، به قصد گذراندن وقت و تفریح شکل می گیرد و باعث می شود که دو طرف تمام فکر و توجه خود را صرف این ارتباط بکنند و با درگیری های ذهنی و عاطفی که در اثر این نوع دوستی ها به وجود می آید بزرگترین مانع برای پیشرفت و ترقی فرد در زمینه های مختلف است.
کسانی که به راحتی دوست می شوند و ازدواج می کنند و بی آنکه از ارزش و اهمیت بنیان خانواده آگاه شوند آن را به راحتی ترک می کنند. علاوه بر این گاهی اتفاق می افتد که دختر و پسری در اثر این گونه ارتباط ها، به هم علاقه مند می شوند ، اما به دلایل متعدد این ارتباط ها به ازدواج ختم نمی شود. چنین افرادی حتی پس از ازدواج نیز عشق و علاقه قبلی را در ذهن و دل خود دارند و به طور طبیعی نمی توانند وظایف خود را به عنوان یک همسر در درون خانواده به انجام برسانند.
به گفته مولوی:
عشق هایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود

فقط در یک رابطه رسمی و جدی و تحت نظارت خانواده ها که همان نامزدی است طرفین به شناخت بهتری دست می یابند. آشنایی به تنهایی برای ازدواج کافی نیست. آشنایی شرط لازم ازدواج است. اما شرط کافی نیست. یادگیری و آموزش در ازدواج موفق بسیار موثر است.
منبع: به سوی کمال - دکتر کیهان نیا

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی

 

برچسب ها: روابط دختر و پسر، سلب اعتماد، خیانت همسر، عشق کاذب، شکست عاطفی، بالا رفتن سن ازدواج، فرصت ازدواج،

دشمن چهاردرصدی-های زالوصفت ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 دشمن چهاردرصدی-های زالوصفت ... 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  


 طنز، حسام حیدری: آن خلبانِ پرآوازه، آن شهردارِ سازه، آن منجی آسمانی، آن محمود ثانی، آن تولیدکننده برق از زباله، آن تجمیع‌کننده نخاله، آن ثبت‌نام‌کننده در انتخابات‌ متعدد، آن زده رو دست رضایی، آن دارای مدرک جغرافیای سیاسی، آن کارهایش اساسی، آن رفته در محاق، آن زخم خورده از اسحاق، آن دشمن چهاردرصدی‌های زالوصفت، آن دوبرابر کننده درآمدهای نفت، آن چوب‌زنِ دشمنان، آن موتورسوار مهربان، آن پدیده نادرِ پرینت به دست، آن آبادکننده تهران و هرچی که هست، آن برج ساخته از بالای شهر تا به ناف، شیخنا و مولانا شهردار- خلبان- سردار- دکتر محمدباقر قالیباف (حفظه‌ا... من حملات الگازانبری)، هم خوشگل و هم بور بود و منتقد رییس‌جمهور بود.
مناقب او بسیار و محامد او فراوان است. از معتبران مشایخ اصولگرا بود و سوپر هیروی ابرشهر تهران بود و حرارت و آتش در برابرش چون آب سرد بود و او همان است که شاعر در منزلت مقام او فرماید:
رای مامان و بابا قالیباف قالیباف
دوست خوب بچه‌ها قالیباف قالیباف
در عظمت شأن او همین بس که مولانا تتلو (حفظه‌ا... جیگیلی جیگیلیه) از او حمایت کرد و او را نامزد اصلح دانست و جمله مریدان در موافقت فریاد «بغ بغو» سردادند. رحمه‌ا... علیهم اجمعین.
نقل است که روحی مهربان و دستی گشاده داشت و از ملک و املاک هرچه داشت به سائلان می‌داد و از بخشش هیچ ابا نداشت. او را دیدند که مشغول ساخت‌وساز است. گفتند: «چه می‌سازی؟» گفت:«این‌ها املاک برای نجوم است» و بر این طریق چندین رصدخانه ساخت.
مریدی از اعضای شورای شهر او را گفت: «مرا نصیحتی کن که با آن به هرچه ‌خواهم رسم». لختی اندیشید و گفت: «از زمین خوردن نترس» و گفت: «من خودم بارها زمین خوردم و نترسیدم و هربار که زمین خوردم به روی خودم نیاوردم و دوباره تلاش کردم». نقل است که مرید این وصیت به کار بست و چندی نگذشته از متمولان دوران خود شد.
نیمه شبی قبل از مناظره او را دیدند که با خود می‌گفت: «نیمه راهیم برنمی‌گردیم» و می‌گفت: «کلید مشکلات در دست من است» و می‌گفت: «من حقوقدانم و سرهنگ نیستم».
 او را گفتند: «چه می‌گویی؟ ماذا فازا؟ و چرا شعارهای رقیب را سر داده‌ای؟».
 آهی کشید و گفت: «تقلید همه را در مناظره کردم... فقط خود حسن مانده است».
 نقل است که عاشق مردم بود و دولتش «دولتِ مردم» بود و هرکاری که می‌توانست برای مردم انجام می‌داد. پس چون در میانه مناظره دید که مردم خسته شده‌اند و گروهی دست‌شویی خواست رفتن، از جای بشد و در دمای 200 درجه، میله داغ را بگرفت و با مرتضی حیدری وارد مذاکره شد و با رایزنی‌هایی که کرد، برای مردم 15 دقیقه وقت استراحت گرفت. اعلی‌ا... مقامه.
نقل است که مولتی‌تسک بود و با یک دست ایرباس می‌راند و با دست دیگر فاصله شمال-جنوب تهران را کم می‌کرد و همزمان در کانال‌های فجازی کامنت می‌گذاشت و نه تنها تحمل یک رقیب و دو رقیب که تحمل ده تا را هم داشت.
در انتهای کار او آورده‌اند که پس از مناظره دیگر آن باقر سابق نشد و کابوس بسیار می‌دید و نیمه شب از خواب می‌پرید و فریاد می‌زد: «اسحاق... اسحاق». آب قندش می‌دادند اما هیچ افاقه نمی‌کرد. می‌گفتند: «می‌خوای همه اتوبان‌ها رو دو طبقه کنی؟ مجوز تراکم بدم امضا کنی؟» ولی هیچ پاسخ نمی‌داد و خیره می‌نگریست. رحمه‌ا... علیه.

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی