جهت منبع مطلب یا عنوان اصلی به پیوند بالا اشاره کنید
((( شاید شنیده باشید که یکی به دیگری میگه : « از دیوار ما کوتاه-تر پیدا نکردی »؟! چند دهه-ست که متاسفانه این دیوار کوتاه، کسی جز مردم کوچه وُ بازار ، نبوده-اند ... کسانیکه روز بروز قدرت خریدشان کمتر وُ کمتر میشود ... یادم نمیره وقتیکه مجلس داشت قانون هدفمندی سوخت وَ انرژی رو تصویب میکرد، اکثریت نمایندگان وَ رئیس جمهور وقت، با افزایش قیمتها وَ دادن یارانه چه در باغ سبز وَ مدینه-ِی فاضله-ای رو برای مردم نماییش میدادند. مردم ناآگاه هم به گرفتن ماهی 45 هزار تومن، انقدر ذوق-زده شده بودند که به هشدارهای اقتصاد دانهای خبره وَ دلسوز پشت کرده وَ اعتنایی نمیکردند. یادش بخیر دکتر سبحانی اقتصاد دان وَ دلسوز مجلس میگفت: "میخواهید قیمت سوخت وَ انرژی رو به سطح «فوب خلیج فارس وَ کشورهای پیشرفته برسونید، مگه ما به متخصصین وُ کارکنان مملکت همان دستمزد این کشورها رو میدیم؟! نفت وُ نیروی کار از خودمونه ، اونها ساعتی چند دلار حقوق میگیرند، چه ربطی به ما داره؟»" اون زمان حداقل دستمزد کارکنان اون کشورها، حداقل ساعتی هشت دلار بود! الان که حتما کمتر از 12 دلار نیست ... بزرگترین بهانه-ی نمایندگان وَ مسئولین هم این بود : « تا وقتیکه قیمت سوخت وُ انرژی انقدر ارزونه، میلیون، میلیون لیتر سوخت مملکت رو به کشورهای همجوار قاچاق میکنند، مصرف سوخت داخلی هم که صرفه جویی نمیشود وَ این اقدامات بهترین پیشگیری از ثروت ملی-ست » ... جان کلام کار خودشان را کردند وَ بهای سوخت وَ انرژی رو به چند برابر رساندند، ولی نه توانستند جلوی قاچاق سوخت رو بگیرند وَ نه توانستند کمک چندانی به صرفه جویی انرژی بکنند! دستاورد این مصوبات وَ اقدامات روز بروز فقط قدرت خرید مردم را کمتر وَ کمتر کرد تا رسیدیم به اوضاع امروز که مجددا میخواهند سوخت را سهمیه-بندی کرده وَ بعد هم احتمالا قیمت سوخت را گرانتر کنند ... قاچاق سوخت وَ اصراف در مصرف آن، ناشی از سوء مدیریتهاست، مردم چه گناهی کرده-اند که هنوز هم باید تاوان اشتباهات وَ بی-کفایتی برخی مسئولین را بدهند؟؟؟ ... _ عبد عا صی ))).
به گزارش «تابناک»؛ از یک سو دولت همچنان در حال اجرای سیاست بزرگنمایی
افزایش قاچاق سوخت است و از سوی دیگر، برخی مسئولان بحث سهمیه بندی و پیشنهاد افزایش
نرخ ها را پیش می کشند.
از طرف دیگر،
برخی دیگر از مسئولان دولتی مدام در حال تکذیب ادعاهای مطرح برای افزایش نرخ بنزین
هستند؛ اما اخبار شنیده شده از درون مجلس و به ویژه کمیسیون انرژی مجلس حکایت از این
دارد که دولت عزم خود را برای افزایش بهای حامل های انرژی جزم کرده است و دیری
نخواهد گذشت، این سناریو به اجرا درخواهد آمد.
بهانه دولت برای افزایش قیمت بنزین این است که با افزایش نرخ دلار در ایران، قاچاق
سوخت افزاییش پیدا کرده و برای مهار این قاچاق، باید قیمت ها افزایش پیدا کند؛ اما
پرسش مطرح در این میان، این است که چرا نرخ دلار افزایش پیدا کرده و مسئولان به جای
پیدا کردن راهکار برای بالا بردن ارزش پول ملی، ترجیح می دهند، فشار بر روی مردم
را بیشتر کنند؟!
هدایت الله خادمی در گفت وگو با تابناک در خصوص این موضوع اظهار داشت: به نظر می
رسد، سهمیه بندی بنزین اجتناب ناپذیر است و به احتمال زیاد، دولت در چند روز آینده
این کار را عملیاتی کند و پس از سهمیه بندی نیز به کسانی که خارج از سهمیه خود
بخواهند بنزین استفاده کنند، نرخ دوم داده خواهد شد و به این ترتیب بنزین را در
کشور گران خواهند کرد.
این نماینده مجلس گفت: در سال های گذشته، آنقدر بد عمل کرده ایم که وضعیت کشور به
این روز افتاده است. ایران نباید بنزین وارد کند، بلکه ما باید صادرکننده بنزین
باشیم.
این عضو کمیسیون انرژی در مجلس گفت: اساسا اینکه گفته می شود، قیمت بنزین در ایران
ارزان است حرف درستی نیست. ارزش پول ملی ما کم شده و چون این روال همواره در حال
تکرار است، همیشه می گوییم که بنزین ارزان است. اگر بنزین هر لیتر 10 هزار تومان
هم بشود، چهار ماه دیگر که دلار گرانتر شد، می گوییم بنزین در ایران ارزان است.
این نماینده مجلس افزود: در کشورهای دیگر، نرخ برابر پول ملی آنها با دلار ثابت
است و هیچ اتفاقی برای قیمت بنزینشان نمی افتد؛ اما چون ارزش پول ملی ما کاهش پیدا
کرده، می گوییم بنزین ارزان است. از نظر من، بنزین در ایران ارزان نیست، در کشور
امارات نرخ نوسان درهم و دلار برابر است؛ بنابراین نرخ بنزین همیشه دو دلار می
ماند.
وی همچنین ادامه داد: اگر دولتمردان ما راست می گویند که قیمت بنزین صرف ندارد و
نسبت به کشورهای همسایه ارزان تر است، ارزش پولی ملی را بالا ببرند تا بنزین را
گران کنند. ما کشور را بدبخت کرده ایم، حال آنکه باید پالایشگاه می ساختیم و بنزین
تولید و به جای نفت خام بنزین صادر می کردیم.
اگر امروز به جای نفت خام بنزین صادر می کردیم، تحریم نمی شدیم. کسانی که در این
سال ها وزیر بوده اند، برای خارجی ها خدمت نموده و کاری کرده اند که ما کشوری تک
محصولی باشیم و همین باعث شده کسانی که ما را تحریم می کنند، دیده نشوند و تنها با
جلوگیری از خام فروشی نفت، مانع از کار ما شوند.
وی همچنین یادآور شد: وقتی ما اینقدر بد عمل کردیم، معلوم است به این گرفتاری ها
دچار شویم. الان هم برای اینکه آقایان عملکرد خودشان را ماستمالی کنند و نخواهند
بنزین بیشتری وارد کنند، می خواهند مصرف داخلی را کم کنند. آسان ترین راه هم برای
آنها این است که بنزین را سهمیه بندی کنند. دولت های ما یاد گرفته اند، هر جا به
مشکلی می خورند، فشار را بر مردم زیاد کنند. اینها به جای اینکه چاره سازی کنند تا
ارزش پولی که کمتر از یک سال به این روز افتاده، افزایش دهند، همین را نهادینه می
کنند و برای جبران خسارات خودشان قیمت ها را بالا می برند.
بازنویسی : عبد عا صی
جهت منبع مطلب یا عنوان اصلی به پیوند بالا اشاره کنید
ﺍﺳﺘﯿﻮجابز
ﺑﺮﺍﯼ گزینش و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ-ﺷﻐﻠﯽ، ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﺭﻓته
بود. تنها سوال گزینش این بود : « اگه در یک شب سرد وُ
طوفانی، در جاده-ای خلوت، پیرزنی بسیار بیمار، دوستی خیلی صمیمی، وُ معشوقه-ی خود
را ببینید که بی-صبرانه در ایستگاه اتوبوس منتظر نشسته-اند وَ خودروی شما فقط جای
یک نفر را دارد، بهترین کمک به کدامیک چیست »؟ ... ﭘﯿﺮﺯﻥ؟
دوستتون؟
معشوقه-تون؟
ﺟﻮﺍﺑﻰ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﯿﻮ ﻧﻮﺷﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺻﺪﻫﺎ ﻣﺘﻘﺎﺿﻰ، ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﺁﯾﺪ.
ﭘﺎﺳﺦ او ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ:
ﻣﻦ ﺳﻮﺋﯿﭻ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺻﻤﯿﻤﯽ-ﺍﻡ ﺗﺎ ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ
ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ
معشوقه-ام ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕاه منتظرمیمانم شایداتوبوس آمد!
بازنویسی : عبد عا صی
پزشکیان ، اعتدال : نایب رییس مجلس با بیان اینکه باید ستاد جنگ اقتصادی تشکیل شود، گفت: یعنی اینکه آن ستاد هر تصمیمی که بگیرد مجلس، دولت، قوه قضاییه، رسانهها، امامان جمعه و جماعت باید از آن تبعیت کنند؛ زیرا در یک جنگ اقتصادی شدیدتری از جنگ با عراق هستیم اما مسوولان و سیاستمداران ما نمیخواهند این واقعیت را با مردم در میان بگذارند.
پزشکیان همچنین دربارهی استیضاحهای سریالی وزرا و تغییرات آنها و تاثیرش بر مشکلات کنونی کشور گفت: این مشکلات زاییدهی وزرا نیست که با تغییر آنها حل شود. در ساختار ما قویترین آدمها هم که سرکار بیایند به این سادگی مسایل را حل نخواهند کرد.
به گزارش اعتدال، متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با مسعود پزشکیان را در ادامه بخوانید:
وی در ادامه دربارهی استیضاحهای اخیر وزرا در مجلس، گفت: مثلا در ماجرای استیضاحهای اخیر، واقعا فکر میکنید اگر بجای وزرای کنونی شخص دیگری بیاید مشکلات رفع خواهند شد؟ من در جلسهی استیضاح گفتم الان هم میگویم اوضاع بهتر که نه، بلکه بهم ریختهتر خواهد شد. در حال حاضر مشکل این نیست که آدمها را تغییر دهیم، البته این حرف به معنای این نیست که این آدمها بیعیب هستند؛ بلکه معنی حرف من این است که این مشکلات زاییدهی آنها نیست. در ساختار ما قویترین آدمها هم که سرکار بیایند به این سادگی مسایل را حل نخواهند کرد.
وزیر سابق سلامت و بهدشت گفت: من موضع خود در این مورد را در استیضاح وزیر کار گفتهام. منظور من این نیست که دکتر ربیعی بی عیب و نقص است. منظور من این است که مثلا مشکلات بیکاری به وزیر کار ربطی ندارد؛ همانطور که مشکلات صنعت به وزیر صنعت ارتباطی ندارد. یعنی در حیطهی اختیارات آنها نیست.
وی افزود: در حالی که مجلس به وزیر اختیاراتی میدهد، در کنار آن به جاهای دیگر هم اختیاراتی میدهد که من را به عنوان یک وزیر میتوانند محدود کنند؛ اما کسی که باید جواب پس دهد وزیر است. پول و منابع در دست اشخاص دیگری است اما پاسخگویی به دوش وزیر است. تعدد کانونهای تصمیم گیری و قدرت باعث شده است که وزرا توان پیشبرد سادهی اهداف را نداشته باشند.
پزشکیان با اشاره به دوران وزارت خود، اضافه کرد: مثلا در جریان زلزلهی بم که آن فاجعهی وحشتناک پیش آمد و تمام کشور را در غم و ماتم فرو برد، با وجود اینکه وزیر سلامت بودم اما حتی نمیتوانستم دوتا آمبولانس خریداری کنم و به آنجا ارجاع دهم. زیرا دیوان محاسبات میگفت از کجا پول را آوردهای و خلاف قانون عمل کردهای؛ در حالی که وزیر سلامت من بودم و مشکل مردم هم در آنجا اورژانس بود اما هیچ اختیاری نداشتم. ساختار ما از نظر علمی مشکل دارد.
پزشکیان در پاسخ به اینکه در وضعیت فعلی چه باید کرد، گفت: من قبلا هم عرض کردم که باید ستاد جنگ اقتصادی شکل بگیرد؛ یعنی همگی براساس سیاستی واحد عمل کنند. رهبری نیز با قاطعیت تصمیم بگیرد.
وی تاکید کرد: الان زمان آن نیست هرکسی تصمیمی بگیرد و ما هم هر تصمیمی از هرسو را بپذیریم. رهبری باید با قاطعیت تصمیم بگیرد و آن حکم را به همه ابلاغ کند و از همه بخواهد که زیر آن چتر عمل کنند. امام هم در زمان جنگ گفته بود همه باید در خدمت ستاد جنگ باشند. مثلا الان مجلس میخواهد کاری کند و نمایندهای تحلیل خودش را دارد، برای مشکلات دنبال مقصر میگردد. البته نمایندگان طبیعتا وظیفه دارند که سوال کنند. نایب رییس مجلس در ادامه گفت: یعنی اینکه آن ستاد هر تصمیمی که بگیرد مجلس، دولت، قوه قضاییه، رسانهها، امامان جمعه و جماعت باید از آن تبعیت کنند؛ زیرا در یک جنگ اقتصادی شدیدتری از جنگ با عراق هستیم اما مسوولان و سیاستمداران ما نمیخواهند این واقعیت را با مردم در میان بگذارند.
پزشکیان در پاسخ به اینکه برخی از این استیضاحها بنظر میرسد که بخاطر باجخواهیهای فردی و منطقهای بعضی از نمایندگان است، گفت: ادعای فشار به وزرا برای خواسته های غیرصحیح مطرح میشود اما معمولا فشارها شفاف نیست. البته پشت پرده ممکن است یک اتفاقاتی بیفتد. نمایندههایی میآیند و میپرسند چرا مردم بیکار هستند یا چرا صنعت خوابیده است؟ این سوال در حالت عادی و غیر جنگی میتواند طرح شود و وزیر دفاع کند و نماینده هم نقد کند. از من هم وقتی وزیر بودم چندبار سوال شده است چون یک چیزی از من میخواستند و طبق قانون نمیتوانستم به آنها بدهم، گاهی پرسشهایی از من در مجلس مطرح میشد که اصلا تحت اختیار من نبود؛ البته اصل مشکل مورد اشاره ایراد درستی بود. اما آنچه به خاطرش از من سوال میکردند را علنی نمیگفتند و هیچکس نمیتوانست بگوید آن نماینده چرا آن سوال را مطرح کرد؟ زیرا حرفی که علنی می گفت حق بوده است اما اختیارش را مجلس به من نداده بود. نباید چیزی که درپس پردهی ذهنی انسانها است را بخوانیم؛ آنچه واقعا اتفاق میافتد را باید نقد کنیم.
پزشکیان در پاسخ به این پرسش که آیا مدیریت واحد به دیکتاتوری ختم نمیشود، گفت: دکتر شریعتی معتقد بود ما به رهبر انقلابی احتیاج داریم، درحال حاضر کانونهای تصمیمگیری متعدد هستند. بیشتر کسانی که نامهی امام به مالک اشتر را ترجمه کردهاند، گفتهاند که این نامه منشور حکومت اسلامی است. مالک اشتر استاندار یک منطقهای است و فرماندهی نظامی و قاضیالقضات را انتخاب میکند، مالیات میگیرد. هم تصمیم میگیرد، هم اقدام میکند. تصمیمگیریها هم براساس شاخصها از امام و رهبر انقلاب است. الان استاندار ما، رییس جمهور و حتی رهبر ما چنین اختیاراتی ندارند.
نایب رییس مجلس افزود: اگر اقتدار وجود داشت و یک تصمیم گرفته میشد و آن تصمیم اجرا میشد اوضاع اینگونه نبود، دولت و قوهقضاییه هرکدام براساس تصمیمی که میگرفتند عمل میکردند، اما الان علیرغم تصمیمات آنها، کسانی نیز از بیرون این نهادها تصمیمی دیگر میگیرند.
دکتر پزشکیان، با ذکر مثالی توضیح داد: قلب یک کانون دارد و میزند، وقتی کانون دوتا شد آدم احساس گیجی میکند و اگر این کانون سه تا شود یا بیشتر بازهم این گیجی بیشتر میشود و وقتی زیاد شود قلب از کار میافتد؛ زیرا هر کانون آنرا به یک طرف میکشد.
وی گفت: ما یک دولت را انتخاب میکنیم و هر روز برایش مشکل میسازیم. دولت تا میآید که تصمیم بگیرد یک ضربهای میزنند که چرا اینکار را کردهای؟ و در نتیجه وقت، عمر و منابع ما به هدر میرود. در حالیکه اگر یک کانون تصمیم بگیرد پس جوابگو هم خواهد بود. الان همه تصمیم میگیرند اما هیچکس جوابگو نیست. دموکراسی در جامعه-ای معنا دارد که توانمندی اجتماعی در آن وجود داشته باشد. آدمها کنار هم به یک وحدت و انسجام رسیده باشند، شما حتی در حزبها و جریانهای داخلی نیز این انسجام را نمیبینید. هرکسی به اندازهی سلیقهی خودش حرف میزند و این هرج و مرج است. مگر آنکه این جامعه شکل پیدا کند و پیشرفته شود؛ فعلا رشد اجتماعی و زبان مشترک بوجود نیامده است.
مسعود پزشکیان در پایان گفت: مثلا فراکسیونی تصمیم میگیرد که در مجلس رای بدهد اما نتیجه غیر آن تصمیمی میشود که گرفته است. هرکسی میخواهد خودش تصمیم بگیرد و در نتیجه هیچ کاری انجام نمیشود. دو سال پیش قرار بود آب از ارس به شبستر بیاید اما کانون تصمیمگیریها متعدد بود و نشد. دو سال کار روی زمین ماند و اگر الان بخواهند کار را اجرا کنند با ۵ برابر هزینه باید اجرا شود. عمر و سرمایه را هدر دادهایم و هیچ اتفاقی نیفتاد. اگر یک نفر تصمیم میگرفت کار پیش رفته بود، نهایتا اگر صد میلیارد حیف و میل میشد بهتر بود که الان هزار میلیارد ضرر کردهایم.
تهیه و تدوین : عبد عا صی